شکست از تهران، انتقام از دیاربکر! | فراتاب
کد خبر: 4515
تاریخ انتشار: 16 آبان 1395 - 00:18
هاشم کرمی
اگر چه پایان این فصل از بازی تاج و تخت در خاورمیانه، قطعاً به معنای پایان بازی نخواهد بود اما در هر حال، ترکیه در این فصل بزرگ ترین بازنده بوده است.

فراتاب گروه بین الملل: روزهای سختی در انتظار ترکیه است، روزهایی سخت هم برای مردم این کشور و هم برای نظام سیاسی آن. اردوغان برای بار دیگر جهانیان را با اقدامی ناگهانی در شگفتی فرو برد. او با زندانی کردن سومین رقیب پارلمانی، و شاید بتوان گفت اولین و سرسخت ترین رقیب فکری اش، گمانی جدی در مورد آینده دموکراسی در ترکیه مطرح کرد.

حال باید از خود پرسید که چرا چنین کرد؟ اردوغان و حزب متبوعش آکپارتی خود را در چه موضعی می بیند که چنین هزینه هایی بر نظام سیاسی ترکیه وارد می آورد و حیثیت و اعتبار نظام سیاسی آن را زیر سوال می برد. امروزه، ترکیه در داخل خود را گرفتار جنگی داخلی می بیند که برای چند سالی است ماهیت آن کاملاً تغییر یافته است. پیشتر، ترکیه با نیرویی شبه نظامی مواجه بود که در نواحی کوهستانی و گاهی با عملیات هایی شهری به ضربه زدن بر نیروهای نظامی و دولتی و امنیتی اقدام می کرد. ترکیه نیز با بهره گیری از خیل عظیمی از سلاح ها و تجهیزات مدرنی که در اختیار دارد به سرکوب آن نیروی شبه نظامی می پرداخت. در این مرحله، تنها مشکلاتی که پیش روی ترکیه بود هزینه های انسانی و اقتصادی جنگ بود. اما به مرور زمان، مردمی شدن سیاست شبه نظامیان کرد، جنبه سیاسی ای نیز به مشکلات پیشین افزود. نظر به قانون انتخاباتی ترکیه که حداقل کسب 10 درصد آراء را برای ورود به پارلمان لازم می داند، دولت های ترکیه تا آخرین انتخابات پارلمانی، مشکل سیاسی قضیه را چندان جدی نمی دیدند و هر بار با اپوزسیون کردی ضعیفی در پارلمان مواجه بودند که در نهایت سردرد برایشان به همراه داشت نه دردسر جدی!

موفقیت HDP در گذر از سد 10 درصد آراء و مخالفت جدی با حزب حاکم، لزوم توجه و مهار مشکل سیاسی جدیدی را که در حال قدرتمندتر شدن بود، به لیست مشکلات دولت ترکیه افزود. جنگ داخلی در سوریه و کنترل شمال سوریه از طرف PYD که خود را پیرو تفکر و آرای سیاسی عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک می داند، مشکلات سیاسی و نظامی ترکیه را به سوریه گره زد. ناکامی ترکیه در فراهم کردن امکانات و فضای لازم برای تقویت داعش به منظور نابود کردن نظام سیاسی نوپای کردهای سوری، افزایش درگیری در مناطق شهری کردستان ترکیه و همزمان درگیری شدید با احزاب مخالف ترک و بروز کودتا، همگی باعث شد که اردوغان و آکپارتی، خود را درگیر جنگی همه جانبه و تعیین کننده ببینند. به همین منظور، اردوغان  و آکپارتی، گزینه مذاکره با مخالفان ترک و کرد و عقب نشینی و مذاکره را به عنوان گزینه ای غیرممکن و بی نتیجه دانستند و در عوض حمله همه جانبه را در پیش گرفتند.

اردوغان با حمله به شهرهای کردنشین و جواب دادن گلوله های کلاشینکف با توپخانه سنگین، درصدد تحمیل حداکثر هزینه به مخالفان و ارسال این سیگنال بود که در جنگ بسیار مصمم و جدی است. از طرف دیگر، با مصادره اموال دستگاه های وابسته به جنبش خدمت وابسته به فتح الله گولن،  اخراج کارمندان و قضات و نیروهای مسلح و امنیتی و اقدامات بی سابقه ای از این دست، درصدد نابود کردن مخالفان کرد و ترک خود برآمد.

در زمینه سیاست خارجی نیز، ناکامی در زمینه تروریستی شناساندن PYD، مجبور شدن به عقب نشینی در برابر روسیه و اسرائیل، و تغییر سیاست در برابر دولت سوریه، از نشانه های احساس تنگنای روزافزون آکپارتی و اردوغان هستند. نمونه آخرین تلاش هایی که تبعات سنگینی برای ترکیه به همراه خواهد داشت، ورود نیروهای نظامی ترکیه به شمال سوریه است. درخواست های مکرر برای ایفای نقش در آزادسازی موصل نیز خود نشانه ای از شکل گیری روند تحولات عراق در جهت خلاف خواسته های ترکیه است.

ترکیه روزهای سختی در پیش خواهد داشت و هرگونه توجیه برای غیرمشروع یا غیرمنطقی بودن جنگ با نظام ترکیه، بیش از پیش در موضع ضعف خواهد بود. در نتیجه خشونت ورزی های اخیر دولت ترکیه، دستاوردهای اقتصادی و سیاسی ثمره پانزده سال تلاش آکپارتی از بین خواهد رفت و تمایل به پ.ک.ک و گرایش جنگجویی بویژه در جنگ شهری بیشتر خواهد شد. در نبرد شهری، امکانات پیشرفته ترکیه، برخلاف نبرد در کوهستان، موجب بالادستی شان نخواهد شد و صدای هر گلوله ای که شلیک می شود، نه در دره ها بلکه در گوش ها خواهد پیچید و به جهانیان این پیام را خواهد رساند که ترکیه دیگر کشور اروپایی دموکراتیک و محل خوشگذرانی نیست، بلکه کشوری خاورمیانه ای است که روزبروز تحت تسلط ایدئولوژی نوعثمانی گری از دنیای مدرن فاصله می گیرد. چه بسا نتیجه چنین برخوردهایی جنگ داخلی خانمان سوزی برای ترکیه باشد که در نهایت از زیر آوارهای آن، دموکراسی زخمی و خسته یا سلطان جدید عثمانی سر بر می آورد.

 اگر چه پایان این فصل از بازی تاج و تخت در خاورمیانه، قطعاً به معنای پایان بازی نخواهد بود اما در هر حال، ترکیه در این فصل بزرگ ترین بازنده بوده است. هم اکنون، در عراق و سوریه، تقریباً تمام تحولات به نفع تهران تمام شده است و ترکیه نیز انتقام ناتوانی خود برای مشارکت در نبرد آزادسازی موصل و سقوط بشار اسد، و همچنین استقرار کانتون ها در شمال سوریه را از دیاربکر می گیرد تا بلکه با پیش دستی در برابر کردهای ترکیه، آنها را از ثمره حضور دموکراتیک در نهادهای سیاسی محروم کند. حال باید دید که آیا سرنوشت ترکیه و اردوغان می تواند متفاوت از سرنوشت سوریه و بشار اسد باشد؟!

هاشم کرمی استاد علوم سیاسی دانشگاه گرمیان و عضو هیات تحریریه فراتاب

نظرات
آخرین اخبار