4 درس استراتژیک از صلح سازی در لبنان برای سوریه | فراتاب
کد خبر: 6231
تاریخ انتشار: 9 خرداد 1396 - 01:54
منصور براتی
در نوشتار حاضر به بررسی درس های فرایند صلح سازی در چهار کشور لبنان، رواندا، یوگسلاوی سابق و تاجیکستان پس از جنگ داخلی در این کشورها می پردازیم که بخش اول آن مربوط به جنگ داخلی لبنان است. خواهیم دید که چگونه از پتانسیل جوانان برای صلح سازی استفاده شده است.

فراتاب - گروه بین الملل: در حالی که حدود 5 سال از جنگ داخلی سوریه می‌گذرد با وجود اینکه طرف‌های سوری کارنامه جنگ‌های داخلی و فرایند‌های صلح‌سازی دیگر کشورها از جمله لبنان، رواندا، یوگسلاوی سابق و تاجیکستان را پیش روی خود دارند و نیز با وجود اینکه در ماه‌های اخیر به ابتکار سه کشور روسیه، ایران و ترکیه ترتیبات مصالحه‌جویانه جدیدی در سوریه برقرار شده است، اما هنوز طرف‌های سوری از همفهمی کافی برای پایان دادن به این بحران ویرانگر برخوردار نیستند. همچنین با اضافه شدن گروه‌های تروریستی به معادلات این کشور نیز این بحران را بیش از پیش پیچیده کرده است. در نوشتار حاضر به بررسی درس های فرایند صلح سازی در چهار کشور لبنان، رواندا، یوگسلاوی سابق و تاجیکستان پس از جنگ داخلی در این کشورها می پردازیم که بخش اول آن مربوط به جنگ داخلی لبنان است:

 

ورود نیروهای فلسیطینی آواره به لبنان در سال 1970 پس از اینکه دولت اردن سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری علیه آن‌ها در پیش گرفت را می توان نقطه عزیمت شروع بحرانی دانست که در این کشور به یک جنگ داخلی چندین ساله انجامید؛ این بحران را می‌توان نتیجه مستقیم چند عامل اصلی دانست؛ از یکسو مرزهای ساختگی کشورهای عربی پس از جنگ جهانی اول و تثبیت شدن آن‌ها در تحولات بعدی باعث شده بود برخی اقوام در کشورهای خاورمیانه‌ای تقسیم شوند. از سوی دیگر فقدان یک منشور وفاق آمیز ملی در این کشورها ساختار جامعه سیاسی را به شدت شکننده کرده بود و هر یک از گروه‌ها می‌پنداشتند در قالب نظم موجود به همه حقوقِ خود نرسیده‌اند. همچنین سومین ضلع این بحران مداخله عوامل خارجی در لبنان بود! ورود نیروهای جنبش آزادی‌بخش فلسطین باعث شد تا برخی گروه‌های لبنانی (به‌ویژه مسیحیان) نسبت به مداخله سیاسی فلسطینی‌ها و در نتیجه کشانده شدن جنگ با صهیونیست‌ها به لبنان بیمناک شوند. اما ترور ناموفق «پیر جمیل» رهبر حزب فالانژیست‌های لبنان در سال 1975 توسط برخی نیروهای منتسب به فلسطینیان آتش جنگ داخلی را در لبنان شعله‌ور کرد. در واکنش به این ترور نافرجام فالانژیست‌ها به سلسله اقدامات خشونت‌آمیزی علیه مسلمانان دست زدند که از جمله آن‌ها می‌توان به قتل عام 30 فلسطینی در منطقه عین الرمانه در 13 آوریل 1975 اشاره کرد. همزمان اسرائیلی‌ها نیز به بهانه حضور و نقش‌آفرینی نیروهای آزادی‌بخش فلسطین در لبنان از زمین و هوا به این کشور حمله کرد. این اقدامات باعث شد تا شکاف میان مسیحیان و مسلمانان عمیق‌تر شود و شهرها به عرصه تنازع میان آن‌ها مبدل شود با ورود ارتش سوریه به معادلات قدرت به نفع مسلمانان لبنان، جنگ داخلی تمام عیاری در این کشور آغاز شد به طوری که در پایان دهه 1970م از استقلال و تمامیت ارضی لبنان، چیزی بر جای نمانده بود، چرا که نیروهای سوریه، نیمه شمالی کشور را تحت اشغال خود داشتند و در نوار مرزی جنوب لبنان با فلسطین، یک گروه نظامی که از طرف رژیم صهیونیستی حمایت می‏شدند حکومت خودمختاری به نام لبنان آزاد تشکیل داده و از دستورات دولت مرکزی تبعیت نمی‏کردند. دولت مرکزی لبنان در این زمان حتی در خود بیروت هم تسلط نداشت و شهر عملاً به نواحی خودمختار که در هر کدام یک گروه مسیحی یا مسلمان فرمان‏روایى می‏کردند، تقسیم شده بود. جنگ تا سال 1980 به طول انجامید و از آن‌ هنگام نیز تا توافق طائف در سال 1989 به صورت جسته و گریخته و موضعی ادامه یافت. در نهایت نوعی دموکراسی انجمنی با وساطت سازمان ملل و نیز برخی کشورهای منطقه در نتیجه توافق 1989 در لبنان به وجود آمد و از آن هنگام با وجود برخی کشاکش‌های سیاسی جنگ داخلی متوقف شده است. فرایند صلح سازی در لبنان چهار درس استراتژیک به جهانیان می‌دهد تا در هرجا اختلافات در حال افزایش است برای جلوگیری از بروز بحران از آن‌ها استفاده کنند و یا در صورت بروز بحران برای توقف منازعات اقدامات ذیل را مد نظر قرار دهند:

 

  • استفاده از پتانسیل های جامعه مدنی برای تغییر

معمولاً جوانان از بزرگسالان کم‌خطرترند و می توانند درهای جدیدی را به روی تصمیم سازان باز کند و فرصت‌های بیشتری را برای یافتن راهکار‌های جایگزین و استراتژی‌های صلح‌آمیز فراروی آن‌ها قرار دهند. در لبنان برخی احزاب و تشکل‌های سیاسی همواره اقدامات خشونت‌آمیزی را در پیش گرفته اند و از مسدود کردن روابط «میان فرقه‌ای» به عنوان یک نوع اعتراض استفاده کرده اند. در شهر جنوبی النبطیه شبکه جوانان فعال مدنی، تایرهایی که گروه‌های درگیر برای سنگربندی خیابان‌ها استفاده کرده بودند را رنگامیزی کرده و یک ایستگاه همبستگی راه انداختند و بسیاری از افراد دو طرف درگیر را به آشتی فراخواندند. آنان سپس با برگزاری یک مراسم یک هفته‌ای با عنوان «هفته اشتیاق» از رقص و موسیقی‌های محلی برای اعتراض به محافظه‌کاری سیاسی استفاده کردند. بسیاری از مردم جذب این رویداد فرهنگی شدند و مقامات و حتی طرف‌های درگیر هم نتوانستند با منویات آن مخالفت کنن.

 

  • ایجاد حس تلعق میان آحاد مردم از طریق ترویج فعالیت‌های مشترک

بسیاری از گروه‌های افراطی از مشوق‌های مالی برای جذب افراد استفاده می‌کنند، آن‌ها همچنین وعده‌های شدید و غلیظی را برای رساندن زندگی مردم به سطوح متعالی تر مطرح می‌کنند. برای رویارویی با این شعارها و تحرکات، گروه‌های مدنی باید حس هویت جمعی جوانان را تقویت کنند و حس تعلق افراد را از گروه‌ها و جماعات بسته ی قومی به سمت تعلقات ملی و سراسری‌ سوق دهند.

 

  • هدایت جوانان به مسیرهای سلح سازی

در سال‌های بحرانی لبنان چندین گروه از جوانان که رهبران جماعت‌ها و گروه‌های فرقه‌ای را ناتوان از برقراری صلح یافتند خود وارد عمل شدند و برای پر کردن شکاف‌های فرقه‌ای اقدام کردند. این در حالی بود که سیاستمداران به اصطلاح کارکشته درگیر منافع طایفه‌ای و فرقه‌ای بودند و نمی‌توانستند مصالح ملی را به منافع قبیله‌ای خود مرجح دارند برخی از گروه‌های مدنی متشکل از جوانان مسیحی مارونی و مسلمان لبنانی برای صلح و آشتی در کشور گرد هم آمدند و انزجار خود را از سیاست‌های بزرگان فرقه‌ خود اعلام کردند. جوانان می‌توانند پل‌های مستحکمی برای صلح باشند و از آنجا که تشکل‌های مدنی غیر دولتی منافع خود را لزوماً در زمین‌های بازی ترسیم شده توسط تشکل‌های رسمی ترسیم نمی‌کنند می‌توانند گسل‌های جامعه را پوشش دهند.

 

  • استفاده از پتانسیل‌های رهبری جوانان

همچنین از پتانسیل رهبری جوانان باید برای گذر از بحران‌های قومی و مذهبی استفاده کرد. عدم تعصب، انرژیِ جوانی و خلاقیتِ بالا در بین جوانان از شاخصه‌هایی است که می‌توان براساس آن طرح‌های نویی برای حل اختلافاتِ میان گروهی استفاده کرد. آن‌ها می‌توانند در فرایند صلح‌سازی نقشی حیاتی داشته باشند و راهکار‌های جایگزینی را برای رویه‌های خشونت‌آمیز بیابند. ما نیاز داریم که جوانان را برای هدایت جامعه آماده کنیم و ابتکار عمل را به دست جوانان بسپاریم تا الهام بخش وحدت باشند.

 

منصور براتی, دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه تهران
منبع: همشهری دیپلماتیک

 

نظرات
آخرین اخبار