کد خبر: 4754
تاریخ انتشار: 7 آذر 1395 - 02:03
رضا شرفی
برای من و نسل من انقلاب کوبا که در راسش فیدل قرار داشت یک معجزه بود زیرا تا آن زمان و در آن جهان ...

فراتاب گروه بین الملل: برای بسیاری از هم نسلان من فیدل کاسترو تنها یک رهبر انقلابی درگوشه ای دیگر از جهان نبود، او یک الهام بخش خارق العاده به نظر می رسید که در عصر دو قطبی با اتکا به حمایت مردمش توانسته بود انقلابی را در نزدیکی مرزهای آمریکا به ثمر برساند درست در زمانی که در ایران، دوره تاریک خفقان پس از کودتا عرصه را برای هر عمل و اقدام سیاسی تنگ و تنگ تر کرده بود!

فیدل آنطور که مردم کوبا می گفتند، نماد و سنبل یک دوران تاریخی نبرد و مقاومت و پایداری و صداقت در راه آزادی و عدالت اجتماعی و استقلال کشور کوبا بود که مخالفینش علیه او 638 توطئه ترور ترتیب دادند. او از 1959 تا 2006 در راس قدرت با موضع ضداستعماری و الهام بخش بزرگ یک نسل بود.

برای من و نسل من انقلاب کوبا که در راسش فیدل قرار داشت یک معجزه بود زیرا تا آن زمان و در آن جهان دو قطبی هیچ کسی را  گمان این نبود که ملت ها قادرند بدون تکیه بر قدرت شوروی علیه حکومت های متکی به امریکا برخیزند و به پیروزی برسند. پیروزی انقلاب کوبا و بیرون ریختن عوامل امریکا مهمترین منبع الهام هزاران نوجوان ایرانی شد که در فضای بعد از کودتای 28 مرداد پرورش یافتند.

در آغاز دهه 40 شمسی خبر پیروزی انقلاب مسلحانه در کوبا و عجز ایالات متحده از در هم شکستن آن، از فیدل و چگوارا برای نسل ما قهرمانانی اسطوره ای ساخت. در آن سال ها تصور همگان این بود که کسب قدرت سیاسی و انقلاب سوسیالیستی بدون اتکا به حمایت مستقیم مادی و معنوی شوروی امکان پذیر نیست. اما انقلاب کوبا نادرستی این موضوع را به اثبات رساند و این به تمام انقلابیون در اقصی نقاط دنیا جرات داد تا برای رسیدن به پیروزی بر حمایت شوروی تکیه نکنند.

اما کاسترو بعد از تحکیم قدرت سیاسی در کشور خود خیلی زود دریافت که ساختن سوسیالیسم در کوبا بدون کمک و حمایت شوروی بسیار دشوار و حتی ناممکن است که البته بدون همبستگی با شوروی انقلاب کوبا زیر چرخ تانک های امریکایی له می شد. و لذا این وجود اتحاد شوروی بود که جلوی حمله نظامی به کوبا را گرفت.

فیدل عزت سیاسی و اخلاقی را به کوبا بازگرداند ولی این عزت و اعتبار بدون شکوفایی اقتصاری کدر و کمرنگ می نمود. محو بی سوادی و افزایش قابل توجه شمار پزشکان کشور و نجات از بی خانمانی با افزایش ثروت ملی و امید به رشد و شکوفایی اقتصادی  همراه نشد.

اما سرانجام ایالات متحده امریکا در برابر اراده استوار ملت کوبا سر تعظیم فرود آورد و انقلاب کوبا را به رسمیت شناخت و اوباما به کوبا رفت. که ای کاش این امر 60 سال پیش اتفاق می افتاد!

پیروزی همین انقلاب تاثیر مهمی در امریکای لاتین داشت و برای انقلابیون همه کشور ها تجربه ای ارزشمندی به ثبت رساند کاسترو تلاش فراوانی کرد که آموزش و بهداشت همگانی و رایگان را نصیب سرزمینش کند. در دوران زمام داری او  صنایع و تجارت ملی شدند با گذشت سال ها از اتخاذ سیاست های اجتماعی اقتصادی  به جرات می توان از سیاست های بهداشتی درمانی و آموزشی کوبا دفاع کرد او آموزش همگانی رایگان را تا سطوح عالی گسترش داد و با اعمال برنامه های مدون و انضباطی درست حتی برای کودکانی که قادر به رفتن به مدرسه نبودند معلم سرخانه گذاشت از سوی دیگر کاسترو به خوبی دریافت که شکل غربی و توسعه یافته نظام بهداشتی و درمانی به این دلیل وابسته به درمان است و نه پیشگیری که نظام اقتصادی شرکت های بزرگ تولید کننده دارو و نیز بیمه های درمانی خصوصی به خطر نیافتد. به همین سبب سیاست های مبتنی بر پیشگیری و نه مداوای درد و بعد درمان رایگان را در همه سطوح حتی خدمات کامل دندان پزشکی اتخاذ کرد تا جایی که امروز نظام خدمات بهداشتی و درمانی کوبا به عنوان الگویی جهانی مورد ستایش همگان است.

بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی در میانه دهه دوم سده 21م شاخص امید به زندگی در کوبا برای مردان 77 سال و برای زنان 80 سال ثبت شده است در حالی که میانگین جهانی این عدد 68 سال است. زندگی و عمر فیدل ثروت و سرمایه جهان ،و یاد او خاطره ماندگار تاریخ است.

و سرانجام در 90 سالگی و درست پس از دست کم 6 دهه مبارزه سیاسی و بودن در سطح عالی سیاسی و البته تاثیرگذاری بین المللی او به تاریخ پیوست.

رضا شرفی عضو شورای نویسندگان فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
حمید
| |
2016-11-28 10:01:24
کوبا نگاهی از درون
تجربه پیروزی کوبا با رهبری فیدل کاسترو و ارتستو چگوارا از آنها چهره ای ساخت که بسیاری از انقلابیون ، روشنفکران و آزادیخواهان جهان را جذب چریک کهنه کار جزیره کوچک کارئیب کرد. استقامت بی نظیر او بر آرمانهای سوسیالیستی حتی بعد از فروپاشی شوروی که این کشور را از مزیت خرید شکر به قیمت گرانتر از بازار از سوی حامی دوردست این کشور محروم کرد ، از او چهره ای مقاوم نشان داد که این جذابیت را برای کسانی که از دور به تحولات این کشور می نگریستند، افزون ساخت.
لیکن نگاهی از درون به این کشور جنبه دیگری از چهره فیدل را به نمایش می گذارد. کوبا تا قبل از انقلاب کمونیستی در این کشور مراحل قابل توجهی از توسعه اقتصادی ، زیرساخت های اجتماعی ، شهرسازی قابل توجه و بسیاری از جنبه هایی که می تواند رفاه انسانی را فراهم کند را داشته است. البته تجربه حکومت دیکتاتوری اکثریتی از مردم این کشور را از بهره مندی از این ظرفیتها محروم ساخته بود.
انقلاب کوبا اکثریت را به حداقلی از امکانات رساند. بهداشت و آموزش را عمومی کرد. احساس تبعیض را از میان مردم برد. اما یک چیز مهم دیگر را نیز از مردم گرفت: امید به آینده.
مردمی که در صف اتوبوس (البته اتوبوس نیست، تریلر روسی است که در قسمت عقب آن اتاقی فلزی نصب کرده اند و درونش صندلی گذاشته اند) ساعتها منتظر می شوند و چون این وسیله نقلیه به تعداد بسیار کم وجود دارد به پایان ساعات روز رسیده و در همان صف اتوبوس می خوابند تا فردا به سر کار خود برگردند. البته نبودن اتوبوس را کاسترو به تحریم های ظالمانه امریکا نسبت می دهد (که البته اگر تحریم هم نباشد پول ندارند که بخرند) اما نکته مهمتر از نبودن اتوبوس بی اعتراضی مردمی است که این وضعیت را چنان طبیعی تحمل می کنند که برای کسانی که از خارج از این کشور به آنجا سفر می کنند بسیار تعجب آور است. مردم هیچ اعتراضی ندارند.
اگر به یک مدیر هتل با تحصیلات عالی (که برای مردم کوبا مجانی است) یک ده دلاری پاداش بدهید می توانید او را تا کمر جلوی خودتان خم کنید. تفاوت او با مستخدم هتل این است که حدود دو دلار از او بیشتر حقوق می گیرد. اما مستخدم هتل می تواند پاداش بیشتری از مهمانان خارجی بگیرد. این است که مدیر هتل به راحتی تا کمر در مقابل پاداش دهنده خم می شود. (طوری که مستخدم پیش او کم بیاورد) .
اما همان ده دلار را همان شب یکی – دو بطر آبجو می خرد و در مقابل اتاق کثیف کنار محله قدیم هاوانا که نشانه های توسعه قدیم را هنوز در خود دارد ، با دو باند پر سروصدایی که در کنار اتاق گذاشته است ، تا ته هر دو بطری را می خورد و ساعتی سالسا می رقصد و نه یک سنت از آن ده دلار را و نه یک شیشه از دو شیشه آبجو را برای فردایی پس انداز نمی کند. چرا که اساساً امیدی به فردا ندارد. از این وضعیت راضی است. خیلی هم راضی. اما نه بخاطر اینکه اطمینان نسبت به فردا دارد ، بلکه چون امیدی به فردا ندارد. وضعیت مشابه است. اما علت بروز وضعیت کاملاً متفاوت .
این میراثی است که از رفیق فیدل برای مردم کوبا باقی مانده است. تمام مردم روشنفکر و انقلابیون کاخ نشینی که در اقصی نقاط جهان با عکسی سیگار به دست از رفیق بر روی تی شرت گران قیمتشان پس از مرگ رفیق آهی از سر حسرت کشیدند که : خداحافظ رفیق! را دعوت می کنم تا چند مدتی را در محله هاوانا قدیم زندگی کنند. به آن رضایت درونی مردم کوبا دل خوش کنند و زندگی های بورژوازی فاسد خود در مناطق بورژوا زده پایتخت های اروپایی و آسیایی و حتی روسی را به مردم بی نوایی ببخشند که ابتدایی ترین نیاز بشر برای زندگی سعادتمند ، یعنی امید به آینده و امید به پیشرفت از آنها دریغ شده است.
آخرین اخبار