شش قانون طلایی حکومتداری در خاورمیانه | فراتاب
کد خبر: 5190
تاریخ انتشار: 6 اسفند 1395 - 12:57
دکتر قدیر نصری
اگر منطق و مناطق تراکم قدرت را تشخیص ندهیم اصطلاحأ دچار زمان پریشی می شویم. زمان پریش کسی است که منطق قدرت را تشخیص ندهد و برعکس عمل کند. مانند معمر قذافی که تشخیص نمی داد که منطق قدرت چیست؟

 فراتاب - گروه بین الملل: باید یک درس کلی از موضوع عراق و کردستان گرفت که اسم آن را گذاشته ام قواعد طلایی خاورمیانه، این قواعد به شرح زیر هستند:

  • قاعده اول اینکه وضعیت خطرناک مساوی است با آسب پذیری داخلی و تهدید خارجی. به عبارت دیگر اگر کشوری آسیب پذیر باشد. به لحاظ مشروعیت و اگر از بیرون مورد حمله واقع شود آسیب پذیر است. بنابراین هر بازیگری اول باید به فکر داخل کشور و حل مشکلات و رفع تبعیض ها و نیل به خواسته های بحق شهروندانش باشد. مثال بارزش را می توان در میان کردهای عراق و اقلیم کردستان دید، اگر صدام حسین به فکر داخل و حل مشکلات و نه اقدامات خشن و گسترده قهرآمیز علیه مخالفین و کردها و شیعیان بود با حمله ی آمریکایی ها کردها و شیعیان جشن نمی گرفتند. اگر چنانچه بشار اسد به فکر کردها و سنی ها بود الان مردم به دنبال گروه های مختلف و از جمله سلفی نمی رفتند.
  • دومین قاعده طلایی مربوط می شود به طولانی شدن اختلاف. اگر در جایی کشورهای متعدد و متعارض دخیل باشند اختلافات حل نخواهد شد. مثل لبنان و سوریه. که ده ها کشور و منافع متعارض دخیل هستند.
  • سومین قاعده طلایی برای حکمرانی در خاورمیانه عبارت است از تشخیص منطق و مناطق تراکم قدرت است یعنی ما بدانیم چه چیزی قدرت می آورد و منطق قدرت چیست؟ در تکنولوژی و در ارتش هست و در چپاول و توسعه ی ارضی هست و مناطق تراکم قدرت چی هست؟ اگر منطق و مناطق تراکم قدرت را تشخیص ندهیم اصطلاحأ دچار زمان پریشی می شویم. زمان پریش کسی است که منطق قدرت را تشخیص ندهد و برعکس عمل کند. مانند معمر قذافی که تشخیص نمی داد که منطق قدرت چیست؟
  • چهارمین قاعده ای که مهم است باید توجه داشته باشیم که همه ی کشورهای خاورمیانه وضعیت یکسانی ندارند. تعدادی از این کشورها بسیط هستند یعنی فقیر هستند و وضعیت اقتصاد روشنی دارند مثل تونس و یمن و مصر. در اینگونه کشورها درآمد سرانه مشخص است. دسته ی دوم  کشورهایی هستند که رانتیر هستند یعنی دولت هایی که ثروت هایی نظیر نفت و گاز دارند. رانت دو تا کار می کند: یکی مجتمع های بزرگ صنعتی و مالی دنیا را علاقه مند می کند و دوم اینکه هواداران رانتی خود را شارژ می کند. در دولت های رانتیر مانند قطر و امارات وقوع انقلاب خیلی سخت است چون نه شرکت های بزرگ و خارجی راضی هستند و هم کسانی که از آن رانت بهره می برند به اوپوزوسیون اجازه ی قد علم کردن می دهند. اما دسته ی سوم حکومت های پیچیده هستند یعنی هم رانت دارند و هم توان دارند که مردم را به خیابان بکشند و هم مجتمع های صنعتی را نگران کنند و علاوه بر رانت وسایل دیگری برای بسیج کردن جامعه دارد.
  • من فکر می کنم دو کشور ایران و عربستان در منطقه ساختار پیچیده ای دارند و به راحتی نمی توان در این کشورها حکومت ها را دگرگون کرد. حالا باید دید اقلیم کردستان کدام یک از اینها می خواهد باشد و من فکر می کنم هیچکدام نیست. نه بسیط است که در شرف رانتی شدن است و نه رانتی کامل است چون از ذخایر نفت و گاز را خودش بهره برداری نمی کند و پیچیده هم قاعدتأ نیست. بنابراین در آینده باید دید که این بازیگر در کدام قالب قرار می گیرد. اگر قالب بسیط باشد که تغییر در آنجا خیلی راحت است. اگر رانتی و پیچیده باشد تغییر در آنجا بسیار سخت است و جامعه شناسی سیاسی آنجا قانون و منطق دیگری خواهد داشت.
  • آخرین قاعده طلایی توجه ویژه به حقوق بنیادی و اساسی شهروندان است. الان تحولی که در حقوق بین الملل آمده سه بند است. می گوید اگر جایی حقوق بنیادی و اساسی شهروندان در جایی توسط دولت به صورت سازمان یافته ای تضییع شود، آن حکومت مشروعیت داخلی خود را از دست می دهد. و دوم، اگر حکومتی مشروعیت داخلی خود را از دست داد، مشروعیت بین المللی خود را هم از دست می دهد. سه، اگر مشروعیت داخلی و بین المللی خود را از دست داد جنگ به آن کشور دیگر تجاوز محسوب نمی شود. بلکه جنگ عادلانه است. بنابراین باید گوشه ی چشمی به این موضوع داشته باشیم که همه ی شهروندان و حقوق شهروندی اعم از زنان و جوانان پشتیبان اصلی کشور در مواقع خطر هستند بخاطر همین دموکراسی و احترام ویژگی حکومت های روز آمد است و بی احترامی و دست کاری به دموکراسی ویژگی حکومت های زمان پریش است.

 

 

دکتر قدیر نصری استاد علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی و مدیر گروه روندهای فکری در مرکز مطالعات خاورمیانه

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار