رویای نافرجام پادشاهی | فراتاب
کد خبر: 4947
تاریخ انتشار: 22 آذر 1395 - 12:00
رضا رازقی

فراتاب – گروه بین الملل: بعد از پایان یافتن جنگ جهانی اول کشورهای پیروز طی معاهداتی امپراطوری های بزرگ را به کشورهایی کوچک تجزیه کردند وخود قیم آنها شدند، یکی از این امپراطوری ها، امپراطوری عثمانی بود که از تجزیه آنها کشورهای عراق، سوریه و لبنان و ... تشکیل شد و همچنین طی معاهده لوزان قسمتی از این امپراطوری به نام کشور ترکیه شناخته شد و مصطفی کمال آتاترک زعامت و رهبری این کشور جدید را بر عهده گرفت و سعی در مدرنیزه کردن و نوسازی ترکیه به روش غربی نمود همزمان با او رضاشاه هم در ایران به چنین راهی قدم گذاشت.

مجموعه اقداماتی که کمال آتاترک به منظور پیشرفت ترکیه به انجام آنها همت گماشت به عنوان راهبردهای کمالیستی شناخته شد. راهبرد کمالیستی که به عنوان طرحی جدی در ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این جوامع برای برون رفت از وضعیت عقب ماندگی پی گرفته شد و شامل چند اصل اساسی از جمله سکولاریسم، ناسیونالیسم، غربی شدن و مدرنیسم بود. اما این راهبرد ها هم اگرچه درکوتاه مدت در ترکیه جواب داد ولی در گذر زمان شکست خورد.

در ایران هم روند مدرنیسم رضاشاه با اشغال ایران در شهریور 1320 توسط متفقین به پایان رسید و محمد رضاشاه آن را پی گرفت که او هم راه به جایی نبرد و در سال 1357 با انقلاب و پیروزی انقلابیون آن مسیر به شکست گرائید. در ترکیه که آتاترک موفق شده بود جامعه ترکیه را تاحدودی با روند غربی شدن مطابقت دهد هرچند که این اقدامات کاملا برای مردم به آموزه ای درونی تبدیل نشده بود و مخالفانی داشت ولی با اقتدارگرایی آتاترک و عزم او در راه غربی شدن باعث شد که ترکیه به درجه ای از پیشرفت برسد که برخی از کشورهای منطقه آنرا به عنوان الگو مورد مطالعه قرار دهند.

مخالفان این طرح درگذر زمان تحرکاتی را علیه آموزه های آتا ترک انجام دادند وقوع چندین کودتا در ترکیه شاید نمونه ای از مخالفت ها باشد ولی ارتش ترکیه خود را ضامن و حافظ اصول کمالیستی می دانست و هرجا اقدامی علیه آن می شد خود را مؤظف میدانست که به دفاع از آن بپردازد و خطرات علیه این آموزه ها را دفع کند و زمینه دمکراسی را فراهم کنند ولی خود ارتش قدرت را در دست نگیرد. این تحرکات در نخستین دهه قرن21م شکل جدیدی به خود گرفت و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه که رویکردی اسلام گرایانه (تفسیری متاثر از اندیشه های اخوان المسلمین) و مبتنی بر سیاست خارجی تعامل جویانه با همسایگان، منطقه و جهان وارد مرحله جدیدتری شد. این حزب در گذر زمان با به بدست گرفتن پست هایی در ترکیه در نهایت در چند سال پیش بالاترین مقام رسمی کشور یعنی ریاست جمهوری را نیز در دست گرفت. هرچند تئورسین و طراح این ایده یعنی احمد داوود اوغلو را در میانه راه از قطار قدرت پیاده کردند، اما شخصیت دیگر این حزب رجب طیب اردوغان بود که با اقدامات خود و سیاست خارجی که در پیش گرفت نه تنها الگو بودن ترکیه برای دیگر کشورها را از بین برد بلکه دشمنانی هم برای ترکیه درست کرد.

بله اردوغان خواب پادشاهی می دید و درصدد تحقق این خواب به هر بهایی بود و با پست ریاست جمهوری اش می خواست خوابش را عملی کند. مراحل پادشاهی او به طور ناخواسته ای مهیا می شد؛ ظهور داعش و اینکه اردوغان از کمک به این گروه از هیچ کمکی دریغ نمی ورزید، شاید به خاطر اهداف مشترکشان بود چون هردو می خواستند امپراطوری درست کنند، امپراطوری عثمانی و امپراطوری اسلامی پس راه مشترک بود و نیاز به هم داشتند البته معلوم نبود اگر این امپراطوری ها را تشکیل می دانند با هم متحد بودند یا یکی سودای تسلط بر دیگری را داشت.

اردوغان اقدامات و فشارهای خود را با افزایش حمله و محدودیت علیه کردها پی گرفت؛ چرا که کردها را مانع اصلی بر سر راه خود می دید و داعش را هم ضد کردها تسلیح کرد تا راه پادشاهی خود را هموار کند. کردها با داعش جنگیدند و آنها را شکست دادند، خواب اردوغان آشفته شد و باید اقدامی می کرد که با کودتای ناخواسته ای این مهم را پی گرفت در تابستان گذشته این کودتا که مشخص نبود علیه اردوغان بود یا علیه آتاترک صورت گرفت که کودتاچیان شکست خوردند اما اردوغان بیشترین بهره را از آن گرفت و فکر کرد برای تعبیر خوابش بهترین اقدام را با تمسک به این کودتا می تواند انجام دهد، پس با تمام قوا به جنگ با مخالفان و اپوزیسیون رفت و این اقدام را با توجه به اینکه منتسب به گروه مذهبی به رهبری فتح الله گولن می دانست پس به سرکوب و دستگیری این گروه پرداخت و در مرحله بعدی هم به سراغ کردها رفت وحزب دمکراتیک خلقها را هم قربانی سیاست های خودش کرد.

موج دستگیری های گسترده، اخراج از مناسب و شغل ها و پاکسازی مدارس و نهادهای حکومتی از این گروهها از جمله اقدامات اردوغان پس از کودتا بود. اگر از این قلع و قمع مخالفان بگذریم، نمی توان به لغو مصونیت پارلمانی نمایندگی حزب دمکراتیک

خلقها و بعد هم دستگیری و زندانی کردن آنها واکنشی نشان نداد، چراکه او با این کار هم می خواست هم به کردها ضربه بزند و هم اینکه مرحله مهمی را در راستای تعبیر خوابش پشت سر می گذاشت چون یک پادشاه به پارلمان و نماینده نیاز ندارد و احتمال داشت، در مرحله بعد هم دامنه اختیارات مجلس را به بهانه های مختلف از جمله وضعیت اضطراری کشور، خطر امنیت ملی کشور و لزوم تصمیم گیری سریع در قبال بحران ها کم کند.

با این اوصاف سیاست های اردوغان که می خواهد در معادلات منطقه ای نقش دشته باشد راه به جایی نخواهد برد و به نظر باید یکی او را از خواب بیدار کند و از افراد مهمی که بتوانند این کار را انجام دهند یکی اتحادیه اروپا و امریکا هستند دیگری کردها، وقتی که دیگر کسی که سودای امپراطوری و خلافت اسلامی داشت توسط کردها وادار به شکست شد گفت که کردها عامل و مانع مهم در به نتیجه نرسیدن اهداف ما بودند، پس کردها می توانند اردوغان را هم به مانند داعش و ابوبکر البغدادی شکست دهند.

اردوغان باید بداند که در قرن 21 خواب پادشاهی دیدن جز رویا نیست و باید از خواب بیدار شود، دوران دیکتاتوری و پادشاهی به سر آمده، همه کسانی که چنین سودایی داشتند رفتند، شما دیر آمده ای ولی زود خواهی رفت.

 

 

رضا رازقی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

این مطلب لزوماً بیانگر دیدگاه فراتاب نیست

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار