بررسی تطبیقی سیاست خارجی احمدی نژاد و روحانی | فراتاب
کد خبر: 6213
تاریخ انتشار: 7 خرداد 1396 - 13:50
سامان محمدی

فراتاب – گروه دیپلماسی: اگرچه گذار از دوران احمدی نژاد به دوران روحانی دربرگیرنده تغییر در ماهیت و بنیان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نمی باشد اما در فاصله این دو دوره شاهد یکسری تغییر و تحولات در عرصه سیاست خارجی هستیم که این تغییرات در روابط و جایگاه ایران در نظام بین المللی تاثیرگذار بوده است.

بعد از انقلاب از گفتمانهای متعددی در عرصه سیاست خارجی نام برده شده، در دوره آقای احمدی نژاد نیز شاهد حاکم شدن گفتمانی به نام اصولگرایی عدالت محور هستیم. گفتمان اصول گرایی عدالت محور که تکوین دهنده و قوام بخش هویت جمهوری اسلامی در آن مقطع زمانی بود، نقش های گوناگونی را برای دولت در عرصه بین المللی تعریف کرده بود. نقش هایی چون دولت عدالت گستر و ظلم ستیز، عامل ضد سلطه، ضد امپریالیسم و ضد صهیونیسم، استکبار ستیز، سنگر انقلاب و جنبش های رهایی بخش، مدافع اسلام و تشیع، همیار در اتحاد و همگرایی جهان اسلام، مرکز جهان اسلام، دولت تجدید نظر طلب، شالوده شکن، دولت مستقل فعال. به تبع همین هویت، منافع و اهداف ملی ایران نیز برحسب ارزش ها، آرمانها و اصول اسلامی و انقلاب اسلامی تعریف شده بود. بنابراین، نوآوری و تغییر اساسی که در سیاست خارجی ایرن صورت گرفت هم در بعد اهداف، آرمانها و عرصه های گفتمانی و هم در عرصه عمل بود به نوعی که می توان گفت در هر دو عرصه، رویکردهای مبارزه طلبانه و تهاجمی و به نوعی آرمانگرایانه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم شد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم، آقای روحانی با انتقاد از سیاست خارجی دولت پیشین، سیاست خارجی تنش زا و تهاجمی را مسئول اصلی بخش اعظم مشکلات کشور در بیشتر حوزه ها بویژه در عرصه اقتصادی معرفی نمودند. لذا در این مقطع شاهد ظهور گفتمان اعتدال گرایی هستیم که یکی از عناصر اصلی این گفتمان در سیاست خارجی دکترین تعامل سازنده است. براین اساس، جمهوری اسلامی ایران به دنبال تعامل سازنده براساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چهارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده آمریکا نیست. از این رو، تعامل سازنده و موثر براساس تعامل و گفتگو از جایگاه برابر، احترام و منافع متقابل، کاستن از خصومت ها و تنش زدایی متقابل و اعتماد سازی متقابل در صدر اهداف عملیاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.

در مجموع، در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد دولت ملی بیشتر در چارچوب ایدئولوژی و جهان بینی اسلامی- شیعی تعریف می شد، در حالیکه در دوره آقای روحانی، دولت ملی از دو جزء و عنصر قوام بخش مردم سالاری و اسلام قوام و دوام یافته است. آقای احمدی نژاد در بحث هویت ملی در عرصه سیاست خارجی بر هویت اسلام و انقلاب اسلامی تاکید بیشتری داشتند در حالیکه در دوره آقای روحانی و برپایه گفتمان اعتدال گرایی اگرچه دولت و ملت ایران هویت اسلامی دارد، ولی عنصر ایرانیت در هویت بخشی این دو نیز مورد تایید و تاکید قرار می گیرد. در دوره آقای احمدی نژاد، ماهیت و هویت اسلامی- انقلابی جمهوری اسلامی ایران، معنا و مدلول منافع و اهداف ملی آن را نیز تعیین و تعریف می کند در حالی که یکی از مهم ترین شاخص ها و مشخصه های گفتمان اعتدال گرایی، برقراری تعادل و توازن بین مصالح اسلامی و منافع ملی، از یک سو و بین منافع و اهداف ملی از سوی دیگر است. سیاست خارجی آقای احمدی نژاد نظام بین الملل کنونی که با نظم بین المللی اسلامی انطباق ندارد را، نفی می کرد، از منظر گفتمان اعتدال گرایی نیز نظم مستقر و نظام بین الملل موجود از مطلوبیت و عدالت لازم برخوردار نیست، اما معتقد است که تغییر و تحول نظم و نظام بین الملل از طریق اصلاح ندریجی و به صورت مسالمت آمیز، نزم افزاری و چند جانبه باید صورت گیرد. بطورکلی بررسی تحول گفتمانی به خوبی آشکار می سازد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از یک دوره آرمانگرایی نسبی 8 ساله در دولت های نهم و دهم به سمت واقع گرایی نسبی، عقل گرایی و عمل گرایی بیشتر در دولت یازدهم پیش رفته است.

 

سامان محمدی، کاندیدای دکترای روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار