سرگردانی اقلیم کردستان در مسیر مبهم استقلال | فراتاب
کد خبر: 6265
تاریخ انتشار: 16 خرداد 1396 - 22:51
گفتگوی روزنامه ایران با اردشیرپشنگ
بررسی موانع و مشکلات کردهای عراق برای جدایی از بغداد در گفتگو با اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه

فراتاب به نقل از روزنامه ایران: در شرایطی که داعش به روزهای پایانی خود در عراق نزدیک می شود کابینه اقلیم کردستان در نامه ای رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که طی سالجاری همه پرسی تعیین سرنوشت اقلیم کردستان را برگزار خواهد کرد. این در حالی است که به نظر می رسد حیدرالعبادی نخست وزیر عراق نیز این خواسته کردها را به رسمیت شناخته است. در همین رابطه با دکتر اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و عضو مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و مرکز بین الملل مطالعات صلح گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن بدنبال خواهد آمد: 

تحقق رویای استقلال کردهای اقلیم کردستان چه تبعاتی را در منطقه خاورمیانه با خود به همراه خواهد داشت؟

منطقه خاورمیانه به طور طبیعی سرشار از بحران و وضعیتهای پیش بینی نشده است و لذا هر مسئله ای که ثبات شکننده فعلی را با هر عنوانی بیش از پیش نماید بی گمان در امنیت و ثبات کلی خاورمیانه تأثیر بسیاری خواهد گذاشت. مسئله تلاش کردهای عراق برای استقلال در همین چارچوب قرار خواهد گرفت و با توجه به تجربه دولت های ناکارآمد و بعضاً ورشکسته در عراق، سوریه، یمن و حتی کشورهای نظیر افغانستان و پاکستان به نظر می رسد با استقلال محتمل اقلیم کردستان عراق به صورت دومینووار برخی دیگر از کشورهای منطقه ممکن است متاثر و حتی هم سرنوشت با عراق شوند بر این اساس پیامدهای بین المللی و منطقه ای در این موضوع به معنای بهم خوردن بیش از پیش روابط و نظم و ایجاد یک وضعیت پیش بینی نشده جدید خواهد بود.

تشکیل محتمل دولت مستقل کردستان با چه موانع احتمالی روبرو خواهد شد؟

کردهای عراق برای دستیابی به استقلال از یک سو در شرایط فعلی بهترین وضعیت را طی یک قرن اخیر در اختیار دارند. از جهتی جامعه جهانی تا حدی با آنها هم نوا شده و همچنین تحت شرایط منطقه ای تبدیل به یک بازیگر موثر و پذیرفته شده گشته اند. از طرفی نیز در داخل خود عراق در مقایسه با دولت مرکزی از بیشترین قدرت و انسجام نسبت به دولت های پیش برخوردارند. از نظر افکار عمومی جهانی و از منظر انسجام روان شناختی داخلی نیز دارای موقعیت بسیار بهتری هستند اما نکته مهم این است که در عین حال آنان همچنان موانع بسیار جدی پیش روی خود می بینند موانعی که خواهد توانست رویای استقلال کردها را به سراب تبدیل کند. از جمله در عرصه بین المللی هیچ یک از قدرت های بزرگ تأثیرگذار و همچنین هیچ قدرت درجه دومی تا به این لحظه از استقلال آنها حمایت نکرده اند.

در سطح منطقه ای نیز کردها با دو همسایه بسیار قدرتمند که در عین حال دو ضلع از پنج ضلع قدرت خاورمیانه بشمار می روند یعنی ایران و ترکیه همسایه می باشند. در طول چند دهه اخیر ترکیه دشمنی آشکار خود را با هر پروژه ای که در آن کردها به قدرت بیشتری داشته باشند از خود به نمایش گذاشته است و در عین حال به رغم ادعایی که برای ارتباط استراتژیک با کردها از خود نشان می دهد شاهد بودیم در سال 2014 که داعش قصد تصرف اربیل را داشت این کشور هیچ کمکی به متحد منطقه ای خود نکرد و در این میان تنها ایران بود که بلافاصله از خطر سقوط اربیل به دست داعش نگران شده و به کردها کمک حیاتی کرد. همچنین از سوی دیگر ایران خواهان حفظ تمامیت ارضی عراق و به عبارتی دیگر مخالف تجزیه این کشور است اما در عین حال مقامات جمهوری اسلامی ایران اعم از وزیر خارجه، سفیر و برخی از مقامات یک انضمامی را به این اصل سیاست خارجی در قبال عراق افزوده اند و این به آن معناست که حمایت از هرگونه توافق کردها و دولت عراق با هر پیامدی است. این نکته را نباید نادیده گرفت که کردها و دولت مرکزی عراق درباره موضوعات بسیار کم اهمیت تری نسبت به موضوع استقلال مانند فروش نفت، ماده یکصدوچهل قانون اساسی، مساله پیشمرگها و موضوع بودجه تاکنون به توافقی دست نیافته اند بنابراین طبیعی است دستیابی به توافق استقلال بسیار پیچیده تر و سخت تر خواهد شد.

اما سطح سوم موانع به مسائل داخلی باز می گردد هنوز تکلیف مناطقی مانند کرکوک در چهارچوب مسئله ماده 140 میان کردها و دیگر اعراب اعم از شیعی یا سنی آنها مشخص نشده است. موضع دولت عراق، اهل سنت عربی درباره این موضوع مشخص نیست. در سطح چهارم نیز مربوط به داخل اقلیم کردستان است. چرا که ما شاهدیم زیرساختهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لازم و کافی که بتواند اقلیم کردستان را برای یک دوره سخت محتمل پرفشار پس از اعلام استقلال سرپا نگه دارد وجود ندارد. همچنین دومین حزب (جنبش تغییر) حاضر در پارلمان اقلیم کردستان دعوت احزاب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان برای نهایی کردن بحث در خصوص برگزاری استقلال را پاسخ نداده است و همچنان اختلاف میان کردها و جریانهای سیاسی بسیار بالاست و این که چه کسی و چه گروهی پرچمدار مسئله استقلال باشد تبدیل به موضوعی مناقشه انگیز در اقلیم کردستان شده است و همه اینها دست به دست هم داده اند تا نشان دهند به رغم وضعیت مظلوب ظاهری در دستیابی به استقلال هنوز موانع جدی در پیش روی کردها قرار خواهد داشت.

آیا با تشکیل کردستان عراق مسائلی مانند موصل خواهد توانست در روابط آتی دو کشور تأثیر گذارد؟

در پاسخ به این سئوال باید گفت نه تنها موصل و استان نینوا بلکه مناطق جغرافیایی مورد اختلافی در استان کرکوک، خرماتوز در استان صلاح الدین، منطقه خانقین در استان دیالی جزء اختلافات جدی و محلی با ابعاد ملی میان کردها با دیگر ساکنین غیرکرد و دولت عراق هستند. دولت عراق خود را حامی مردم این مناطق می داند و همچنین ذخائر نفتی در استان کرکوک نیز اختلافات آتی میان دو طرف را دو چندان کرده است.

آیا تصمیم جدید کردهای عراق در راستای اهداف آمریکا برای تصمیم گیری و مرزکشی های کشورها تعریف می شود؟

تا بحال بصورت رسمی از سوی هیچیک از دولتمردان آمریکایی اعم از جرج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ درباره بالکانیزه شدن خاورمیانه و تعیین مرزها در این منطقه بحثی نشده است. در دوره اوباما آمریکا از کردهای عراق تحت نظر دولت مرکزی عراق حمایت کرد؛ موضوعی که بعدها باعث نارضایتی کردها شد. آمریکا در کنار بقیه دولت ها به صورت رسمی همچنان خواهان حفظ عراق متحد است. زیرا فکر می کند که تشکیل یک دولت جدید باعث پیش بینی ناپذیری و بی ثباتی فزاینده تر خاورمیانه خواهد شد اما در این بین برخی از دولتهای منطقه ای به مانند اسرائیل و یا حتی عربستان سعودی که دارای رقابت و تعارض شدید با کشورهای مانند ایران هستند از هر پدیده ای که باعث افزایش بی ثباتی و تهدیدزایی علیه رقبای منطقه ای شان شوند حمایت می کنند از جمله این مسائل می تواند استقلال اقلیم کردستان باشد.

استقلال کردهای عراق به لحاظ حقوقی با چه موانعی روبرو خواهد شد؟

از نظر حقوق بین الملل چند قاعده داریم که بعضاً دارای پارادوکس هستند. از طرفی در حقوق بین الملل حق تعیین سرنوشت یک ملت به عنوان اصلی بدیهی در کنوانسیون های حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر در منشور سازمان ملل متحد اصول و قواعدی وجود دارد که به حفظ وضع موجود دولت ها و مرزهای سیاسی آنها تاکید دارد. همچنین بایستی به رویه های تشکیل و تاسیس دولت های جدید نیز تامل کنیم: طی 100 سال اخیر یعنی از فردای جنگ جهانی اول به چند شیوه شاهد ایجاد دولت های جدید بودیم.

  1. اول دولت های تحت قیمومیت بود که از تجزیه امپراطوری عثمانی کشورهایی تحت قیمومیت انگلیس و فرانسه و ... قرار گرفتند و بعد از مدتی اعلام استقلال کردند.
  2. شیوه دیگر استقلال به دل آفریقا باز می گردد که اوج آن بین سالهای 1960 تا اواسط 1980 بود. این شیوه تمرکز اصلی اش را بر روی استعمارزدایی و استقلال از کشورهای اروپایی مثل فرانسه و بریتانیا و پرتغال بود.
  3. در 1990 شیوه جدیدی اتفاق افتاد که با سقوط دولت های بزرگ بلوک شرق رخ داد که اوج آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سپس یوگسلاوی بود.
  4. در کنار آن این سه شیوه، نوع دیگری نیز استقلال وجود دارد که به نوعی ایجاد توافقی جدایی و تاسیس کشور جدید است که نمونه بی خشونت آن میان چک و اسلواکی روی داد و نمونه نسبتاً خشن آن میان سودان و سودان جنوبی اتفاق افتاد که به نظر می رسد مدل استقلال محتمل اقلیم کردستان تا حدی شبیه و نزدیک تر به این روش چهارم می باشد.

استدلال حقوقی کردهای عراق برای جدایی از دولت مرکزی چیست؟

نخستین استدلال حقوقی آنها این است که در تأسیس دولت عراق اراده ساکنین عراقی از جمله کردها مورد پرسش  توجه قرار نگرفته و تاسیس عراق ناشی از منافع بریتانیا و فرانسه بوده است. از بعد دیگر کردها مدعی اند رژیم های مختلف عراقی و بخصوص بعث از 1968 به بعد با انجام اقداماتی مانند ترحیل، تعریب (عربی سازی مناطق کردی مانند کرکوک)، زمین سوخته و ... دست به ایجاد تغییرات دموگرافی در جغرافیای کردستان علیه کردها زده اند. سومین دلیل آنها اشاره به تلاش بعث برای انجام نسل کشی علیه کردها در دهه 1980 از طریق عملیات انفال که منجر به کشته شدن 182 هزار شهروند کرد شد و یا بمباران شیمیایی حلبچه که 5 هزار نفر کرد را کشت، می باشد.

اما چرا کردها با توجه به وضعیت فعلی مناسب در نظام جدید عراق، اصرار به استقلال دارند؟

کردها همچنان معتقدند به اجبار در کشور عراق قرار گرفته اند و با توجه به اصل تعیین سرنوشت، این حق مسلم آنهاست که آینده خود را تعیین کنند. مسئله دیگر رویه برخورد دولت مرکزی عراق با پرونده های در ارتباط با اقلیم کردستان است. مقامات کرد از جمله مسعود بارزانی (رهبر اقلیم کردستان) مدعی اند هنوز رفتار دولت های مرکزی عراق اعم از ابراهیم الجفری، نوری مالکی و یا حیدرالعبادی در خصوص تعیین مناطق مورد مناقشه پیروی از الگوی بعثی است. یعنی دولت مرکزی نه تنها نمی خواهد اجحاف و ستم رفته بر کردها جبران کند بلکه حتی بر تداوم تقسیمات پیشین تاکید دارد لذا از عملیاتی کردن ماده 140 قانون اساسی در خصوص تعیین سرنوشت مناطق مورد مناقشه سرباز می زند. همچنین آنان دولت مرکزی را متهم می کنند، آنچنان که از بغداد و یا مناطق با اکثریت قومی مذهبی شیعی-عرب در برابر داعش دفاع کرده اند در قبال مناطق کردنشینی که کنترلش دست دولت بود اینکار را نکردند و برعکس شهرها و مناطق مذکور را بدون شلیک گلوله ای و بی مقاومت در برابر داعش تنها گذاشتند و اگر نیروهای پیشمرگ نمی بودند فجایع روی داده توسط داعش دو چندان می شد. لذا می گویند هیچ اعتباری وجود ندارد که یکبار دیگر چنین حادثه ای روی ندهد!

 

با همه این اوصاف وضعیت داعش در این منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر می رسد داعش به شکل پیشین یک خلافت و دولت دارای قدرت نظامی، سیاسی و اداری اش در حال سپری کردن آخرین روزهای حیاتش در عراق است. روند درگیری ها در موصل و حویجه کرکوک حاکی از همین امر است. پس به احتمال بسیار تا پایان سال جاری میلادی عراق به طور کامل از وجود داعش پاک خواهد شد اما این به معنای پایان داعش نیست بلکه چون همچنان زمینه حضور و فعالیت این گروه و تفکر در عراق وجود دارد، به شیوه ای دیگر داعش و جریانات رادیکال با مشی تروریستی بازتولید خواهند شد. چرا که عوامل و زمینه هایی که باعث ظهور و قدرت گیری داعش در عراق بود تاکنون حل نشده و به زودی هم حل نخواهد شد. برخی از این دلایل ساختاری و تاریخی و در ورای توان دولت مرکزی است. بخشی دیگر از این دلایل تحت تأثیر کارنامه ناموفق دولت مرکزی عراق است. بنابراین زمینه واگرایی و خشونت و دورشدن بیش از پیش کردها از دولت مرکزی، پس از خروج داعش به این معناست که ناامنی پس از داعش بازتولید خواهد شد.

 

در این بین نگاه ترکیه به مساله کردی و بخصوص استقلال احتمالی اقلیم کردستان چه خواهد بود؟

ترکیه در سیاست داخلی و خارجی خود در قبال مساله و تحولات کُردها دچار دوگانگی جدی است. از یک طرف شاهد آن هستیم که مجموعه اقدامات توسعه ای و بهبود فضای سیاسی ترکیه (2002 تا 2013) باعث افزایش خودآگاهی و اجماع بیشتر کردها شد کردهایی که در سه انتخابات مختلف حامی جدی اردوغان بودند اما نهایتاً در چهارمین انتخابات با حزب مستقل در انتخابات شرکت کردند که این امر به ضرر وضعیت حزب حاکم بود. اگر در گذشته ترکیه از بعد نظامی با پ.ک.ک درگیری داشت در دوره جدید علاوه بر بعد نظامی مذکور یک بعد سیاسی مدنی جدی در داخل ساختار ترکیه هم پیدا کرده که افرادی مانند دمیرتاش و احمد ترک پرچمدار چنین جریانی هستند.

از طرفی دیگر در سیاست خارجی شاهدیم ترک ها اصطلاح «کرد خوب» (کردهای اقلیم کردستان) و «کرد بد و تروریست» (کردهای سوریه و پ.ک.ک) را رواج داده اند. این در حالی است که کشورهای هم پیمان ترکیه نظیر آمریکا کردهای سوریه را متحدانی مطمئن برای مبارزه با تروریسم و داعش می دانند و در همین راستا به رغم مخالفت های ترکیه با آنها همکاری می کنند. اما در قبال همین متحد خوب هم به نظر می رسد مرزهای همراهی و عدم همراهی برای ترکیه نامشخص است. در برهه هایی از زمان شاهدیم برخی مقامات ارشد ترکیه مثل معاون نخست وزیر از موضوع استقلال کردستان به عنوان موضوعی داخلی یاد کردند و در برهه ای دیگر اردوغان در برابر به اهتزاز درآمدن پرچم اقلیم کردستان در کرکوک با شدیدترین الفاظ واکنش نشان داد. همه اینها ناشی از سیاست خارجی پارادوکسیکال و استراتژی نامشخص ترکیه در قبال خاورمیانه و به طور خاص کردها است. پیش بینی ناپذیری اردوغان از یک سو و ریسک پذیری وی در سیاست خارجی و به عبارتی دیگر انجام برخی قمارها در سیاست خارجی باعث به هم خوردن نظم موجود خواهد شد. که این اقدامات موقعیتی را برای بهره برداری هرچه بیشتر کردها چه در سوریه و عراق ایجاد خواهد کرد که در نهایت می تواند به نفع آنها تمام شود.

با همه این اوصاف پروسه محتمل تبدیل شدن کردستان به یک کشور چقدر طول می کشد؟

کردها اعلام کردند برگزاری رفراندم به معنای خود استقلال نیست و اینها می خواهند رأی مردم را در این خصوص بدانند. هر چند که نتیجه رفراندم از هم اکنون مشخص است. در صورت انجام رفراندوم، رهبران اقلیم کردستان 2 استراتژی پیش رو خواهند داشت. استراتژی آرمانگرایانه که در یک پروسه زمانی کوتاه مدت اعلام استقلال خواهند کرد و یا در یک استراتژی واقع بینانه با طرح ریزی یک برنامه میان مدت 3 تا 10 ساله از طریق تبدیل فدرالیسم به نظام کنفدرال مسیر خود را به سمت استقلال هموار می کنند. به جرأت می توان گفت در پیش گرفتن استراتژی دوم معقولترین راه حل برای دستیابی به هدف غائی استقلال توسط کردهاست که بتواند منجر به عملی شدن رویای استقلال و جلوگیری از بازتکرار سرابی دیگر برای آنان شود اما باید یاداوری کرد با این آهنگ سریع تحولات و رخدادها هر احتمالی در هر زمانی در خاورمیانه و از جمله موضوع استقلال برای کردها در شمال عراق محتمل است!

 

اردشیر پشنگ پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و سردبیر فراتاب

منبع روزنامه ایران / گفت و گو از بیتا میرعظیمی

لینک مطلب در روزنامه ایران: http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/186068

 

نظرات
سهیل
| |
2017-06-07 16:57:33
به عنوان یه ایرانی از استقلال کردهای عراق سوریه ترکیه پشتیبانی میکنم
آخرین اخبار