پاسخی نمادین به رقبای منطقه ای | فراتاب
کد خبر: 6346
تاریخ انتشار: 30 خرداد 1396 - 20:07
اردشیر پشنگ در گفت و گو با روزنامه ابتکار مطرح کرد
به طور کلی راهکارهای برون رفت از بحران در خاورمیانه را می توان در چهار سطح مورد تحلیل و بررسی قرار داد. به طور حتم نابودی داعش به منزله پایان منازعات در منطقه نبوده و استمرار روند ناکارآمدی دولت ها در منطقه سبب خواهد شد که خاورمیانه روی ثبات را نبیند.

فراتاب- شامگاه یکشنبه شش فروند موشک زمین به زمین از استان های کردستان و کرمانشاه توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با پیمودن مسیری 650 کیلومتری از فراز عراق، پایگاه تروریست ها در شهر دیرالزور سوریه را مورد هدف قرار داد.
این اقدام که از سوی سپاه به عنوان واکنشی بر حملات تروریستی تهران صورت گرفته، با هدف گرفتن مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی تروریست های تکفیری در دیرالزور سوریه، باعث به هلاکت رسیدن تعدادی از فرماندهان ارشد داعش از جمله ابوسعد شد. همچنین این حمله موشکی با واکنش های وسیعی از سوی رسانه های بین المللی همراه بود، به طوریکه آن را به تغییر معادلات منطقه بر پایه توان موشکی ایران و پیامی برای مدیریت بحران در خاورمیانه ارزیابی کرده اند. از سوی دیگر محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز که در سفر دوره ای خود به شمال آفریقا به سر می برد، در پیامی توئیتری اعلام کرد: توان موشکی ایران از شهروندانش در دفاع مشروع و قانونی حمایت می کند و همزمان مبارزه مشترک جهانی با داعش و تروریسم افراط گرا را به پیش می راند.
این اقدام نیروهای مسلح ایران با پیوند خوردن مبارزه بی امان با گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه و از دست رفتن بخش زیادی از سزرمین های تحت کنترل این گروه و همچنین تحولات خاورمیانه، باعث شده تا معادلات مدیریت بحران در منطقه به گونه ای جدید رقم بخورد. در همین رابطه در گفت و گو با دکتر اردشیر پشنگ کارشناس روابط بین الملل و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات علمی و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه به بررسی این مهم پرداخته ایم.

حمله موشکی ایران به پایگاه تروریست های داعش در دیرالزور سوریه با واکنش های وسیع داخلی و خارجی روبرو بود. در این میان برخی از کارشناسان معتقدند که این اقدام علاوه بر انتقام کشی از گروه داعش، پیامی نیز به آمریکا و هم پیمانانش در منطقه بود. با توجه به این نکته، از نظر شما این اقدام موشکی چه تعبیری می تواند داشته باشد و روند مبارزه با ایران با تروریسم در منطقه را در آینده چگونه رقم می زند؟
شلیک چند فروند موشک زمین به زمین از استان های کرمانشاه و کردستان به سمت پایگاه داعش در شهر دیرالزور سوریه می تواند پاسخی نمادین از سوی ایران به داعش باشد. از این جهت نمادین که تا پیش از این ایران به صورت مستقیم این گروه تروریستی را هدف حمله موشکی قرار نداده بود. همانطور که می دانیم در سوریه و عراق نیروهای مستشاری ایران درگیری مستمری را در طول این سال ها با گروه داعش داشته و با توجه به اینکه این گروه تروریستی پس از سال ها توانست دو حرکت انتحاری را به طور همزمان به دو نقطه نمادین ایران صورت دهد، ما نیاز داشتیم کار متفاوتی را نسبت به روال معمول مبارزه با داعش انجام داده و به نوعی ضرب شصتی از نوع دیگر به این گروه تروریستی نشان دهیم. پس یک بعد قضیه حمله موشکی به دیرالزور به عنوان پایتخت جدید خلافت خود خواننده داعش به این مساله باز می گردد.
بعد دیگر، توجه به تحولات منطقه ای و نزدیکی بیش از پیش دولت ترامپ به برخی از کشورهای خاورمیانه مانند عربستان به منظور ائتلاف سازی منطقه ای است که نوک آن به سمت ایران نشانه رفته است. از سوی دیگر با وجود تحریم های جدید سنای آمریکا علیه ایران و نگرانی از توان موشکی ایران از طرف آمریکا و برخی از کشورهای منطقه که خواهان محدودیت در توان موشکی ایران هستند، ما با نمایش توان موشکی خود که فاصله 650 کیلومتری از فراز عراق را به سمت دیرالزور سوریه هدف گرفت، نشان دادیم که ایران دارای توانمندی خاص خود برای دفاع است. به نوعی یک قدرت نمایی عملی و روانی در قبال رقبای منطقه ای و فرامنطقه صورت گرفته است.

در همین راستا است که برخی از تحلیل گران این اقدام ایران را پیامی برای رقبای منطقه ای ارزیابی می کنند و معتقدند که ایران از یک سو داعش را مورد هدف قرار داده و از سوی دیگر قدرت نظامی و موشکی خود را به رخ رقبای منطقه ای خود کشیده است.

با توجه به تحولات اخیر منطقه و موضع تضعیف شده داعش در عراق و سوریه و پیشروی های قابل توجهی که توسط ارتش های این دو کشور طی هفته های اخیر صورت گرفته است، وضعیت میدانی مبارزه با داعش در عراق و سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
در عراق آخرین ردپای داعش قابل مشاهده است. البته قسمت قابل توجهی از مناطق همجوار با مرزهای غربی عراق و سوریه هنوز در اختیار داعش قرار دارد. همچنین در استان کرکوک و شهر سنی نشین الهویزه که از پایگاه های اصلی داعش در عراق محسوب می شود، هنوز در اختیار این گروه تروریستی قرار دارد.
با این حال نسبت به ماه ها و هفته های گذشته شاهدیم که لحظه به لحظه حضور داعش در عراق درحال کم رنگ شدن است و پیش بینی می شود نهایتاً تا پایان سال جاری میلادی، کل عراق از دست داعش آزادسازی شود. با این حال این مساله به معنای از بین رفتن داعش و تفکرات این گروه نخواهد بود. زمینه های این تفکر رادیکال و تروریستی همچنان در عراق وجود دارد و به باور من داعش پس از فاز از دست دادن سرزمین به فاز عملیات های پیشین در زمان الزرقاوی و القاعده باز می گردد و سعی خواهد داشت به تولید ناامنی با شیوه های بمب گذاری و حملات کور تروریستی ادامه دهد.
در سوریه نیز وضعیت به همین گونه است. در مرزهای شمالی این کشور در طول 23 ماه اخیر، کردها شدیدترین ضربه و پیشروی ها را بر علیه داعش داشته اند. این نیروها در قالب نیروهای SDF (سوریه دموکراتیک) که 98 درصد آنها را کردها و مابقی را اقلیت های دیگر مذهبی از جمله ارمنی ها تشکیل می دهند، شهر رقه به عنوان پایتخت خلافت خودخوانده داعش را تحت شدیدترین حملات قرار داده و پیش بینی می شود در آینده نزدیک این شهر توسط نیروهای کرد آزاد شود.
از سوی دیگر در جبهه های جنوبی هم ارتش سوریه و متحدین آن مانند حزب الله ، موفق شده اند به صورت تدریجی، بخش هایی از این مناطق را آزاد و به نقاطی از مرزهای مشترک با عراق برسند. پیش بینی می شود با توجه به درگیری مشترک عراق و سوریه علیه داعش از یک سو و اینکه هر دو کشور از متحدین استراتژیک ایران به شمار می آیند، در ادامه کارزار مبارزه با داعش، احتمالاً شاهد حضور گاه و بیگاه یا حتی منظم نیروها در داخل هر یک از این کشورها با هدف کمک به دولت مرکزی خواهیم بود. با این تفاسیر می توان گفت که وضعیت جنگ بر علیه داعش بسیار شدیدتر ادامه خواهد یافت. لذا در سوریه با شیب کندتری نسبت به عراق شاهد از دست رفتن قدرت نظامی داعش خواهیم بود.

 با توجه به تحولاتی که اشاره کردید و با توجه به پیچیده بودن معادلات منطقه، گفته می شود که از بین رفتن یا تضعیف داعش تنها بخشی از راه حل برون رفت از بحران در خاورمیانه است و احتمالاً پس از آن منازعات در سطوح دیگری بروز و ظهور می یابد. در چنین حالتی دورنمای شما ازتحولات منطقه و مهمترین راهکار برای برون رفت از این وضعیت بحرانی چیست؟

ماندن دولت ناکارآمد در منطقه یک درد است و نماندن آن دردی دیگر. زیر ساخت های بهبود وضعیت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه به صورت کافی وجود ندارد و این امر باعث می شود که هر تغییر و اراده‌ی تغییری در منطقه عقیم مانده یا با انحرافات بسیار گسترده ای مواجه شود. یعنی یکسری تلاش برای آزادی خواهی و کارآمدی دولت صورت می گیرد، اما می بینیم کسانی دیگری سوار بر موج تغییرات می شوند. این امر سابقه طولانی در منطقه دارد و در بهار عربی بسیار پررنگ تر به چشم آمد.
بهار عربی نشان داد که فقدان زیرساخت های ساختاری می تواند هر حرکت ترقی خواهانه‌ای را دچار مشکلات، شکست و انحرافات جدی کرده و خشونت و بی ثباتی را به صورت لجام گسیخته ای افزایش دهد. بدون شک پایان داعش در سوریه و عراق به معنای پایان مشکلات نخواهد بود. پایان داعش ما را تا یک حدی به وضعیت نقطه سرخط پیشین باز می گرداند که از داخل آن گرایی شدید و تقاضا برای تغییر بوجود آمده است.
اگر قرار باشد در فردای پس از داعش، همان سیستم پیشین برقرار باشد که به باور من دیگر امکان پذیر نخواهد بود، باز هم شاهد بی ثباتی و جنگ داخلی در سوریه و عراق خواهیم بود. لذا نیاز به یک تغییر وجود دارد و با توجه به ابعادی که بحران ها در عراق، سوریه ، یمن و کل خاورمیانه دارد، نیازمند به نزدیکی برنامه و اراده ها در چهار سطح مختلف هستیم.
سطح نخست، قدرت های بزرگ فرامنطقه ای هستند؛ یعنی باید نوعی توافق میان آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا در خصوص سرنوشت این کشورها ایجاد شود. سطح دوم که مهمترین سطح نیز محسوب می شود، نیازمند نوعی توافق میان قدرت های منطقه ای است که متاسفانه شاهدیم در وضعیت فعلی در بدترین حالت ممکن در قبال یکدیگر قرار دارند. این امر مهمترین سطح ممکن در افزایش یا کاهش تنش برای بحران های منطقه است.
سطح سوم، نوعی توافق میان نخبگان در کشورهای بحران زده است که در حال حاضر چنین وضعیتی وجود ندارد. این امر باعث می شود که زمینه بروز بحران ادامه دار باشد. چهارمین سطح مربوط به گروه های فروملی است. امروز شاهدیم که در سوریه، اهل سنت یک داستان و کردها داستان دیگری را دنبال می کنند و در داخل خود نیز دچار رقابت و تعارض نیز هستند. در عراق هم همین وضعیت وجود دارد. در این کشور در سطح زیر گروه های ملی، کردها کاملاً مسیر متفاوتی را به سمت جدا شدن طی می کنند. این در حالی است که اهل سنت از یک طرف درگیر از بین بردن داعش بوده و از سوی دیگر در خصوص فضای پس از داعش مبهوت است. اگر دولت عراق در این حالت قادر نباشد جایگاه خاصی را به آنها اعطا کند، به اعتقاد من بحران در عراق به شکل دیگری بازتولید خواهد شد.
لذا با توجه به این سطوح چهارگانه باید گفت که تا تعادل و توافق نسبی از بالا به پایین و بالعکس صورت نگیرد، بحران در خاورمیانه همچنان ادامه داشته و هر روز ممکن است ابعاد جدیدی را به خود بگیرد. بنابراین از دل این بی ثباتی، رادیکالیسم به هر عنوانی، چه رادیکالیسم ملی گرایانه باشد و چه مذهبی می تواند ظهور و بروز پیدا کرده و زمینه های بی ثباتی را ادامه دار کند.
به هر حال سیستم های حاکم در اکثریت کشورهای منطقه، ناشی از نظم های ساکس- پیکو و سنتی بوده و هیچکدام از آنها با درجات متفاوت، قابلیت کارآمدی و پاسخگویی به مطالبات مردم و گروه های سیاسی و هویتی زیر مجموعه خود را ندارند. تمام کشورهای منطقه به اندازه های متفاوت ( برخی کاملاً بحرانی، برخی بحرانی و برخی در آستانه بحرانی شدن) دارای مشکل بوده و تا وضعیت دولت- ملت سازی و کارآمدسازی شکل نگیرد به اعتقاد من در خاورمیانه روی ثبات را نخواهیم دید.

 

نظرات
آخرین اخبار