فراتاب - گروه اندیشه: سنِ عقل اولین رمان از مجموعهی راههای آزادی است که سارتر آن را بلافاصله پس از اثر سترگ فلسفیاش، هستی و نیستی نوشت؛ از همینرو قابل پیشبینی است که درونمایهها و خط سیر اصلی داستان مشحون از مضامین فلسفی بیان شده در آن کتاب باشد. سه فاکتور تقدم وجود بر ماهیت، هیچ نبودن بشر مگر آنچه از خود میسازد و محکوم بودن بشر به آزادی، اما در دایرهی امکانها برداشتهای قابل توجه سارتر از اگزیستانسیالیسم است که همه در کتاب سنِ عقل نمود پیدا کردهاند. برای مشخص شدن بحث بهتر است از فاکتور اول شروع کرد. تقدم وجود بر ماهیت در کتاب به دو صورت نشان داده میشود: اول حذف یا کمرنگ نشان دادن واجب الوجود و دوم حادث نشدن اتفاقی که از دایرهی انتخابها و اختیارات شخصیتها فراتر رود. در هیچ قسمتی از کتاب حرفی از آفرینش و گفتگوهای مذهبی و متافیزیکی وجود ندارد، گویی شخصیتها بایستی بر مدار یک وانهادگی تعمدی قرار گیرند تا تقدم وجود بر ماهیت رعایت شده باشد و سرگذشت جانشین سرنوشت شود؛ در مقابل همین وانهادگی نوعی سازندگی یا درونگرایی به معنای اخص کلمه وجود دارد که باید بر ایجاد مقدم بر وجود تأکید کند. ایجاد مقدم بر وجود ناشی از آگاهی و داشتن دستورالعملهایی است که چیزی را میسازد به این معنا که آنچه بشر میکند یا میسازد برخلاف خودش که وجود دارد و باید به وجودش معنا ببخشد، وجود دارد ولی باید به فعل آورده شود از همین رو در کتاب هم جنگ و هم متولد شدن یا نشدن فرزندی در دایرهی اختیارات بشر است که میتواند رخ دهد یا ندهد اما از اختیارات وقوعش و مسئولیتهای پذیرش همان رخداد نمیکاهد. در همین سطح، مسئولیت در کنار وانهادگی و طرح در مقابل ماهیت، فاکتور اول را محقق میسازد.
در سطح دوم، سارتر در سنِ عقل نه بر اساس بدبینی فلسفی، که بر اساس نشان دادن بدیها و کاستیها برای رفع آنها، تصویرسازیهای عامدانهای را بر محور بلاتکلیفی، ندانمکاری و ناآگاهی انجام میدهد. در کتاب تمام شخصیتها دچار این مشکلاتند جز برادر ماتیو که وکیلی بورژواست و برونو که در حزب کمونیست دارای مقام و مرتبهای است و در راستای عقیدهاش قصد دارد به جنگ برود. اگر برادر ماتیو و برونو را دو سر حد تعریف کنیم مابقی شخصیتها همه در میانه قرار میگیرند. در مکتب اگزیستانسیالیسم سارتر بشر در بدو آفرینش هیچ است به این معنا که سرشت پاک یا ناپاک وجود ندارد از همین رو عمل فرد نشان دهندهی اصالت اوست. سنِ عقل همان نقطهای است که فرد آروزها را به فعل درآورده است و در راستای اندیشهی خود میکوشد. سارتر به واسطهی یک فرایند اخلاقی انضمامی از قضاوت دربارهی تصویر سیاه و سفید موجود در حدها اجتناب میکند و بر شخصیتهای خاکستری موجود در میانه انگشت مینهد. به همین دلیل اولا برادر ماتیو و برونو تنها کسانی هستند که به سنِ عقل رسیدهاند اما خوب و بد اعمالشان داوری نمیشود و دوما داستان سعی میکند از بحث دربارهی ضرورت تولد یا سقط جنین موجود در شکم مارسل خودداری کند؛ تا هم بر اختیار ماتیو و مارسل صحه بگذارد و هم اینکه از ضرورت تولد فرزند با دیدی اخلاقی یا مذهبی و یا ضرورت سقط آن با دیدی بدبینانه اجتناب ورزد. والدین مختارند که بچه بخواهند، مسئولند که بچهی خواسته شده را حمایت کنند و ماهیت بچه بر یک هیچ اولیه بنیان دارد که باید خود را بسازد.
اما سطح سوم، که شاید بتوان آن را بنیادیترین سطح نیز نامید دربارهی مسئولیت و آزادیست. سارتر معتقد است که بشر محکوم به آزادیست اما این آزادی با محدودیتهایی نیز مواجه است. به زعم سارتر در جهان بودن، کار کردن، در میان دیگران زیستن و فانی بودن محدودیتهای بشری هستند که از ارادهاش پیروی نمیکنند. در همین رابطه طرحهای آدمیان نیز محدود به گذشتن از این حدود، عقب راندن آنها، انکار آنها و یا سازش با آنهاست. در سنِ عقل سه نوع اضطراب در شخصیتها به چشم میخورد. اضطراب اول اضطراب موجود در هستی است که دلهرهی بودن در جهان است؛ اضطراب دوم اضطراب قضاوت دیگران دربارهی ماست که به نوعی شناخت خود از طریق دیگری را شکل میدهد و در نهایت اضطراب سوم اضطراب فانی بودن است و به همین دلیل است که تمام شخصیتهای کتاب نگران بالا رفتن سن و زوال جوانی خود هستند. هر سه مورد اضطراب ذکر شده از محدودیتهای بشر است از همین رو باید برای آنها طرحی ریخت. در کتاب تمام شخصیتهای میانهی کتاب در حال ریختن طرحی هستند اما طرح را به فعل درنمیآورند؛ در واقع تنها خیال و آرزوست که بیان میشود اما چون عملی صورت نمیگیرد اضطراب همچنان باقی میماند. در میان تمام شخصیتهای بلاتکلیف کتاب تنها دنیل است که با محدودیتی طبیعی زاده شده اما تنها هموست که بر محدودیتش فائق میآید؛ شاید بتوان گفت که دنیل با عمل کردن و دست به انتخاب زدن به سنِ عقل میرسد. به زعم سارتر همیشه میتوان به سن عقل رسید اما پیش شرط رسیدن به این سن، آگاهی از وضعیت موجود، اراده به تغییر و در نهایت دست به عمل زدن است. میتوان ادعا کرد که سنِ عقل رمانی است که سارتر در سنِ عقل نوشت.
مهدی سبز، کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو هیئت تحریریه فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است