غروب احیاگر روابط تهران -ریاض | فراتاب
کد خبر: 5297
تاریخ انتشار: 24 دی 1395 - 13:47
کامران کرمی
هم آیت الله هاشمی رفسنجانی و هم ملک عبدالله را باید دو سوی متمایل به برقراری تعادل و تنش زدایی در روابط تهران - ریاض قلمداد کرد، دو رهبر سیاسی که در زمان اوج تنش طرفین دیگر در قید حیات نیستند

 فراتاب - گروه دیپلماسی: نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حوزه سیاست خارجی بیش از هر چیز با معماری نوین روابط ایران و عربستان گره خورده است. روابطی که امروزه در یک تقابل و تنش آشکار قرار دارد و بیش از هر زمانی نیازمند بازسازی توسط چهره‌ای مدبر و دوراندیش چون هاشمی است که به درستی همکاری و همفکری تهران و ریاض را رافع مشکلات جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه می‌دانست. او جایگاه خاصی نزد مقامات عربستان بخصوص ملک عبدالله پادشاه متوفی پیشین داشت، تا آنجا که در سال ۱۳۸۷، از وی که ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشت، به‌عنوان مهمان ویژه‌ کنفرانس بین‌المللی گفت‌وگوی اسلامی دعوت شد. ورود همزمان ملک عبدالله و هاشمی رفسنجانی به سالن کنفرانس در حالی که دست در دست یکدیگر داشتند و صحنه آن از تلویزیون‌های عربی به‌صورت زنده پخش می‌شد، نشان از جایگاه آیت‌الله نزد عبدالله بن عبدالعزیز داشت. همچنین سفر ۱۰ روزه او به عربستان، عمره استثنایی را برای زائران ایرانی که همزمان در مکه و مدینه حضور داشتند، رقم زد.

 

حال شیخ چهره در نقاب خاک کشیده و نشانه‌ای از آشتی میان ایران و عربستان پیدا نیست. بخصوص که با مرگ ملک عبدالله و دیگررهبران خویشتن‌دار سعودی، شاهد به قدرت رسیدن نسلی از شاهزادگان تشنه ماجراجویی هستیم که مشکل را برای گرم کردن رابطه دو چندان کرده است، تا جایی که هفته گذشته محمد‌بن‌سلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان که غربی‌ها از او به‌عنوان آقای «همه کاره» دربار آل سعود یاد می‌کنند، گفت که هیچ نقطه اشتراکی برای گفت‌وگو با ایران نداریم. اظهارنظری که نشان از عمق تنش‌ها میان دو کشور می‌دهد که با توجه به حجم بحران و آشوبی که در منطقه وجود دارد، حاوی پیام‌ها و پیامدهایی برای شکل بندی نظم در حال فروپاشی است. در این شرایط است که نیازمند آنیم تا بار دیگر طرحواره‌ای برای گفت‌وگو با عربستان نهاده شود. همانطور که هاشمی در سال‌های ریاست‌جمهوری خود و در سفر به عربستان توانست توافقنامه امنیتی را با مقامات سعودی امضا کند. چارچوبی که توانست در رفع تنش و گرم کردن روابط موثر افتد و نام هاشمی را به‌عنوان معمار تنش زدایی بر سر زبان‌ها بیندازد.

در واقع او در روابط ایران و عربستان کاتالیزور بود. در خاطراتش نوشته که بعد از حج خونین سال ۶۶، دو دیداری که با پادشاه عربستان در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در سنگال و پاکستان داشته، در آغاز و تحکیم روابط دو کشور بی‌تاثیر نبوده است. حتی در پی تشدید اختلافات میان ایران و عربستان و حوادث منتهی به تعطیلی حج و نافرجامی مذاکرات دو کشور، بسیاری یقین داشتند که او می‌تواند گره کور این روابط را باز کند؛ هرچند نامه او درباره‌ عفو شیخ نمر، که از جانب شاه عربستان بی پاسخ ماند، نشان داد ریاض تنور روابط دو کشور را سردتر از آن کرده که تصور می‌شد. با این حال، باورِ عام که بهبود روابط دو کشور پس از دهه ۶۰ را به یاد داشت، همچنان بر این بود که جایگاه آیت‌الله در عربستان محفوظ است. این باور حتی در نزد بسیاری از مقامات و چهره‌های سیاسی نیز وجود داشت تا آنجا که تاکید بر این بود که هاشمی باید به عربستان سفر کند. در میانه این واکنش ها، اما هاشمی می‌دانست که گسترده شدن تنش‌ها فراتر از آن است که روابط شخصی بتواند آن را حل و فصل کند.

همان موقع رفسنجانی در پاسخ به این درخواست‌ها گفته بود: «بروم عربستان چه بگویم؟ من مسوولیتی ندارم که بگویم با این کار موافق یا با آن کار مخالفم. این کار در درجه اول از اختیارات رهبری و سیاست‌ نظام و بعد دولت است. باید اول طرحی مثل همین مذاکرات ژنو (توافق هسته‌ای آذر 92)، تهیه و خطوط قرمز مشخص شوند تا کسانی که برای مذاکره می‌روند، بدانند چه بگویند.» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چند وقت بعد همین پاسخ را به یک روزنامه‌ ژاپنی داده بود: «اگر زمانی به عربستان سفر کنم، سفر زیارتی خواهد بود چون مسائلی که مربوط به رهبری و دولت می‌شود، از مسوولیت‌های من نیست. بهبود روابط با عربستان در اولویت برنامه‌های من است که هر وقت کمک بخواهند، کمک می‌کنم.»

این پاسخ منطقی که نشان از درک درست هاشمی از تغییر شرایط و روندهای موجود داشت، حکایت از دو تغییر اساسی دارد که قائم به شخص نیست: «تغییر اول؛ مرگ ملک عبدالله، تغییر زمامداران سعودی و به حاشیه رفتن حلقه معتقد به گفت‌وگو با ایران در دربار آل سعود، و تغییر دوم؛ گسترش سطح تنش از روابط و اختلافات دوجانبه به سطح منطقه و افزایش کانون‌های بحران». این دو تغییر بخصوص نقش متغیرهای منطقه‌ای باعث شده تا نیازمند به یک طرح جامع مذاکراتی همچون مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای باشیم که پیشتر محمد جواد ظریف برای گفت‌وگو با دولت‌های عربی خلیج فارس پیشنهاد داده بود. می‌توان امید داشت که با چنین ابتکاری از سطح تنش‌ها کاسته و روابط تهران و ریاض را مجددا در روند متعارف خود قرار داده شود.

 

 

کامران کرمی عضو شورای نویسندگان فراتاب

منبع: دنیای اقتصاد

نظرات
آخرین اخبار