رفراندوم استقلال اقلیم کردستان در بستر سیستم حکمرانی جهانی | فراتاب
کد خبر: 6631
تاریخ انتشار: 2 مهر 1396 - 04:27
رامبد فرهودی مقدم

فراتاب – گروه بین الملل: چرایی رفراندم استقلال کردستان را باید معلول علت مسئله کُرد در خاورمیانه و تلاش برای برگزاری آن در زمان حاضر را بایست در چارچوب تغییر ماهیت نظام بین الملل با عنوان سیستم حکمرانی جهانی ارزیابی نمود.

قرارداد سایکس- پیکو و به ­تبع آن پیدایش نظام دولت- ملت مدرن در خاورمیانه پروژه­ای بود که برآمده از خواست دولت‌های استعماری وقت برای ایجاد واحد های سیاسی جدید در خاورمیانه بود. واحدهای که ملت هایی را با مرزبندی های تحمیلی از یکدیگر جدا کرد و این ملت های جدا شده از هم، همواره به دنبال قلمرو پیشینه خود و حکومت خود بوده اند. کُردها نمونه ای از این مردمان هستند که به عنوان یک اقلیت قومی بدون سرزمین، در کشورهای منطقه پراکنده اند. به بیان دیگر مسئله کُرد را آرزوی اثبات هویت قومی بر اساس مطابقت مفاهیم ملت و دولت می بایست ارزیابی کرد. این مسئله که با عقده ‌ی به حاشیه رانده شدن همراه شده است همواره در پی تغییر نظم و نظام حاکم در پی فرصت‌ها بوده است و نمونه های آن به طول تاریخ سیاسی معاصر مناطق کردنشین قابل استناد است.

جهان حاضر همانند نیمه نخست قرن بیستم میلادی نیست در واقع جهان معاصر دچار یک تغییر بنیادین سیستمیک شده است که در آن نظام بین الملل به یک نظام مبهم غیرقطبی تبدیل شده است که به آن سیستم حکمرانی جهانی می­گویند به عبارتی دیگر جهان در حال تجربه نظامی است که در این ساختار قدرت در حال تقسیم شدن است و غیر از دولتها بازیگران دیگری نیز می­توانند بر روندها تاثیر گذار باشند. این روند گذار در فضای نوین متأثر از جهانی‌شدن طیف قابل‌ توجهی از گروه‌های قومی که به‌زعم خویش از داشتن حداقلی از حقوق، امکانات و فرصت‌های برابر محروم بوده‌اند را وامی دارد که در جهت استیفای حقوق از دست‌ رفته خویش اقدام ‌نمایاند. به عنوان مثال بعد از تحولات بهار عربی گروه های غیر دولتی  متعددی در صحنه سیاسی کشورهای متاثر از بهار عربی فرصت ظهور و نقش آفرینی یافتند.

به بیان دیگر سیستم حکمرانی جهانی با باز توزیع قدرت نقش بالادستی دولت های ملی را در فضای بازیگری تقلیل داده است و دیگر دولت ها نمی توانند به مانند چند دهه گذشته بازیگر بلامنازع فضای بین المللی باشد. بر همین اساس در تناسبات قوا بازیگران غیردولتی، افکار عمومی و ... به مراتب کاسته شدن قدرت دولت ها متعارف از توان تاثیرگذاری بیشتری برخوردار خواهند شد. بر پایه همین قاعده بازی است که گروه های غیردولتی به مانند حزب ملی اسکاتلند، ملی گرایان کاتالان، گروهای آزادی بخش فلسطینی، حاکمیت اقلیم کردستان عراق، مبارزین حوثی، اخوان المسلمین و افراط گرایان اسلامی و گروه‌هایی از این دست بر خلاف خواست دولتها در حفظ وضع موجود از قوا بیشتری در تغییر نظم و نظام موجود برخوردار شده اند.

پروژه رفراندوم استقلال کردستان عراق که به عنوان یکی از راه حل های مسئله کرد در عراق در ماه­های اخیر از طرف سیاسیون کرد عراقی مطرح شده است در واقع نمود بذری است در دل خاک که در پی ایجاد شرایط فرصت رشد یافته است. در واقع فرآیند اعلام چنین تصمیمی برآمده از شرایطی است که  با تغییر نظام بین المللی به وجود آمده است. به عنوان مثال اگر چنین پروزه ای در دهه های 90 میلادی مطرح می شد بی گمان ریسک موفقیت آن در حداقل ترین میزان قرار داشت. چرا که مخالفین آن به مراتب از موضع قدرتی بیشتری  نسبت به امروز برخوردار بودند وبی تردید در آن زمان حکومت های درگیر مسئله در اوج اقتدار به نقش آفرینی می پرداختند.

بر همین اساس و در چارچوب موارد مطرح شده اساسا نمی توان ایده برگزاری رفراندم را مختص به اراده نخبگان سیاسی یا حزبی خاص در اقلیم کردستان عراق دانست. بلکه آن را نتیجه تغییر تناسبات قوا و قدرت گیری گروه های غیر دولتی در عرصه روابط بین الملل بایست ارزیابی کرد. تحولاتی که شرایط را دست کم درکوتاه مدت به گونه ای تغییر داده است  که باعث انرژی بخشیدن به نیروهای تجدید نظر طلب شده است. تغییری که به گمان نویسنده فارغ از چگونگی روند وقایع در روزهای آتی نشان از تغییراتی در آینده منطقه دارد.

رامبد فرهودی مقدم - دانش آموخته روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار