زخم ابدی بر قلب سردشت | فراتاب
کد خبر: 6208
تاریخ انتشار: 6 خرداد 1396 - 15:23
بازخوانی فاجعه شیمیایی سردشت در همایش «سردشت پس از سی سال»

فراتاب - گروه سیاسی - ژیانا اسکندری: سی سال گذشت؛ سی سال از فاجعه تراژیک و هولناک استشمام اجباری گاز سمی خردل بر نفس های سردشت؛ سردشتی که با تحمل 7 بمب گاز خردل در چهار نقطه در قلبش ، نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان پس از بمباران هسته ای هیروشیما قرار گرفت. سی سال از آن روزها می گذرد و سی سال دیگر نیز بگذرد و سی سال بعدتر نیز ؛ همچنان از زخم قلب داغدیده سردشت خون می چکد و می چکد.
دکتر " اسعد اردلان" ، نویسنده، پژوهشگر و حقوقدان کرد با موضوع" جنایت علیه بشریت از طریق کاربرد تسلیحات شیمیایی" ، دکتر" عبدالله مهربان" از پژوهشگران علوم سیاسی، با موضوع" تاثیر فاجعه شیمیایی بر فرهنگ سیاسی جامعه، و دکتر " اردشیر پشنگ" پژوهشگر و تحلیلگر مسائل خاورمیانه با موضوع " چرایی بازتکرار فاجعه از سردشت تا حلبچه و خان شیخون"سه تن از کارشناسانی هستند که دیروز در نشستی در خانه اندیشمندان علوم انسانی به واکاوی فاجعه شیمیایی سردشت پرداختند انچه به دنبال می آید گزارشی از این نشست است که از نظر شما مخاطبان می گذرد.

 

جنایت علیه بشریت
اسعد اردلان، پژوهشگر و حقوقدان کورد به مبحث جنایت علیه بشریت از طریق کاربرد تسلیحات شیمیایی از منظر حقوق بین الملل پرداخت و با اشاره به تاثیر جرم و جنایت بر زندگی انسان ها، گفت: تدوین مقرراتی برای پیشگیری اتفاقات و فجایع کاری است که حقوق بین الملل انجام می دهد.اما آنچه را که ما به عنوان شاهد حادثه ای مانند سردشت هستیم نمی توانیم به اندازه کسانی که حادثه را لمس کرده اند درک کنیم چنانچه سالهاست با دوستان انجمن مصدومین سردشت از نزدیک شرایط و وضعیت مصدومان را دیده ام اما واقعیت این است که درک این مطلب برای کسی که از نزدیک حادثه را لمس نکرده بسیار بسیار سخت است .
اردلان تاکید کرد: وظیفه تدوین کنندگان مقررات این است که با توصیف و یادآوری چنین حوادثی قوانینی وضع کنند که دولت ها را وادار به جلوگیری از تکرار چنین وقایعی بکنند.
او با بیان اینکه آخرین کاری که در زمینه ممنوعیت انجام شده اساسنامه دیوان کیفری بین المللی است، گفت: ماده پنج این اساسنامه یا دیوان کیفری بین المللی صلاحیت رسیدگی به چهار فعالیت را دارد و دادگاه بین المللی کیفری می تواند این جنایات را بررسی کند.
"قتل عمد " چه به صورت فردی و چه گروهی ، انتقال دادن گروه، نژاد ، قوم و ملتی از سرزمین مادری به سرزمین دیگر و به بردگی گرفتن انها چند مورد از جنایات علیه بشریت است که این حقوقدان بر اساس ماده 7 اسناسنامه دیوان کیفری بین المللی از ان نام برد و گفت:
اما آنچه مورد تاکید این نشست است اعمال غیرانسانی دیگری است که عامدا به قصد ایجاد رنج عظیم و ماندگار یا صدمه شدید به جسم یا اصابت روحی و جسمی صورت می گیرد که اینها اگر طی یک حمله گسترده یا سازمان یافته علیه جمعیت غیرنظامی صورت گیرد می تواند جزو جنایات علیه بشریت قلمداد شود و در صلاحیت رسیدگی دادگاه قرار گیرد.
اردلان گفت: امروز اتفاقاتی در خاورمیانه رخ داده و لمس می شود که سازمان ها و گروه ها نیز در شکل های مختلف بدون داشتن هیچ نوع احساس پاسخگویی دست به جنایت علیه بشریت می زنند؛ به طوریکه دیوان بین المللی کیفری پیش بینی کرده سازمان ها و گروه هایی را که در موقعیت سیاسی و اقدامات نظامی قرار می گیرند می توانند مورد پیگیری قانونی قرار دهند.
به گفته وی طبق تعریف کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد هر گونه عمل بی رحمانه ای که از سوی دولت ها و یا گروه ها و سازمان ها صورت گیرد جنایت علیه بشریت می داند.
این پژوهشگر گفت: اهمیت توجه به جرائم علیه بشریت توسط شاکله هایی که دارای اقتدار سیاسی هستند انجام می شود چون آنها می توانند طراحی و برنامه ریزی کنند و ان را به انجام برسانند. به گفته وی استفاده از سلاح های کشتار جمعی شاید شدیدترین و فجیع ترین نوع ارتکابی در جنایت کشتار جمعی تلقی شود زیرا از یک طرف هم با اراده راسخ مراجع عالی و نظامی طراحی می شود و از سوی دیگر به دلیل اینکه این سلاح ها فاقد قدرت تفکیک میان رزمنده و غیر رزمنده و منطقه جنگی و غیر جنگی هستند از قدرت تخریبی فوق العاده زیادی برخورداست و اثرات سمی بر روی انسان و محیط زیست می گذارد و این ویژگی موجب بی رحمی بیش از حد این سلاح می شود.
او گریزی به سابقه استفاده از سلاح های شیمیایی توسط آلمان در جنگ اول جهانی زد و گفت: بر اساس آمارها 113 هزار و 500 تن مواد شیمیایی علیه رزمندگان در جبهه های جنگ و نیز در برخی شهرها در جنگ اول جهانی استفاده شد.
اردلان گفت: بر این اساس استفاده از سلاح های شیمیایی در عهدنامه ورسای جزو مجازات ها قرار گرفت و در سال 1925 در پروتکل ژ نو ممنوعیت کاربرد این سلاح ها مورد حمایت قرار گرفت و شاید بار اخلاقی آن موجب شد در جنگ جهانی دوم این سلاح ها مورد استفاده قرار نگیرد.


تاثیر فاجعه شیمیایی بر فرهنگ سیاسی جامعه
عبدالله مهربان، کارشناس مسائل سیاسی که خود اصالتاً سردشتی است درباره تاثیر تراژدی بر فرهنگ سیاسی یک جامعه، گفت: فرهنگ سیاسی می تواند مبنای تصمیمات اجتماعی، تنش های اجتماعی و تحولات اجتماعی باشد که در صورت خدشه دار شدن توسط چنین فجایعی می تواند آسیب های درازمدت داشته باشد .
او گفت: دولت هایی که از سلاح های کشتار جمعی به ویژه سلاح های شیمیایی در میدان جنگ استفاده می کنند هدف شون تخریب روحیه نیروهای دشمن است چنانچه نیروهای دولتی صدام از آن استفاده کرد که در دراز مدت تاثیرات فرهنگی زیادی به همراه داشته است .
مهربان با بیان اینکه تراژدی و واکنش به تراژدی از طرف جامعه دو رویکرد تسلیمی و جبرانی دارد، گفت: رویکرد تسلیمی می تواند با درددل ، گریه و زاری موجب تخلیه افراد شود و رویکرد جبرانی می تواند تبدیل به سازگاری جبرانی در راستای توسعه و دگردیسی ایجابی یک جامعه شود.
به گفته وی انسان های متفاوت یا جوامع متفاوت به شیوه های متفاوت در مورد محرک مشترک بیرونی واکنش نشان می دهند در مورد جنگ و استفاده از سلاح های کشتار جمعی جوامع یا دچار درماندگی، یا دچار افسردگی و انزوا و رفتار پرخاشگرانه می شوند و این رفتار جمعی کم کم در اثر تکرار تبدیل به الگوی رفتار اجتماعی می شود.
مهربان گفت: مردمانی در مناطق جنگی از پیرانشهر و پاوه گرفته تا بانه و مریوان و سردشت به مدت 8 سال با جنگ دست و پنجه نرم کرده اند و
فردی سردشتی به صورت بالقوه ترس و نگرانی و اضطراب دارد .
او گفت: "کولبر" محصول جامعه ای است که دچار افسردگی جمعی، درماندگی آموخته شده جمعی می شود کولبری که اعتماد به نفس پایینی دارد و اگر کشته هم شود حق خود را مطالبه نمی کند و این الگوی رفتاری سلبی را در جامعه ایجاد می کند جامعه ای که بخشی از وجود و کالبدش است.
مهربان گفت: هم اکنون چند هزار جانباز شیمیایی در جنگ وجود دارد که نیاز به هوای پاک، اکسیژن، اب و جنگل دارند و انتظار می رود دستگاه های سیاست گذاری عمومی این آسیب ها را ببینند و با بازنگری در مورد سردشت، برای رفع مشکلات آنان برنامه ریزی داشته باشند.


چرایی بازتکرار فاجعه

اردشیر پشنگ، پژوهشگر مسائل خاورمیانه نیز در این نشست به چرایی بازتکرار فاجعه از سردشت تا حلبچه و خان شیخون پرداخت و در پاسخ به این پرسش که چرا علیرغم تمامی تعهدات و پروتکل ها، استفاده از تسهیلات شیمیایی ادامه دارد، گفت:در سطح بین المللی ضعف سازمان های بین المللی و عدم نهادینه شدن این سازمان ها در ابعاد و حوزه های مختلف و سیکل معیوب در بازتکرار فاجعه موثر است به طور مثال در سازمان ملل متحد که می بایست به نوعی ان را سازمان دول یا محل اجماع دولت های بعضا نامتحد و دارای روابط متخاصم یاد کرد؛تفسیر بر اساس منافع از حقوق بین الملل توسط قدرت های بین المللی در سطح منطقه ای و نیز تداوم تعارضات ایدولوژیک و هویت گرایانه، فقدان وجود سازمان های منطقه ای کارآمد در سطح منطقه ای است.
به گفته وی سازمان هایی مانند سازمان کنفرانس اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس ، اتحادیه عرب، سازمان اکو فقط در بخش هایی توانسته اند موفق عمل کنند و در زمینه حفظ صلح توفیق چندانی نداشته اند.
او گفت: در سطح ملی شکست پدیده دولت ملت سازی، فقدان دموکراسی به طور ویژه در خاورمیانه و فقدان تدوین ، تصویب و اجرای قوانین اساسی مبتنی بر حقوق شهروندی یکی از مباحثی است که باعث ایجاد اعتراضات شده و دولت های ناکارآمد مانند دولت صدام حسین و بشار اسد در خاورمیانه به جای حل موضوع از زور سلاح شیمیایی به شکل نامتعارف استفاده کند.
پشنگ گفت: عواملی همچون مهجور شدن سنت هایی مانند تاکید بر صلح و همزیستی مصالحت آمیز و رعایت حقوق دیگران دست به دست هم داده اند تا شاهد وقوع چنین فجایع تلخی حتی در سال های اخیر باشیم و نتیجه این است آمریکا به عنوان قدرت بزرگ در جنگ ویتنام، جنگ افعانستان، جنگ بالکان و عراق از تسهیلات با اورانیوم ضعیف شده استفاده کند و از طرفی عراق به طور تاسف انگیز و اسفناک باری تبدیل به دولتی می شود که در سطحی گسترده علیه شهروندان خودش در کمتر از چند دقیقه پنج هزار نفر را به کام مرگ می کشاند .
به گفته این تحلیلگر علیرغم همه این واقعیات تلخ اگر توان دیپلماسی ایران در دهه 60 با جهان بین الملل و پیرامونش بهتر بود به احتمال زیاد حمله ای به ایران رخ نمی داد و یا اگر رخ می داد امکان استفاده از تسهیلات شیمیایی در آن سال ها هم در جبهه های جنگ و هم در مناطقی مانند سردشت ضعیف تر می شد.
پشنگ گفت: اگر غ رب و سازمان ملل و به خصوص شورای امنیت به صورت جدی حملات شیمیایی به مناطقی از ایران را که گزارشگران خود بارها با سندهای مختلف اثبات کرده بودند، با عراق برخورد می کردند نه سردشت دچار چنین فاجعه ای میشد و نه از حلبچه به عنوان هیروشیمای خاورمیانه یاد می شد و این اهمال و دوگانه انگاری در برخورد با متخلفین یکی از مسائل جدی است.
به عقیده وی اگر سازمان ملل متحد در عمل سازمان ملل بود و نه سازمان دول و ملت هایی مانند فلسطینی ها و ملت کورد نیز دارای کرسی حتی به صورت تشریفاتی بودند و ندای حق طلبی خود را در عرصه بین الملل مطرح می کردند قاعدتا صدام راحت از این وضعیت استفاده نمی کرد و چنین فجایعی به وقوع نمی پیوست و در نهایت اگر روح رء الیزم و روح منفعت گرایی در روابط بین الملل حاکم نبود ما همچنان شاهد استفاده از کاربرد تسهیلات شیمیایی و تفسیر رای نمی بودیم و متاسفانه هر لحظه در هر گوشه ای دیگر ممکن است حوادثی مانند سردشت و خان شیخون رخ دهد.
پشنگ با بیان اینکه حقوق بین الملل تصریح آشکار و روشنی در این زمینه دارد، گفت: همچنان که بسیاری از دولت ها مواد زیبا و امروزی را در قانون اساسی خود دارند حقوق بین الملل نیز نه ضمانت اجرایی خیلی جدی دارد و نه اراده خیلی جدی برای عملیاتی شدن و به رغم تاریخچه 342 ساله ای که از کنواسیون های مختلف در خصوص منع کاربرد تسلیحات شیمیایی در عمل جوابی نمی دهد و در عصر جدید و طی چند ماه اخیر دوباره تکرار می شود.
اما پشنگ به رغم همه این نگاه های منفی تاکید کرد: جهان امروز با انقلاب تکنولوژیکی و انقلاب سایبری و با گسترش اینترنت و ماهواره و شبکه های اجتماعی و بی معنی تر شدن مرزها می تواند تا حدی مانند یک "جامعه مدنی جهانی" در برابر این وضعیت رءالیستی تلخ و اسفناک بار به ایفای نقش بپردازد کمااینکه دیگر مثل گذشته هر دولت بسته و هر دیکتاتوری نمی تواند به نقض آشکار و فاحش حقوق بشر دست بزند.


مبارزه علیه فراموشی
فیلم «سپيده دمي كه بوي ليمو مي داد»، در آغاز همایش برای شرکت کنندگان به نمایش درآمد آزاده بی زار گیتی، کارگردان این مستند تراژیک گفت: این فیلم نشان مي دهد كه آدم ها در نبرد تن به تن با جان و جسم هم چه مي كنند و چه برسر همنوعانشان مي آورند؛ و سپس در برابر تمام اين فجايع سكوت مي كنند.
به گفته وی فيلم بيش از آن كه بيانگر نفرت و انزجارش از جنگ باشد؛ بيانگر اندوه بي پايانی است از تماشاي زندگي انسان بعد از جنگ؛ كه هيولاي شوم جنگ چگونه تا سال ها بر سرقربانيان سايه مي افكند؛ قربانياني كه ما فراموششان مي كنيم و فيلم به نوعی مبارزه اي است عليه اين فراموشي.

بی زار گیتی ارزويش حين ساختن فيلم اين بوده كه فیلم بتواند، همدلي انسان هاي صلح طلب را برانگيزد. او گفت: كاش انسان هاي صلح طلب و خيرخواه در تمام جهان متحد شوند عليه جنگ، كه شايد بشود در تمام جهان روزي با انتشار اين عكس ها و فيلم ها، با نشان دادن ويراني ها وسلاخي هاي وحشيانه ي جنگ، همدلي سياستمداران را برانگيخت و جلوي جنگ هاي نفرت انگيز و غم انگيز را گرفت.
وی ابراز امیدواری کرد: اميد ما( كه تا به حال بي ثمربوده) فقط اين است كه جلوي نسل كشي ها را بگيريم و آنهايي را كه قوانين جنگ را با اقدامات وحشيانه زيرپا مي گذارند، به پاي ميز محاكمه بكشانيم و بتوانيم با قبولاندن بديل هايي براي كشمكش نظامي كه از طريق گفتگو حاصل مي شود؛ جلوي بعضي جنگ ها را بگيريم.»
اما این مستندساز هنوز هم آرزوي كودكانه ای به زعم خودش دارد؛ جهاني بدون جنگم آرزوست؛ جهاني سرشار ازصلح و مهر و آرامش .
درست مثل آن زن فلسطيني كه بمب هاي آتش زاي اسرائيلي ها را جمع كردو به گلدان هاي گل بدل كرد و بی گمان او نیز چنین آرزوهايي را درقلبش مي پروارند. و ای
كاش روزي درسراسرجهان جنگي نباشد؛ آرزوي اش كه محال نيست؟ هست؟!
همایش " سردشت پس از سی سال " توسط گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی با همکاری انجمن دفاع از حقوق از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و کارگروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی روز گذشته در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

 

گزارش از ژیانا اسکندری

بازنشر این مطلبب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار