کد خبر: 6297
تاریخ انتشار: 22 خرداد 1396 - 02:08
لقمان قنبری


فراتاب - گروه سیاسی / پرونده ویژه: صحنه سینمای زندگی امروز آدم های نقاب پوشی را نشان می دهد که در حال نابودی هم نوعان خود هستند. آنها مجهز به سلاح ایدئولوژیکی هستند که بسی فراتر از توتالیتاریسم و فاشیسم خشونت را توجیه می کند. رقابت و تضاد با ایدئولوژی های رقیب نظیر لیبرالیسم و اسلام شیعی از اصول دیگر داعش است به عبارت دیگر هويت داعش برایند ضديت با غیر / دگر است.

داعش با قرائتی دل بخواهانه از نصوص اسلامی درصدد منطقی جلوه دادن نظام باورهای خود در مقابل غیر/دگر است. داعش قدرت و خود را برگرفته از ایات الهی می داند. برای مثال با استناد به آیه «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ» نظام معرفتی خود را در ضدیت با رقیب (اسلام شیعی) توجیه می کنند. البته داعش قبل از اینکه مرتکب خشونت عریان شود ابتدا بر ذهن های ناکام و سرخورده از وضعیت موجود جهان، سلطه می یابد. این سلطه به حدی سنگین است اعضای داعش حاضر می شوند با عملیات انتحاری خشن ترین نوع خشونت را بر بدن خود اعمال کنند.

نکته مهم دیگر این است که داعش که خود محصول بحران مدرنتیه متاخر است دارای عقلانیت محاسبه گر مدرن نیز می باشد. آنها از عقلاینت محاسبه گر برای پیشبرد استراتژی های سیاسی و نظامی خود بهره می برند برای مثال آنها در چارچوب همین عقلانیت سعی در جلب و جذب بحران زده ها، ناکام ها، حاشیه نشین ها، فقرا، اقلیت ها و به طور کلی ذهن های بی خانمان انسان مدرنتیه متاخر کرده اند. اگر امروز داعش دست به قتل عام و خشونت می زند، تنها برای تحقق آن ایده و آن خوانش از اسلام است که منطبق با ذهن بی خانمان انسان مدرن است. آنها در چارچوب دوگانه کفر و ایمان، قلمرو مبارزه خویش را ترسیم کرده اند. انسان داعشی فردی در حال له شدی در زیر چرح دنده های دنیای مدرنتیه متاخر است که نه لزوماً برای نجات خوش بلکه برای رسیدن به خدای خودش له شدن را فرصتی برای رسیدن به مقصود خود البته با خشونت علیه بدن (انتحار) می داند.
در مورد حمله تروریستی داعش به ایران در چارچوپ دو گانه شر و خیر و یا دارالاسلام و دارالکفر می توان گفت داعش هویت خود را به هویت رقیب گره زده است. داعش به زعم خودش بر این باور است که تا شر (رقیب) هست جهاد هم هست و تا جهاد هست داعش هم هست. در اینجا بر خلاف همه تحلیل هایی که تا به حال ارائه شده این مطلب را بگویم که هدف داعش در حمله به مجلس و بارگاه امام در درجه اول نه کشتار بیشتر مردم بلکه بلعکس باید گفت هدفش تولید فضای امنیتی در جامعه توسط حکومت و به نفع حکومت بود.

داعش اگر قصد کشتار بیشتر را داشت شاید فرصت ها و مکان های دیگری را بجز دو هدف در آن روز می توانست مورد حمله قرار دهد. اما داعش به مجلس به عنوان یک نهاد سیاسی و حرم امام به عنوان یک نهاد مذهبی حمله کرد تا از این طریق در درجه اول فضای جامعه را امنیتی کند و در درجه دوم پیام روانی (از طریق انتشار فیلم) را به ایران بدهد که ما این قدر توانا بودیم که به مجلس به عنوان قلب تپنده حکومت رسوخ کردیم و از سد نیروهای امنیتی – اطلاعاتی عبور کردیم. بنابراین به طور کلی می توان گفت هدف داعش ایجاد فضای امنیتی (از نوع سخت) برای حکومت بوده است.

داعش با این راهبرد که دنبال امنیتی تر کردن فضا به نفع کسانی است که دید عمومی و محافظه کارانه تری نسبت به گروه های دیگر خواهان آزادی و تحول بیشتر در نظام و جامعه ایرانی است چون داعش فکر می کند این آسیابی که آب را به نفعش ریخته در نهایت به نفع شان خواهد چرخید. این بدین معنا است که در بلند مدت این امنیتی شدن جامعه به نفع خود داعش هم تمام می شود. چون امنیتی شدن جامعه یعنی تولید ناامنی ذهنی برای شهروندان و دقیقا هدف داعش هم همین است. امنیتی شدن جامعه یعنی اینکه شهروندان امنیت ظاهری دارند اما هر روز احساس ناامنی بیشتری به آنها وارد می شود، یعنی بی اعتمادی در بین افراد جامعه بیشتر می شود، یعنی توهم توطئه بیشتر می شود، یعنی جایی برای خلاقیت فکری و بحت آزاد نمی ماند، یعنی رشد اقتصاد ما کندتر می شود، یعنی آمار فقرا بیشتر می شود، یعنی افراد جامعه نمی توانند به دلیل فضای امیتی آزادانه اظهار نظر بکنند و این یعنی شما دارید بستر را برای کینه پروری بیشتر و ناکامی ها و شکاف های بیشتر و نفرت بیشتر و احساس حقارت بیشتر در بین شهروندان و یا اقوام و گروه های قومی و مذهبی در جامعه فراهم می کنید و این همان چیزی است که داعش انتظارش را می کشد. چون از تبعات مذکور در جامعه فراهم شدن شرایط برای عضویت این افراد به داعش است. در حادثه اخیر دیدیم که همه اعضا از شهرندان خود ایران بودند و این را باید خیلی جدی گرفت.

لقمان قنبری دانشجوی دکتر علوم سیاسی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار