مستبد مصلح | فراتاب
کد خبر: 6533
تاریخ انتشار: 26 مرداد 1396 - 22:49
سمیرا دردشتی
پطر کبیر به جهت ماهیت اقدامات و تغییراتی که در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روسیه پدید آورد در تاریخ این کشور قابل توجه است. او پادشاهی مستبد اما اصلاح طلب بود که آنچه برای روسیه به میراث اگرچه نقابی از پیشرفت بر چهره داشت اما در حقیقت استمرار عقب ماند

 

فراتاب - گروه تاریخ: خاندان رومانوف برای مدتی بیش از سه قرن از 1613 تا انقلاب فوریه 1917 و استعفای «نیکلای دوم» در روسیه بر سریر قدرت بودند و بخش عظیمی از تاریخ این کشور را پادشاهان قدرتمند و غالبا مستبد این خاندان رقم زده ­اند. برخی از افراد این خانواده تأثیری جدی بر روند تحولات در روسیه داشته­اند. «ایوان چهارم» (مخوف)، «کاترین کبیر» و «پطر کبیر» را باید از چهره­ های شاخ این سلسله به شمار آورد. در این میان پطر کبیر به جهت ماهیت اقدامات و تغییراتی که در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روسیه پدید آورد در تاریخ این کشور قابل توجه است. او پادشاهی مستبد اما اصلاح طلب بود که آنچه برای روسیه به میراث اگرچه نقابی از پیشرفت بر چهره داشت اما در حقیقت استمرار عقب ماندگی بود.

 

تزار دومتر و ده سانتی

زمانی که «ماریا میلوس لاوس کایا» در هنگام وضع حمل چهاردهمین فرزند خود از دنیا رفت عملا هیچ وارث مناسبی برای تاج و تخت روسیه برجای نگذاشته بود از میان پنج پسر او دو تن به فاصله کوتاهی از دنیا رفتند و ما بقی به لحاظ جسمی و روحی بسیار ضعیف­تر از آن بودند که توان به دست گیری امپراطوری روسیه را داشته باشند. بنابراین آلکسی به توصیه نجبای روسیه تصمیم گرفت همسری جدید اختیار کند. در حالی که طبقه اشراف روسیه در تلاش بودند تا همسری از خاندان خود را به عقد تزار درآورند. تزار دختری جوان و آداب­دان از خانواده اشراف دور از پایتخت را که در خانه دوست خود ملاقات کرده بود به همسری برگزید. ناتالیا سیه چشم در هنگام ازواج با تزار نوزده سال بیشتر نداشت و باقی عمر خود را در بیم و تشویش مداوم که از زندگی در خاندان سلطنتی ناشی می­ شد، سپری کرد.

در 30 می سال 1672 ساعتی از نیمه شب گذشته بود که ناتالیا پسری فربه و سالم به دنیا آورد که پدر و مادر نام وی را به نام نخستین حواری حضرت عیسی پطر گذاشتند. پطر هنوز خردسال بود که پدر تاج­دارش از دنیا رفت. الکسی پیش از مرگ، فئودور پسر همسر اول خود را به ولیعهدی انتخاب کرده بود اما شاهزاده جوان علی­رغم آنکه فردی ملایم و تحصیل کرده بود به سختی بیمار و علیل بود و به فاصله شش سال پس از مرگ پدر از دنیا رفت.

ایوان فرزند دیگر الکسی از همسر اولش که مطابق قانون باید سلطنت به او می­رسید نیز کر و لال بود و شایستگی لازم را برای بدست­گیری زمام امور نداشت. بنابراین پطر به سلطنت روسیه رسید و از آن­جا که هنوز صغیر بود مادرش به عنوان نائب­السلطنه او انتخاب شد. این امر اگرچه با رضایت درباریان و اشراف روسیه صورت پذیرفت اما در میان برخی از آن­ها بویژه خانواده همسر اول الکسی مخالفت­هایی را نیز در پی داشت از جمله طایفه استرلیتز در برابر تزار قیام کردند و در نهایت ایوان در کنار پتر به تخت نشست و سوفیا خواهر ایوان به جای مادر پطر به مدت هفت سال زمام امور را در دست گرفت اما زمانی­که پطر به سنین جوانی رسید سوفیا را برکنار کرد و وی باقی عمر خود را در یک صومعه به سر برد.

