سوریه همچنان محکوم به جنگ! | فراتاب
کد خبر: 4788
تاریخ انتشار: 11 آذر 1395 - 15:03
مریم درّی
نیروهایی که به صورت طبیعی می توانند جنگ را متوقف کنند در سوریه وجود ندارند، و به همین علت جنگ همچنان به روند خود ادامه می دهد. نیروهای دولتی و شورشیان هر دو، سلاح هایشان را از خارج از کشور تامین می کنند

فراتاب گروه بین الملل: به دلایل متعددی جنگ داخلی سوریه، سخت و طاقت فرسا شده و روز به روز بر آتش این جنگ افزوده می شود. واقعیتی درباره ی این جنگ وجود دارد که به نظر می رسد هیچ گاه تغییر نخواهد کرد، هرگونه تلاش برای رسیدن به یک توافق صلح یا قطعنامه در مورد آن با شکست مواجه می شود. با وجود برگزاری کنفرانس های صلح متعدد و مداخله کشورهای خارجی، تنها شرایط مردم سوریه بدتر و به وخامت جنگ افزوده شده است. عوامل انگشت شماری در جنگ های داخلی وجود دارند، که باعث می شوند جنگ، طولانی و خشن تر شده و متوقف کردن آن نیز سخت تر گردد. تقریبا تمامی این فاکتورها در سوریه به چشم می خورند.

برخی از این عوامل از مداخله ی کشورهای خارجی سرچشمه می گیرند، آن ها قصد دارند جنگ را پایان دهند اما با حمایت گروه های درگیر، جنگ را به بن بست رسانده و تبدیل به نزاعی خشونت آمیز می کنند که تمامی راه های صلح در آن با شکست مواجه می شوند. واقعیت این است که جنگ داخلی سوریه میان دو طرف نیست بلکه به چندین جبهه تقسیم شده است. در اکثر جنگ های داخلی هنگامی که یک طرف شکست می خورد، جنگ پایان می پذیرد. برخی از جنگ های داخلی هم به این دلیل که هر دو طرف از جنگیدن خسته شده اند، با مصالحه پایان می یابد. شاید همین اتفاق در سوریه هم رخ دهد، دولت و شورشیانی که مبارزه را در سال 2011 آغاز کردند هم اکنون ضعیف و خسته به نظر می رسند و اگر تنها باشند نمی توانند جنگ را برای مدت طولانی ادامه دهند. مشکل این است که آن ها تنها نیستند و هر کدام از طرفین توسط قدرت های بزرگ و کشورهای دیگر از جمله روسیه، ایالات متحده آمریکا، ایران، عربستان سعودی و ترکیه حمایت می شوند. اگر یک حامی خارجی سیاست های خود را تغییر داده و عقب نشینی کند و در این صورت طرف دیگر پیروز میدان است، اما مشکل اینجاست که هر طرف جنگ در سوریه، چندین حامی خارجی دارد و حامیان یک طرف باید همزمان به توافق رسیده و عقب نشینی کنند، در حالی که هر کشور منافع خودش را در این جنگ دنبال می کند.

نیروهایی که به صورت طبیعی می توانند جنگ را متوقف کنند در سوریه وجود ندارند، و به همین علت جنگ همچنان به روند خود ادامه می دهد. نیروهای دولتی و شورشیان هر دو، سلاح هایشان را از خارج از کشور تامین می کنند و این، منبعی تمام نشدنی از سلاح را برایشان فراهم می نماید. هر دو طرف حمایت دولت های خارجی را دارند که هزینه های جانی و مالی جنگ را متحمل نمی شوند و ممکن است تنها فشار مردم را برای ایجاد صلح و پایان دادن به رنجشان احساس کنند. تحمل هزینه های مادی و انسانی برای کشورهای خارجی بسیار آسان تر است. به همین علت به طور کلی حضور و حمایت قدرت های خارجی در این جنگ تنها بر مدت جنگ داخلی می افزاید.

در جنگ زمینی شبه نظامیان کرد و داعش، هر کدام حامیان خارجی خود را دارند، نیروهای طرفدار دولت و مخالف دولت، روی جنگ با یکدیگر متمرکز شده و مرکز اصلی جنگ را تشکیل داده اند. حامیان مالی خارجی در این میان نه تنها زمینه ی ایجاد صلح را فراهم نمی کنند بلکه به بن بست رسیدن آن را تشدید نموده اند. سوریه تبدیل به زمین بازی شده است، هرگاه یک طرف در جنگ ضعیف شده و در آستانه ی شکست قرار می گیرد، حامیان خارجی آن مشارکت خود را افزایش داده، سلاح و پشتیبانی هوایی می فرستند تا طرف مورد علاقه اشان در این جنگ شکست نخورد. همین امر در مورد طرف مقابل و حامیانش هم صادق است و این دور باطل ادامه پیدا می کند. هر دو طرف خود را تقویت نموده و کشتار افزایش پیدا می کند، بدون اینکه روزنه ی امیدی برای صلح پدیدار شود. جنگ سوریه تا کنون به این شکل پیش رفته است. در اواخر سال 2012 ارتش سوریه تا نزدیکی شکست پیش رفت، و همان زمان بود که ایران به حمایت از اسد وارد میدان جنگ شد. در اوایل سال 2013 نیروهای طرفدار دولت قوی تر شده و بسیار خوب عمل کردند، در این شرایط بود که کشورهای ثروتمند حوزه ی خلیج فارس حمایت های مالی خود را برای شورشیان ارسال نمودند. در راندهای بعدی مبارزه هم روسیه و ایالات متحده وارد این نزاع شدند. هر دو قدرت خارجی به اندازه ای قوی بودند که اجازه ندهند هیچ کدام از دو طرف شکست بخورند. دو قدرت نمی توانند پیروزی قطعی طرف مورد حمایت خود را رقم بزنند و به این ترتیب این چرخه تا کنون ادامه یافته است.

ممکن است در آینده اوضاع جنگ از این هم پیچیده تر و وخیم تر شود. جنگ داخلی سوریه شاهد قتل عام بی رویه ی غیر نظامیان بوده است. این کشتار تنها به دلیل دشمنی نیست بلکه انگیزه های قویتری پشت این قضیه پنهان است. در اکثر جنگ های داخلی، نیروهای مبارز به حمایت مردمی برای رسیدن به موفقیت نیاز دارند. حمایت مردمی به مبارزان انگیزه می دهد تا از غیر نظامیان حفاظت نموده و کشتار غیر نظامیان را به حداقل برسانند. جنگ هایی مانند سوریه که در آن دولت و مخالفانش به شدت به حمایت نیروهای خارجی متکی هستند، درگیری و روحیه ی مخالفت جویی تشدید می شود. از آن جا که جنگحویان سوری به حمایت مالی کشورهای خارجی متکی هستند و نه به مردم کشورشان، انگیزه ی کمی برای حفاظت از غیر نظامیان دارند. حملات شدید و بی هدف به غیر نظامیان در جنگ مزایای قابل توجهی را به دنبال دارد: اخلال در مناطق جنگی تحت کنترل دشمن، آرام نمودن تهدیدات بالقوه وهمین طور غارت منابع. در میان شورشیان گروه هایی که از حمله به غیر نظامیان خودداری می کنند به نسبت گروه هایی که این کار را انجام می دهند، بیشتر ضرر می کنند.

هیچ کدام از طرفین درگیری مطمئن نیستند سوریه پس از جنگ چه سرنوشتی خواهد داشت یا اینکه چگونه این جنگ پایان می یابد، اما همه به راحتی وضعیت بغرنج تر را تصور می کنند. نیروهای جنگی دو طرف بیشتر به دنبال حفظ وضع موجود هستند تا رسیدن به اهداف خود. در حقیقت هر دوطرف بیشتر از اینکه به فکر پیروز شدن خودشان باشند، به فکر جلوگیری از پیروزی طرف مقابل هستند. تمامی کشورهای خارجی که در این جنگ شرکت دارند، آن را میدان نبردی می دانند که به هیچ وجه نمی خواهند بازنده ی آن باشند. حتی اگر جنگ سوریه در طولانی مدت باعث تشدید بی ثباتی، افراط گرایی و کشتار شود، ترس از شکست، همه ی طرف های شرکت کننده در این جنگ را به سمت طولانی تر شدن جنگ که باعث پیروزی هیچ یک از طرفین نشود، سوق می دهد.

هر کدام از طرفین جنگ متشکل از چندین بازیگر با برنامه ها و اولویت های بسیار متفاوت هستند. تنها چیزی که همگی بر سر آن توافق دارند شکست نخوردن است. روسیه آن چنان هم مخالف برکناری اسد از حکومت نیست، اما نمی تواند اسد را به زور وادار به این کار کند و همچنین سوریه را بدون رسیدن به منافع خود رها نخواهد کرد. بشار اسد هم می خواهد سوریه مداخله ی همه جانبه تری در جنگ داشته باشد تا در نهایت دولت سوریه پیروز میدان باشد، ولی روسیه تمایل به چنین کاری ندارد. در نتیجه اسد هنوز هم بر مسند خود باقی است و روسیه تنها به قدری مداخله می کند که وی همچنان به حکومت خود ادامه دهد.

دولت سوریه و نیروهای مخالف از درون ضعیف هستند و بیشتر تمایل دارند به یک نتیجه ی با دوام برسند. رهبران ارشد سوریه متعلق به اقلیت علوی هستند، علویان با اینکه جمعیت بسیار کمی از سوریان را تشکیل می دهند، اکثریت نیروهای امنیتی را تشکیل داده اند. به علت تشدید خصومت های فرقه ای در سوریه، علویان بسیار نگران هستند که اگر بشار اسد نتواند در جنگ داخلی پیروز شود، با نسل کشی مواجه شوند. احتمال چنین پیروزی تمام عیاری برای اسد کم است و به همین علت رهبران علوی معتقدند، بن بست بهترین راه برای ایمن نگه داشتن علویان می باشد حتی اگر به قیمت طولانی شدن جنگ تمام شود. مخالفان دولت سوریه هم به گونه ای دیگر ضعیف هستند. مخالفان، متشکل از گروه های زیادی هستند که دلیلی دیگر برای طولانی تر شدن جنگ است و احتمال خاتمه ی جنگ به صورت مسالمت آمیز را کاهش می دهد. جنگ سوریه پازلی پیچیده است، با مجموعه ای از گروه های شورشی که شامل اسلام گرایان و میانه رو ها، نیروهای سوری و نیروهای خارجی شامل شبه نظامیان حزب الله. هر کدام از این جناح ها به دنبال اهداف خود هستند و همین امر شرایط رسیدن به صلح را امکان ناپذیر ساخته است. هر جناح هم انگیزه هایی برای رقابت با دیگری بر سر منابع، در طول جنگ و امتیازات پس از جنگ دارد. به همین علت مخالفان هم با یکدیگر متحد نیستند و حتی اگر موفق شوند دولت اسد را سرنگون کنند باید منتظر جنگی جدید میان خود آن ها بود. نگرانی دیگر این است که به علت موقعیت سوق الجیشی سوریه و همچنین شرکت قدرت های بزرگ و دیگر کشورها در این جنگ، هر گونه حرکت اشتباهی می تواند منجر به جنگ منطقه ای بزرگی شود، که با اوضاع نابسامان خاورمیانه، به تمام این منطقه تسری خواهد یافت.

مذاکرات صلح بر سر این است که چه کسی نیروهای امنیتی و نظامی را کنترل خواهد کرد. این سوالی است که در مورد سوریه بی پاسخ مانده است. پس از جنگی بی رحمانه در سوریه، که در آن بسیاری از مردم جان خود را از دست داده اند، هر گروه می ترسد اگر دیگری به قدرت برسد قتل عام شود. پیمان صلحی هم که در آن وعده ی قدرت نظامی برابر به تمامی احزاب داده شود، ریسک بالای بازگشت جنگ را در پی خواهد داشت. هم زمان باید نیروهای مسلحی شکل بگیرند تا امنیت را به کشور بازگردانده و هر گونه شبه نظامی و شورشی را از بین ببرند. تجربه ثابت کرده است پیروزی نظامی در جنگ داخلی به قیمت خشونت شدید و حتی نسل کشی علیه طرف شکست خورده و حتی غیر نظامیان تمام می شود. چنین اتفاقی باعث پیدایی درگیری های جدید در خاورمیانه خواهد شد، گروه های پیروز در جنگ داخلی سعی می کنند با افزایش قدرت خود در مقابل دولت های همسایه قدرت نمایی کنند و در نتیجه جنگ های بین دولتی ایجاد نمایند.  باید دید آیا قدرت های بزرگ و کشورهای دیگر دست از حمایت برخواهند داشت و راهی برای رسیدن به صلح در سوریه بازخواهد شد یا تمامی طرف های درگیر در جنگ، بدون توجه به کشتار مردم بی گناه به دنبال منافع خود بوده و همچنان به دنبال حفظ وضع موجود و ادامه ی جنگ به هر قیمتی می باشند.

مریم درّی کارشناسی ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار