روابط ترامپ و پوتین؛ از تعارف تا واقعیت! | فراتاب
کد خبر: 5641
تاریخ انتشار: 14 بهمن 1395 - 22:00
سمیرا فرخ منش
آمریکا همیشه سعی داشته و دارد که از جان گرفتن روسیه قدرتمند جدید که توان آزار رساندن به او را داشته باشد، جلوگیری کند.

 

فراتاب - گروه بین الملل: به همه عناوینی که روسیه را از بهبود رابطه با آمریکا خشنود می سازد، دهها موضوع دیگر را نیز می توان افزود که در صورت کنار گذاشتن اختلافات دو کشور، ارمغان با ارزش پیروزی ترامپ برای پوتین خواهد بود. اما هیچ معامله ای یک طرفه به سرانجام نمی رسد. پس باید به این پرسش نیز پاسخ داد که منفعت حاصل از آشتی با روسیه، برای امریکا چه خواهد بود؟

معادله ی بی پاسخ
بی شک توافق با روسیه، اهداف امریکا را در مبارزه با داعش عملی تر خواهد ساخت و در زمینه مقابله با ایران یا کره شمالی قوی تر می کند. تسلط بیشتری در خاورمیانه بدست می آورد و از موضع بالاتری با سعودی ها به تعامل خواهد پرداخت و دست بازتری برای کنترل ترکیه خواهد داشت. اما همه این نتایج، در صورتی به دست می آید که این صورت مساله آشتی جویانه به جواب برسد! به زبان ساده تر باید دید در نگاه کلی آشتی حقیقی میان دو بازیگر مطرح جامعه جهانی عملی ست و آمریکا توان اعتماد به رقیب همیشگی خود را دارد؟ یا این سخنان ترامپ مبنی بر "ابراز تمایل به صمیمی تر کردن رابطه دو کشور" تنها نمای جذابی از یک شو انتخاباتی برای این کاندیدای تاجر مسلک امریکایی بوده؟ یا همراهان وی در کابینه،حزب جمهوریخواهان و کنگره نیز با او موافق خواهند بود؟
برای پاسخ به این سوالات یک نکته را در صورت مساله نباید فراموش کرد. رقابت پر تنش دو کشور حکایت امروز و دیروز نیست. بحران نهادینه شده ای که در این رابطه جای دارد،به اندازه ایست که بازسازی این رابطه را از حالت یک امر معمول و ساده خارج میکند. برای درک میزان این تقابل باید به شناخت ابعاد واگرایی های دو کشور در عرصه های کلان پرداخت.
با وجود انکه در ظاهرمناسبات دوران جنگ سرد پایان پذیرفته، اما نه نگاه دو رقیب به هم تغییری کرده و نه روسیه قصد کنار گذاشتن میراث بجا مانده از اتحاد جماهیر شوروری را دارد.طی تمامی این سالها روسیه خواهان تضعیف هژمونی گری امریکا و در مقابل آمریکا نیز طالب کاهش توان روسیه در مناسبات منطقه بوده است.
به زبان ساده تر اگر حتی فقط شرایط حاکم بر دو کشور پس از جنگ سرد را نیز در نظر بگیریم،باید بپذیریم روسیه پساشوروی قصد بازگشت به اقتدار پیشین خود را دارد.اقتداری که معنای خوبی برای امریکا ندارد.آمریکا نیز همیشه واقف به این امر بوده که روسیه خواهان تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است و این قدرت ازراههای مختلف اقتصادی ونظامی گری قابل دستیابی است.
 
موشک جواب موشک
مقاصد ژئوپلتیک روسیه و نگرانی امریکا،باعث شده عرصه هایی همچون سپرهای موشکی دو کشور،بخشی از استرانژی بازدارندگی سیاست خارجی هردو را شامل شود.تاجایی که بودجه اختصاصی آمریکا و روسیه در این حوزه یک شغل و طبقه جدید میان نیروهای سیاسی دو کشور پدید آورده است.
طی دهه ها در پروسه ای توقف ناپذیر،امریکا سپرهای موشکی خود را در کشورهای اروپایی نصب میکند و روسیه در مسیر ضربه به این تاسیسات موشکهای هسته ای آزمایش می کند.
سال هاست که امریکا خواهان خلع سلاح روسیه و آمریکا در پی کنترل تسلیحات نظامی روسیه است.درعین حال که روسیه روز به روز به توانمندی ساخت سلاح نزدیک تر میشود تاجایی که در یک اعلام عمومی (که میزان تبلیغاتی بودن یا نبودنش معلوم نیست) سال 2020 را برای روسیه سال خودکفایی تسلیحاتی در داخل کشور قرار داده است. این درحالیست که امریکا با همه تلاشش،همیشه از توان تسلیحاتی روسیه واهمه دارد و به قول کالین پاول(در حین ریاست ستاد مشترک ارتش امریکا در زمان بوش پدر):"روسیه تنها کشوری است که میتواند برای امریکا یک تهدید به حساب آید" به اینها رقابت شدید در کشورهای آسیای میانه و جلوگیری ازنفوذ یکدیگر در کشورهای منطقه و همچنین فعالیتهای مستمر اطلاعاتی را نیز باید افزود. فعالیت هایی که همه نشان از بی اعتمادی فزاینده میان دو کشور دارد. برای مثال آمریکا همچنان بر این باور است که "ایستگاه لوردس"* هنوز بر سر فعالیت خود اما به اشکال دیگر یا مکانی دیگر باقی است و روسیه توسط شنود اطلاعاتی از آمریکا یک بخش مهم از اهداف امنیتی خود را تامین میکند که حاصل چنین باوری بدون شک اقدام متقابل امریکا خواهد بود.
 
بی اعتمادی پایان ناپذیر
آمریکا همیشه سعی داشته و دارد که از جان گرفتن روسیه قدرتمند جدید که توان آزار رساندن به او را داشته باشد، جلوگیری کند. در همین مسیر، هژمون شدن یک بازیگر در منطقه خود، نیز می تواند خطرناک باشد و در این صورت ابعاد فراملی پیدا می کند. از سوی دیگر روسیه نیز که به فکر گسترده تر کردن مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک خود می باشد، ناخوداگاه در برابر آمریکا قرار می گیرد. پس از یک سو آمریکا سعی در کوچک تر کردن مرزهای ژئوپلتیک روسیه و کاهش استقلال آن دارد و از سوی دیگر روسیه در تلاش برای نفوذ به اطراف و حوزه پیرامونی اش است. این تعارض در حوزه های متنوعی طی 2 دهه اخیر خود را نشان داده. از مناقشات مربوط به ناتو گرفته تا بحران های حاصل از گسترش سپرهای موشکی دو طرف، که باعث اقدامات متقابلی می گردد. از یک جهت آمریکا توسط ناتو و اعضایش چهار گردان نیرو در كشورهای حوزه بالتیك مستقر می کنند و از جهت دیگر ناوگان دریای  شمال روسیه در نزدیکی امریکا و داخل آب های مدیترانه، اقیانوس آتلانتیک و قطب شمال حضور خود را به رخ می کشد.
 
از یک سو آمریکا خود را برقرار کننده نظم جهانی می بیند و بر این اساس خواستار ایفای نقش های گسترده در جهان است. اما از سوی دیگر روسیه آمریکا را نه نتها قدرت کنترل کننده، بلکه رقیبی خطرناک می بیند که می تواند این کشور را از رسیدن به منافعش بازدارد و حوزه نفوذش را محدود سازد.
با این اوصاف آیا می توان به سادگی پذیرفت که وعده تغییر شکل رابطه دو کشور به سمت مثبت قابل تحقق است یا در باغ سبزی بوده که ترامپ درگذرگاه سخنان حیرت آور خود به زبان آورده؟ آیا در این باره تنها ترامپ تصمیم گیرنده است و بخش مهمی ازجمهوریخواهان مخالف روسیه که سال هاست به تدوین سیاست های بازدارنده برابر این کشور مشغولند، ساکت خواهند ماند؟ آیا نگرانی از خطرات رقیب قدیمی و دکترین های نظامی تحریک کننده، تنها متعلق به دموکرات ها بود یا مقوله ای جا افتاده در چارچوب سیاستگذاری خارجی امریکا به شمار می رود؟ با توجه به موضع گیریهای اخیر، می توان دریافت ترامپ با جدیت سخنان پیشین خود را مبنی بر تغیر در رابطه با روسیه تکرار نمی کند و مقامات کرملین هم با احتیاط هرچه تمامتر مشغول ارایه مواضع چند پهلو هستند. شاید آنها هم دریافت اند ترمیم یک رابطه لبریز بی اعتمادی های دیپلماتیک از عهده دونالد ترامپ به تنهایی بر نمی آید. تردیدی نیست که دو کشور تمایل به توافق های دوجانبه بر سر سوریه را مهمترین معضل کنونی خود می دانند و مایل به حل آن هستند. اما آیا این موضوع در برگیرنده ماهیت تمام رابطه ایالات متحده و اتحاد جماهیر سابق است؟ و آیا این همگرایی، که قطعا به ضرر ایران تمام خواهد شد، در صورت وقوع پیام مثبتی برای منطقه به همراه خواهد آورد؟
 ...

*: ایستگاه لوردس نام یکی از بزرگترین مراکز اطلاعاتی KGB متعلق به شوروری بود که ارتباطات رمزی و الکترونیکی امریکا را شنود میکرد.در زمان جنگ سرد این ایستگاه در کوبا مسقر بود.
 
 
 
سمیرا فرخ منش عضو شورای نویسندگان فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است
نظرات
آخرین اخبار