گزارش­های تاریخی و یادداشت­های خارجیانی که در این زمان از روسیه دیدار کرده­اند گواهی می­دهد، زمانی که پطر به سنین جوانی رسید به لحاظ ظاهری بسیار خوش­سیما بود و هیکلی ورزید و قدی بلند در حدود دومتر و ده سانت داشت. تزار جوان به ایجاد دوستی و معاشرت با خارجیان علاقه­مند بود و جغرفیا و مسایل جنگی و نظامی از جمله کشی­سازی، دریاپیمائی و تیراندازی با توپ اموری بودند که با جدیت دنبال می­ کرد.

روسیه علی­رغم وسعت زیاد این کشور در آن دوران بیش از یک بندر دریایی نداشت. این بندر که در شمال کشور و در ساحل دریای سفید قرار داشت، آرخانگل نام داشت و در پاییز که دریا منجمد می­شد از کار می­افتاد. پطر اصرار داشت که در همین بندر دریانوردی واقعی را امتحان کند. وی در رساله­ای که بعدها در باب مقررات بحر پیمایی نوشت علاقه خود برای اینکار را اینگونه توصیف می ­کند:

«مدت چند سال زورق­رانی و آن­گاه کشتی­رانی در دریاچه مرا راضی می­کرد اما بعد متوجه شدم دریا پیمایی حقیقی آن نوع است که در دریای آزاد صورت بگیرد و تصمیم گرفتم که دریاپیمایی حقیقی را شروع کنم و از مادرم اجازه گرفتم که بندر آرخانگل بروم و او نمی­خواست که موافقت کند اما وقتی مرا مشتاق دید، گفت: من از تو می­خواهم که در اقیانوس بحرپیمایی نکنی.» با این­حال او نتوانست به قولی که به مادرش داده بود وفادار بماند و در آرخانگل سوار بر کشتی جنگی کوچکی به همراه کشتی­های بازرگانی اقدام به سفر بر روی دریای آزاد کرد. پس از آن به بندر بازگشت و مدت­ها در آن­جا به تحقیق از ناخدایان در رابطه با ساز و برگ کشتی، جنس چوب آن و دیگر جزئیات مربوط به دریانوردی می­پرداخت و حتی مانند ناخدایان هلندی لباس می­پوشید و با آنان همسفره می­ شد.

 

روسیه در آستانه زمامداری پطر

ولتر در کتاب «زندگانی پطر کبیر» که با نوعی شیفتگی در رابطه با پطر به رشته تحریر درآمده است، شرایط روسیه را در آستانه به قدرت رسیدن او این­گونه به تصویر می­ کشد:

«ملت روسیه عبارت بود از مردمی عامی، بی­تجربه و بکلی بیخبر از ما به الامتیاز انسان و حیوان و از آن­چه که باعث ترقی یک ملت است بی­بهره بودند. از صناعات کمترین اطلاعی نداشتند. تجارت و مراوده با ممالک بیگانه را خلاف مصلحت دانسته، معتقد بودند که بازرگانی با بیگانگان موجب کم شدن نقدینه داخلی و منتهی به فقر و فنای رعیت خواهد بود. غیر از غله در روسیه متاعی نبود که مورد نیاز خارجه باشد و ناچار احتیاجات خود را باید از خارج فراهم می ­کردند.»

روسیه در این زمان در حدود بیست میلیون جمعیت داشت که بخش عظیمی از آنان رعیت و کشاورز بودند. آن­ها معمولا کار تجارت و کاسبی را خلاف شأن و بی­آبروئی تلقی می­کردند. مردم این کشور از آب عبور نمی­کردند و اینکار را نوعی دیوانگی می­دانستند. امنیت عمومی حتی در پایتخت نیز امری کمیاب بود و هر صبح تعدادی جنازه در کف شهر یافت می­شد که شب هنگام طعمه گدایان و جنایتکاران شده بودند. به علاوه مأمورین مالیاتی ظلم بسیاری به مردم می­کردند. از طرف دیگر خانه­های شهر اغلب با چوب و الوار ساخته می­شدند و اگرچه به دلیل آمیخته شدن با رنگ­های مختلف چهره زیبایی به شهر می­داد اما شهر را مستعد خسارت بسیاری در زمان آتش­سوزی می­کرد و این اتفاق در چندین نوبت برخی از مناطق شهر را به­کلی ویران کرده بود.

در کنار این شرایط جامعه روسیه یکی از مذهبی­ ترین جوامع اروپا به حساب می­ آمد و حتی نجبای این کشور نیز به امور دینی پایبند بودند. تا آن­جا که می ­توان ادعا کرد در بین اقوام مسیحی جهان هیچ یک به اندازه این مردم با خلوص نیت پیرو تعالیم دین مسیح نبودند و بنابراین در چنین جامعه­ای کشیشان قدرت بسیاری داشتند. حتی امپراطور نیز در بسیاری از موارد تحت تأثیر باورهای مذهبی خود به این افزایش قدرت دامن می­ زد. بطور مثال در زمان الکسی (پدر پطر) وی به نیکون رئیس کلیسای ارتودوکسی روسیه اجازه داد تا ترجمه روسی انجیل و تورات را اصلاح کند و حتی یک بار زمانی­که برای جنگ می­رفت وی را به عنوان نائب السلطنه انتخاب کرد و گفته شده است درباریان آن قدر که از نیکون فرمان می­بردند از تزار بیم نداشتند اما این بیم رفته رفته به دشمنی نجبا با وی انجامید و در نهایت با افزایش قدرت نیکون به مواجهه تزار و کلیسا منجر شد. این مواجهه در نهایت با رای دادگاه به برابری قدرت کلیسا و حکومت خاتمه یافت. البته با روی­کار آمدن پطر و افزایش قدرت وی این تعادل به سود امپراطور دگرگون شد و وی توانست بر کلیسا اعمال نفوذ کند.

اقدامات پطر برای روسیه

زمانی­که پطر زمام امور را در دست گرفت از مشاهده بی­نظمی و پریشان حالی موجود در امپراطوری شگفت زده شد و حتی بیان داشت که «ولایت من شایسته داشتن پادشاه نیست» به عقیده وی اتریشی­ ها و هلندی ­ها به بهترین شکل موفق به اداره سرزمین­های خود شده بودند و از این رو کوشید تا زبان آنان را بیاموزد و مواردی را که منجر به پیشرفت آنان می­دید در روسیه پیاده کند.  

به عقیده وی نیروی دریایی یکی از لوازم اصلی قدرت برای کشور به حساب می­آمد و به تحقیق دریافت که روسیه در این زمینه از دیگر کشورها عقب مانده است. بنابر این کوشید کشتی ­سازی و استفاده از کشتی را در روسیه توسعه دهد و برای این منظور خود پیشگام شد و اطرافیان و فرزندان نجبا را نیز به این امر تشویق نمود و شماری را برای تحصیل کشتی ­سازی و کشتیرانی به هلند و انگلستان اعزام کرد. خود او نیز در هیئت فردی ناشناس به کشورهای اروپایی سفر می ­کرد. تا پیش از این افراد کمی در روسیه با اروپا آشنایی داشتند و هرکس از کشور خارج می ­شد در شمار دوزخیان به حساب می ­آمد. پطر در سفرهای خود به مقایسه شیوه ساخت کشتی در کشورهای مختلف پرداخت و کشتی­های انگلیسی را به این دلیل که از روی قواعد دقیق هندسی ساخته می­شد، در مقایسه با دیگر کشتی­ها دارای مقاومت بیشتری ارزیابی کرد. وی همچنین از کارشناسان و شرکت­های کشتی ­سازی مختلف به منظور تجهیز نیروی دریایی روسیه بهره گرفت.

درست در همین زمان که پطر مشغول سامان دادن به شرایط داخلی کشور بود، ترک­های عثمانی در حال پیشروی از سمت دریای سیاه بودند. سپاه پطر با کمک کارشناسان قلعه ­گیری اتریشی موفق به فتح قلعه آزوف شدند و این امر به شکست و عقب­ نشینی عثمانی انجامید. پطر به منظور اجرایی کردن تلاش­ های خود در راه داشتن نیروی دریایی، بندری در سواحل دریای سیاه ایجاد کرد که نخستین بندر روسیه در سواحل دریای آزاد غیر منجمد بود.

از دیگر اقدامات او می­ توان به وارد کردن صنعت چاپ به روسیه، تغییر پوشش و ظاهر به سبک اروپایی، سامان دادن به سیستم مالی و حساب رسی کشور، ترجمه کتاب­های اروپایی، ساخت بیمارستان­ها و یتیم­ خانه­ ها، سبک جدید، رسیدگی به وضعیت گدایان رو به ازدیاد، ساخت شهر با شکوه پطرزبوگ و انتقال پایتخت از مسکو به این شهر (تا سال 1918)، نظارت برکار تجار، اصلاح اوزان، ساخت کارخانه­ها برای تأمین برخی از مایحتاج، اصلاح وضعیت راه­ها، تأسیس دادگاه­های تجاری، ایجاد امنیت نسبی برای تجار خارجی، تأسیس نیروی دریایی، ایجاد ارتش و تجهیز آن، اصلاح شیوه عبور سپاهیان از روستاها هنگام لشکرکشی که منجر به نابودی و غارت روستا می ­شد و... می ­توان اشاره کرد.

 

مستبد یا مصلح

در انجام هر اصلاحی گروهی موقعیت خود را در خطر می­ بینند و می­ کوشند از وضع موجود به محافظت برخیزند. اقدامات و اصلاحات پطر نیز موجب اعتراض نجبا و روحانیون شد. آن­ها ادامه وضعیت را منجر به نابودی روسیه قلمداد می­کردند. در مقابل مردم تا حدود زیادی در سایه امنیت نسبی پدید آمده با این اصلاحات همراهی می­کردند. مردمی که برای قرن­ها ناامنی بخشی از قاعده زیستشان بود و جان و مال آن­ها از سوی دیگران و حکومت مدام در معرض تهدید بود، همین اندک امنیت پدید آمده نیز حائز اهمیت بود اما در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی که تقریبا مقارن با همین زمان قدرت مطلق پادشاه را به چالش کشیده بودند، روسیه وضعیت چندان درخشانی هم نداشت. اغلب اصلاحات انجام شده در حوزه­های نظامی و امنیتی بود. در رابطه با اقتصاد نیز همه تغییرات در سایه دولت و با دخالت مستقیم آن صورت پذیرفت. در سطوح فرهنگی آن­چه اصلاح می­شد نظیر ریش و لباس که گاه به اجبار نیز اتفاق می­افتاد عملا نمی­توانست به تعمیق تفکری در باب اصلاح بیانجامد. نهضت اشاره شده در رابطه با ترجمه نیز آن­قدر عمیق و مبتنی بر تفکر نبود که جریانی را در این رابطه خلق نماید.

با این حال اهمیت تلاش­های پطر در تاریخ روسیه به حدی بود که چهره این کشور را شاید بتوان به دوران پیش و پس از وی تقسیم نمود. همچنین اصلاحات وی آثار دامنه ­داری داشت که با مرگ او در 7 فوریه 1725 به پایان نرسید. سیستم منظم ارتش، نیروی دریایی و شهر با شکوه سن ­پطرزبوگ عمده ­ترین میراث ­های او بودند که در دوران بعد نیز عاملی برای قدرت روسیه در برابر همسایگان شدند. جنس تأکیدات او در مورد آب­ های آزاد و نیروی دریایی موجب شد بعدها سندی تحت عنوان وصیتنامه به وی منسوب شود که امروزه بسیاری از مورخان در رابطه با اصالت آن تردید دارند. در این سند که بر قدرت و بزرگی روسیه متمرکز است، به ایجاد تفرقه و تلاش برای تضعیف کشورهای همسایه تأکید شده و برای دستیابی روسیه به آب­های آزاد طرح­ هایی از جمله پیشروی در طول سواحل دریای بالتیک بطرف شمال و همچنین در امتداد سواحل دریای سیاه ارائه می­شود. این سند بعدها دست­اویزی در جهت توسعه طلبی ­های روسیه شد.

 

سمیرا دردشتی, کارشناس ارشد روابط بین الملل

منبع: هفته نامه صدا

نظرات
آخرین اخبار