کد خبر: 5106
تاریخ انتشار: 5 دی 1395 - 13:24
پدرام هدایتی
تحلیلی بر نشست سه جانبه ی ایران، ترکیه و روسیه در مسکو

فراتاب – گروه بین الملل: آزادسازی نهایی حلب در روزهای اخیر را می توان مهم ترین دگرگونی میدانی در جنگ داخلی سوریه از آغاز تاکنون دانست. جدا از ارزش ژئوپلیتیک، سیاسی و اقتصادی این شهر، رهایی حلب از چنگال مخالفان دولتِ سوریه را باید امری حیثیتی و شاید "نبرد اراده ها" نام نهاد. بدیهی بود که چنین تحول مهمی دارای ابعاد و واکنش هایی از هر دو سوی درگیر بحران سوریه خواهد بود. همان اندازه که دولت قانونی سوریه و همپیمانانش احساس پیروزی می کنند، هواداران منطقه ای و فرامنطقه ای مخالفان دولت در سردرگمی و نگرانی شکست در حلب به سر می برند و بدین ترتیب نشست اخیر مسکو را باید تکاپویی در راستای آرام سازی وضعیت کنونی و پیدا کردن نقشه ی راهی برای پایان بحران دانست. اما از آنجا که اختلافات طرف های درگیر بسی بیشتر از اشتراکات است شوربختانه نمی توان امید چندانی به بهبود شرایط سوریه در آینده ی نزدیک داشت.

هر کدام از حامیان دو سوی درگیری با اینکه در اظهارنظر های رسمی با یکدیگر همسویی دارند اما در ژرفای داستان چندان هم خاطرشان از هم آسوده نیست. در یک طرف ایران و روسیه، حامیان اصلی دولت سوریه هرچند در موضوع حفظ نظم و نظام دولت و جلوگیری از پیروزی تروریست ها و ازهم پاشیدن شیرازه ی امور با هم موافق اند اما در مورد آینده ای که به هر حال متفاوت از گذشته خواهد بود توافق چندانی ندارند. شخص رییس جمهور سوریه خط قرمز روس ها نیست و بدون شک آنان حاضرند در صورت دستیابی به توافقی با غرب و اطمینان خاطر از حفظ و تثبیت منافعشان در شام به سادگی از بشار اسد بگذرند. در مقابل ایران علاوه بر ماندگاری نظام، به شکلی بر حفظ اسد هم پای می فشارد. همینطور روس ها رابطه ی نسبتا خوبی هم با کردهای سوریه دارند نکته ای که از نظر ایران و به ویژه ترکیه نمی تواند مطلوب باشد. روسیه همچنین با پذیرش حضور ناظران بین المللی در حلب بازهم نشان داد که معامله بر سر سوریه را همیشه مدنظر دارد.

در سوی دیگر ترکیه ی اردوغان نه تنها علاقه ای به نظام فعلی سوریه ندارد بلکه تقریبا از همان هفته های نخست ناآرامی ها در این کشور به امید قدرت یابی یاران اخوانی خویش( همانند مصر) بر طبل رفتن بشار اسد کوبیده و این ساز ناساز را تا به امروز نیز ادامه داده و در این راه از هیچ کمکی به مخالفان دریغ نورزیده است. اما آنچه از آن غفلت کرد این بود که تضعیف حکومت مرکزی سوریه اول از همه به استقلال عمل کردهای این کشور می انجامد چیزی که برای ترکیه غیرقابل قبول خواهد بود و تحمل اقلیمی خودمختار همچون اقلیم کردستان عراق در سوریه و همجوار استان های کردنشین ترکیه برای این کشور یک کابوس است. این نکته هرچند نه به اندازه ی ترکیه اما به هر روی نگرانی ایران نیز هست.

در نتیجه، شرایط منطقه به طور عام و سوریه به طور خاص آن اندازه پیچیده، سیال و پیش بینی ناپذیر است که نه تنها نمی توان از اتحاد میان طرف های درگیر نام برد بلکه کاربرد واژه ی همسویی و ائتلاف هم باید با مسامحه باشد. با توجه به این امر رسیدن به توافقی که همه از آن خرسند باشند اگر نه ناممکن اما بسیار دشوار خواهد بود. چیزی که آینده ی سوریه را رقم می زند حفظ حوزه ی نفوذ بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در آن است و تا این جمع بندی شکل نگیرد، بحران این کشور پایان نمی پذیرد.

 

 

پدرام هدایتی پژوهشگر روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار