سیاست خارجی و امنیتی هندوستان در قرن بیست و یکم | فراتاب
کد خبر: 4832
تاریخ انتشار: 16 آذر 1395 - 10:20
علیرضا مکی
مسئله مهم دیگری که ارتباط نزدیک میان هند و غرب را توضیح می دهد وجود نظامهای سیاسی مشابه در هر دو طرف این رابطه می باشد که نظامهای سیاسی سکولار مبتنی بر دموکراسی می باشند

فراتاب – گروه بین الملل: هندوستان دومین کشور پرجمعیت جهان و قدرت منطقه ای بزرگ در جنوب آسیا و شبه قاره هند طی سالهای اخیر شاهد تحولات بسیاری در حوزه های سیاسی اقتصادی فرهنگی و امنیتی و حتی دفاعی  بوده است . کشوری که تا سی سال پیش یکی از فقیر ترین کشورهای جهان با تولید ناخالص داخلی ناچیز به شمار میرفت هم اکنون دارای یکی از سریعترین رشد های اقتصادی  در سطح جهانی و طبقه متوسط بزرگی رو به فزونی است  .نکته جالب توجه این است که هندوستان در زمان جنگ سرد به دلایل سیاسی و استراتژیک گرایش قدرتمندی به بلوک شرق داشت گرجه از پایه گذاران بلوک عدم تعهد به شمار میرفت که این خود در مقالی دیگر فرصتی است برای برررسی رابطه شعار های سیاسی و واقعیات راهبردی برای منافع ملی کشورها در حال توسعه .

اما پس از پایان جگ سرد هندوستان با توجه به مشکلات مبتلا به مسکو پس از فروپاشی شوروی به عنوان بزرگترین متحد و حامی این کشور در مقابل مسائل و  معماهای امنیتی و همچنین بزرگترین شریک تجاری این کشور در  دوران جنگ سرد با یک خلا راهبردی برای یافتن جایگزیینی به جای مسکو  رو به رو شد. از طرفی هند در ابتدای دهه نود میلادی با  رشد پایین اقتصادی و فقر گسترده رو به رو بود و از سوی دیگر صنایع این کشور دچار مشکلات عظیم ناشی از کمبود منابع مالی و همینطور عقب ماندگی تکنولوژیک بودند . این وضعیت در دوران پسا شوروی که در آن عامل اقتصاد و ژئواکونومی مهمترین عامل در بیان قدرت و جایگاه دولت – ملتها در سلسله مراتب نظام توزیع قدرت بین المللی محسوب میشد نمیتوانست برای مدتی طولانی دوام داشته باشد . از این رو هند نیز مانند چین راه باز کردن درها  و گسترش روابط با دنیای غرب و مخصوصا ایالات متحده و همچنین اصلاح نظام اقتصادی خود را طی نمود . از این رو شاهدیم که در این دوره حجم سرمایه گذاری های غرب در هندوستان از اوایل دهه نود رشدی تصاعدی به خود گرفته و مخصوصا موجب گسترش کمی  و کیفی صنایع با تکنولوژی پیشرفته  این کشور شده است . البته هندوستان در این دوره با فراز و فرودهایی در روابط خود با غرب مواجه بوده است که عمده مشکلات آن با غرب بر سر دو مسئله اصلی تجارت و ازمایشات هسته ای این کشور بوده است .

 در هر حال امروزه هندوستان یک قدرت هسته ای برخوردار از اقتصادی باثبات و پیشرفته و همچنین پایه های فنی و تکنولوژیک پیشرفته می باشد که اتفاقا در منطقه ای ژئواستراتژیک واقع شده که به آن امکان کنترل موثر بر اقیانوس هند و دریای عمان را اعطا میکند  اما این کشور همچنان با چالشهای فراوانی دست به گریبان است که این کشور را به سمت گسترش و تعمیق هر چه بیشتر همکاریهای راهبردی در حوزه های اقتصادی تکنولوژیک و سیاسی و امنیتی سوق میدهد .

چالشها و فرصتهای  پیش روی هندوستان در آسیا

شاید اولین مشکل و معضل مهم و اساسی هندوستان مشکلات اقتصادی این کشور و تامین و تدارک منابع و فرصتهای اقتصادی یرای جمعیت یک میلیارد نفری این کشور باشد .امروز هند علیرغم توسعه شگفت انگیز و سریع اقتصادی و رشد سریع طبقه متوسط خود همچنان با مشکلات ناشی از فقر گسترده بیکاری و و عدم وجود فرصتهای اقتصادی برای بخش بزرگی از جمعیت این کشور مواجه میباشد که هندوستان سعی دارد با گسترش روابط و تعاملات اقتصادی حتی با دشمن دیرینه خود یعنی چین به این وضعیت سر و سامانی بدهد.از سوی دیگر هندوستان همواره با مشکلات بزرگ امنیتی ناشی از همسایگی با دو دولت متخاصم در شرق و غرب خود مواجه بوده است.  

هندوستان از ابتدای استقلال و پس از جدایی دردناکش از پاکستان با دو مشکل عمده امنیتی با همسایگان نسبتا قدرتمند خود در شرق و غرب این کشور یعنی پاکستان و چین مواجه بود که این مسئله موجب تخصیص منابع قابل ملاحضه سیاسی اقتصادی و امنیتی به دفع این تهدیدات شده است. این دو تهدید عمده سه بار این کشور را به جنگ با همسایگان خود  کشاند که در هر سه این جنگها از حمایت متحد قدرتمند خود اتحاد جماهیر شوروی برخوردار بود. اما پس از فروپاشی شوری روسیه  به عنوان وارث اتحاد شوروی نه توان و نه اراده ارائه چنین حمایتهایی را در زمینه های سیاسی و اقتصادی و امنیتی نداشت و هندوستان با درک افول و درواقع سقوط سریع جایگاه روسیه از موقعیت یکی از دو ابرقدرت جهانی نسبت به گشایش تعاملات با غرب اقدام نمود.

اما در حالی که هندوستان با تهدید این دو همسایه خود رو به رو است با تهدید جدید تروریسم ناشی از  بنیاد گرایی اسلامی تکفیری رو به رو است که مورد حمایت همسایه غربی این کشور یعنی پاکستان قرار دارد . هر چند امروز پاکستان خود نیز در این حوزه دچار مشکلات جدی شده است اما سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در طول سالیان گذشته همواره در درگیری های دو کشور بر سر خط کنترل کشمیر سعی داشته از این عنصر در جهت منافع خود استفاده نماید . البته در این میان نباید تعاملات شکل گرفته میان پاکستان و چین در جهت مهار این کشور را نیز از یاد برد که میتواند مشکلات امنیتی این کشور را تشدید نماید. از سوی دیگر هندوستان در مقایسه با پاکستان با ساختار اقتصادی مبتنی بر کشاورزی و مشکلات عدیده اقتصادی که برای حفظ ثبات خود نیازمند کمکهای خارجی از ایالات متحده چین و ... می باشد کشوری است که با ساختاری اقتصادی مناسب مبتنی بر دانش و تکنولوژی در حال گذار از یک کشور در حال توسعه به کشوری توسعه یافته با جمعیت بالای تحصیل کرده و طبقه متوسطی رو به گسترش می باشد که در آن حکومت از مشروعیتی قابل قبول برخوردار می باشد.

اتحاد راهبردی چین و پاکستان به عنوان دو قدرت همسایه که با هندوستان دارای اختلافات ارضی گسترده ای می باشند ؛ و در سالهای اخیر حجم تعاملات آنها در زمینه های مختلف اقتصادی سیاسی و امنیتی تشدید شده و حتی با همکاری یکدیگر دست به توسعه پروژه های مشترک نظامی در حوزه های راهبردی همانند طراحی و تولید مشترک انواع جنگنده و سیستمهای تحویل مهمات زده اند یکی از بزرگترین نگرانیهای بزرگ امنیتی هندوستان و محدود کننده نقش این قدرت هسته ای جنوب آسیا به عنوان قدرتی منطقه  ای است که این امر در میان مدت میتواند موجد اختلافات گسترده ای شود که احتمال شعله ور شدن جنگی جدید را دور از ذهن نمی نمایاند . از سوی دیگر افراط گرایی و تروریسم با منشا گروههای اسلامی مورد حمایت دستگاه نظامی – اطلاعاتی پاکستان برای سرگرم کردن دهلی نو در خط کنترل کشمیر که گاه مانند حملات سال 2008 در بمبئی به داخل خاک اصلی هندوستان کشیده میشود نیز از دیگر تهدیدات امنیتی این کشور از ناحیه پاکستان می باشد.

اما از سوی دیگر روابط تجاری اقتصادی و امنیتی دهلی نو با کشورهای حوزه اقیانوس آرام به آرامی و به گونه ای تدریجی در حال افزایش می باشد که این مسئله فرصتهای خاصی را در جهت موازنه سازی تعاملات چین و پاکستان در اختیار دهلی قرار میدهد .که در این زمینه میتوان به سرمایه گذاری های کشورهای شرق آسیا در صنایع آی تی هند  و همینطور صنایع مالی و بانکداری و کشاورزی این کشور اشاره کرد .  و از سوی دیگر هندوستان گوشه چشمی نیز به آسیای میانه به عنوان منبع بالقوه ای برای تامین انرژی مورد نیاز خود دارد که در این زمینه میتوان به پروژه سرمایه گذاری هند در توسعه منطقه چابهار در ایران اشاره کرد که میتواند مسیر مناسبی برای هند به منظور دسترسی به آسیای میانه ایجاد نماید و البته به عنوان نقطه ای میان راهی به سوی خلیج فارس و دریای عرب نیز محسوب میشود.

نکته ای که باید در نظر داشت این است که هندوستان علیرغم نیاز روز افزون به منابع وارداتی انرژی و با وجود انجام توافقات اولیه بر سر خط لوله صلح که گاز ایران را از طریق خط لوله ای که از پاکستان گذر میکرد و به هندوستان تحویل میداد به دلیل شرایط سیاسی حاکم بر نظام بین المللی و هزینه بر بودن ایجاد ارتباطات تجاری و اقتصادی با ایران خود را علیرغم صرفه اقتصادی آن کنار کشید و ترجیح داد که به خط لوله تاپی ملحق شود که گاز ترکمنستان را از شمال  افغانستان و پاکستان به هند میرساند که با توجه به هزینه های ساخت آن و نیز مسائل امنیتی در شمال افغانستان هزینه  های اجرایی این پروژه را افزایش می دهد.

هند و قدرتهای بزرگ

همانطور که اشاره شد دهلی نو در سراسر دوران جنگ سرد از پایه گذاران جنبش عدم تعهد و نیز متحدی وفادار به مسکو محسوب میشد که بیشتر نیازهای اقتصادی و تکنولوژیک و نظامی خود را از طریق همین ارتباط نزدیک با مسکو تامین مینمود! این مسئله از سوی دیگر باتوجه به اختلافات سرزمینی هند با چین و پاکستان و نیز مشکلا ت میان این دو با شوروی موجب تشدید حساسیتهای متقابل در فضای دو قطبی آن روزگار میشد . این روابط تا جایی پیش رفت که هندوستان به عنوان رهبر و پایه گذار جنبش عدم تعهد هیچ گاه حاضر نشد تهاجم شوروی و اشغال افغانستان توسط این کشور را محکوم نماید اما چین و پاکستان با کمک به غرب برای حمایت از گروههای مخالف شوروی در نهایت شوروی را وادار به عقب نشینی از این کشور نمودند. از آن زمان پاکستان افغانستان را به عنوان حیات خلوت خود و عمق استراتژیک خود در مقابل هند می داند و با حمایت از گروه های افراطی نظیر طالبان سعی در محدود نمودن نقش و حضور دهلی نو در معادلات سیاسی و امنیتی و اقتصادی افغانستان می نماید.

از سوی دیگر با توجه گسترش نا امنی و بی ثباتی مخصوصا در دنیای پس از یازده سپتامبر در منطقه آسیای میانه و ضعف دولت مرکزی پاکستان و دولتهای این منطقه در برخورد با تروریسم و عناصر بی ثبات ساز ناشی از تروریسم تکفیری و نیز قدرت یابی روز افزون چین در شرق آسیا و تاثیر آن بر کلیه معادلات امنیتی و اقتصادی در این منطقه به نظر می رسد که توجه غرب و مخصوصا ایالات متحده به تدریج و به گونه ای تصاعدی به سوی دهلی نو به عنوان متحدی بالقوه در منطقه اقیانوس هندکه دارای توان انگیزه کافی جهت حفظ و حراست از منافع مشترک در برخورد با چالشهای مشترک جلب میشود . نکته قابل ملاحظه در این مورد این جاست که هندوستان  بر خلاف بیشتر متحدین ایالات متحده در منطقه از تمام امتیازات یک قدرت بزرگ از قبیل اقتصادی متکی به خود متنوع و با ثبات ،وسعت سرزمین ،تناسب جمعیت از نظر کیفیت و کمیت ،توان نظامی بالا و حتی توان هسته ای بالا و ... برخوردار است که این مسئله در تقابل مستقیم با متحد قدیمی غرب در این منطقه یعنی پاکستان به عنوان دولتی شکننده با قدرت هسته ای نیازمند مراقبت و اقتصادی سنتی و بسیار شکننده و وابسته به کمکهای اقتصادی غرب که برخی اهداف سیاست خارجی و امنیتی آن در منطقه از جمله در افغانستان و آسیای میانه و همینطور در تعامل با چین در تضاد با منافع راهبردی غرب و ایالات متحده قرار میگیرد .امروزه رشد چشمگیر تعاملات میان هند و غرب به رهبری ایالات متحده  و تبدیل رابطه دهلی – واشگنتن به یک رابطه راهبردی مهم در تعاملات سیاسی امنیتی حوزه اقیانوس هند و جنوب آسیا یک واقعیت مهم سیاست بین الملل تلقی میشود که میتواند پیامدهای بسیار بزرگی بر موازنه قوا در جنوب و شرق آسیا داشته باشد . یکی از جنبه های مهم این رابطه راهبردی دهلی نو و غرب گسترش تعاملات امنیتی این کشور با غرب و ایالات متحده در حوزه های گوناگون امنیتی و نظامی از مبارزه با تروریسم گرفته تا خرید و انتقال تکنولوژیهای مهم نظامی از سوی غرب و ایالات متحده توسط هندوستان می باشد. در این راستا می توان به خرید های گسترده نظامی هند از ایالات متحده از انواع هواپیماهای گشت دریایی برای کنترل مسیرهای دریایی اقیانوس هند در برابر گشتی های نظامی سطحی و زیر سطحی چین و انواع هواپیماهای ترابری نظامی تا خرید جنگنده های فرانسوی در مقابل خارج شدن جنگنده های روسی از دور رقابتها اشاره کرد. از سوی دیگر توافق ایالات متحده و هندوستان در زمینه استفاده نیروی دریایی ایالات متحده از تاسیسات نیروی دریایی هند برای استقرار واحدهای رزمی و خط مقدم خود در اوت امسال به نظر میرسد که سطح روابط راهبردی دو طرف را در حوزه نظامی به سطحی جدید منتقل کرده که تا کنون هندوستان با هیچ کدام از دولتهای بزرگ بعد از استقلال چنین سطح از رابطه ای را برقرار نکرده بود.

شاید مهم ترین شاخصه تغییر و ارتقا روابط هندوستان و غرب توافق هسته ای این کشور با ایالات متحده در سال 2006 و در بحبوحه بحران هسته ای ایران بود که با توجه به ازمایشات هسته ای این کشور در دهه نود میلادی در تقابل مستقیم با سیاست اعلام شده دولت بوش پسر مبنی بر مقابله با گسترش تسلیحات هسته ای در سطح جهان بود. این توافق که در دوره اوباما به جنبه اجرایی نزدیک تر شد را میتوان نمادی از ارتقا سطح مناسبات دو طرف به رابطه ای راهبردی دانست که در آن دوطرف علیرغم اختلافات موجود به دلیل وجود منافع و تهدیدات مشترک سعی دارند با ارتقا رابطه شان به سطح راهبردی دست به موازنه سازی رقبا و دشمنان منطقه ای و بین المللی خود بزنند .شاید بیراه نباشد اگر مدعی شویم که دهلی در برابر چنین ارتقای سطح روابط بی سابقه ای با غرب خود را از مذاکرات خط لوله صلح کنار کشید و در واقع توافق همکاری صلح امیز هسته ای این کشور با ایالات متحده را انگیزه ای برای خروج هندوستان از مذاکرات این خط لوله دانست. بنابراین میتوان به وضوح دید که هند سعی دارد در دروه جدید سیاست بین الملل که با فروپاشی شوروی شروع حادثه یازده سپتامبر 2001  آن را وارد  مرحله ای تازه نمود دست به گسترش و تعمیق ارتباطات امنیتی و اقتصادی خود با غرب نموده تا بتواند از سرمایه تجارب و تکنولوژی غرب برای مهار رقبا و توسعه داخلی بهره ببرد که در این میان توسعه ارتباطات اقتصادی و نظامی این کشور با ایالات متحده شایسته توجه بیشتری است چرا که این کشور  نه تنها به یکی از  بزرگترین شرکای سرمایه گذاری مشترک با هند تبدیل شده بلکه صادرات محصولات نظامی این کشور به هند نشان از عمق علاقه دو طرف به گسترش این روابط دارد   . التبه در این میان تعاملات نظامی و امنیتی مسکو و دهلی ادامه داشته و به نوعی روسیه همچنان بزرگترین تامین کننده تسلیحات این کشور محسوب میشود جایگاهی که به نظر میرسد روسیه آن را بیشتر و بیشتر به غرب می بازد و حتی در مورد قراردادهای جاری میان دو کشور به دلیل افزایش هزیته ها و اقزایش طول مدت قرارداد  بخشی از سفارشات لغو شد ( هندوستان سفارش 250 فروندی جنگنده جدید سوخو تی 50 را به 150 فروند کاهش داد )اما چند مسئله موجب میشود که رابطه دهلی نو و مسکو از شادابی و طراوت دوران جنگ سرد برخوردار نباشد و در واقع روسیه اهمیت خود را در سیاست خارجی و امنیتی هند روز به روز بیشتر از دست بدهد . نکته اول آن که روسیه امروز تنها سایه از ابر قدرت شرق در دوران جنگ سرد می باشد واگر حوزه صنایع نظامی این کشور را در نظر نگیریم روسیه دیگر در میان قدرتهای بزرگ جهانی جایگا سابق خود را نداشته و به دلیل ضعف مفرط اقتصادی و اقتصاد تک محصولی متکی به منابع انرژی مسکو قدرتی در حال سقوط محسوب میشود که غیر از تسلیحات و انرژی چیز دیگری برای ارائه به هندوستان به منظور ارتقا روابط دو طرف در اختیار ندارند . اما غرب با سرمایه اورده بالا و نیز تکنولوژی پیشرفته و همینطور جدیدترین متدهای مدیریت اقتصادی میتواند کمک بسیار شایانی به بهبود اقتصاد هند و توسعه طبقه متوسط این کشور و ایجاد اشتغال نماید . از سوی دیگر نگرانی مشترک غرب و هند از قدرت روز افزون چین در دریای چین جنوبی و گسترش نظامی این کشور  در تقابل با روابط رو به گسترش روسیه و چین  میباشد که این مسئله دهلی را در مورد ارتقا سطح روابط با روسیه مردد مینماید . مسئله دیگر مسئله افغانستان میباشد که غرب به شدت در برابر نفوذ پاکستان و چین در این کشور خواهان رشد تعاملات هندوستان با افغانستان و کمک دهلی برای توسعه و تثبیت امنیتی و اقتصادی این کشور میباشند . این مسئله البته بار دیگر اهمیت توسعه منطقه چابهار در مسیر سیاست این کشور در افغانستان را نشان میدهد .

مسئله مهم دیگری که ارتباط نزدیک میان هند و غرب را توضیح می دهد وجود نظامهای سیاسی مشابه در هر دو طرف این رابطه می باشد که نظامهای سیاسی سکولار مبتنی بر دموکراسی می باشند که این مسئله منجر به پدید آمدن فرهنگ سیاسی نسبتا مشترکی میشود که در آن فضایی مناسب برای گفتمان و درک متقابل از نیازها فرصتها و محدودیتهای دو طرف را پدید می اورد . البته این مسئله در دوران جنگ سرد هم وجود داشت اما وجود انگیزه های قوی سوسیالیستی و ضد امپریالیستی در طرف هندی موجب به تاخیر افتادن تقویت این همکاریها و در نتیجه ایجاد چنین فضای گفتمانی و بین الاذهانی میشد. که با فروپاشی اردوگاه سوسیالیستی و از میان رفتن حامیان قدیمی این کشور در کرملین هندوستان متوجه ضعفهای اساسی خود در زمینه های مختلف نیز شد .

هند و خاورمیانه

به نظر میرسد عمده علاقه هند به این منطقه نه از دید تحولات امنیتی  این منطقه بلکه از دید تعاملات اقتصادی با این منطقه و نیاز مبرم هندوستان به انرژی منطقه می باشد . در این میان قرارداد خط لوله صلح در صورت امضا نهایی توسط سه طرف ایران وپاکستان و هندوستان ظرفیت این را داشت که عملا به یکی از بزرگترین توافقات تجاری در حوزه صادرات گار تبدیل شده و با ایجاد اشتغال در هر سه کشور زمینه های امنیت پایدار و توسعه محلی را پدید اورد . امری که به نظر میرسد هندوستان به بهای ارتقای روابط راهبردی خود با غرب آن را کنار گذاشت و ترجح داد در شرایط آن روز جامعه بین المللی و فشارهای وارده به ایران در  زمینه هسته ای با ایمن نگه داشتن ارتباطات خود با غرب نیازهای انرژی خود را با بهایی بالاتر تامین  نمایند . در این شرایط به نظر میرسد برجام با فراهم کردن زمینه های زدودن ایران هراسی در جامعه بین الملل زمینه همکاری بیشتر دو طرف را در حوزه های مختلف مخصوصا انرژی تقویت نماید و با شراکت هندوستان در توسعه چابهار چه بسا زمینه های بازگشت هند به مذاکرات خط لوله صلح فراهم شود . در صورت رخداد این مسئله میتوان انتظار درگیری بیشتر هندوستان در تعاملات امنیتی منطقه را نیز  در نظر داشت . از سوی دیگر علاقه دهلی به خاورمیانه را میتوان امنیت خطوط و مسیر های دریایی مسیر اقیانوس هند دریای عمان خلیج فارس و تنگه باب المندب و ... دانست که حفظ امنیت این خطوط برای حفاظت از تجارت بین المللی این کشور که پایه توستعه و رشد هند می باشد اهمیت حیاتی دارد

در کل به نظر میرسد که هندوستان با مرور زمان و با تشدید اختلافات با دو رقیب قدرتمند منطقه ای خود و به دلیل نیازهای اقتصادی خود در قرن جدید روز به روز مسیر خلاقانه تر و فعال تری را در مسائل بین المللی در پیش بگیرد که ظاهرا دو حوزه مهم در این زمیته ارتباطات استراتژیک با غرب در مسائل امنیتی سیاسی اقتصادی و تکنولوژیک و با خاورمیانه در حوزه تجارت سرمایه گذاری و انرژی می باشد . این مسئله باید برای دولتمردان ما روشن باشد که حضور بیشتر هندوستان در پروژه های زیر بنایی ایران  و رشد ارتباطات دو طرف در زمینه های مرتبط با انرژی موجب گسترش و فعال تر شدن سیاست خاورمیانه ای هندوستان میشود گه در نهایت میتواند اهرم فشاری برای حفظ منافع ملی کشورمان در اینده باشد.

 

 

علیرضا مکی کارشناس ارشد روابط بین الملل و عضو شورای نویسندگان فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار