کد خبر: 6647
تاریخ انتشار: 3 مهر 1396 - 20:21
اردشیر پشنگ - روزنامه همشهری

 

فراتاب - گروه بین الملل: این روزها فضای سیاسی و رسانه ای ایران به شدت تحت تاثیر تصمیم مقامات ارشد اقلیم کردستان برای برگزاری رفراندومی است که امروز برگزار شد، موضع رسمی و مواضع اکثریت پژوهشگران و صاحبنظران و رسانه های ایرانی مخالفت و ابراز نگرانی از تحولی است که در خارج از مرزهای ایران درحال انجام است و در این بین بایستی استثنایی برای اساتیدی نظیر احمدنقیب زاده، داود هرمیداس باوند، صادق زیباکلام و ... بایستی قائل بود که برخلاف جو عمومی، جدایی کُردها را بر اساس نظریه «لزوم منطقه گرایی جدید ایران» که سالها پیش توسط پروفسور فقید روح الله رمضانی مطرح شد این موضوع را برای ایران فرصت ساز قلمداد می کنند. اما در دو نوشتار مختلف سعی کرده ام به این سوال جواب بدم که چرا ایران در حالی که ظاهراً کمترین آسیب پذیری از این موضوع را خواهد داشت اما تقریباً بیشترین واکنش را نشان داده است؟ و همچنین ایران چه ابزارها و محدودیتهایی برای جلوگیری از وقوع جدایی کُردها از عراق در دست دارد؟ به اختصار موارد زیر مهمترین علل نگرانی و مخالفت ایران هستند:

1️⃣ا افزایش بی ثباتی در خاورمیانه در اثر بهم خوردن نظم سنتی پیشین

2️⃣ تضعیف محور مقاومت

3️⃣ تضعیف ائتلاف ایران در پارادایم شیعی -سنی در خاورمیانه

4️⃣ نگرانی از آغاز بالکانیزاسیون در خاورمیانه

5️⃣ نگرانی از تکرار تجربه جمهوری آذربایجان در سایه حضور رقبا و دشمنان منطقه ای در اقلیم کردستان

6️⃣ تضعیف یک متحد جدید و استراتژیک

7️⃣ تاثیر بر گرایشات ناسیونالیستی و گریز از مرکز

8️⃣ حضور گروههای کُرد معارض ج.ا.ایران در اقلیم کردستان

 

متن یادداشت در روزنامه همشهری: جمهوری اسلامی ایران و حکومت اقلیم کردستان دارای روابطی به عمر کل جمهوری اسلامی هستند در زمانی که بسیاری از رهبران کُرد به دلیل پیمان 1975 الجزایر میان شاه و صدام مجبور شدند اسلحه خود را زمین گذاشته و به ایران مهاجرت کنند، از نخستین روزهای پیروزی انقلاب کُردها با جمهوری اسلامی وارد دوستی و رابطه ای جدی و گاه استراتژیک شدند، اوج آن در جنگ علیه صدام بود کُردها در جبهه شمال یکی از معدود متحدین در دوران جنگ 8 ساله علیه رژیم بعث بودند و به قول خود در سنگر و جنگی مشترک با هم خون در برابر بعثیسم داده اند، روابط طرفین پس از آن هم دوستانه و بسیار نزدیک باقی ماند روابطی که تا به امروز برقرار باقی مانده است و بخصوص در ساخت عراق پس از صدام و پس از آن در جنگ با داعش نزدیک تر از قبل هم شد. اما به رغم این پیشینه تاریخی و سیاسی این روزها مقامات ارشد جمهوری اسلامی به شدت نگران از رویه در پیش گرفته توسط رهبران کُرد اقلیم کردستان برای برگزاری رفراندوم استقلال و جدایی از عراق هستند. به عبارتی دیگر تحولات مربوط به اقلیم کردستان و موضوع برگزاری رفراندوم استقلال تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات منطقه ای و بین المللی شده است، موضوعی که در تهران نیز حساسیت های چندی را بدنبال داشته است به نحوی که همه مقامات کشور اعم از رهبری انقلاب، رئیس جمهور، وزیرخارجه، دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس مجلس و برخی فرماندهان نظامی به آن واکنش نشان داده و همگی بر تداوم سیاست اصولی ایران در قبال حفظ تمامیت ارضی این کشور و مخالفت با تجزیه آن تاکید کرده اند. نوشتار پیش رو بدنبال پاسخگویی به این سوال است که چرا ایران از جدایی اقلیم کردستان از عراق نگران است، و واکنشهای محتمل ایران به این موضوع چه خواهد بود؟

علل نگرانی ایران

مجموعه ای از عوامل دست به دست هم داده است تا جمهوری اسلامی ایران نگران از برگزاری رفراندوم استقلال و جدایی محتمل اقلیم کردستان از عراق باشد. نخستین آنها «تضعیف محور مقاومت» در منطقه است از این منظر تضعیف یکی از حلقه های مقاومت باعث می شود در کلیت این محور دچار تضعیف شود. موضوع دوم «دو پاره شدن یک متحد جدید استراتژیک» است. ایران و عراق چندین دهه تنش و حتی جنگ با یکدیگر داشته اند اما از 2003 متحدین ایران در عراق اعم از کُرد و شیعه قدرت را بدست گرفته اند حال تلاش کُردها برای خروج از این اتحاد و تشکیل دولتی تازه به معنای دو تکه شد این متحد استراتژیک جدید می شود امری که طبیعتا در راستای منافع جمهوری اسلامی نیست. مسله سوم «آغاز دومینوی بالکانیزه کردن خاورمیانه» است. بر این اساس این نظریه عموماً از سوی تل آویو و برخی اتاق های فکر در آمریکا پیگیری می شود که می بایست کشورهای بزرگ و مساله ساز در خاورمیانه را به مانند یوگسلاوی به کشورهای کوچک تر تقسیم و تجزیه کرد قوم گرایی و دمیدن به آتش ناسیونالیسم کُردی یکی از پتانسیلهای این موضوع است و عراق کاندیدای اول و دیگر کشورها هم در صف چنین دومینوی زلزله واری خواهند بود. نگرانی از «تکرار تجربه آذربایجان» موضوع نگرانی دیگر ایران از تحولات شمال عراق است به این معنی که ممکن است کشور جدید تبدیل به محلی برای حضور دشمنان و رقبای سرسخت بین المللی و منطقه ای ایران نظیر اسرائیل، پایگاههای آمریکایی و عربستان سعودی شود امری که امنیت ایران را در ابعاد مختلف تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.

در پارادایم نوعی رقابت «شیعه-سنی» نیز موضوع استقلال اقلیم کردستان می تواند به ضرر محور و ائتلاف نانوشته کشورهای نزدیک به محور شیعه در منطقه تفسیر شود موضوعی که از دید سعودی ها یک فرصت برای افزایش قدرت مانور به شمار می رود. امکان وقوع درگیری و ورود عراق به «جنگ داخلی» در اثر اعتراض دولت مرکزی و اعراب و ترکمانان شیعه و سنی یکی دیگر از نکات حساس از منظر جمهوری اسلامی است در این صورت ممکن است پس از داعش عراق وارد بحرانی عمیق و شدیدتر شود و اینبار کل عراق و سپس منطقه را در بی ثباتی فرو ببرد.

 «نگرانی از امنیت مرزهای غرب» یکی دیگر از موضوعات مهم و مورد توجه جمهوری اسلامی است، بودن احزاب معارض انقلاب در آنسوی مرزها و فعال شدن نظامی تعدادی از آنها طی دو سال اخیر نگرانی های ایران را دو چندان کرده است. «تقویت اندیشه های قومگرایی و ناسیونالیستی» دیگر اثر محتمل استقلال اقلیم کردستان است که می تواند هم در سطح منطقه ای و هم در برخی محافل در ایران اثر گذار باشد. مجموعه این عوامل باعث افزایش نگرانی و نشان دادن واکنش های شدید دیپلماتیک از سوی ایران شده است.

ابزارهای ایران

به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر از همه ابزارهای خود برای دفاع از تمامیت ارضی عراق استفاده کرده و همچنان بدنبال آن است تا رهبران کُرد اقلیم کردستان و در راس آنها آقای بارزانی را از جدایی از عراق پشیمان کند. برای این منظور ایران ابزارهای مختلفی در اختیار داشته و دارد. نخست اینکه کُردها از همپیمانان جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تا به امروز بوده اند و لذا ایران در تلاش بوده و هست از طریق «دیپلماسی مستقیم و تمام جانبه» هم نگرانی های خود را به آنان منتقل کند و هم بتواند آنان را از مسیر انتخابی خود بر حذر دارد. موضوع دیگر «محصور بودن اقلیم کردستان در خشکی» است که این امر اقلیم را ناچار به ارتباطات مرزی با همسایگان کرده است و به همین دلیل مرزهای جمهوری اسلامی همواره یک مرز استراتژیک و قابل توجه برای مردم کُرد عراق از دهه 1980 به بعد بوده است. به نظر می رسد یکی از اقدامات محتمل ایران در فردای اعلام استقلال اقلیم کردستان بستن مرزهای خود و افزایش فشار از این طریق است امری که چندین بار از سوی مقامات مختلف کشور مورد اشاره قرار گرفته است.

بکارگیری «دیپلماسی و همکاری منطقه ای» با دولت های ترکیه، عراق و سوریه از دیگر ابزارهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله محتمل در برابر تهدیدات ناشی از استقلال اقلیم کردستان است این دیپلماسی حتی به دیدار مقامات نظامی بغداد، تهران و آنکارا هم منجر شده است. موفقیت این ابزار تحت تاثیر همکاری همه حلقه های آن است و به نظر می رسد جدی ترین مانع و ابزار تحدید حرکت موجود همین ابزار است.

در این بین امکان درگیری نظامی مستقیم میان طرفین بسیار ضعیف و بعید است چرا که طبق قانون اساسی و نیز بر اساس رویه رفتاری و عملی جمهوری اسلامی، نیروهای نظامی ایران رویه دفاعی و نه تهاجمی دارند، اما در عین حال امکان درگیری میان گروههای زیرمجموعه حشدالشعبی عراق با اقلیم کردستان وجود دارد هرچند باید تاکید کرد این گزینه به هیچ عنوان گزینه مطلوب هیچیک از طرفین نیست و هزینه استفاده از آن بسیار بیشتر از سود و نتایج آن خواهد بود و به نظر می رسد جمهوری اسلامی چه در مذاکرات مستقیم و چه در مذاکرات بغداد و منطقه ای خود بدنبال تغییر مسیر انتخابی رهبران کُرد از طریق ابزارهای غیرنظامی و دیپلماتیک و اقتصادی است.

 

منبع: روزنامه همشهری

برای مطالعه بیشتر در همین رابطه بر روی لینک زیر کلیک کنید:

//www.faratab.com/news/6646

نظرات
آخرین اخبار