کد خبر: 6289
تاریخ انتشار: 19 خرداد 1396 - 19:51
دکتر علی بیگدلی

محمدرضا ستاری؛ فراتاب- با بالا گرفتن دامنه تنش ها در روابط میان عربستان و قطر که بلافاصله پس از سفر دونالد ترامپ به ریاض بر شدت آن افزوده شد، 5کشور (امارات، بحرین، مصر، لیبی و مالدیو) در حمایت از عربستان سعودی، روابط دیپلماتیک خود را با قطر در تمامی سطوح قطع کردند. این اتفاق که از آن به عنوان زلزله سیاسی در خاورمیانه تعبیر می شود، باعث شده تا علاوه بر افزوده شدن بر دامنه بحران در منطقه خاورمیانه، بر پیچیدگی های معادلات منطقه ای برای نیل به یک صلح راهبردی نیز افزوده شود.
گفتنی است این کشورهای عربی به بهانه حمایت قطر از تروریسم، اختلاف افکنی در میان کشورهای عربی و تلاش برای تضعیف حاکمیت عربستان مبادرت به این اقدام کرده و مقدمات اخراج قطر از ائتلاف عربی مبارزه با تروریسم را نیز فراهم ساخته اند. در همین رابطه چند سناریو برای تنش های پیش رو مطرح می شود.
نخستین سناریو شکست ناتوی عربی و گسست در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس است. این امر به تعبیری مقدمات فروپاشی و یا تضعیف بیش از حد شورای همکاری خلیج فارس را نوید می دهد.
سناریوی بعدی طرح آمریکایی ها برای افزودن بر دامنه حضور نظامی خود در منطقه، از شمال آفریقا تا تبت است. آنها در این راهبرد ضمن تداوم راهبردهای خود که از اوایل سال 2000 در منطقه شروع شده است، ضمن تحکیم کردن مواضع خود در خلیج فارس ، می توانند حلقه فشار منطقه ای به ایران را نیز تنگ تر کنند. در این میان ورود آمریکا به این بحران و خاتمه یافتن این بازی به سود عربستان علاوه بر مشروعیت بخشیدن به این حضور، می تواند موقعیت منطقه ای عربستان را نیز بسیار ارتقاء دهد.
سناریوی سوم مربوط به بحث انرژی و مسایل مربوط به آن است. قطر چیزی در حدود 30 درصد از منابع گازی را در اختیار دارد و از آنجا که کشورهای صنعتی در حال حاضر در مرحله گذار از انرژی های فسیلی همچون نفت و زغال سنگ هستند، پیش بینی می شود که با فشار به قطری ها، قصد امتیاز گیری در این زمینه را داشته باشند.
از سوی دیگر طرح خروج آمریکا از خاورمیانه و نگاه به شرق آنها بنا بر نظریه برخورد تمدن های ساموئل هانتیگتون، یک سرزمین سوخته از خاورمیانه را طلب می کند. برای اجرایی شدن این طرح نیاز به افزایش تنش ها در منطقه است و از آنجا که گفته می شود آمریکا تا سال 2018 از واردات نفت از عربستان بی نیاز خواهند بود، این کشور در نوبت فرو رفتن در بحران های گسترده قرار دارد. لذا مقامات قطر با درک این خطر، ضمن رویگردانی از محور عربی به رهبری عربستان به سمت ایران و ترکیه متمایل شده اند.
فارغ از چهار سناریوی مطرح شده، آنچه امروز اهمیت دارد، لزوم اجماع منطقه ای و یافتن راه حل سیاسی به منظور عبور از تنش و بحران میان تمام کشورهای منطقه است. امری که بدون آن هرگونه تحرک و پافشاری بر هر راهبردی، علاوه بر پیچیده تر کردن معادلات بر دامنه آتش اختلافات نیز خواهد افزود. در همین رابطه و به منظور بررسی شرایط رسیدن به این اجماع منطقه ای و گزینه هایی که برای میانجی گری مطرح است؛ با دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخته ایم

تنش در روابط قطر و عربستان در گذشته های دور ریشه دارد
بیگدلی در ابتدای این مصاحبه در پاسخ به این سوال که علت بروز این اتفاق میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در چیست؟ گفت: از زمانیکه سر پرسی کاکس سرزمین های شبه جزیره حجاز را در اواخر قرن 18 میلادی بین شیخ نشین های عرب تقسیم کرد، برخوردهایی میان تمام شیخ نشین های خلیج فارس از لحاظ مرزی وجود داشته و سبب رویارویی میان آنها شده است. در این میان قطر و عربستان بیشترین برخوردها را با هم داشته اند که آخرین آنها در سال 1992 میلادی رخ داد.
از سوی دیگر قطر با توجه به وسعت و جمعیت اندک خود تصمیم دارد به عنوان یک قدرت تصمیم گیر سیاسی مطرح شده و از سلطه عربستان خارج شود. در همین رابطه شاهد بودیم که قطری ها در بحران سوریه، حمایت از حماس و اخوان المسلمین نقشی اساسی را ایفا کرده اند. تمام این اقدامات باعث ظهور قطر به عنوان یک قدرت تصمیم ساز در منطقه بوده و همین امر نیز بر دامنه اختلافات میان دوحه و ریاض افزوده است.
اختلافات آخرین بار بر سر دعوت از ترامپ به عربستان و شرکت او در کنفرانس ریاض با حضور بیش از 40 کشور تشدید شد. قطری معتقد بودند که این میزان وابستگی و خرید تسلیحاتی سبب افزوده شدن بر مشکلات خاورمیانه خواهد شد. این اظهارات از سوی امیر جوان قطر برای عربستان بسیار سنگین بود و در اجلاس ریاض نیز شاهد سردی برخورد میان مقامات قطری با مقامات سعودی و متحدین آنها بودیم. همچنین اظهارات منسوب به امیر قطر در حمایت از ایران نیز هرچند بعداً تکذیب شد، اما معتقدم که صحت داشت و موجب بروز جنگ رسانه ای میان دو کشور عربستان و قطر شد. لذا به اعتقاد من، مساله قطر همواره این بوده که نمی خواهد مانند امارات و بحرین زیر سلطه عربستان باشد و مشکلات بوجود آمده برای این کشور نیز از این رهگذر است.
وی در ادامه در خصوص تبعات این تنش برای کشورهای عربی، افزود: باید تاکید کنم که پادشاه عربستان اقدامی پر اشتباه و عجولانه در قبال قطر اتخاذ کرده است. این امر ممکن است مقدمات فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس را فراهم کند. از سوی دیگر این اقدام بر خلاف خط مشی کنفرانس اخیر در ریاض بوده و می تواند به وجهه عربستان در جهان اسلام لطماتی را وارد سازد.
این تنش زودگذر است
بیگدلی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط بحرانی منطقه، این تنش باعث افزوده تر شدن ابعاد بحران در منطقه خواهد بود و به نظر شما چه کشورها و بازیگرانی می توانند برای خاتمه یافتن یا کاهش این تنش به میانجی گری بپردازند؟ توضیح داد: معتقدم این تنش اگرچه عمیق است، اما زودگذر بوده و حتما حل خواهد شد. کویت، عمان، ترکیه و حتی قدرت های فرامنطقه ای با ورود به این مساله، اجازه نمی دهند که بر دامنه آن افزوده شود.
با توجه به ادعاهای ترامپ و ملک سلمان در ریاض بر علیه ایران، آمریکایی ها راضی نخواهند شد که این اتفاق دامنه وسیع تری پیدا کرده و ایران به عنوان یک بازیگر در این ماجرا ورود کرده و امتیازگیری کند. از سوی دیگر معتقدم قوی ترین کشوری که در منطقه توان وارد شدن به این ماجرا را دارد، ترکیه است. ترک ها با عربستان و قطر روابط نزدیکی دارند و آنها نیز به هیچ وجه مایل نخواهند بود که ایران در این ماجرا نقش آفرینی کند. اگر چه هنوز این مساله رسانه های نشده است، ولی می توان گفت با توجه به نفوذی که ترکیه بر عربستان و قطر دارد به طور حتم به صورت پنهانی وارد این ماجرا شده است. بنابراین آمریکایی ها از خارج و ترک ها در منطقه نقش موثری در حل این بحران ایفا خواهند کرد.

منافع ایران از تنش میان قطر و عربستان
این کارشناس مسایل بین الملل همچنین در خصوص پیامدهای این تنش برای ایران نیز، اظهار داشت: معتقدم این مساله هر چند زودگذر است، اما فعلاً به نفع ایران تمام شده است. زیرا با توجه به میادین مشترک گازی و نفتی میان ما و قطر و ارتباط خوبی که میان دو کشور برقرار است، یک گسست نیز در جبهه عربی ضد ایران بوجود آمده است. البته وزارت خارجه در این رابطه یک موضع گیری بسیار ماهرانه ای را در پیش گرفته و اعلام کرده است که این تنش باید از طریق گفت و گو حل و فصل شود. علت این است که دستگاه دیپلماسی ما این واقعیت را درک کرده که نمی توان از این مساله زودگذر بهره برداری قابل توجهی کرد. لذا تنها برای تامین مواد غذایی برای قطری ها اعلام آمادگی کرده است.
بیگدلی در ادامه در خصوص گمانه زنی هایی که این تنش می تواند مقدمه ای برای افزایش فشار بر ایران از سوی قدرت های فرامنطقه ای باشد نیز، گفت: اگر قرار بود که ایران از نقش قدرت های فرامنطقه ای برای حل این تنش و استفاده ابزاری آنها برای فشار به ایران نگران باشد باید از کنفرانس ریاض نگران می شد، چرا که این حلقه ضد ایرانی با حضور ترامپ در کنفرانس ریاض تشکیل شده است.
در همین رابطه باید گفت، اگرچه این اتفاق موقتی خواهد بود اما از سوی دیگر نشان دهنده شکنندگی ائتلاف عربی بوده و تا به اینجا به نفع ایران است. ملک سلمان با این اقدام نشان داد که دنیای عرب به دنیایی دوتکه تبدیل شده و هر زمان دیگر نیز ممکن است، این شکنندگی مجدداً تکرار شود. البته معتقدم که قطری ها ترجیح می دهند که ارتباطات خود را با عربستان احیاء کنند و تا امروز هم شاهد بودیم علیرغم آنکه فروشگاه های این کشور کاملاً از مواد غذایی تهی شده است، اما به پیشنهاد ایران پاسخ مثبتی نداده اند. این امر نشان می دهد که قطر مایل به دور شدن از دنیای عرب نیست و آماده پادرمیانی از سوی کشورهایی نظیر ترکیه،کویت و عمان برای حل این تنش است.

محمدرضا ستاری، روزنامه نگار و عضو هیات تحریریه فراتاب.

انتشار این مطلب با ذکر منبع فراتاب بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار