فراتاب-گروه سیاسی: امروزه تبلیغات بیشتر بر پایه شعارهای فریبنده و بیپشتوانه استوار شده است. بدون ذكر برنامه و ارائه راهكار برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم، فضای پوپولیستی را در بین مردم ایجاد كرده و شبحی از اقتصاد كه با وعدههای رنگی گویا قابل اصلاح است در ذهنها پرورش پیدا میكند، ترویج تفكر گرفتن یارانه یا سه برابر شدن آن بدون توجه به عدم پتانسیل اقتصادی باعث میشود توده مردم به سمت نا آگاهی قدم برداشته و به این دادههای پوشالی دلبسته شوند و بعدها به علت محقق نشدن آن نسبت به اركان دولت بی اعتماد و بد گمان شوند.
بیشترین این شعارها و وعدهها چه درسطح انتخابات ریاستجمهوری و چه در جایگاه شورای شهر بیشتر بدون در نظر گرفتن ضمانت اجرایی آن، پشتوانه مالی و سازوكار قانونی چنین تصمیماتی توضیح داده میشود. البته نمیتوان بر گویندگان چنین وعدههایی خرده گرفت، چرا كه آنها تجربیات حضور در اركان اجرایی به صورت گسترده را یا تجربه نكرده و حتی به مدت یك روز عضو دولت نبودهاند و تجربه نمایندگی مجلس و وضع قوانین و لوایح و حتی تجربه مدیریت شهری را ندارند و از این منظر طبیعی است كه به دلیل عدم آشنایی با این عرصهها، چنین شعارهایی سر بدهند.
آنچه موجب افسوس مضاعف است، زیرپا گذاشتن اصل خدشهناپذیر اخلاق و چوب حراج زدن به اعتماد مردم به عنوان مهمترین وجه سرمایه اجتماعی است. برای انتخاب شدن باید یك كاندیدا دارای سواد و سیاسی و اجتماعی بوده و در تفكرش احیای ارزشها و حاكمیت اخلاق جای داشته باشد. فضای رقابتی نباید افراد را از اخلاق و ارزشهای معنوی دور نگه دارد. پایبندی به مرزهای اخلاقی و مردمسالاری دینی باید هدف اصلی هر كاندیدا چه در ریاست و جمهوری و چه در شواری شهر باشد.
تردیدی نیست كه اگر نامزدهای رقیب، برنامه مدونی برای حل مشكلات و اداره كشور و شهر داشته باشند به وعدههای بیپشتوانه روی نمیآوردند. آیا وعده بدون آگاهی و اندیشه با مضمونهایی بر طرف كردن معضلات شهری، سه برابر كردن یارانه، یا ایجاد اشتغال و یا غیره، باری را از روی شهر و كشور بر خواهد داشت؟ باید وعدههایی را به مردم داد كه با اخلاق و توام با اندیشه و آگاهی باشد و اینكه وعدههایی داده شود كه بتوان آن را اجرایی و عملیاتی كرد.
شاید برای جامعه حاشیه نشین و روستایی اهمیت منابع مالی و اقتصادی پر رنگ تر از اهداف اخلاقی، سیاسی، بینالمللی و فرهنگی باشد، اما باید نگاه سطحی و تمركز روی انگارهای اقتصادی را تغییر داد و تیم فكری آقای روحانی در این مورد باید بیشتر تامل و تمركز کند. خشونت، تهمت، سندسازی و پروسه احمدی نژادیسم سبب میشود به مرور بر سلامت فكر و حتی جسم تاثیرات منفی و غیر قابل جبرانی را به جای بگذارد. در مناظره آخر حجم بی اخلاقی و اتهام زنیهای بی اساس موج میزد كه در جریان سیاسی اصول گرایان این مورد بیشتر دیده شده و اتفاق میافتاد؛ در حالی كه نظام دینی، اخلاقی و تربیتی ما چنین مواردی را بر نمیتابد. حضور در عرصه ریاست جمهوری نیازمند اخلاق سیاسی، اجتماعی، حقوقی و حتی دینی است كه براساس تفكرات و اندیشههای مثبت و دیرپای در سطح جامعه به مرحله ظهور درآید. در سالهای پیش به خاطر شكسته شدن مرزهای اخلاقی و باورهای فكری فرصتهای طلایی بسیاری را از دست دادهایم، اما اگر به درستی تفكر و عمل کنیم از نیمه راه بر نخواهیم گشت و فرصت سوزی نخواهیم كرد. روحانی با توجه به رویكرد اخلاقی و اندیشهای قادر است بستر مناسبی را برای تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فكری و اخلاقی فراهم سازد.
دکتر سحر صنیعی (استاد دانشگاه)
منبع: روزنامه روزان