پیشمرگه از مناطق مورد مناقشه عقب نشینی نخواهد کرد! | فراتاب
کد خبر: 4789
تاریخ انتشار: 11 آذر 1395 - 15:21
ملابختیار از رهبران اتحادیه میهنی
مصاحبه با ملابختیار؛ رئیس اجرایی دفتر سیاسی اتحادیه‌ی میهنی کردستان

 فراتاب گروه بین الملل: ارتباطات میان جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه میهنی آنچنان که مام جلال طالبانی در خاطرات خود به آن اشاره می‌کنند به زمان تبعید امام خمینی (ره) در نجف برمی‌گردد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این ارتباط تداومی روزافزون داشته و مراحل و مقاطع مختلف و مهمی را از سر گذارانده است. بعد از اعلام سیستم فدرالی در عراق و تشکیل حکومت اقلیم کردستان، ایران اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت و در دو سال گذشته نیز جمهوری اسلامی ایران، نقشی بی‌بدیل در همکاری با کردها در جنگ و مبارزه علیه داعش داشته است، به شکلی که رئیس اقلیم کردستان طی نامه‌ای رسمی مراتب تشکر خود را به رئیس‌جمهور ایران اعلام نمود.

در روزهایی که عراق به سمتی می‌رود که از لوث وجود تروریست‌های تکفیری پاک شود و اخرین مناطق را از آنها بازپس‌بگیرد، هیات بلندپایه‌ی اتحادیه میهنی کردستان که پیشاهنگ مبارزه با داعش بوده، وارد تهران شد و طی جلساتی با مقامات بلندپایه‌ی جمهوری اسلامی ایران، به بررسی آخرین وضعیت کردستان، عراق و منطقه پرداخت، ملابختیار از مقامات بلندپایه‌ی این جریان سیاسی که علاوه بر اینکه رئیس هیات اجرایی دفتر سیاسی است از فرماندهان ارشد مبارزه علیه داعش نیز بوده، ریاست این هیات را برعهده داشتند. نکته قابل توجه در مورد ملا بختیار این است که ایشان پا به پای فعالیت سیاسی، در حوزه تفکر و اندیشه نیز فعال بوده و تالیفات زیادی دارند و نگاهی به این آثار نشان می‌دهد مساله کردها، آزادی و دموکراسی از دغدغه‌های همیشگی و مورد توجه ایشان بوده است. وی در این گفتگو به بررسی آخرین وضعیت منطقه و عراق و همچنین دستاوردهای سفرشان به ایران می‌پردازند.

 

  • همانطور که همه به خوبی می‌دانند کردها در مبارزه علیه داعش، نقش ویژه‌ای ایفا کردند، در مقطع اخیر نیز که عملیات آزادسازی موصل جریان دارد، نقش و تاثیر کردها انکارنشدنی است، آیا کردها برای مقطع بعد از آزادی موصل برنامه‌ای دارند؟ و آیا توافقی سیاسی برای عراق بعد از داعش صورت گرفته است؟

در درجه اول بابت این مصاحبه تشکر می‌کنم، قبل از هر چیزی باید بر این نکته تاکید کنم که ما کردها معتقدیم در سطح ملی عراق و برای استان‌های مختلف از جمله نینوا و الانبار و غیره، باید برنامه‌ی جامعی در تمام حوزه‌ها از جمله اقتصادی و اجتماعی وجود داشته باشد و در ثبات و امنیت کامل، حقوق مردم تامین شود. با استقرار مردم در سرزمین خود و بعد از شکست داعش، مسلما مشکلات عراق کاهش خواهد یافت و این از لحاظ عمق استراتژیک برای ما اهمیت خاصی دارد. شرایط موصل، ویژه است، موصل میان سه کشور قرار گرفته، عراق، ترکیه و سوریه. سه ملت متفاوت کرد، عرب و ترک در این شهر حضور دارند علاوه بر تنوع مذهبی و دینی. کردستان هم موازی با سه کشور دیگه همسایه موصل است. کمتر شهری در دنیا وجود دارد که با دارا بودن بیش از دو میلیون نفر جمعیت، در چنین منطقه ژئوپولتیک حساسی قرار گرفته باشد. مسلما حل مشکلات موصل، برابر با حل مشکلات تمام عراق و نیازمند برنامه و طرحی عمیق و کامل است. بعد از استقرار مردم در شهر و ایجاد آرامش و امنیت در منطقه، ما به عنوان کرد، آنچه برایمان اهمیت دارد؛ اجرای ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق است.  شرق موصل و مناطق شنگال و اطراف آن، برای ما کردها اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.

ما به عنوان اتحادیه میهنی کردستان معتقدیم که این منطقه، تبدیل به یک استان جدید و مستقل شود. اهل سنت هم می‌خواهند منطقه فدرالی مختص به خود را به مرکزیت موصل تشکیل دهند، ترکمن‌ها هم منطقه‌ای به مرکزیت تلعفر تشکیل دهند، ایزدی‌ها و دیگران نیز منطقه‌ای به مرکزیت شنگال داشته باشند، این درواقع یک طرح جدید است که اسامه نجیفی و مجموعه‌ای از سیاستمداران آن را مطرح کرده‌اند. ما هم معتقدیم که شنگال جزیی از اقلیم کردستان شود و طبق قرارداد سور این مناطق به اقلیم کردستان بازگردند.

  • یکی از نکات مهم در این زمینه صحبت‌هایی بود که آقای مسعود بارزانی در روزهای اول شروع عملیات آزادسازی موصل در جبهه‌های جنگ ابراز کردند و گفتند که ما معتقد به انجام توافق سیاسی قبل از شروع عملیات نظامی بودیم، اما به علت تعجیل در شروع عملیات این توافق صورت نگرفت، به نظر شما نبود این توافق به زیان کردها نخواهد بود؟ و آیا بعدا می‌توان به این توافق رسید؟

در سفر اخیری که به بغداد داشتیم و جناب آقای بارزانی مسئول هیات اعزامی کردستان بودند، چندین بار این مساله را مطرح کردیم که با وجود توافق سیاسی و پروژه مدون، امور بهتر پیش خواهند رفت و بهتر است منطقه را از جنگ‌های طایفه‌ای به دور نگه ‌داریم. متاسفانه حتی اهل سنت نیز نتوانستند بر سر این مساله مصر باشند، البته کسانی از اهل سنت بودند که خواستار همین مساله بودند اما متاسفانه متحد نبودند، در حال حاضر یکی از مسائل مهم عراق این است که متاسفانه شیعیان به حد لازم میان خود اتحاد ندارند، اهل سنت هم به همان شکل و اهل سنت و شیعه باهم مشکل دارند، کردها و حکومت مرکزی هم آنچنان که باید باهم متحد نیستند، در این شرایط هم بلای داعش بروز کرد.

  • این بدین معناست که مناطقی که توسط کردها آزاد شده‌اند، تا تعیین تکلیف نشوند، کردها از این مناطق عقب‌نشینی نخواهند کرد؟

بله، ما به هیچ شیوه‌ای از این مناطق عقب نخواهیم نشست و خواستار اجرای دقیق ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق هستیم که بر تعیین تکلیف مناطق مورد منازعه تاکید دارد.

  • یکی از مسائل دیگری که بسیار مورد توجه قرار گرفته است، مساله اعلام استقلال اقلیم کردستان عراق است، آیا این مساله صرفا ابزاری سیاسی از طرف یکی از احزاب سیاسی کردستان بود یا واقعا یک خواسته و تقاضای مردمی بوده است؟

به عنوان حق، این مساله و خواسته، حق طبیعی ماست. برای من جای تعجب دارد که چرا مساله استقلال کردها را این همه بزرگ جلوه می‌دهند. بعد از جنگ جهانی اول، استقلال کردها تحت عنوان ولایت موصل وجود داشته است، قرارداد سور به استقلال کردها اعتراف کرده است. قبل از جنگ جهانی اول، مساله استقلال، در تمام بخش‌های کردستان مطرح بوده است. در مقطع فعلی، کافی است نگاهی به اروپای شرقی بیاندازیم ببینیم چند کشور در این سالها، عضو سازمان ملل شده‌اند. تمام اعراب و مسلمانان خواستار تاسیس کشور فلسطین هستند، تمام اعراب و مسلمانان در مورد کشمیر هم همین خواسته را مطرح می‌کنند، حتی در جزایر فیلیپین هم خواستار تاسیس دولت مستقل اسلامی هستند. واقعا متوجه نیستم که اعراب، ترکها و فارسها که این همه مدافع مسلمانان هستند تا دولت خود را تاسیس کنند، پس چرا از کرد مسلمان دفاع نمی‌کنند تا کشور مستقل خود را تاسیس کند؟ در واقع شخصا چندین بار این مساله را مطرح کرده‌ام که به عنوان حق، حق طبیعی ما خواهد بود، اما مساله استقلال کردستان بخشی از پروژه‌ای است که آیا نقشه سیاسی خاورمیانه دچار تغییر خواهد شد یا نه؟ اگر تصمیمی بین‌المللی و همه‌جانبه مطرح نباشد که توسط سازمان ملل هم حمایت شود، این مساله شکل نخواهد گرفت. اما در شرایط فعلی و وضعیت موجود، از نظر من این مساله به این آسانی نیست.

  • یکی از مسائلی که به آن اشاره کردید، اختلافات داخلی میان جریان‌های سیاسی عراقی است. وضعیت داخلی کردستان و وحدت احزاب و جریان‌های سیاسی کردی به چه شکلی است؟ همانطور که شاهد هستیم در دو سال اخیر مشکلات برسر مساله ریاست اقلیم و وضعیت پارلمان کردستان وضعیت آینده را با ابهام مواجه ساخته است. آیا امیدی به حل این مسائل می‌بینید؟

متاسفانه شرایط مناسبی نیست، متاسفانه بعد از حدود دوسال و بعد از تاسیس دولت ائتلافی در کردستان، ارتباطات سیاسی میان پارت دمکرات و جنبش تغییر دچار مشکل شده است، کار به جایی رسید پارت دمکرات پارلمان را تعطیل و وزرای جنبش تغییر را از کابینه اخراج کرد، کم کم هم ارتباط میان اتحادیه میهنی و پارت دمکرات هم رو به سردی گرایید، که این هم در نتیجه توافقی بود که میان اتحادیه و جنبش تغییر اتفاق افتاد، نه توافق اتحادیه میهنی و جنبش تغییر توانست معادلات را تغییر دهد و نه تصمیم پارت دمکرات برای تعطیلی پارلمان توانست راه‌حلی برای این بن‌بست باشد، پارت دمکرات در حال حاضر هم اماده نیست با جنبش تغییر به یک توافق برای حل مسائل دست پیدا کند. شرایط دشوار و پیچیده‌ای است برای ما، اما اتحادیه میهنی نقش و تاثیرگذاری خود را خواهد داشت و مصر هستیم که محور حل مشکلات باشیم، با پارت دمکرات جلسات داریم، با جنبش تغییر توافق سیاسی داریم و مرتب متذکر می‌شویم که مسائل باید حل شود، با احزاب اسلامی نیز تاکنون روابط مناسبی داشته‌ایم، ما به عنوان اتحادیه میهنی معتقدیم معلق ماندن شرایط سیاسی کردستان و نرسیدن به یک توافق سیاسی، ممکن است با پیش‌آمدن شرایط و مسائل غیرقابل پیش‌بینی مشکلات فراوان‌تری برای ما به دنبال داشته باشد، به ویژه در مورد ترکیه که سیاستش در مورد غرب کردستان مشخص است و در مورد شمال نیز می‌خواهد کردهای ترکیه به هیچ یک از اهداف خود نرسند، همچنین اجازه ندهد مناطق مورد منازعه تحت ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق، از جمله کرکوک و خانقین و ... به اقلیم کردستان ملحق شوند. در ماه گذشته، در عرض یک ماه، رئیس‌جمهور ترکیه دوبار از توافق لوزان در سال ١٩٢٣ سخن به میان آورد و می‌گوید ما در مورد ایالت موصل حق و حقوقمان پایمال شده و با پایان جنگ جهانی اول، به کشور من ظلم شده است، ایشان از امپراطوری عثمانی حرف می‌زند، پس می‌توانیم بگوییم در زمان قدرت آکادی‌ها ترکیه بخشی از حکومت آکادی بوده که عراق امروزی است، یا در عصر هخامنشی‌ها تا دریای بسفر جز خاک ایران بوده، اگر اینها را نیز به علت دیرینه‌بودن نمی‌پذیرند، در زمان اموی‌ها ترکیه بخشی از قدرت اموی‌ها بوده، اگر این را نیز قبول ندارند، در زمان عباسیون نیز ترکیه بخشی از حاکمیت عباسی بوده است، پس اعراب نیز می‌توانند بگویند ترکیه باید به سرزمین ما ملحق شود. این نوع طرح‌ها، بازگشت به گذشته‌ی مرده‌ است، این مسائل به تاریخ پیوسته است، امکان زنده‌کردن یک توافق مرده، محال است. جهان و منطقه و کردستان تغییرات فراوانی به خود دیده است، شیخ محمود حفید با ٥٠٠-٦٠٠ نیروی مسلح توانست قدرت‌های بزرگ را به توافق سور قانع کند، اکنون در کردستان بیش از ١٥٠ هزار پیشمرگه و جنگاور داریم، چگونه ممکن است اردوغان فکر کند به آسانی می‌تواند تاریخ را به عقب برگرداند؟!

  • سیاستی که در حال حاضر توسط ترکیه علیه کردها اجرا می‌شود، چه علیه پ.کا.کا و چه نیروهای قانونی داخل کشور، در واقع سیاست خطرناک و وحشیانه‌ای است، از طرفی ارتباط تنگاتنگی میان ترکیه و یکی از احزاب کردستان عراق وجود دارد، اقلیم کردستان به عنوان یک واحد سیاسی یگانه، چه نقشی می‌تواند در این میان ایفا کند؟

تحلیل من در مورد ترکیه اینست که این کشور اهمیت زیادی در خاورمیانه دارد و نمی‌توان این واقعیت ژیوپولتیک را نادیده گرفت، حزب عدالت و توسعه که قدرت را در دست گرفت، از لحاظ اقتصادی، پیشرفت‌های خوبی حاصل کرد و از لحاظ سیاسی، درهای گفتگو با پ.کا.کا را گشود، با حکومت اقلیم کردستان نیز در قیاس با حکومت‌های قبل از خود، بهترین نوع روابط را بنیان نهاد، فضای آزادی مناسبی برای کردهای شمال ایجاد کرد که در انتخابات شوراها نتایج بسیار مثبتی به بار آورد، بعد از تاسیس حزب دمکراتیک خلق‌ها نیز این روند ادامه داشت و در انتخابات توانستند با پیروزی چشمگیری وارد پارلمان شوند، اینها همه دستاوردهای مثبت بودند، اما کم کم به جای اینکه از طرف حکومت ترکیه به این دستاوردها رشد داده شود و تبدیل به اسپانیای خاورمیانه شود، متاسفانه بازگشت به عقب کرد و تبدیل به مصر خاورمیانه شد، آنچه قبلا جناب داوداوغلو در کتاب عمق استراتژیک بیان کرده بود مبنی بر اینکه مشکلات ترکیه با همسایه‌ها را به صفر خواهند رساند، تا مدتی قبل به ٩٠% رسید، الان هم که مشکلات خود را با عربستان و اسرائیل حل کرده نباید مایه تعجب شود اگر مدتی دیگر، اردوغان را در دمشق و یا بشار اسد را در آنکارا ببینیم، اصلا جای تعجب ندارد و اوضاع به همین سمت خواهد رفت، اختلافات میان ابرقدرت‌ها نیز به شکلی است که دولت‌های مشابه ترکیه می‌توانند از آن سود ببرند، زمانی که آتاتورک قدرت را در دست گرفت بیشترین سود را از اختلاف میان روسیه لنینی و بریتانیا و فرانسه برد، حتی کار به جایی رسید که ترکیه هم‌پیمان کشورهایی شد که برای نابودی قیام اکتبر اعزام شدند، این در حالی بود که زمانی که لنین قدرت را در دست گرفت با پول و سلاح به ترکیه کمک کرد، در حال حاضر نیز، ترکیه حساب ویژه‌ای برروی اختلافات بین‌المللی باز کرده و ١٨٠ درجه سیاست خود را تغییر داد، با روسیه کاملا به بحران رسید، اما در حال حاضر، روابط آنها به اوج بهبودی خود رسیده است، جای تعجب نخواهد بود در حال حاضر که بر سر گاز طبیعی با مصر روابط متشنجی دارند، با مصر هم به توافق برسد. متاسفانه اردوغان و حزب عدالت و توسعه فکر می‌کنند اگر روابطش را با دنیای خارج بهبود بخشد، می‌تواند دموکراسی را در داخل ترکیه کاملا نابود کند و آزادی‌ها را محدود کند و سیستمی اخوان‌المسلمینی را به اجرا بگذارد، من معتقدم دولت ترکیه قبل از فکرکردن به توافق با کشورهای دیگر، باید به فکر توافق و همکاری با نیروهای سیاسی داخل کشور خود باشد، این مساله بیشتر از مسائل و روابط خارجی مسائل و مشکلاتش را حل خواهد کرد، پس تداوم این سیاست، مشکلات داخلی ترکیه را افزایش خواهد داد و مسلما دولت فعلی ترکیه را به سمتی خواهد برد که به عنوان دشمن دمکراسی و آزادی شناخته شود.

  • با چنین سیاستی تا چه اندازه چنین دولتی جای اعتماد خواهد بود که حکومت اقلیم روابط استراتژیک خود را با آن بنا نهد؟

ما مردم صلح‌طلبی هستیم، هر دولت و حکومتی که درهای خود را به روی ما بگشاید، نه نخواهیم گفت، همه احزاب کردستان چه باب میل باشد یا نباشد، باید با حکومت‌های منطقه روابط خوبی داشته باشند، زمانی تمام احزاب کردستان ایران، با رژیم بعث روابط عمیق و آشکارا داشتند، و حتی از آن کمک دریافت می‌کردند، سیستمی که بعث بود، فاشیست بود، عملیات انفال را علیه کردها اجرا کرد، حلبچه را شیمیایی کرد، ما به هیچکدام از این احزاب نگفتیم و نخواستیم این ارتباط را قطع کنند، اگر در حال حاضر نیز ارتباطی با ترکیه وجود دارد و اربیل و ترکیه روابط نزدیکی دارند در چارچوبی است که هر دو طرف به یکدیگر نیاز دارند، از طرفی دیگر هم جمهوری اسلامی ایران نیازمند همکاری با ماست و هم ما نیازمند ارتباط و همکاری با ایران هستیم، نه ما نه پارت دمکرات نمی‌توانیم از جغرافیای سیاسی خود دور شویم، ما در زمان بعث که انفال و شیمیایی می‌شدیم از طرف جمهوری اسلامی ایران کمک می‌شدیم، اگر ایران نبود آیا اصلا کسی از فاجعه حلبچه خبردار می‌شد؟ در حال حاضر نیز تعدادی از شهدای حلبچه در بهشت زهرا آرمیده‌اند، مساله داعش که پیش آمد اولین کشور ایران بود که در مخمور به یاری ما آمد، من خودم در مخمور حضور داشتم و یکی از فرماندهان آزادی مخمور بودم، کمک ایران بود تا پیشمرگه بتواند در کمترین زمان ممکن به پیروزی برسد، اما آیا سیاست ترکیه در قبال کردها سیاستی است که ما را در رسیدن به اهدافمان یاری کند؟ مسلما خیر، می‌بینیم که در غرب کردستان مشغول توطئه است، می‌بینیم مرتبا ادعا می‌کند که کرکوک نباید به اقلیم کردستان ملحق شود. ما تاکنون از جمهوری اسلامی نشنیده‌ایم که گفته باشند نباید کرکوک به اقلیم کردستان ملحق شود، این نکته مهمی است که ما نیز می‌پسندیم. اولین دولتی هم که در استقبال از رئیس و نخست‌وزیر اقلیم پرچم کردستان را کنار پرچم خود برافراشته کرد، ایران بود، اینها نشانه‌های مهمی است که ما نیز از آن استقبال می‌کنیم، دشمنی داعش نیز مساله کوچکی برای ما نبود، آنچه در موصل اتفاق افتاد، اگر در کرکوک روی می‌داد تمام کردستان درگیر جنگ و آوارگی می‌شد، اگر در خانقین روی می‌داد تمام اقلیم درگیر جنگ می‌شد، ورود داعش به خانقین و گرمیان یعنی نابودی سلیمانیه و ورود آنها به کرکوک یعنی حضور آنها در سلیمانیه و اربیل، نگاه ما به مسائل واقع‌بینانه است.

  • همانطور که شاهد بودیم استقبال خوبی از هیات اتحادیه میهنی شد، آیا در این سفر اهداف خاصی دنبال می‌شد یا صرفا یک سفر سیاسی برای گفتگوهای معمول میان طرفین بود؟

بعد از بیماری جناب مام جلال، سفری رسمی و بنا به دعوت رسمی ایران، از طرف هیاتی بلندپایه شامل شش نفر که سه عضو دفتر سیاسی، مسئول یکی از مراکز امنیتی مهم کردستان و پسر مام جلال نیز در آن حضور داشته باشد، اولین بار بود اتفاق میفتاد، در درجه اول برای تشکر از ایران آمدیم که در جنگ داعش، مناطق ما با خطر بزرگی مواجه شدند از توزخورماتو گرفته تا خانقین و مندلی، ایران بدون هیچ محدودیتی به ما کمک کرد و در بعضی مناطق فقط جمهوری اسلامی ایران بود که به ما کمک کرد، زمانی که ایران در خانقین و جلولا به ما کمک کرد، حتی دولت مرکزی عراق نیز امکان کمک نداشت، چون خود آنها نیز در شرایط بحرانی بودند، متاسفانه در آن مقطع نیز، همپیمانی غرب و آمریکا نیز هنوز به این نتیجه نرسیده بودند که در مقابل داعش چگونه عمل کنند، ما واقعا برای تشکر آمدیم. منطقه ما، منطقه‌ای است که ارتباط اقتصادی گسترده‌ای با جمهوری اسلامی ایران داریم، دارای چندین دروازه اقتصادی مشترک هستیم، قبلا پیشنهادی مطرح شده بود که منطقه‌ی آزاد مشترک اقتصادی ایجاد شود، متیاسفانه بیش از یک سال بود که متوقف شده بود ما این مساله را مطرح کردیم و تمام مقامات قول دادند که در زودترین زمان ممکن در اجرای آن تعجیل شود، که در منطقه سیدصادق خواهد بود و علاوه بر خود سیدصادق بر پنجوین، حلبچه و سلیمانیه نیز موثر خواهد بود. به مسائل بعد از داعش نیز پرداخته‌ایم که مساله مهمی است، که شرایط عراق بعد از داعش، چگونه به سمت ثبات و آرامش پیش برود، نقش اتحادیه میهنی، نقش اهل سنت و شیعیان و احزاب و جناح‌های دیگر مطرح شده است، در تمام جلسات نیز مطرح کردیم که جمهوری اسلامی ایران به اقلیم کردستان اهمیت ویژه‌ای می‌دهد، برایش مهم است کردهای سوریه به حقوق خود برسند، همچنین احقاق حقوق کردهای ترکیه برایش اهمیت دارد، خواستار این مساله شدیم که درها به روی کردهای ایران نیز بیش از پیش گشوده شود و گفتگوی مستقیم و بیشتری میان کردها و حکومت جمهوری اسلامی ایران برقرار شود. همچنین به مسائل داخلی اتحادیه میهنی پرداخته شد و در این زمینه نیز ایرانی‌ها مرتب ما را کمک کرده‌اند که مشکلات داخلی اتحادیه میهنی حل شود.

  • وضعیت داخلی اتحادیه میهنی در حاضر حاضر به چه سمت و سویی می‌رود؟

الان وضعیت به سمت آرامش می‌رود، امیدهایی برای توافق دیده می‌شود، من چند روز قبل، با جناب کاک کوسرت علی دیدار داشتم، همچنین در چند روز گذشته کاک کوسرت و خانم هیرو ابراهیم احمد ملاقات کرده‌اند، گفتگو ادامه دارد و امید برای رسیدن به راه‌حل و حفظ اتحاد داخل اتحادیه میهنی ایجاد شده و امید زیادی به این مساله داریم.

 

  • در چند سال گذشته، در افکار عمومی منطقه و ایران، جایگاه و وضعیت کردها و نگاه به کرد دچار تغییری محسوس شده است، مقاومت برای آزادی کوبانی و بعد از آن نیز نقش کردها در مراحل مختلف مبارزه با داعش، در این تغییر نگاه تاثیری غیرقابل انکار داشته است، و رسانه‌های ایرانی نیز در این میان نقشی بی‌بدیل داشته‌اند، آیا حکومت اقلیم و به ویژه اتحادیه میهنی برنامه‌ای برای استفاده از این فرصت و شکل‌دادن به گفتگو و دیالوگی فرهنگی میان کردها و دیگر ملیت‌های منطقه مخصوصا ایرانی‌ها دارند؟

ما از هر پیشنهاد و برنامه‌ای در این زمینه استقبال می‌کنیم، فرهنگ و تمدن ایرانی نزد ما جایگاه مهم و ویژه‌ای دارد، نزدیکی فرهنگی، زبانی، روانی، هنری با ایرانی‌ها برای ما کاملا شفاف است، به خوبی نیز می‌دانیم که در آینده ارتباط میان اقلیم کردستان و ایران برای صلح در منطقه نقشی ویژه خواهد بود، خود ما از طریق جشنواره گلاویژ مرتبا این پل و ارتباط را حفظ کرده‌ایم، و با نویسندگان و شعرا و منقدین ایرانی ارتباطی تنگاتنگ داشته‌ایم، در حال حاضر نیز در آستانه برگزاری بیستمین دوره این جشنواره هستیم و درهای جشنواره به روی تمام ادبا و اهل فکر ایرانی باز است، هرساله نیز یک روز از جشنواره را به فرهنگ ایرانی اختصاص داده‌ایم، در پنج روز جشنواره نیز نویسندگان و ادبای پنج قاره حضور دارند که یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی خاورمیانه است. در پایان نیز می‌خواهم از طریق روزنامه شرق، بگویم که کردها ملت بزرگی هستند، ٤٠ تا ٥٠ ملیون نفر هستیم که ٥٠٠ هزار کیلومتر مربع سرزمین داریم، ما در اقلیم کردستان اثبات کردیم که اگر قدرت داشته باشیم در راه صلح و آشتی از آن بهره خواهیم گرفت و به حفظ امنیت و آرامش منطقه کمک خواهیم کرد و درهای خود را به روی همه باز خواهیم کرد همچنان که تاکنون باز کرده‌ایم، امیدواریم سطح برادری و روابط کرد و ایرانی‌ها را در آینده افزایش دهیم و همکاری جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان در خدمت آبادی، صلح، بازار آزاد و برادری بیش از پیش رشد کند.

 

منبع: شرق

گفت و گو از سامان سلیمانی

نظرات
آخرین اخبار