کد خبر: 5691
تاریخ انتشار: 23 بهمن 1395 - 00:00
جاکوب شاپیرو
بعد از صدور حکم ترامپ، سیاستمداران هر دو جناح سیاسی از آن به عنوان دستوری که می تواند باعث بی برنامگی و هرج و مرج گردد، انتقاد کردند. آنان اجرای ضعیف اصلاحات در بحث مهاجرت، ایالات متحده و به خصوص سربازان و شهروندان آمریکا در خارج از کشور را در معرض خطر قر

VatanEmruz.jpgفراتاب- سرویس ترجمه: هفته گذشته، دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده فرمان اجرایی ممانعت از ورود شهروندان هفت کشور به ایالات متحده آمریکا را به مدت 120 روز صادر کرد. این اقدام منجر به تظاهرات مردم در فرودگاه های نیویورک، واشنگتن دی سی و دیگر شهرهایی که در آن پناهندگان و نیز ساکنان دائمی و قانونی گرفتار شده بودند، گردید. پس از مدتی، یک قاضی فدرال با صدور حکمی که برخی از اقدامات ترامپ را بلا اجرا می گذاشت، به کمک گرفتارشدگان آمد.
بعد از صدور حکم ترامپ، سیاستمداران هر دو جناح سیاسی از آن به عنوان دستوری که می تواند باعث بی برنامگی و هرج و مرج گردد، انتقاد کردند. از نظر منتقدان، اجرای ضعیف اصلاحات در بحث مهاجرت، ایالات متحده و به خصوص سربازان و شهروندان آمریکا در خارج از کشور را در معرض خطر قرار می دهد. گذشته از اجرای طرح، منطق عمل رئيس جمهور هم ناقص بود. ایده کاهش حملات تروریستی از طریق دور نگه داشتن پناهندگان و مسافران مسلمان از ایالات متحده، از این موضوع چشم پوشی می کند که چگونه می توان از وقوع حملاتی که چه در داخل و چه خارج از کشور اتفاق افتاده و طی آن شهروندان ایالات متحده نیز کشته شده اند، جلوگیری کرد. شاید بهترین راه برای شناسایی تروریست ها پیش از حمله به آنان کسب اطلاعات از خانواده، دوستان، همسایگان و یا هم دستان آنان باشد.
یکی از مقالات پژوهشکده رند (RAND Corporation paper)، اخیراً 150 حمله موفق و ناموفق را در ایالات متحده از سال 1995 تا 2012 مورد بررسی قرار داده است. بررسی ها نشان می دهد که 30 درصد از حملات به دلیل عدم حضور افراد اجرا کننده در تدوین نقشه حمله، ناموفق بوده اند.
داده های مشابهی در تحقیق جان مولر استاد دانشگاه ایالتی اوهایو نیز دیده می شود. مولر همه 92 مورد حمله ای که در ایالات متحده از سال 2001 به وقوع پیوسته را بررسی کرده است. در ابتدا منابع خبری، طرح های بسیاری برای توجه به اجرای قانون ایجاد کردند و بسیاری از این موارد در وهله اول، تهدید واقعی کمی مطرح کرد.
با توجه به این تحولات و دگرگونی ها، ادارات پلیس در ایالات متحده و جاهای دیگر متوجه این مساله شدند که روابط اجتماعی، کلیدی برای توقف ترور است. به عنوان مثال معاون کمیسر اطلاعات شهر نیویورک، جان میلر در در سال 2014 اشاره داشت که، "هوشیاری تمام نیویورکی ها می¬ تواند به عنوان نیروی مضاعف در حفظ امنیت شهر به کار رود" و هم چنین می توان تعدادی از طرح ها را با "هدف بهبود مستمر اعتماد با جوامعی که بیشتر تحت تأثیر مسائل مربوط به تروریسم بودند" ایجاد نمود.
درصورتی که جوامع تحت محاصره تروریست ها، ایالات متحده و غرب مطلوب را مساعد بیابند، انگیزه بیشتری برای کمک به مسئولین اطلاعاتی و اجرای قانون برای توقف حملات خواهند داشت و اگر از سوی ایالات متحده چراغ سبزی مشاهده نکنند، عکس این قضیه اتفاق خواهد افتاد. اقدامات مشابه دستورات اجرایی اخیر در مورد مهاجرت و پناهندگان، این جوامع را از خود بیگانه می سازد، احتمال این که اعضا با پلیس و مقامات مجری قانون همکاری کنند را کمتر می کند، به سازمان جاسوسی در خارج از کشور آسیب می زند و عملیات نظامی حتی ممکن است خطیرتر باشد.
علاوه بر این، حتی اگر دستور ترامپ به جلوگیری از حملات در خاک آمریکا منجر شود، این موضوع لزوماً به معنای امن تر شدن آمریکا نیست. کاهش حملات در داخل کافی نیست؛ بلکه شهروندان در خارج از کشور نیز در معرض حملات برون مرزی (از جمله کشته شدن سه آمریکایی در تابستان گذشته در حادثه نیس) می باشند.
بر اساس پژوهش های مرکز ملی مطالعات تروریسم و پاسخ به تروریسم، از 80 آمریکایی که از تروریسم بین سال های 2004 و 2013 (به استثنای در عراق و افغانستان) کشته شدند، تنها 36 نفر در حملات درون ایالات متحده کشته شدند. ارتش ایالات متحده هم چنان در سراسر جهان، از جمله در خاورمیانه میانه مستقر است؛ این مردان و زنان در صورتی که معرف کشوری باشند که به نظر می رسد با کشورهایی که به ظاهر از آن ها محافظت می کنند اعلان جنگ دارند، در معرض خطر قرار می گیرند. ناامنی بیشتر در صورتی به وجود می آید که حامیان محلی آن ها احساس کنند که ایالات متحده به تعهدات خود در قبال آن ها از طریق برنامه SIV (ویزای مهاجرت ویژه) پایبند نخواهد بود. کشورهایی که در لیست تحریم اجرایی بودند شامل ایران، سومالی، سوریه و یمن و نیز کشورهایی با اکثریت مسلمان که با ایالات متحده همکاری می کنند شامل اردن، پاکستان، و عربستان سعودی می باشد، مطمئناً مورد هتک حرمت قرار گرفته اند. آن ها نیازی به به اشتراک گذاری اطلاعات با ایالات متحده ندارند؛ بلکه این کار را داوطلبانه و گاهی علی رغم وجود فشار سیاسی می دهند. سیاستمداران این کشورها در حال حاضر می توانند با ایالات متحده، حتی با وجود محبوبیت سیاسی اندک همکاری کنند.
در این، مورد مثال لهستان آموزنده است. اخیراَ، مجوز سازمان سیا برای استفاده از امکانات لهستان، به دلیل فاش شدن این امر که این مجوز بخشی از برنامه های بازگردانی و شکنجه فوق العاده دولت ایالات متحده بوده است، متوقف شد.
به همین ترتیب، احتمال اندکی وجود دارد که شهروندان سراسر جهان ایمنی خود را برای انتقال اطلاعات به عوامل ایالات متحده به خطر اندازند. بنابراین ایالات متحده به طور بالقوه منافع بسیاری را از دست داده و در مقابل منافع اندکی به دست می آورد.
از 92 حمله تروریستی اسلامی در ایالات متحده از سال 2001، تنها دو پناهنده در آن نقش کلیدی داشتند از میان افراد کشورهای واقع در فهرست اخیر تنها سه تن نقش مهمی ایفا کردند. بزرگترین گروه از عاملان، شهروندان ایالات متحده بودند که از همراهی افرادی از این طیف کشورها به ویژه عربستان سعودی که 15 نفر از 19 نفر هواپیماربای حمله 11 سپتامبر را در اختیار گذاشتند، استفاده کردند. این مساله ای بسیار ناخوشایند است که سیاست مبارزه با تروریسم، شامل ممنوعیت پناهندگان سوری و مسافران هفت کشوری را می شود که خود از تروریسم اسلامی رنج می برند. این سیاست تا حدی به حفظ کشور کمک می کند؛ امادر واقع، زندگی آمریکایی ها را در معرض خطر قرار می دهد.


بازگردان به فارسی: زهرا سعیدی

نویسنده: جاکوب شاپیرو
منبع: .foreignaffairs.com
بازنشر این مطلب با ذکر نام «فراتاب» بلا مانع است.

نظرات
آخرین اخبار