تحول در چالش‌های دیپلماتیک ترکیه | فراتاب
کد خبر: 6358
تاریخ انتشار: 3 تیر 1396 - 02:50
مارک پیرینی
به نظر می‌رسد همچنان که رهبری ترکیه به طور فزاینده‌ای از طرف متحدان سنتی‌اش طرد می‌شود، آنکارا وسوسه شده‌ تا در نقشی منطقه‌ای و باورناپذیر پناه بگیرد.

 

فراتاب - گروه ترجمه: از روزهای شادی که شعار سیاست خارجی ترکیه «بدون هیچ مشکلی با همسایگان‌مان» بود، زمان زیادی می‌گذرد. این روزها آنکار در جبهه‌های مختلف با چالش‌های دیپلماتیک جدیدی روبه رو است، آن هم در زمانی که سیاست داخلی از هر زمان دیگری پس از رسیدن حزب عدالت و توسعه به قدرت در سال 2002، دوقطبی‌تر است. فهرست دردسرهای ترکیه در حال حاضر طولانی است و برآورد کردن جهت‌گیری آن، هم‌چنان کار دشواری است. به نظر می‌رسد هر چه رهبری در آنکار خود را از مؤتلفان سنتی‌اش دورتر حس کند، بیشتر وسوسه می‌شود که تسلی را در آغوش روسیه بیاید و در یک نقش منطقه‌ای غیرمحتمل پناه بگیرد. ممکن است این تحرکات، شرط‌ بندی‌های خطرناکی برای رئیس جمهور این کشور، رجب طیب اردوغان، از آب درآیند.

فوری‌ترین چالش بدون شک جنگ سوریه و نظم سیاسی آینده در آنجاست. همچنان‌که کردهای ترکیه دارند از چشم‌انداز سیاسی زدوده می‌شوند، کردهای عراقی مشغول پرداختن به ایده‌ی استقلال هستند و تاریخ 25 سپتامبر را برای رفراندوم اعلام کرده‌اند، حرکتی که آنکارا فوراً از آن انتقاد کرد. در این میان، ترکیه حمایت بین‌المللی –در درجه اول از سوی آمریکایی‌ها- از کردهای سوریه را با بی‌میلی و ترس دنبال می‌کند؛ حمایتی که شامل ارسال مقادیر قابل توجهی اسلحه از ایالات متحده و حمایت نیروهای ویژه‌ی فرستاده شده از کشورهای آمریکا، فرانسه، بریتانیا و تا حد کمی روسیه است. ترکیه به رغم اعتراضات گوش‌خراشش علیه آنچه یک اشتباه سیاسی می‌نامد قصد دارد نبرد رقه –پایتخت خودخوانده‌ی داعش در سوریه- را تماشا کند که بدون نیروهای نظامی ترکیه انجام می‌شود.

در نهایت، ترکیه مجبور خواهد شد توافق سیاسی که شامل نوعی از به رسمیت شناختن سیاسی برای کردهای سوریه باشد را بپذیرد. ترکیه راهی برای تغییر این روند اتفاقات ندارد اما اصرار می‌ورزد که این اشتباه است و تهدید می‌کند در صورت حمله‌ی یگان‌های مدافع خلق (ی پ گ) تلافی خواهد کرد. در جبهه‌ی دیپلماتیک، حتی اگر ترکیه با ایران و روسیه هم در روند دنباله‌دار آستانه که قرار است راهنمای رسیدن به توافق صلح باشد همراه شود، فاصله‌ی آنکارا هم با مسکو (بر سر نقش کردهای سوریه و سرنوشت رئیس جمهور بشار اسد) و هم با تهران (بر سر نقش حزب الله در جنگ سوریه) همچنان عمیق باقی می‌ماند.

در پهنه‌ای وسیع‌تر، چالشی دیگر میان ترکیه و برخی کشورهای عربی سربرآورده است. بحرین، مصر، عربستان سعودی، امارات، و یمن (به علاوه‌ی مالدیو) سیاست بایکوت را علیه قطر به اجرا درآورده‌اند که قطع روابط دیپلماتیک، بستن مرزها، تعلیق حق استفاده از آسمان این کشورها برای قطر ایرویز، تعلیق پروازهای خطوط هوایی اماریتز و اتحاد به قطر و ممانعت از حضور شهروندان قطری در خاک این کشورها را شامل می‌شود. عواقب این سیاست‌ها کاملاً شناخته‌شده نیست اما این بدون شک تحرکی بسیار شدید علیه نزدیک‌ترین متحد ترکیه در جهان عرب است.

در یک جبهه‌ی دفاعی وسیع‌تر، به نظر می‌رسد خرید موشک‌ها اس-400 از روسیه که آن همه درباره‌اش تبلیغ شد، پیشرفت‌های حاصل کرده است. بر اساس منابع رسمی اخبار در مسکو و آنکارا، جنبه‌های فنی و صنعتی این معامله تکمیل شده‌اند و تنها شروط مربوط به یک وام روسی باقی مانده است. در هر حال، به نظر می‌رسد خواست آنکارا برای نقشی صنعتی در ساخت موشک‌ها برای مسکو خارج از حدودش (غیرقابل مذاکره) باشد. معامله‌ی اس-400 در صورت اجرای کامل، نشان‌گر رضایت دیپلماتیک کوچکی برای رهبری ترکیه خواهد بود- شکلی از جبران بایکوت این کشور توسط ایالات متحده و اتحادیه‌ی اروپا. مهم‌تر از آن، این توافق دستاوری است استراتژیک برای روسیه چرا که این توافق به معنی کارگذاشتن یک سیستم تسلیحاتی – که به نحو اجتناب‌ناپذیری همراه با برنامه‌های همکاری آموزشی و عملیاتی ست- بسیار مهم در مرکز ساختار دفاعی یک عضو برجسته‌ی ناتو خواهد بود.

چنین امری بی‌سابقه است و همین آن را برای کرملین بسیار جذاب می‌کند. در چنین سناریویی، غرور ترکیه ارضا می‌شود اما آنکارا به نوعی خود را از ائتلاف ناتو جدا می‌کند. اتکاپذیری نیروهای مسلح ترکیه به شدت پس از کودتای نافرجام جولای 2016 و پاکسازی‌های گسترده‌ی در پی آن، همین حالا هم به شدت کاهش یافته است. در نتیجه این تصمیم، شرط بندی پر ریسکی است.

هر چند از یک عضو ناتو چنین کاری عجیب به نظر می‌رسد اما ترکیه حضور نظامی آلمان در پایگاه هوایی اینجیرلیک را با مشکل مواجه کرده است؛ اجازه‌ی دیداراعضای پارلمان فدرال آلمان از نیروهای این کشور که در ائتلاف ضد داعش شرکت می‌کنند، مطلقاً به آنها داده نمی‌شود. در نتیجه، نیروی هوایی آلمان تجهیزات هوایی‌اش را از ترکیه خارج خواهد کرد. تصویر بزرگ‌تر این است که در فرهنگ بعد از جنگ جهانی دومش، برلین احتیاط‌های مبسوطی را برای مدیریت آنچه «ارتش پارلمانی» می‌خواند به کار می‌برد. این امر با مباحثه‌ی دشواری درباره‌ی گسترش عملیات نظامی آلمان در خارج از مرزهای خود، همراه است. آنکار را با پیچیده‌تر کردن این بحث نقطه‌ی خصمانه‌ی دیگری به رابطه‌اش با اتحادیه اروپا که همین حالا هم وخیم است، اضافه می‌کند.

در این تصویر پیچیده، می‌توان تقریباً رابطه‌ی اتحادیه اروپا و ترکیه را به فراموشی سپرد؛ رابطه‌ای که در آن با توجه به وضع نگران‌کننده‌ی حکومت قانون در ترکیه هر گونه پیشرفتی در مورد موضوعاتی مانند مذاکرات پیوست ترکیه به اتحادیه یا آسان‌گیری در ویزا غیرممکن است. این جوهر اصلی صحبت‌های کوتاه میان اردوغان، رئیس شورای اروپا دونالد تاسک و رئیس کمیسیون اروپا ژان-کلود یونکر در 25 ماه می در بروکسل بود.

این به رهبری در آنکارا بستگی دارد که تصمیم بگیرد آیا علاقمند است به ساختار حکومت قانون که با هنجارهای اتحادیه اروپا همخوانی دارد بازگردد یا خیر. با توجه به اولویت‌های سیاست داخلی در ترکیه، عادی‌سازی روابط با اتحادیه اروپا به گفتگوهای سیاسی و اقتصادی، بهبودهای احتمالی در اتحادیه‌ی گمرکی میان اروپا و ترکیه، و شیوه‌های مدیریت پیمان مارس 2016 در مورد پناهجویان محدود باقی خواهد ماند.

برگردان به فارسی: مهتاب محبوب

منبع: اندیشکده بنیاد کارنگی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار