استقلال اقلیم کردستان، از منافع و مرام آمریکا فاصله گرفته است | فراتاب
کد خبر: 4837
تاریخ انتشار: 13 دی 1395 - 15:21
دکتر قدیر نصری
استقلال و عدم استقلال اقلیم کردستان تا حد بسیار زیادی منوط به تصمیمات و استراتژی های مقامات آمریکایی دارد، امری که به نظر می رسد در حال حاضر آمریکایی ها رغبت کمتری نسبت به آن دارند

 فراتاب گروه بین الملل: در هجدهمین نشست تلگرامی گروه فراتاب، میزبان دکتر قدیر نصری استاد علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه بودیم، سخنرانی ایشان با عنوان  پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های همسویي ایران و اقلیم کردستان  در همین سایت منتشر گردید. همانطور که از محتوای سوالات پیداست، عمده پرسش ها در خصوص خواست های جدایی طلبانه ای است که توسط مسعود بارزانی رهبر فعلی اقلیم کردستان مطرح می شود و طبق نظر مهمان برنامه، عملی شدن این خواست بیش از آنکه متاثر از خواست و اراده کردها و رهبران آنها باشد، عمدتاً تحت الشعاع استراتژی مقامات آمریکایی است. در اینجا مشروح پرسش های مطرح شده از سوی 22 نفر از حضار نشست مذکور و پاسخ های جناب دکتر نصری بدنبال خواهد آمد:

 

حسین آرمند: سلام استاد. سپاس از مطالب عمیق و وزینی که ارائه کردید.  سوالی که من دارم این است که به نظر شما تعهد حکومت اقلیم کردستان به ایران برای عدم حمایت از گروه هایی که در زمینه ی احقاق حقوق کردها در کردستان ایران فعالیت دارند تا چه اندازه برای ایران قابل پذیرش هست و آیا نگرانی های ایران را رفع می کند؟ من فکر می کنم همین الان هم چنین تعهدی را دولت بارزانی مدام می دهد اما قادر به اجرایش نیست! نظر شما در این خصوص چیست؟

دکتر نصری: من هم فکر می کنم تلاش دولت بارزانی برای کنترل کردهای مخالف ایران کافی نبوده است. اما همکاری نزدیک و عملی و تعهد رسمی می تواند این موضوع را کنترل کند. می دانید که کردهای مخالف ایران در دو منطقه فعال هستند. یکی محیط های شهر و دیگری محیط های کوهستانی و چریکی. ایران از کمک های آقای بارزانی و اقلیم کردستان در بخش تحرکات شهری احتیاج دارد و خود تحرکات چریکی و کوهستانی آنها را می داند چگونه کنترل کند. بنابراین چنانچه آقای بارزانی از سران آنها بخواهد که از این به بعد، من امنیت شما را تضمین نمی کنم و دست ایرانی ها را باز خواهم گذاشت به نظرم تاثیر زیادی روی آنها خواهد گذاشت اما به نظرم آقای بارزانی تحت ملاحظاتی با این کارت می خواهد در این منطقه بازی کند. داشتن سیاست روشن و واضح، معمولا معمول نیست و زیان آور است.

 

شاهنده: با سلام و تشكر از كليه مطالب استاد گرانقدر، به نظر مي رسد كردستان عراق با بارزاني دچار مشكل شده چرا كه به نظر نمي رسد در دراز مدت گزينه ديگري به غير از ايشان براي رياست اقليم وجود داشته باشد از طرفي كردستان عراق موضع مستقلي نسبت به كردهاي همسايه دارد مثلا در مورد سوريه بسيار ملاحظه كارانه وارد بحث كوباني شدند آيا در دراز مدت اين مورد باعث انشقاق بيشتر میان كردها نخواهد شد؟  

دکتر نصریدر آینده بلندمدت کیش شخصیت بارزانی مضر است. اما فراموش نکنیم الان جایگاه بارزانی در کردستان بالا است باید تفکیک قائل شد بین ایدئولوگ های انقلابی و سیاستگذاری های پساانقلاب.اگر آقای بارزانی استقلال کردستان را به جایی برساند و سپس برای خودش حق ویژه ای قائل شود آنگاه محبوبیتش به ضد خودش بدل خواهد شد. آموزه های علم سیاست به ما می گوید که ایدئولوگ ها بعد از انجام پروژه باید آهسته کار را ترک کنند مثلا کاری که ماندلا کرد می تواند الگو شود الان مسئولیت پیشروی آقای بارزانی عبارت است از تزریق تجربه ی رهبری از پدرش و از خودش به جامعه و یک تیم کارآمد و به طور کلی سیستم سازی، زیرا به طور کلی گره زدن سرنوشت یک کشور به یک فرد در هر جایی که باشد مضر است.

  

نریمانی: با سپاس و تشكر ويژه از جناب دكتر نصيري  شخصا بسيار استفاده مفيدي بردم ضمن  تقاضاي تعريف واژه دياسپورا، علت اصلي چندپارگي نخبگان اقليم را در يك جمله توضيح دهيد؟

دکتر نصری: دیاسپورا به شهروندان یک کشور یا منطقه اطلاق می شود که در شهرهای مختلف دنیا پراکنده هستند. از این لحاظ می توانیم بگوئیم سرمایه اجتماعی کردها در دنیا بسیار بالا است. حدود ۶۰۰ هزار نفر از شهروندان اقلیم کردستان در دنیا پراکنده هستند. ۱۳۵ هزار نفر در بریتانیا هستند. ۱۰۰ هزار نفر در آلمان هستند. این رقم برای قدرت نرم آن بازیگر بسیار قابل توجه است و استفاده از فضاهای بین المللی بسیار مهم است و به طور کلی در ایجاد کمپین هایی در زمان هایی بخصوص می تواند بسیار مفید باشد.

 

علیرضا: آقای دکتر این درست است که گفته می شود بعد از از بین رفتن داعش پدیده بعدی که منطقه را به چالش خواهد کشید تمایلات جدایی طلبانه کردها در چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق خواهد بود؟

 دکتر نصری: من فکر می کنم ظهور داعش از لحاظ استراتژیک و نه اخلاقی یک فرصت بسیار گرانبهایی برای کردها بود و برای اقلیم کردستان بسیار مهم بود چراکه یک وجهه ی نرم و بین المللی پیدا کرد. با بسیار ی از کشورها قرارداد نظامی امضا کردند و با ۹ کشور قراداد خرید تسلیحاتی اجرا شد. غنایمی به دست آمد. می دانید که قبل از حمله ی داعش به این منطقه تعداد سلاح های سنگین در اقلیم کردستان بسیار پایین بود. مشخصا تعداد ۴۵ دستگاه تانک داشتند و تعداد نفربرها بسیار کم بود ولی همینکه در دنیا کردهای اقلیم مشهور به این شدند که در مقابل داعش سلاح به دست گرفتند و برای حقوق بشر در شنگال و علیه برده داری به سبک داعش قیام کردند، این برای کردها خوب شد و من فکر می کنم اگر داعش نبود کردها نه این وجهه ی بین المللی فعلی را بدست می آوردند و نه به سلاح هایی که در منطقه به غنیمت گرفتند دست می یافتند و نه وجاهتی که در نزد قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا کسب کردند به دست می آمد.

 

اسدیبا تشكر از دكتر نصري عزيز، تقليل خصومت ايران و امريكا را كمي لطفا بسط دهيد. متغير اثرگذاري است كه البته خود بسيار پيچيده است

دکتر نصری: من از چند نفر از نخبگان و مقامات رسمی کردی شنیدم که خصومت بین ایران و امریکا باعث می شود اقلیم کردستان تحرک مناسب نداشته باشد. با نزدیکی اقلیم کردستان به آمریکا، ایران نگران می شود و با نزدیکی افلیم کردستان به ایران، کردها چیزی به دست نمی آورند. بنابراین آنها دغدغه دارند تا از آمریکا تضمین امنیتی گیرند و گرفتن این تضمین خواه و ناخواه ایران را نگران می کند. فراموش نکنیم که ایران در نزدیک مرزهای خودش حدود ۲۱ پایگاه آمریکایی های را می بیند و حاضر نیست یک پایگاه جدید آمریکایی در سلیمانیه و یا در اربیل نیز تاسییس شود از آن طرف کردها معتقدند اگر این دو کشور خصومت دیرینه ی خودشان را کم کنند احتمالا وضعیت اقلیم کردستان بهتر خواهد شد.

  

محسن نوریبا سلام و‌ درود بر دکتر نصری، آیا حضور اسرائیل در اقلیم صرفا امنیتی است یا دلایل دیگری هم دارد؟

دکتر نصری: بخش اعظم احتیاج اسرائیل به اقلیم کردستان امنیتی است. می داینم که از قدیم و از ۶۰ سال پیش اسرائیلی ها تلاش می کردند تا از دست عرب های مسلح رها شوند به همین خاطر به سراغ ایران زمان پهلوی و بعد به سمت ترک ها رفتند و الان اقلیم می تواند یک تنفسگاه مناسب باشد برای اینکه اسرائیلی ها از محاصره عرب ها نفسی بکشند. ضمن اینکه سرنوشت و مرارت های یهودی ها شباهت زیادی به کردها دارد و به صورت ناگفته ای این دو بازیگر را به همدیگر نزدیک کرده است و اسرائیل می تواند با حضور در اقلیم کردستان سه قدرت منطقه ای یعنی ایران، ترکیه و عراق را که متحد ایران است را زمین گیر کند. به طور کلی برای اسرائیل یک وجب خاک برای نفوذ هم اهمیت استراتژیک دارد. قبلا‌‌ٔ این منطقه مساعد قطر بود و الان می تواند اقلیم کردستان باشد البته اسرائیل تبادلاتی در زمینه مهندسی کشاورزی و خاک شناسی با اقلیم دارد که زیاد اهمیت ندارد. به طور کلی می توانم بگویم اسرائیل از راه اقلیم به کرمانشاه و بعد به تهران می رسد.

 

 صالح: باسپاس از جناب پشنگ، جناب سلیمی و جناب نصیری. ممنون می شوم اگر بفرمایید آمریکا در استقلال کردها چه نقشی دارد و اینکه کردها پس از استقلال احتمالی با چه چالش هایی روبرو خواهند شد؟ 

دکتر نصری: جواب آکادمیک اگر بخواهم بدهم باید بگویم ۹۹ درصد استقلال و سرنوشت آتی کردستان به برنامه و نیت خاص آمریکا بستگی دارد. آمریکایی ها بعد از حدود ۵۰ سال تصمیم گرفتند نقشی را به کردها بدهند. این کار را در سوریه به رغم مخالفت ترکیه انجام می دهد. در اقلیم کردستان هم از ۱۹۹۲ بازی های جدیدی را شروع کردند و به طور کلی من حیاط امروز و نیمه خود مختار در اقلیم را مدیون تصمیم آمریکا می دانم و آمریکا نقش منجی را در مقابل صدام برای کردها ایفا کرد اما برای مساله استقلال باید بگویم این موضوع در حال حاضر از منافع و مرام آمریکا فاصله دارد. 

 

محسن: با تشکر از جناب آقای دکتر نصری، در کلیت بحثی که مطرح کردید به ارتباط های خاص کردهای چهار کشور و تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر (مسایل اجتماعی) اشارەای نشد! لطفا در این خصوص نیز ارزیابی و نظرتان را بگویید.

دکتر نصری: می دانید که کردها در چهار کشور ایران و ترکیه و سوریه و عراق هم در سطح نخبگانی و هم در سطح طبقه متوسط ارتباط دارند ولی در این بین، دو نوع از ارتباطات اهمیت ویژه ای دارد: یکی ارتباط نظامی و چریکی است که به ایجاد یک هویت مشترک کمک می کند. اتفاقی که در کوبانی افتاد که باعث شد کردها از اقصی نقاط کردی خودشان را به آنجا برسانند و دیگری ارتباط خاص طبقه فکری است که من فکر می کنم حوادث سیاسی، اقتصادی و آگاهی در بین کردها تحقیقأ بی نظیر است. شما این انسجام و آگاهی و ارتباط رسانه ای و به طور کلی همفکری و هم سخنی در سطح سوار اجتماعی را در هیچ گروه و قومی نمی بیند. لذا من گمان می کنم بهترین استفاده از رسانه های مدرن را گروه های کردی کردند.

 

درسا: آیا عدم ثبات اقليم كردستان از اهداف سياست خارجي ايران است؟

 دکتر نصری: بی ثباتی در اقلیم به ضرر ایران هم است. چرا که هر جا بی ثباتی است آنجا بهشت تروریست ها می شود. خواست ایران دقیقأ این است که بغداد قوی مثل صدام نباشد یعنی همسایه ی قوی و تجدید نظر طلب در همسایگی ایران برای تهران اولویت محسوب نمی شود. ولی اینکه ایران در اقلیم کردستان بی ثباتی ایجاد کند هدف استراتژیک ایران نیست. چه بسا هدف تاکتیکی و موقتی باشد برای اینکه موازنه ای ایجاد شود. الگوی من عبارت بود از متوازن سازی مراودات. یعنی ایران در منطقه با توجه به موقعیتی که دارد با هیچ گروهی نمی تواند به تنهایی کار کند. این ناشی از نقطه ی ضعف است چرا که اولویت های خودش را هنوز تعریف نکرده است. ولی با اینکه پر هزینه است ایران الان با ده ها گروه در سوریه و عراق کار می کند. به طور کلی سیاست ایران در اقلیم بی ثبات سازی سازمان یافته نیست.

 

کامران کرمی: با تشکر از استاد نصری که همیشه الگویی برای دانشجویان بوده و بر قلب های ما حکمرانی می کنند، سناریوی عملی ایران برای تشکیل احتمالی دولت کردی در عراق چیست و آیا اساسا تهران از چنین استراتژی برخوردار است یا خیر؟

 دکتر نصری: شخصأ فکر می کنم استراتژی ایران پیشگامی در تجزیه عراق نباشد. اما اگر عراق تجزیه شود فکر می کنم ایران اولین کشوری است که این استقلال را به رسمیت خواهد شناخت و روندها در این منطقه به این سمت پیش می رود. اگر فرض کنید ایران برنامه های گام به گامی را برای کنترل استقلال در اقلیم کردستان دارد، این دقیق نیست. سیاست ایران تعویق همچین خواستی است تا زمان خودش فرا برسد. تا کردها به نیکی ببینند که استقلال به نفع شان هست یا نه؟ و من فکر می کنم هرچند آقای بارزانی تلاش می کند اما استقلال و حرف از آن یک سم کشنده است. می تواند جامعه ی کردها را بسیج کند اما واقعیت استقلال غیر از شعار استقلال است. بنیان های بقای پایدار الان در اقلیم مشاهده نمی شود. بنیه ای که کمک می کند تا اقلیم استقلال یابد یک پیاده نظام قوی و به اضافه ی همسویی با آمریکا است. این همسویی هنوز رسمیت پیدا نکرده است. مراوده با اقلیم در چارچوب با بغداد است. از طرف دیگر هم نیروهای پیشمرگه برای رزم در جنگ های نامنظم خوب هستند و نه برای جنگ های کلاسیک مثل بمباران و حملات توپخانه. بنابراین بهترین فرصت برای اقلیم این است که به تقویت زیر ساخت ها، ارتقای جامعه ی مدنی کند لذا به باور بنده صحبت از استقلال آنگونه که آقای بارزانی می کند می تواند این «طفل استقلال» اقلیم کردستان را پیش از موعد مقرر دچار سزارین و یا حتی سقط کند.

 

رضا شاه ملکی: با درود بر دکتر بزرگوار. به نظر بنده اقلیم کردستان یکدست و یکپارچه به دنبال استقلال نیستند فکر می کنم اختلافات میان احزاب در اقلیم کردستان در دوران پس از داعش بیشتر از امروز نمایان می شود دیدگاه شما در این خصوص چیست؟

دکتر نصری: در بین کردها خوشه های مختلفی وجود دارد. همه ی کردها به یک شدت خواهان استقلال نیستند. به طور مشخص هم بلوک گوران و همینطور اتحادیه میهنی به اندازه ی پارتی یا حزب دموکرات در پی استقلال نیستند و انگیزه هم بیشتر رقابت داخلی است. گمان اتحادیه میهنی این است که اگر در حال حاضر اقلیم کردستان، به استقلال پیدا کند در اینصورت کردستان بخشیده می شود به حزب پارتی و اسقلال کردستان به معنی پیروزی حزب دموکرات کردستان خواهد بود. تا اینجای کار هم آقای بارزانی موفق نشده است تا دستاوردهای خودش را اجتماعی کند و بقیه را در دستاوردهای خودش شریک کند و خوی کاریزماتیک ایشان و جامعه ی سنتی اقلیم باعث شده است تا شخص و لیدر مطرح باشد تا یک جریان.

 

آرمان سلیمیبا تشکر از ارائه و مباحث عالی جناب دکتر نصری، جناب دکتر از نظر شما تا چه اندازه منافع اقتصادی و فرصت های سرمایه گذاری در اقلیم کردستان می تواند در نوع واکنش ایران به تحولات پیش روی اقلیم کردستان موثر باشد؟ به عبارتی در صورت اعلام استقلال اقلیم کردستان آیا منافع اقتصادی می تواند موجب نگرش مثبت تهران و عدم مخالفت با واقعه استقلال کردها باشد؟

دکتر نصری: من فکر می کنم در این منطقه و به طور کلی در جهان غیر غربی اولویت همسویی با منافع امنیتی -هویتی است تا منافع اقتصادی. در واقع ابن امر یک وجه تمایز در تقارب ها و تضادها در مقایسه با کشورهایی غربی است، اگر در غرب اتحادیه زغال سنگ و فولاد باعث ایجاد اتحادیه اروپا شد در این منطقه نمی توانید مناقع اقتصادی راهبردیی برای اتحادی مشابه پیدا کنید. در این منطقه هویت حرف اول را می زند و در اینجا ایدئولوژی و هویت است، شیعه با شیعه، سنی با سنی، مسلمان با مسلمان متحد می شوند یا از هم فاصله می گیرند در حالیکه در غرب به این صورت نیست و این تجارت است که بیشتر اهمیت دارد تا منافع هویتی.

 

رضایکی از دلایل عدم همکاری نکردن ایران و اقلیم کردستان ترس از تأثیر گذاری بر کردستان ایران است و خصوصا ترس ایران از تجزیه کردستان این ترس چقدر بجاست؟

دکتر نصری: پیدایش یک بازیگر جدید فونداسیون منطقه را بهم می ریزد و مجوعه ای از بازیگران مخالف، معارض و موافق روبروی هم قرار می گیرند. اما فکر می کنم ایران رفته رفته خودش را واکسینه می کند می توانم این ۱۶ سال اخیر را در صفحات تاریخ ایران را درخشان قلمداد کنم. دشمنان قسم خورده ی ایران در شرق و غرب کشور مثل صدام حسین و طالبان توسط آمریکا نابود شدند. عمق استراتژیک ایران به لحاظ قابل توجه ای افزایش یافته است همان چیزی که الان عربستان را عصبانی کرده است و می خواهد برد ایران در عراق و سوریه را برای ایران تبدیل به تله کند. بنابراین ایران از استقلال کرستان نگران است. این نگرانی هم لزوما به معنای جدایی کردهای ایران نیست بلکه به معنای این است که معارضین ایران در منطقه صف آرایی می کنند و شروع به تغییر رفتار و ساختار سرزمین ایران می کنند.

 

دکتر ذاکریسلام و وقت بخیر. استفاده کردم از مباحث بزرگواران. آقای دکتر نصری تا چه حد کنفدرالیسم برای کردهای منطقه قابل تصور و عملیاتی شدن است؟

دکترنصری: من فکر می کنم عراق آهسته آهسته به سمت کنفدرالیسم پیش می رود و مذاکراتی هم انجام شده است. مقامات کردی در فکر این هستند که به جای اینکه یک طرفه اعلام استقلال کنند و یا به زور خودشان را به بغداد سنجاق کنند، مذاکراتی انجام دهند که اقلیم کردستان آهسته آهسته یک اقلیم کنفدرال شود و فکر می کنم این عمیق ترین سناریو هست که در حال انجام است. بنابراین عده ای که فکر می کنند تا ده سال دیگر اقلیم کردستان تبدیل به یک کشور می شود من فکر می کنم این میسر فعلأ میسر نیست. یک عده ای هم معتقدند که اگر بغداد  قوی شود، می تواند اربیل را به خود ضمیمه کند و دولت قوی عراق شکل خواهد گرفت. این دو سناریو هر دو باطل است ولی کنفدرالیسم یا دادن اختیارات کیفی از جانب بغداد به اقلیم کردستان تنها راه خروج از بن بست های فعلی است.

 

آرمینا آرمدرود بر دكتر نصرى، با سپاس از مطالب مفيدتان، جناب دكتر در بحث روابط ايران و اقليم به نظر شما استقلال اقليم كردستان چه تاثيرى روى كردستان ايران دارد با توجه به اينكه به نظر می رسد تمايلات جدايى طلبى در درون ايران هم تا حدی وجود دارد

دکتر نصری: من فکر می کنم استقلال احتمالی کردستان سه تاثیر جدی بر ایران خواهد گذاشت. فرض کنیم که از فردا کشوری به نام جمهوری دموکراتیک کردستان تاسیس شود که فکر می کنم سه تاثیر ایران خواهد گذاشت. در اوایل یک موجی در جامعه ی کردی ایران شکل خواهد گرفت و حرکت های گریز از مرکز شکل و شدت خواهند گرفت برای جلوگیری از ایجاد چنین موجی اولین اقدام ایران اعطای امتیازات فرهنگی بیشتر به کردهای داخل ایران خواهد بود. دومین اقدام ایران سرمایه گذاری در مناطق شرقی اقلیم کردستان با مرکزیت سلیمانیه خواهد بود با نفوذ فرهنگی پایدار در آن منطقه مثلا ایران بدنبال تاسیس یک مرکز و یا گروهی شبیه به حزب الله لبنان خواهد بود. چرا که آغاز استقلال کردستان مصادف خواهد بود با شروع اختلافات استراتژیک میان دو حزب. سومین تاثیر این است که ایران از آن پس باید با قدرت هایی همچون اسرائیل در نوار و جدار مرزی خودش روبرو شود. بنابراین این موضوع برای ایران نگران کننده است و در عین حال رفته رفته در حال پذیرفتن این قضیه است که کردستان در حال مستقل شدن است.

 

مناطق مورد مناقشه چیزی حدود ده یا دوازده هزارکیلومتر مربع وسعت دارد. حدود هفده شهر را در برمی گیرد مانند کرکوک. این موضوع چه اهمیتی دارد؟

دکتر نصری: اهمیت این شهرها سوق الجیشی هست چون علاوه بر اینکه ذخایر قابل توجه نفت و گازی دارند در مسیر پرآب دجله و فرات نیز هستند لذا بسیار دارای اهمیت هستند. در پرتوی ظهور داعش، کردها موفق شدند تا این مناطق را متصرف شوند و به مساحت خودشان یعنی یک ششم خاک خود (اقلیم کردستان) اضافه کنند. اگر این منطقه به سمت استقلال پیش برود، ایران حاضر نیست با حمایت یکی از طرفین طرف دیگر را ناراضی کند. لذا احتمالا به راه حل بینابینی و مرزی طرفین تن خواهد داد ضمن اینکه یک واقعیت ژئوپلتیکی ایجاب می کند که خیلی از اینها به صورت مشخص به یکی از طرفین داده نشود. مثلا منطقه کرکوک دیگر به عراق داده نمی شود. به هر حال هم واقعیت های جمعیتی و هم واقعیت های تاریخی وجود دارد. ولی در مناطق دیگری مانند دیاله و خانقین، ایران طوری مرزبندی کند که کمترین آسیب را به جدار مرزی وارد کند.

 

صباحیسلام. سوالی که دارم این است در صورت استقلال اقلیم کردستان، اصولا تا چه حد امکان دارد اقلیم کردستان قادر به حفظ امنیت درونی و حتی مرزهای خود خصوصا بدون همکاری دیگران خواهد بود؟  

دکتر نصری: توان استقلال کردستان خیلی مهم هست. ما یک توان حفظ امنیت داخلی داریم و دیگری توان تثبیت امنیت ملی. کردستان در توان تثبیت امنیت ملی هیج چاره ای ندارد که به قدرت های بزرگ تکیه کند. که این واقعیت منطقه ی خاورمیانه است که کویت و قطر هم این کار را کردند. در تامین امنیت داخلی هم اگر آمریکا نباشد، کردها واقعیت نگران کننده ای خواهند داشت. چرا که هرگونه تصمیم گیری نامناسب در جامعه ی کردی مستقل می تواند مورد هجوم ترک ها  اعراب و دیگر همسایگان شود.

 

حامد علی نژادبا سلام خدمت استاد گرانقدر و دوستان عزیز گروه، در آخرین سفری که آقای بارزانی به بغداد داشت بعد از سفر اعلام کرد که سفر بعدی من به بغداد برای انجام مذاکره در مورد استقلال کردستان عراق خواهد بود، با این حال دیدیم که قبل از  عملیات موصل مجدداً به بغداد سفر کردند و پیرامون ابعاد حمله به داعش (هرچند که بغداد تمایلی به حضور نیروهای پیشمرگ در این عملیات نداشت) گفت و گو شد. به نظر شما علت تلطیف در رویکرد بارزانی چه بوده است؟  خطر داعش یا عواملی دیگر؟

 دکتر نصری: آقای بارزانی الان علمدار استقلال کردستان هستند. بعضی اوقات شعارهایی می دهند اما به محض اینکه واقعیتی را می بینند انعطافی نشان می دهند. از لحاظ یک سیاستمدار مشکلی نیست اما از لحاظ شخصیت آقای بارزانی به کردیت ایشون لطمه می زند. تلاش ایشان این است که کردستان را به یک کشور تبدیل کند. اما مهم این است که تبدیل کردن کردستان به یک کشور آسیب پذیر در اولویت است یا تثبیت زیر ساخت های منطقه ای برای یک زندگی امن. این پارادوکسی است که برای حل آن در ذهن احزاب پارتی هنوز پاسخی پیدا نشده است. در بعضی از زمان ها گفتمان استقلال طلبی خیلی قوی می شود مثل زمانی که در سال ۲۰۱۴ که داعش حمله ور شده بود به سمت نینوا و رمادی و تکریت. آقای بارزانی اعلام کردند این مسئله ی اعراب است. فکر می کنم آقای بارزانی چشم دوخته است به جهت گیری سیاست آمریکا.

 

حامد علی نژاد: رهبری اوجالان برای حاکمان فعلی کردستان عراق از چه جایگاهی برخوردار است؟ (با توجه به اینکه شمولیت رهبری اوجالان در میان کردها بیشتر از بارزانی است)

دکتر نصری: اوجلان  یک ویژگی کاریزماتیکی دارد و در زندان مفید تر است تا آزادی ایشان.

 

محمد صدیق احمد: با سپاس فراوان از مواضع بیطرفانه و علمی سخنران محترم .سوال من از آقای  دکتر  قدیر نصیری این است که با توجه به اینکه محورهایی که برای همسویی استراتژیک بین دو همسایه تعریف فرمودید، تا حد زیادی آرمانگرایه است و بسیار بعید بنظر می رسد رهبران سیاسی در دو سوی مرز عزم جدی برای تغییر در سیاست های بنیادی داشته باشند، بطور مشخص چه راهکاری برای گذر از بن بست موجود و احیانا دستیابی به نتیچه ی برد -برد پیشنهاد می کنید. (جا دارد سپاسی دوباره از جناب دکتر بخاطر نگرش واقع بینانه و همراه با قدر شناسی شان از مجوعه هم تباران کردشان داشته باشم)

 دکتر نصری: به صورت عملی الان راه های گوناگونی است. یک مورد این است که ایران به صورت صریح اعلام کند که تعهدی میان ایران و اقلیم برقرار باشد که اقلیمی ها از کردهای ضد ایرانی حمایت نداشته باشند و کردها متعهد باشند که فعالیت در شبکه های ضد ایرانی نداشته باشند و دومی مشارکت ایران در پروژه های سازمان یافته است و سومی افزایش کیفی علمی -فرهنگی است. جایگاه زنان در اربیل به تهران و جاهایی نظیر ونک بیشتر شباهت دارد تا به بغداد. موضوع دیگر این است که شرکت های ایران برای تولید سود در خارج از کشور تربیت نشده اند.

  

بهمن محمدیبا سلام خدمت دوستان و تشکر از همه عزیزان و بانیان ابن گفتمان، نقش ترکیه در تحولات آینده عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟

دکتر نصری: ترکیه یک دولت پراگماتیسم و عملگراست. پیش بینی رفتار آتی ترکیه دشوار است. ترکیه در آینده عراق چه می تواند انجام دهد که تمام تلاش ترکیه به حوزه ی بیزنس محدود است و در زمینه ی ساختمان سازی و هتل سازی است. ترکیه در تحولات آتی عراق در زمینه اقتصادی نقش دارد. در حوزه ی امنیت و فرهنگ کاری نمی تواند انجام دهد. ترکیه با اصرار می خواهد در آزاد سازی موصل شریک شود اما افکار عمومی چنین اجازه ای نمی دهد. لذا در عمل مسائل فرااقتصادی را باید به ایران واگذار کند.

  

ایرج کرمی: سلام آقای دکتر نصری عزیز،  جهت گیری سیاست خارجی ایران از کدام الگو در رابطه با کردستان عراق پیروی می کند؟

دکتر نصری: باید این قاعده را پذیرفت که اینجا حوادث نقش تعیین کننده ای دارد تا منطق. فکر می کنم سیاست و الگوی ایران موازنه بندی استراتژیک است و می خواهد نیروها به صورت کنترل شده در کنار هم کار کنند.

 

 

هماهنگی و تنظیم: ریحانه تهامی، عضو هیات تحریریه فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

برای عضویت در گروه تلگرامی فراتاب و مشارکت در بحث های تخصصی و کارشناسی آن بر روی لینک زیر کلیک کنید:

https://telegram.me/joinchat/BIjkDz55aO5m74nMdeVq_w

 

 

 

نظرات
آخرین اخبار