کد خبر: 6437
تاریخ انتشار: 31 تیر 1396 - 16:36
محسن نوری
حافظه جمعی که‌ گاه آن را حافظه تاریخی نیز می‌خوانیم، نمودار یا تجلی گذشته مشترکی است که گروه یا جماعتی را به گونه‌ای به یکدیگر پیوند می‌دهد. هر گروه یا جماعت انسانی در این گذشته مشترک در پی یافتن ریشه، هویت و پیوند جمعی است.

 

فراتاب - گروه اندیشه: حافظه جمعی[1] که‌ گاه آن را حافظه تاریخی[2] نیز می‌خوانیم، نمودار یا تجلی گذشته مشترکی است که گروه یا جماعتی را به گونه‌ای به یکدیگر پیوند می‌دهد. هر گروه یا جماعت انسانی در این گذشته مشترک  در پی یافتن ریشه، هویت و پیوندی جمعی است بارها و بارها این جمله را شنیده ایم حافظه ی تاریخی ضعیف منجر درس نگرفتن از وقایع و تکرار تجربه‌ها شده است. شیخ اجل «سعدی شیرازی» در بیتی زیبا می گوید: «قوت حافظه گر راست نیاید در فکر/ عمر اگر صرف شود در سر تکرار چه سود؟» این نکته که عبرت آموزی از آنچه منجر به خسران یک ملت در گذشته شده و باید آن را نصب العین قرار داد تا بار دیگر تکرار نشود امری بدیهی و عقلانی است.

در گذشته به دلیل فرهنگ کتابت ضعیف و رواج فرهنگ شفاهی و همچنین تعداد انگشت شمار باسوادان به نوعی منجر به فراموشی بسیاری از اتفاقات و رخ داد ها مهم در گذشته  یک ملت می شد اما امروزه دیگر افزایش ضریب تحصیل کردان و روج سواد وعلی الخصوص در قرن حاضر انفجار اطلاعات از طریق فضای سایبری و یکه تازی رسانه ها و شبکه های مجازی دنیا را شبیه آنچه «مارشال مک لوهان» گفت شبیه کرده است؛ دهکده‌ای که در آن همگان از همه چیز مطلع و با خبرند وسانسور و وارونه نمایش دادن حقایق دیگر چندان کارساز نیست. امروزه بحث حضور و نفوذ کشورها در مجامع جهانی، در کشور همسایه، در یک منطقه استراتژیک و به طور کلی حضور در خارج از مرزها برای بسط قدرت و حصول منافع ملی به امری عادی در روابط بین الملل  تبدیل شده است. گاهی مذهب و زبان و به طور کلی هویت های مشترک عامل نفوذ می شود نظیر نفوذی که امروز ایران در کشورهای شیعی منطقه دارد گاهی هم نفوذ وجهه اکتسابی به خود می‌گیرد نظیر پرداخت‌هایی که عربستان برای همراه کردن کشورهای اسلامی دیگر با خود انجام می‌دهد. صورت های بیشماری برای نفوذ درجهت اعمال قدرت و دست یابی به مطلوب وجو دارد اما آنچه به نظر می رسد مورد غفلت واقع شده بی‌توجهی به حافظه ی تاریخی ملت ها است که می تواند شرایط را برای حضور و تاثیر گذاری در آینده در یک کشور یا یک منطقه تغییر و متأثر کند. عدم اعتماد امروزه ما به انگلستان و آمریکا و به طور کلی غرب اگر تبلیغات منفی حاکمیت علیه این کشورهای را کنار بگذاریم به نوعی از کارنامه منفی  این کشورها نسبت به ایرا ن حکایت دارد. تصویری که ایرانی‌ها در دوران مشروطه از آمریکا در سر داشته اند، از ایماژ کنونی آمریکایی‌ها نزد ایرانیان به شدت متفاوت است. در آن زمان تصویری مثبتی که امثال «هاوارد باسکرویل» کشیش مسیحی آمریکایی که برای شکستن محاصره تبریز در دوران مشروطه جان خود را ازدست داد و یا «مورگان شوستر» مستشار آمریکایی که برای کمک به اصلاح ساختارهای مالی به ایران آمد ایجاد شده بود، با کودتای 28مرداد  سال 1332 و نیز اتفاقات بعد ازآن فروریخت. از آن زمان به بعد چهره آمریکا  همواره مصداق خصم برای ایرانی ها بوده است. حتی اگر تخاصم دو حکومت با یکدیگر را کنار بگذاریم وجود سابقه تاریخی منفی  این کشور در ایران یکی از مهمترین مسائلی است که بهبود روابط میان دوکشور را سخت و دشوار می کند و به عنوان دستاویزی برای مخالفان بهبود روابط این دو کشور مورد استفاده می‌گیرد.

در سایر کشورهای خاورمیانه هم به این شکل وسیاق می توان مثال های متعددی آورد از جمله حضور نظامی عربستان و متحدانش در یمن که حدود سه سال است که درگیر نبردهای بی‌سرانجامی میان حوثی‌ها و نیروهای ائتلاف به سرکردگی عربستان هستند. فارغ از ریشه‌یابی این درگیری ها و جنگ‌ها آنچه در نهایت اتفاق خواهد افتاد نفرت و انزجار مردم یمن از عربستان به عنوان متجاوز به جان و مال و امنیت آنها است؛ شاید  یمنی ها به خاطر نیاورند که چه کسی یا چه سیاست هایی منجر به بروز این مصیبت ها شده است اما خوب به یاد می آورند که چگونه بمب ها و جنگنده های سعودی جان عزیزانشان را گرفت و آن‌ها را چندین سال در فقر و بیماری و نا امنی وانهاد. عربستان میلیاردها دلار صرف خرید تسلیحات نظامی برای این جنگ بی سرانجام کرده است. شاید اگر یک دهم این هزینه‌ها را در یمن سرمایه گذاری می شد، بیمارستان ساخته می‌شد، شهر بازی احداث می‌شد و هزینه هایی از این قبیل شاید نفوذ عربستان برای سالیان سال در یمن تضمین می‌شد، آن‌هم بدون درگیری و جنگ. در سوریه و عراق هم اوضاع به همین شکل است مردم توحشی که تفکر تکفیری داعش و بیشمار نیروهای مسلح هم عقیده با آن بر سر مردم سوریه و عراق آوردند را برای نسل ها از یاد نخواهند برد. همچنین فراموش نمی‌کنند چه نیروهایی تجهیزکننده این تفکر بودند که سرزمین و عزیزانشان را از آنها گرفت و مخروبه ای لم یرزع به آنها تحویل داد.

حافظه تاریخی ملت ها همراه درد و رنج های جنگ را از یاد نخواهد برد و کشورهایی که در این مصیبت نقش داشته باشد نیز مورد نفرت بازماندگان قرار خواهند گرفت و اگر تلاشی در جهت نفوذ در این کشورها صورت پذیرد قطعاً با واکنش مردم روبه رو خواهد شد؛ پس در جهان امروز با توجه گردش سریع و آزاد اطلاعات دیگر به سان گذشته حقایق کمتر دستخوش سوء استفاده‌های حکومتی خواهد شد و ملت ها آنچه منجر به درد آلامشان شد را در نهایت کشف خواهند کرد و از یاد نخواهند برد. حافظه تاریخی ملت ها را نباید تیره و تار کرد چرا که در نهایت هزینه  تاثیرگذاری و نفوذ درجهت کسب یا افزایش قدرت را در کشورهایی که درد و رنج فراوانی در دخالت عوامل خارجی چشیده اند را افزابش خواهد داد.

[1] . Collective Memory

[2] . Historical Memory

محسن نوری، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه‌ای

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار