ایران و لزوم نزدیکی بیش از پیش با کردها در خاورمیانه | فراتاب
کد خبر: 5294
تاریخ انتشار: 23 دی 1395 - 19:57
بهرام ولدبیگی
گام مهم ایران در این شرایط حضور مقتدرانه اقتصادی و فرهنگی در کردستان عراق در برابر هژمونی اقتصادی و فرهنگی ترکیه با تصویب پروژه انتقال نفت کردستان به خلیج فارس با توافق ایران و اقلیم کردستان می‌باشد

فراتاب – گروه دیپلماسی: یادداشت پیش رو توسط بهرام ولدبیگی مدیر انستیتو فرهنگی کردستان در تهران در اختیار فراتاب قرار داده شده است لازم به ذکر است بخش هایی از این یادداشت در جلسه «روایت کردی از تحولات منطقه» که در دفتر مطالعات وزارت خارجه برگزار شد، ارائه گردیده است:

از نخستین سالهای دهه‌ی 1300 شمسی برای اولین بار جمعی از نخبگان ایرانی از جمله دکتر محمود افشار طرح تشکیل یک دولت کوچک ایرانی نژاد را در جغرافیای کردستان عثمانی و در همسایگی ایران وارد ادبیات سیاسی و فرهنگی ایران نمودند تا 14 دی ماه سال 1309 که رضاشاه به سپهبد امیراحمدی دستور داد تا نسبت به سرکوب و زندانی کردن رهبران عشایر کردستان ایران به اتهام همکاری با تأسیس یک دولت کردی که همانا شورش آرارات و تشکیلات خویبیون کردستان ترکیه و جنبش کردستان عراق با وجود گرایش ایران دوستی آنها بود. که تا به امروز این مسئله در محافل سیاسی منطقه مطرح است.

تحولات اخیر در نظام بین‌الملل و در خاورمیانه متلاطم در جغرافیای سیاسی و ژئوپولتیک منطقه در کنار سلطه‌جویی‌های آمریکا و غرب و روسیه‌ی بعنوان بازیگران جدید در کنار فرصت‌طلبی‌های ترکیه و عربستان فرصتی تاریخی برای ایران فراهم آورده است تا در این مرزبندی های سیاسی و فرهنگی در این حوزه‌ی ژئوپولتیکی بهم پیوسته، افکار عمومی 40 میلیون از کردزبانان منطقه را در کنار خود حفظ نماید و برای فردای منطقه که در 20 سال آینده جمعیت کردها به حدود 80 میلیون نفر خواهد رسید جمعیتی به اندازه جمعیت امروز ایران را مدنظر دیپلماسی خارجی قرار دهد، چرا که کردها در کردستان عثمانی یعنی کردهای ترکیه، سوریه و عراق. نه ترک هستند نه عرب، بلکه ملتی از جنس مردمان کهن دیار ایران می‌باشند که بعد از چالدران 1514 میلادی و قرارداد تاریخ مصرف گذشته‌ی سایکس پیکوی 1916 از جغرافیای تاریخی ایران آن روزها جدا شده‌اند و از نظر فرهنگی و زبانی در حوزه‌ی جغرافیای فرهنگی ایران قرار دارند.

از آنجا که سخنان من پیرامون کردستان عراق است بصورت خلاصه اشاره‌ای به کردستان سوریه و ترکیه خواهم کرد تا انشاءالله در فرصت های بعدی به آنها بپردازیم.

 

1- کردستان سوریه

امروز در کردستان سوریه، کردستان مدافعان کوبانی، هم‌نژادان ما در محاصره‌ی توافق بشاراسد، پوتین و اردوغان قرار گرفته‌اند و جز از طریق یک فاجعه و یک نسل کشی و ژینوساید تمام عیار، هیچ قدرتی نمی‌تواند کردستان سوریه را به وضع پیش از بحران سوریه بازگرداند، چرا که عملاً آنچه که در آنجا اتفاق افتاده است کردها آزادی‌طلبی و حس رهایی را در سرزمین مادری خود تجربه کرده‌اند. از شاخصهای مهم ارتقاء قدرت کردها در سوریه اینکه دو کشور قدرتمند جهان یعنی آمریکا و روسیه هرکدام به انحای مختلف بر روی قدرت نیروهای کرد و منافع‌طلبی خود حساب بازکرده  و از آنها حمایت کرده و عملاً با آنها در ارتباط هستند.

 

2- کردستان ترکیه

در کردستان ترکیه علی‌رغم در پیش گرفتن سیاست حذف و انکار توسط آنکارا امروزه دیگر کردها از دو اهرم بسیار قدرتمند برای تعقیب و بر کرسی نشاندن خواسته‌های سیاسی و انسانی برحقشان برخوردارند که آن دو قدرت عبارتند از قدرت نظامی PKk و قدرت سیاسی HDP در داخل ترکیه. و سیاست‌های سلطان منشانه‌ی رجب طیب اردوغان با بهم ریختن ساختار قانون اساسی ترکیه و حذف چهره‌های واقع‌گرایی چون احمد داوداوغلو و تولید خشونت و سیاست پارادوکسیکال پیرامون داعش و سرکوب کردستان نمی‌تواند بحران ترکیه را حل کند و دمکراسی و مردم حرف آخر را خواهند زد.

 

3-کردستان عراق

آنچه که در این گفتار من به آن می‌پردازم اشاره‌ای مختصر و کوتاه به این حقیقت است که با توجه به معادلات داخلی منطقه ‌ای و بین المللی امروزه بازیگری بنام کردستان عراق در منطقه‌ی خاورمیانه بسیار متفاوت از دو دهه‌ی گذشته است.

با وجود رسانه‌ های فراگیر و شبکه‌های اجتماعی و سایر تحولات مهمی که انقلاب اطلاعات پدید آمده است سیاست انکار و حذف توسط دولتها در هیچ زمینه ‌ای کارایی ندارد و هرگز هیچ قدرتی نمی‌تواند جهان را به عصر جنگ سرد و دیپلماسی سرّی و پنهانی بازگرداند و تحولات دو دهه‌ی اخیر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بویژه مناطق بحرانی بالکان و خاورمیانه نشان داده و اثبات نموده است که هر دولتی که نگاهش را به حقایق بسته باشد تنها خودش زیان دیده و فرصتها را از دست داده است.

ایران به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران سیاست خاورمیانه تا به امروز از طرق مختلف در عمل اثبات نموده است که از چنان قدرت سخت و نرمی برخوردار است که هیچ یک از رقبای منطقه‌ای و قدرتهای جهانی نمی‌توانند منکر نقش فعالانه‌ی تهران در معادلات منطقه‌ای و جهانی شوند و نقش و قدرت جمهوری اسلامی ایران از بازار انرژی تا حفظ ثبات و موازنه در خاورمیانه بر کسی پوشیده نیست.

بنظر می‌رسد که در خصوص موضعگیری در قبال مسئله کردها و کردستان و پدیده‌ی در حال ظهور دولت مستقل کردستان در عراق کاستی‌هایی در سیاست خارجی ایران وجود دارد اگر چه در حافظه‌ی تاریخی کردها پیام تاریخی مرجعیت شیعه حضرت آیت‌اله محسن حکیم در سال 1344 در حمایت از جنبش کردستان به رهبری ملامصطفی بارزانی و بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی حمایتهای بسیار قابل توجهی از جنبش رهایی بخش کردستان عراق علیه حکومت بعثی بعمل آمده است و تاریخچه‌ی روابط بسیار حسنه‌ی تهران با دو حزب عمده و بزرگ کردستان عراق پارت دمکرات و اتحادیه میهنی و دیگر احزاب اسلامی و چپ، گویای این سیاست حمایتگرانه‌ی ایران از کردها می‌باشد که بعنوان اولین کشوری که در سال 1992 اقلیم کردستان عراق را به رسمیت شناخت. امروزه با توجه به تحولات منطقه‌ای و جهانی عملا محتوای سیاست به حدی از پیچیدگی و تحول و پیشرفت رسیده است که دیگر صرف داشتن رابطه‌ی حسنه با احزاب سیاسی کردستان نمی‌تواند کافی باشد و آنچه که امروزه به عنوان یک حقیقت در عرصه‌ی سیاست خاورمیانه در حال ظهور است پدیده‌ی ظهور دولت کردستان در عراق است.

شاید با طرح این پرسش و بویژه با ذکر این عبارت که کردستان در سیاست جهانی و منطقه‌ایی تبدل به عاملی موثر گشته است عده‌ای مخالف باشند اما اگر با قدری واقع بینی و با الهام از نظریه‌های سیاست بین الملل و ژئوپلتیک به این مهم بنگریم، خواهیم دید که طرح این ادعا گزافه نیست و با استناد به دلایل زیر امروزه دیگر بازیگری بنام کردستان می‌تواند در سیاست منطقه و جهان ایفای نقش کند و بعنوان رقیب جدی بغداد تاریخی تعریف شده دارد و بنابراین با توجه به این مهم و با توجه به این شاخصها غفلت از آن، منطقی نبوده و چه بسا زیانبار خواهد بود.

 

1- امروزه بر کسی پوشیده نیست که اقلیم کردستان یکی از وزنه‌های قابل توجه و تاثیرگذار در سیاست منطقه بوده و آنچه که ارزش و اهمیت این مهم را دو چندان می‌سازد، آن است که نزدیک به یک سده است، همزمان با جنبش مشروطه در ایران، کردها بیش از سایر ملل خاورمیانه در عرصه‌ی، مبارزات حق‌طلبانه و حضور در تحولات و سیاست عملی حضوری معنادار داشته و دارند.

 

2- حمله‌ی داعش به کردستان که همان بازتولید تفکر بعثی داعشی و تداوم 80 سال حکومت عرب‌های سنی بر عراق و دشمنی و سرکوب شیعیان و کردها بود سبب شد که کردستان در کانون توجه سیاستهای منطقه‌ای و جهانی قرار گرفته و انکار و نادیده گرفتن آن تنها به انکار کننده آسیب می‌زند، با توجه به مخاطره‌ی جدی گسترش قدرت و نفوذ داعش در کردستان، احتمال آن می‌رفت که از طریق سقوط اربیل، پایتخت حکومت اقلیم کردستان در کمترین زمان ممکن بغداد نیز سقوط کند و سقوط بغداد می‌توانست، یادآور سقوط احتمالی مسکو توسط سپاه آلمان هیتلری باشد و این می‌توانست، تهدیدی جدی و غیرقابل حل برای جهان باشد بنابراین جهان نسبت به سقوط کردستان واکنش نشان داد و با  حمایت سیاسی ـ نظامی بیش از 30 کشور مهم و قدرتمند منطقه‌ای و جهانی از جمله ایران از کردستان در کنار واکنش جدی افکار عمومی جهانی به سقوط احتمالی کردستان به دست داعش چنانکه مبارزه و مقاومت کردستان عراق در منطقه و جهان صاحب جایگاهی بین المللی شد.

 

3- تجربه‌ی عملی هر چند ناقص و قابل نقد ملت سازی و دولت سازی در کردستان عراق، از سال 1991 تا به امروز، مردم این دیار و این بخش از کردستان را عملاً به چنان خودباوری رسانده است تا در روزگاری که ملت‌ها براساس منشور جهانی حقوق بشر حق دارند در تعیین سرنوشت خویش تصمیم بگیرند و مسیر آینده‌ی خود را تعیین نمایند. مردم کردستان عراق بعد از انقلاب 1991 و پس از قطعنامه 688 و ایجاد منطقه امن مدار 36 درجه و برگزاری انتخابات آزاد و تأسیس پارلمان و حکومت اقلیم کردستان و تأسیس دفاتر 30 کنسولگری کشورهای جهان دارای شخصیت حقوقی و بین‌المللی شده است که جز با تعیین سرنوشت خویش به هیچ وضعیت دیگری رضایت نخواهند داد.

 

4- وجود منابع غنی گاز و نفت در کردستان عراق 6 میلیون نفری بسیاری از کشورها و شرکتهای بزرگ نفتی چون ایکسون‌موبیل آمریکا و گاز پروم روسیه به همراه دیگر شرکت‌های نفتی وسرمایه‌گذاران جهانی را به کردستان کشانده است و بمنظور بهره بردن از این منابع سرشار انرژی و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری نموده و با عقد قرارداد با دولت اقلیم کردستان که امروز با صادرات یک میلیون بشکه نفت خام از اربیل به بندر جیحان ترکیه عملاً بمثابه یک دولت مستقل با اربیل تعامل می‌کنند.

 

5- مساله‌ی دیگر رسمیت دیپلماتیک تفکیک بغداد و اربیل در 14 سال اخیر بوده است که هیات‌های دیپلماتیک جهانی که وارد بغداد می‌شوند بلافاصله در فرودگاه اربیل هم مورد استقبال رسمی قرار گیرند که آخرین آنها سفر فرانسو اولاند رئیس جمهور فرانسه به بغداد و اربیل در 12/1/1395 و بینالی ایلدرم نخست وزیر ترکیه در 18/10/1395 در کنار سفر عالیرتبه‌ترین مسئول سیاسی ایران آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به بغداد و اربیل به تاریخ 5/10/1393- 26/دسامبر 2014 می‌باشد.

 

6- بعد از سقوط صدام حسین در جلسات مجلس حکم سال 2003 که می‌بایست شخصیتهای مطرح بصورت ماهانه مسئولیت مجلس حکم را عهده‌دار شوند و براساس قانون اساسی به یکپارچگی عراق سوگند یاد کنند تنها مسعود بارزانی این پست را قبول نکرد چرا که اعلام کرده بود امروز در دوران طلایی ناسیونالیزم کرد و در برابر 80 سال سرکوب ملت کُرد از بمباران شیمیایی و انفال 182000نفر حاضر نیستم در وفاداری از این خاک قسم بخورم و این مسئولیت را نمی‌پذیرم.

 

7- از روز ششم آوریل 2005 که پارلمان عراق به آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق  رأی داد و همزمان پارلمان کردستان در اربیل آقای مسعود بارزانی را بعنوان رئیس اقلیم کردستان معرفی نمود ساختار مدیریتی و تاریخی 80 ساله‌ی حاکمیت عربی عراق دو شقه شد و در کنار آن تصویب قانون اساسی عراق توسط مردم آن کشور که در آن عراق را متشکل از دو ملت عرب و کرد بعنوان تشکیل دهندگان جمعیت عراق رسمیت بخشیدند.

 

8-تصویب بودجه‌ی سالانه‌ی 17 درصد اقلیم کردستان توسط پارلمان عراق و دادن مشروعیت قانونی به حکومت اقلیم کردستان در اداره 5 استان کردنشین دهوک، اربیل، سلیمانیه، کرکوک و خانقین مستقل از عراق از دیگر دست‌آوردهای کردستان به شمار می‌رود.

چالش اساسی عراق که هم برای کردها و هم برای شیعیان بعنوان سرزمین‌های مورد اختلاف از آن تعریف کرده‌اند و تحت عنوان ماده 140 در قانون اساسی عراق از آن نام برده‌اند. سرزمین حائل و فاصله‌ایی جغرافیایی کردستان و شیعیان است که اهل سنت عرب در این میان زندگی می‌کنند شامل استانهای موصل، صلاح‌الدین و دیاله به طول حدود 1200 کیلومتر. این مسئله بزرگترین عامل جدایی کردها از عراق است چرا که کردها تجربه‌ی تلخ 80 سال حاکمیت عرب‌های سنی و 14 سال حکومت بعد از صدام حسین نمی‌توانند در حافظه‌ی تاریخی خود نادیده بگیرند که به دلیل این در حاکمیت بخشی عظیم از عراق به سرزمین سوخته تبدیل و باعث سقوط ارتش عراق در برابر داعش در این جغرافیا شد و متأسفانه اعراب سنی همچنان دشمنی با کردها را ادامه می‌دهند. چالشی بزرگ است که اگر کردها با بغداد روی این منطقه توافق کنند حداقل کنفدرالی را تثبیت کرده‌اند. البته این بخش از سرزمین کردستان که شهر تاریخی کرکوک نماد آن بشمار می‌رود در دو سال اخیر در جنگ با داعش توسط پیشمرگان کرد به تصرف کردها در آمده است و هم اکنون در اختیار حکومت اقلیم کردستان می‌باشد.

گام مهم ایران در این شرایط حضور مقتدرانه اقتصادی و فرهنگی در کردستان عراق در برابر هژمونی اقتصادی و فرهنگی ترکیه با تصویب پروژه انتقال نفت کردستان به خلیج فارس با توافق ایران و اقلیم کردستان می‌باشد که گفته می‌شود در صورت انجام این پروژه‌ی بزرگ نفتی سالانه حدود 2 میلیارد دلار برای ایران درآمد دارد چنانکه مسئولان اقلیم کردستان اعلام کرده‌اند در برابر این اقدام ایران حاضرند گاز از ایران خریداری نمایند و همچنین تقویت 7 بازارچه‌ی مرزی ضعیف در برابر یک بازارچه قوی مرزی ترکیه که حدود 80 درصد صادرات کردستان و عراق را در اختیار دارد و 20 درصد آن را برای 7 مرز ایران بجای گذاشته است این گام تاریخی می‌تواند ضمن ارج نهادن به عقبه‌ی تاریخی 40 سال روابط و دوستی با ملت کرد در عراق در جهت تقویت 1200 کیلومتر مرز مشترک در مسیر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با توجه به حضور خطرناک تفکر داعشی و سلفیت جهادی در منطقه و تبدیل تهدیدها علیه ایران به فرصت‌های تاریخی با همکاری اقلیم کردستان وارد تحولات منطقه شود تا در کنار شیعیان عراق در جنوب و مرکز عراق امنیت ملی ایران به قدرت و توان منطقه‌‎ای در سطح مطلوب‌تری دست یابد.

توافق اخیر روسیه و ترکیه و منفعت‌طلبی آنها در تحولات اخیر منطقه گویای آن است که روسها احتمال اینکه به بقای کردها در سوریه رضایت داده و از آنها حمایت کنند بسیار زیاد است همچنین با توجه به منویات دراز مدت ترکیه در راستای عمق استراتژیک و چشم دوختن اش به موصل و کرکوک احتمال اینکه به استقلال دولت کردستان رضایت دهد جدی بوده و حتی آنچه که برای منافع و امنیت ملی ایران نگران کننده خواهد بود دو دولت خصم و رقیب جدی منطقه‌ای ایران یعنی اسرائیل دشمن و عربستان رقیب در کنار سیاست‌های آمریکا و غرب در خاورمیانه و چپاول ثروت ملت‌‎ها در راستای منافع خود نیز بدنبال منافع خویش در منطقه بوده و هستند چنانکه با توجه به بحران تراژیک شیعه و سنی در عراق بویژه بعد از آزادی موصل و آغاز جنگ سیاسی و نظامی منطقه‌ای بروی ولایات موصل جدید و روی کارآمدن ترامپ و جمهوری‌خواهان جنگ طلب در آمریکا هیچ تضمینی وجود ندارد دولت‌های آینده‌ای که در بغداد برسرکار خواهند آمد در راستای همسویی و همگامی با منافع ملی و امنیت ملی ایران گام بردارند. در چنین صورتی بی‌تفاوتی و درنگ کردن ایران از این موضوع برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مناسب نخواهد بود.

از آنجا که دوران آینده نگری به پایان رسیده و دوران آینده‌سازی فرا رسیده است. لذا با توجه به متغیرهای پیرامون سیاست خارجی ایران و اصول و واقعیات‌ جدیدی که در روابط منطقه‌ای وارد شده است امیدواریم دستگاه دیپلماسی خارجی ایران با فرهمندی به عنوان یک ضرورت ملی به این مساله‌ی ملی و تاریخی بنگرد چرا که در عالم سیاست دوستان و دشمنان هیچ ملتی ثابت نیستند.

 

 

بهرام ولدبیگی  مدیر انستیتو فرهنگی کردستان در تهران

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار