برهم‌ صالح؛ ناکام بزرگ یا پیروز آینده اقلیم کردستان؟ | فراتاب
کد خبر: 6623
تاریخ انتشار: 1 مهر 1396 - 14:38
آرمان سلیمی
دکتر برهم احمد صالح در مقام سیاست‌مداری اخلاق‌گرا که اهل سیاست کردن در پشت پرده و حضور در مناسبات پنهان قدرت نیست راه دشواری را در روزهای پسارفراندوم در پیش دارد

 

فراتاب- گروه بین‌الملل: در میانه وضعیتی که اخبار مربوط به برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم کردستان به ترند اصلی رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده، حضور مجدد دکتر برهم احمد صالح سیاستمدار برجسته کرد، در میدان سیاسی اقلیم کردستان، رخدادی بود که کمتر در کانون توجهات قرار گرفت. ورود فعالانه برهم صالح به عرصه در شرایطی است که همزمان با پایان حیات سیاسی جلال طالبانی در عرصه سیاسی عراق و اقلیم کردستان (اواخر 2012)، ستاره بخت برهم احمد صالح، ملقب به دکتر میهن (دکتۆرەکەی نیشتمان) نیز غروب کرد. با این اوصاف، ورود مجدد این سیاستمدار کرد در صحنه سیاست اقلیم کردستان، تا حدودی مطابق با پیش‌بینی‌ها و گمانه‌زنی‌های چند ماه اخیر بود؛ بر این مبنا که دکتر برهم به زودی با اعلام جدایی از حزب اتحادیه میهنی کردستان (PUK) حزبی جدید با عنوان «هیوا» را ایجاد خواهد کرد.

تمام این گمانه‌زنی‌ها در 16 سپتامبر 2017 به واقعیت پیوست و دکتر میهن، در این روز ظهور جریانی جدید در عرصه سیاسی اقلیم کردستان با عنوان «ائتلاف برای دموکراسی و عدالت» (هاوپه‌يمانى بۆ ديموكراسى و دادپه‌روه‌رى) را اعلام نمود اما این رخداد را می‌توان همچون آغازی دیگر در حیات سیاسی نخست‌وزیر سابق اقلیم کردستان دانست که بیش‌ از اهمیت داشتن ظهور جریان یا حزب سیاسی جدید تحت رهبری او، سرانجام یا آینده سیاسی این رهبر سیاسی اخلاق‌مدار می‌تواند مساله باشد. در همین راستا، در نوشتار حاضر در چهار اپیزود نمایی از آغاز حیات سیاسی و آینده پیش‌روی  برهم احمد صالح ارائه خواهد شد.

ظهور و افول سیاست‌مداری اخلاق‌مدار و ایدئالیست در حزب اتحادیه میهنی کردستان

برهم احمد صالح در سال 1960 در سلیمانیه متولد شد و بعد از ایجاد حزب اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی در سال 1976 به این حزب ملحق شد و رسما فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. در اوایل دهه هشتاد به عضویت شاخه اروپایی اتحادیه میهنی کردستان درآمد. برهم صالح در سال 1987 در رشته آمار و کامپیوتر دکترای خود را در دانشگاه لیورپول انگلستان اخذ کرد. پس از بازگشت به کردستان عراق، در سال 1992 به عنوان یکی از اعضای شورای رهبری حزب اتحادیه میهنی کردستان برگزیده شد. همچنین، او نماینده اولین کابینه حکومت خودمختار کردستان در آمریکا در سال‌های بعد از  1991 شد و در سال 2001 پس از بازگشت به سلیمانیه، از سوی جلال طالبانی به عنوان رئیس کابینه حکومت منطقه سلیمانیه برگزیده شد. برهم احمد صالح در حکومت موقت عراق در سال 2004 معاون نخست وزیر بود و مدت کوتاهی نیز ریاست وزارت برنامه ریزی را بر عهده داشت. همچنین، او در سال های 2006 تا 2009 معاون نخست‌وزیر کشور عراق بود. در آخرین و مهم‌ترین منصب نیز این سیاست‌مدار کرد به عنوان نخست‌وزیر ششمین کابینه حکومت اقلیم کردستان در سال‌های 2009 تا 2012 فعالیت کرد. در مجموع این دوران، ستاره بخت برهم احمد صالح رو به طلوع بود و بیش از هر چیز او در مقام شخصیتی تکنوکرات و اخلاق‌مدار که رویکردی ایدئالیستی و لیبرال به عرصه سیاست دارد، شناخته شد. کاریزمای شخصیتی و توانمندی‌های او در سیاست موجب شد تا در این مقطع لقب «دکتر میهن» در وصف او مطرح شود. در همین مدت، بر اساس دیدگاه بسیاری از تحلیل‌گران او را می‌توان هم‌چون آینده‌دارترین رهبر سیاسی کرد تلقی کرد که در آینده می‌تواند جانشین مام جلال در پست ریاست جمهوری عراق باشد.

اما همه روایت ظهور یک سیاستمدار با رخداد ناگوار پایان حیات سیاسی مام جلال طالبانی در مسیر سراشیبی و غروب قرار گرفت. در واقع، ماجرا از این قرار بود که برهم احمد صالح همراه با چند نفر دیگر از اعضای ارشد حزب اتحادیه میهنی کردستان به ویژه کوسرت رسول علی، معاون اول دبیر کل حزب اتحادیه میهنی کردستان پس از خانه‌نشین شدن جلال طالبانی در اواخر سال 2012، بر سر نوع مدیریت حزب، با هیرو ابراهیم احمد، شاناز ابراهیم احمد، پسران طالبانی و برخی دیگر از اعضای بلندپایه دچار تشتت آراء شدند و به مرور بر دامنه اختلافات میان طرفین افزوده شد و روند در مسیری قرار گرفت که حزب اتحادیه میهنی طی مدت زمانی سه ساله کاملا دو جناحی شد. در نهایت، در سال 2016 برهم احمد صالح در مقام معاون دوم دبیر کل حزب اتحادیه میهنی، همراه با کوسرت رسول علی معاون اول دبیر کل حزب اتحادیه میهنی، «مرکز تصمیم‌گیری» (ناوەندی بڕیار) را به عنوان منتقد جریان نزدیک به هیرو ابراهیم احمد ایجاد کردند. بعد از اعلام مرکز تصمیم‌گیری برهم احمد صالح کنش آن‌چنانی را در عرصه سیاسی اقلیم کردستان از خود نشان نداد و در نهایت، در هیچ یک از نشست‌های شورای رهبری حزب اتحادیه میهنی کردستان حاضر نشد. در این شرایط، پس از حدود دو سال سکوت برهم احمد صالح، در شرایطی که بحث برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم کردستان به شدت در جریان است ایجاد جریان جدید «ائتلاف برای دموکراسی و عدالت» را اعلام کرد. اکنون می‌توان پس از ترسیم دورانی از اوج و افول در حیات سیاسی برهم احمد صالح این پرسش را مطرح کرد که آغاز دوران جدید از کنش سیاسی او چه تاثیراتی را بر جامعه اقلیم کردستان برجای خواهد گذاشت.

وارد کردن واپسین ضربه بر پیکر نیمه‌جان حزب اتحادیه میهنی کردستان

اعلان جریان سیاسی جدید برای شرکت در رقابت‌های انتخاباتی پارلمان اقلیم کردستان در اول نوامبر 2017، از سوی برهم احمد صالح را می‌توان همچون وارد کردن ضربه‌ای بزرگ بر پیکر نیمه‌جان و خسته حزب اتحادیه میهنی کردستان دانست که همچنان نتوانسته از شوکِ سکته مغزی، رهبر کاریزمای خود یعنی مام جلال خارج شود. در واقع، انشقاق جریان وابسته به برهم صالح، دومین انشقاق جدید و بزرگ در حزب اتحادیه میهنی کردستان خواهد بود. اولین انشقاق بزرگ در حزب اتحادیه میهنی توسط جریان گوران به رهبری انوشیروان مصطفی سیاست‌مدار فقید اقلیم کردستان در سال 2009 ایجاد شد. علاوه بر این، زمانی وضعیت پیچیده‌تر می‌شود که حتی احتمال انشقاقی دیگر درون این حزب با سابقه اقلیم کردستان وجود دارد. گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که آینده نزدیک جریان وابسته به هیرو ابراهیم احمد و لاهور شیخ جنگی مسیر جدایی از جریان وابسته به کوسرت رسول علی دبیر کل اول حزب را در پیش بگیردند.

می‌توان جریان ایجاد شده از سوی دکتر برهم را فاقد توان تغییر در معادلات قدرت حداقل در یک یا دو دهه آینده اقلیم کردستان دانست اما نباید فراموش کرد که دکتر نیشتمان می‌تواند به عنوان دومین شخصیت کاریزمای باقی مانده در عرصه سیاسی اقلیم کردستان -بعد از مسعود بارزانی- توان مدیریت و رهبری این اقلیم را تحت هر شرایطی داشته باشد. با تمام این اوصاف، برهم احمد صالح یک روز پس از ثبت جریان وابسته به خود در 17 سپتامبر 2017  برای شرکت در انتخابات مجلس نمایندگان اقلیم کردستان که در اول نوامبر سال جاری برگزار می‌شود، در پیامی توئیتری نوشت: «کمیسیون انتخابات اقلیم کردستان (ائتلاف برای دموکراسی و عدالت) را تایید کرد. یه امید ایجاد حکمرانی خوب و عدالت برای خدمت به هموطنان.» در همین روز او استعفای خود را از معاونت دوم دبیر کل حزب اتحادیه میهنی کردستان اعلام کرد. در کل، خروج دکتر برهم از حزب اتحادیه میهنی می‌تواند همچون ضربه‌ای بزرگ برای حزب تلقی شود؛ زیرا او به عنوان شخصی خوش‌نام و تکنوکرات، در میان جامعه سیاسی کردستان عراق، حمایت عقبه‌ای از نسل جوان و روشنفکران را با خود دارد و با ایجاد جریان جدید تحت رهبری خود، به‌طور حتم بخشی دیگر از بدنه سیاسی حزب اتحادیه میهنی را جدا خواهد کرد. علاوه بر این، بخشی دیگر از جریان‌های منتقد در حزب گوران و حتی در میان جامعه مدنی اقلیم کردستان مستعد حضور در این جریان جدید هستند.

 با این وجود، آن‌چه حتمی به نظر می‌رسد این است که ایجاد این جریان جدید توسط برهم احمد صالح را می‌توان عاملی جدی برای انشقاق آراء و چند دسته‌گی هر چه بیشتر در منطقه سلیمانیه دانست که می‌تواند در کاهش آراء حزب اتحادیه میهنی کردستان تاثیر چشم گیری داشته باشد. حتی بیشتر می‌توان پیش رفت و این انشقاق را می‌توان زمینه ساز انشقاقی دیگر در حزب اتحادیه میهنی دانست که در این صورت می‌بایست سرانجامی تراژیک و غم‌انگیز را برای این حزب مهم کردی می‌توان متصور شد.

همه‌پرسی استقلال و آینده سیاسی دکترِ میهن

در برهه زمانی اخیر، مهم‌ترین موضوعی که می‌تواند در آینده سیاسی برهم صالح بسیار تاثیرگذار واقع شود، در ارتباط با موضوع همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان است. به‌طور حتم نوع کنش وی در مواجهه با رفراندوم 25 سپتامبر، در معادلات آینده حزب وابسته به او اثر خواهد گذاشت. در ابتدای امر تصور بر آن بودکه دکتر برهم با رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان مخالف بوده و سکوت او نشان دهنده این امر است. حتی تعدادی پا را فراتر گذاشته و او را به حمایت پنهانی از جریان «خیر در شرایط کنونی» که به منظور مخالفت با برگزاری رفراندوم ایجاد شده، متهم می‌کردند. استدلال این گروه این بود که در جریان مخالفت با رفراندوم شاسوار عبدالواحید رهبر جریان «نخیر در شرایط کنونی» تحت حمایت مستقیم برهم صالح به آمریکا و انگلستان سفر کرده و حتی حمایت‌های مالی از این جریان داشته است.

همچنین، گزارش‌های موجود حاکی از آن بودند که در نشست اخیر پارلمان کردستان در 15 سپتامبر که پس از یک سال و ده ماه بازگشایی شد، سه نماینده وابسته به جریان برهم احمد صالح از مجموع 18 نماینده حزب اتحادیه میهنی، در نشست حاضر نشدند  و این بزرگ‌ترین نماد مخالفت او با رفراندوم است. با تمام این اوصاف، برهم صالح در روز 19 سپتامبر در قالب صدور بیانیه‌ای موضع مثبت خود را نسبت به حمایت از رای «آری» به رفراندوم و استقلال اقلیم کردستان اعلام کرد. البته در بیانیه خود او تلاش کرده بود که حکومت‌مداری خوب و ایجاد عدالت را همچون مقدمه و پیش‌شرط اعلام استقلال اعلام کند و به‌صورت ابهام گونه مخالفت ضمنی خود را با برگزاری رفراندوم در شرایط کنونی، اعلام کرده بود.

اعلام این بیانیه از سوی برهم صالح را از یک سو، می‌توان بسیار هوشمندانه دانست که درآینده می‌تواند همچون برگی برنده برای جذب حمایت‌های مردمی در قابت‌های انتخاباتی از آن بهره بگیرد. از سوی دیگر، بیانیه دو پهلو و سکوت او را نیز می‌توان هم‌چون پاشنه آشیلی برای او و حزب وابسته‌اش در نظر گرفت. بدین معنی که در آینده رقبای انتخاباتی می‌توانند او را به کم‌کاری و حتی سوء استفاده از صدور بیانیه‌ای پارادوکسیکال متهم کنند که هدف واقعی آن به هیچ عنوان حمایت از رفراندوم نبوده است. به‌طورحتم در صورت برگزاری رفراندوم، فارغ از اینکه چه نتیجه‌ای حاصل خواهد شد، مواضع برهم صالح در قبال آن، در کانون انتقادات از او قرار خواهد گرفت. در این شرایط، به‌نظر می‌رسد برهم صالح نتواند دفاع قابل توجهی از خود داشته باشد.

راه دشوار برهم صالح برای ظهور مجدد

بدون تردید، مهم‌ترین دلیل ایجاد جریان «ائتلاف برای دموکراسی و عدالت»، به حاشیه رانده شدن برهم احمد صالح از سوی شورای رهبری حزب اتحادیه میهنی کردستان در سال‌های بعد از 2014 بود. به ویژه پس از آن‌که در سازشی از پیش طراحی شده، شاید روزی فرا برسد که دکتر برهم احمد صالح در مقام رئیس‌ یا نخست‌وزیر کردستان عراق سکان عرصه سیاست و حکمرانی را به دست بگیرد. آن زمان شرایطی است که به‌طور حتم دموکراسی و فرهنگ دموکراتیک در این منطقه چند گام رو به جلو را برداشته باشد. فواد معصوم در سال 2015 به عنوان رئیس جمهور عراق برگزیده و برهم صالح به عنوان یکی از دوکاندید اصلی کنار گذاشته شد، روند حذف او از عرصه مدیریت حزب و حضور در عرصه سیاسی آغاز شد. افزون بر این، در اواخر سال 2016 پس از چرخش نسبی کوسرت رسول علی برای همکاری با جریان اکثریت در حزب اتحادیه میهنی کردستان که رقیب اصلی جریان «مرکز تصمیم‌گیری» بود، برهم صالح بیش از گذشته به حاشیه رانده شد. اکنون این پرسش مطرح است که آیا برهم صالح می‌تواند بعد از جدایی از حزب سابق خود، در صحنه سیاسی اقلیم کردستان موفق باشد یا خیر؟

در پاسخ به این پرسش باید به پیشینه‌ای از سیاست‌ورزی و نیز تحلیل کوتاه بر ابعاد روانشناختی شخصیت برهم صالح داشته باشیم. از نظر سوابق سیاسی وی نشان داده که شخصی توانمند در سخنرانی و از کاریزمای شخصیتی فوق‌العاده‌ای برای مخاطبان برخوردار است اما برهم صالح بیش از آن‌که همانند سیاست‌مداری عمل‌گرا، فرصت‌طلب و قدرت‌طلب عمل کرده باشد، بیشتر همچون یک تکنوکرات با پرستیژ عمل کرده است. از نظر شخصیت روانی نیز این سیاست‌مدار سابق حزب اتحادیه میهنی کردستان، بیشتر شخصیتی آرام، منطقی، اخلاق‌مدار، مردمی و آرمان‌گرا را تداعی می‌کند. این دو بُعد از شخصیت و کارنامه سیاسی برهم صالح نشان می‌دهد که او تا حدود زیادی آمادگی حضور در عرصه سیاست در خاورمیانه و اقلیم کردستان را ندارد و اگر در گذشته موفق شده با درجاتی از پیشرفت دست پیدا کند، به‌طور حتم بیشتر به دلیل حمایت‌های شخص مام جلال بوده است. هر چند این جمله به معنای غافل شدن از توامندی‌های شخصی او نیست اما واقعیت آن است که در کلیت سیاست‌ورزی در منطقه خارومیانه، منطق عقلانیت، تداوم، دموکراسی، شفافیت، تساهل و ... وجود ندارد و آن‌چه تعیین کننده معادلات بوده، زدوبندهای غیر شفاف و رانت‌هایی است که پنهان از انظار عمومی ردوبدل می‌شوند.

در شرایط کنونی اقلیم کردستان را نیز بر اساس واقعیات موجود نمی‌توان مستثنای از این قاعده دانست. تجربیات حزب گوران به عنوان یک حزب بدون نیروی نظامی و دارای یک رهبر کاریزماتیک، نشان می‌دهد که جریانات خواهان اصلاح امور از طرق دموکراتیک با شکست مواجه خواهند شد. آن‌چه در عرصه میدانی تعیین کننده می‌باشد میزان کنترل بر نیروهای نظامی و دارایی‌های مادی اقلیم کردستان است و نه برنامه یا تعداد کثیر نماینده در پارلمان. بر همین مبنا، با توجه به بُعد شخصیتی برهم صالح و نیز پیشینه سیاسی او می‌توان اظهار کرد که حداقل در شرایط کنونی او آماده نبرد در کارزاری دشوار همچون سیاست‌ورزی در اقلیم کردستان نیست. او نه تنها نیرو نظامی ندارد، بلکه از پشتوانه مالی ضعیفی برخوردار است. همچنین، جامعه مدنی و جریان‌های اپوزیسیون قدرت در اقلیم کردستان که می‌توانند مهم‌ترین پشتوانه برهم صالح باشند؛ آنقدر ضعیف و غیرسازماندهی شده هستند که اساسا توان جریان‌سازی یا تغییر در مناصبات قدرت را ندارند. بر همین اساس می‌توان جریان ایجاد شده از سوی دکتر برهم را فاقد توان تغییر در معادلات قدرت حداقل در یک یا دو دهه آینده اقلیم کردستان دانست اما نباید فراموش کرد که دکتر نیشتمان می‌تواند به عنوان دومین شخصیت کاریزمای باقی مانده در عرصه سیاسی اقلیم کردستان -بعد از مسعود بارزانی- توان مدیریت و رهبری این اقلیم را تحت هر شرایطی داشته باشد. شاید روزی فرا برسد که دکتر برهم احمد صالح در مقام رئیس‌ یا نخست‌وزیر کردستان عراق سکان عرصه سیاست و حکمرانی را به دست بگیرد. آن زمان شرایطی است که به‌طور حتم دموکراسی و فرهنگ دموکراتیک در این منطقه چند گام رو به جلو را برداشته باشد. 

 

آرمان سلیمی (پژوهشگر مسائل عراق و اقلیم کردستان)

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
مظفر
| |
2018-06-17 23:22:57
پس به این ترتیب با شکست پروژه رفراندوم کردستان دکتر برهم صالح بزرگترین ناکام کردستان عراق شد...!.
آخرین اخبار