کد خبر: 4719
تاریخ انتشار: 4 آذر 1395 - 20:38
آغاز کمپین جهانی محو خشونت علیه زنان
سازمان ملل، 25 نوامبر، روز جهانی محو خشونت علیه زنان را «روز نارنجی» نام گذاری کرده و از همه درخواست نموده است که از 25 نوامبر تا 10 دسامبر به مدت 16روز به کمپین نارنجی توقف خشونت علیه زنان بپیوندند.

فراتاب‌ـ گروه اجتماعی/ هدی مظفری*:

«دنیای برابر، دنیایی است که در آن هیچ مرزی ناشی از طبقه و جنسیت به وجود نیاید» سیمون دوبووار

جهان در روزهایِ آشفته ی خود، با شعار: «به خشونت علیه زنان، نه بگو!» در بیست و پنج نوامبر به استقبال روز نارنجی خواهد رفت. امروزه شاهد آن هستیم که روند اقدامات بین‌المللی در حوزه ی حقوق زنان؛ به ویژه در زمینه ی مقابله با خشونت علیه زنان، به طور چشم گیری سرعت یافته است. به گونه ای که این روند قابل تأمل در ساز و کارهای سازمان ملل متحد به خوبی مشاهده می شود. شاید بتوان گفت برای نخستین بار در طول تاریخ، تمرکز بر مسئله زنان به عنوان یک رویداد مهم جهانی و بین المللی با نام گذاری بر دوازده ماه سال، اتفاق افتاده است. بدون تردید این اقدام بی سابقه، ناشی از روند افزایش موجِ منع خشونت بر علیه زنان در بحث های مربوط به حقوق زنان می باشد و این زنگ هشداری است برای سازمان های بین المللی، خصوصاً نهادهای بین المللی ای که با هدف دفاع از زنان تشکیل شده اند. هرچند در سالیان اخیر با توجه به روند فزاینده ی حمایت از حقوق زنان و علی رغم تلاش های بسیار در این زمینه، هم چنان در گوشه و کنار جهان، شاهد خشونت علیه زنان هستیم. حال مسئله این جاست؛ با توجه به این که این موضوع در دستور کار سازمان ملل متحد قرار دارد، تا چه میزان شاهد پیشرفت آن در تمام دنیا هستیم؟

وقتی از خشونت نسبت به زنان حرف می‌زنیم، از یک واقعیت دردناک و جهانی سخن می گوییم، که اشکال گوناگون و گاه خطرناک و پیچیده‌ای دارد. برای بسیاری از مردم هنوز هم این ذهنیت وجود دارد که خشونت علیه زنان یعنی فقط کتک زدن و خشونت فیزیکی خانگی، بله! این تصور درست است، اما خشونت خانگی تنها یکی از انواع مهم و فراگیر خشونت علیه زنان است که آمار وحشتناکی هم در سراسر دنیا دارد. این که از هر سه زن در جهان یک نفر با خشونت‌های فیزیکی یا جنسی مواجه می‌شود و گاه منجر به قتل نیز می شود، اتفاقی ست که جهان را با شعار اتحاد عمومی برایِ منع خشونت علیه زنان بسیج می کند. رویدادی که به سبب آگاهی‌رسانی درباره شکل‌های عجیب و پیچیده خشونت جنسیتی بسیار مهم می باشد.

با توجه به اقدامات اخیر سازمان بین الملل، که 25 نوامبر «روز جهانی محو خشونت علیه زنان» را به نام «روز نارنجی» نام گذاری کرده و از همه درخواست نموده است که از (25 نوامبر یا 4 آذر) تا 16 روز آینده (10 دسامبر یا 20 آذر) کمپینی نارنجی راه بیندازند. به خوبی می توان به اهمیت موضوع پی برد. اما تا چه حد می توانیم شاهد آگاهی‌بخشی درباره خشونت علیه زنان در صدر اخبار جهان باشیم؟ اصلاٌ چرا مسئله خشونت علیه زنان اهمیت دارد؟

طبق آمار سازمان ملل متحد؛ سی و پنج درصد از زنان و دختران جهان یکی از اشکال خشونت، چون خشونت فیزیکی یا جنسی را در زندگی خود تجربه می‏‌کنند. در برخی کشورها سن این تجربه 7 تا 10 سال است.  همچنین بیش از هفتصد میلیون زن در قید حیات در کودکی ازدواج کرده اند، دخترانی که بدون تردید در زمان ازدواج کمتر از 18 سال سن دارند و بیش تر آن ها مورد انواع خشونت های خانگی قرار گرفته اند. در همین راستا حدود 133 میلیون زن و دختر در جهان تجربه ناقص سازی جنسی دارند که در آفریقا و بخشی از خاورمیانه این تجربه ی تلخ بیش تر به چشم می خورد. نا گفته نماند زنان به واسطه جنیست خود در طول تاریخ، همواره مورد خشونت قرار می گرفتند و در بسیاری از نزاع ها و جنگ ها، تجاوز جنسی به مثابه یک استراتژیِ جنگی استفاده می شد. شیوه ای که بیش ترین آسیب را به قشر زنان وارد کرد و هزینه ها و دستاوردهای خشونت علیه آنان را تا نسل های بعدی انتقال داد. رنجی که امروز زنانِ جهان از خشونت خانگی می برند، شاید ویژگی هایش تغییر کرده باشد، ولی کماکان همان دردی ست که بسیاری از زنان حتی برای بیان کردنش نیز شرم دارند. خشونت بیماری غیر قابل درمانی نیست که نشانه ای خاص داشته باشد و یا در پی دلیلی بزرگ و اقناع کننده صورت گرفته باشد، بیماری ای نیست که واکسن و علاج موثری برای آن پیدا شود و به راحتی پایان پذیرد. هم چنین نمی توان تنها با راهکارهای پزشکی و بهداشتی، از آن پیش گیری نمود. اما، بدون تردید جامعه به عنوان یکی از مهم ترین ارکان هایِ تأثیر گزار بر این روند می تواند با اقدامات دراز مدت، چند جانبه و همکاری جویانه حمایت خود را از منع خشونت علیه زنان اعلام کند و در این راستا فعالیت های بسزایی داشته باشد.

خشونت علیه زنان! دردی جهانی ست كه البته از نظر مدافعان حقوق بشر، این معضل هم مانند مشکلات دیگر قابل پیش گیری و درمان پذیر است، به شرط آن كه دولت ها در این زمینه با سازمان های بین المللی همكاری كنند، رژیم حقوقی منسجمی برای پاسخ گویی به چنین معضلاتی وجود داشته باشد، قوانین داخلی با رویکردی فرا جنسیتی اصلاح شوند، رسانه ها در اطلاع رسانی بهتر عمل کنند، نهادهای مدنی حضوری اثربخش تر داشته باشند، مردان نگاهی نوع دوستانه به هویت زن داشته باشند و از همه مهم تر، زنان به حقوق خویش آگاه شوند تا بتوان یک نهاد یا سازمان مستقل جهانی در حذف خشونت علیه زنان شكل داد، تا زنان بی پناه وآسیب پذیر بتوانند برای اعمال حق خود تلاش کنند و خشونت در خانواده ها را، امری خصوصی تلقی نکنند و از بیان آن برای درمان خشونت خودداری نکنند. زیرا خشونتی که در خانواده رواج دارد، بدون شک به آسیب های بزرگ تر در جامعه نیز مبدل خواهد شد و به صورت سیستماتیک در بافت دولت نیز رخنه خواهد کرد.

سازمان ملل متحد در طرحی اینفوگرافیک1 تلاش کرده تا مفهوم خشونت علیه زنان را بازنمایی کند و توضیحاتی درباره آن ارائه دهد:  «در این اثر اینفوگرافیک آورده شده که خشونت ممکن است در خیابان و یا خانه اتفاق بیفتد و می‎تواند فیزیکی، جنسی یا روانی باشد». حرف های دلسوزانه، شعارهای حمایت گرانه و دلجویی های ظاهرانه همیشه زیبا هستند، ولی هیچ گاه به نتیجه ی خوبی منتهی نمی شوند! می توان برای بیست و پنج نوامبر، پوسترهای زیبا طراحی نمود، نهادهای جدیدی برای کمک به منع خشونت علیه زنان تأسیس کرد، بودجه مالی خوبی در اختیار سازمان هایی که در این راستا فعالیت می کنند، در نظر گرفت. هر روز در رسانه ها درباره ی مسئله ی زنان صحبت کرد و هزاران راهکار دیگر. اما به راستی کدام یک از این راه ها می تواند التیام بخش گوشه ای از درد زنانی باشد که سال هاست با انواع خشونت دست به گریبان هستند و هیچ دستی برای کمک به آن ها وجود ندارد. در برخی از مناطق دنیا، همانند خاورمیانه درگیری های قومی، آشوب، بحران و جنگ بیداد می کند و همواره زنان و کودکان قربانیان اصلی این فجایع انسانی هستند. برای شنیدن صدایِ زنانی که به کوچک ترین امکانات رفاهی دسترسی ندارند، چه اقداماتی می توان انجام داد؟ چه گونه می توان بر خشم فرو خورده ی رنج هایِ خاموش شان مرهم گذاشت؟ و یا خاطره ی تلخ خشونت را تا سال ها بعد از ذهن و جان شان پاک کرد؟ چه گونه می توان در فرهنگِ سکوت، لب به اعتراف گشود و از دردهایِ پنهان برای گوش هایی محرم و شنوا سخن گفت و خواستار مدد شد؟

بدون شک، خشونت علیه هر انسانی؛ اعم از زن و مرد، از هر نژاد، دین، ملیت و فرهنگی که باشد، امری طرد شده در پیشگاهِ تمام ادیان الهی و به طور کلی فطرت بشری است. بروز خشونت علیه زنان به اشکال مختلف نیز به عنوان واقعیتی فراگیر در سطح جهان غیر قابل چشم پوشی است. اما آن چه اهمیت دارد این است که تعریف حدود و ثغور خشونت و همچنین ارائه روش هایی مناسب و نهادسازی های مهارکننده و کنترل کننده آن، باید در چارچوبی با احترام متقابل و به رسمیت شناختن ویژگی ها و ارزش های بومی و فرهنگی انسان هایِ یک سرزمین و در نهایت انسان هایِ تمام دنیا انجام شود.

بیایم چند لحظه تأمل کنیم و کمی عمیق تر به مسئله خشونت علیه زنان بیاندیشیم، برای ساختن جهانی عاری از خشونت باید دوباره فکر کرد! اشتباهات را مرور کرد و خط بطلان بر تکرار آن ها کشید. باید رژیم حقوقی منسجمی برای جواب گویی به چنین آسیب هایی در جهان وجود داشته باشد و تخلف از آن به صورت قاعده ای آمره و الزام آور برای دولت ها محسوب شود، تا شاید کشورها در سیاست گذاری هایِ خود تصمیم جدیدی برای روایتی زنانه با رویکردی مردانه بگیرند و کمک کنند تا حالِ جهانِ نارنجی خوب شود و روزی بیاید که در آن هیچ سیاست مداری نگوید: زن ها را چه به سیاست! هیچ فیلسوفی در مقابل فمینیسم جبهه نگیرد، هیچ اندیشمندی برای نشر تفکرش، زن را قربانیِ جنسیت نکند و هیچ انسانی به انسانِ دیگر ظلم نکند.

 

* هدی مظفری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل

   بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

پی نوشت:

1. http://www.unwomen.org/en/digital-library/multimedia/2015/11/infographic-violence-against-women

نظرات
گندم
| |
2016-12-01 14:22:12
همین که دیدم مطلبتون رو با جمله ای از دوبوار شروع کردید براتون متاسف و از خواندنش منصرف شدم. سیمون دوبوار آدم معلوم الحالی بود که تکلیفش با خودش هم مشخص نبود و به خاطر خشونت و آزار جنسی دختران نوجوان زیر سوال بود. بد نیست به عکس معروفی که با ژان پل سارتر دارد و با شلاقی که در دست دارد، او را به اسب یا الاغی تبدیل کرده نگاهی بیاندازید...اندکی تفکر دوست نویسنده!
آخرین اخبار