فراتاب - گروه بین الملل: اتفاقاتی که هر روزه رخ میدهد باعث شده است که در فاصله کمتر بیست روز به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همچنان ارائه یک پیشبینی دقیق از اینکه چه کسی برنده خواهد شد دشوار باشد. «دونالد ترامپ»، که این روزها ستاره اقبالش روبه افول گذاشته، چندین بار اعلام کرده که اگر او شکست بخورد، قطعاً به تقلب باخته است نه به کلینتون! شاید افکار عمومی تا چند ماه پیش میپنداشتند که اینگونه دعاوی ترامپ را باید در ادامه لفاظیهای بیمنطقی ارزیابی کنند که میلیاردر جمهوریخواه به آن شهره است؛ اما نظرسنجی جدیدی که توسط پایگاه تحلیلی پولیتیکو انجامشده، نشان میدهد که 41 درصد از رأیدهندگان و 73 درصد از طرفداران کاندیدای جمهوریخواه، حق را به ترامپ میدهند. از سوی دیگر اکنون برنامههای رادیویی و تلویزیونی آمریکایی هم دلنگران این موضوع شدهاند که اگر مردم آمریکا این حرفها را باور کنند چه نتیجهای به بار خواهد آمد؟ برای مثال کارشناس شبکه سیانان اعلام کرده: «اتهاماتی که ترامپ مطرح میکند، میتواند اعتماد صدها ساله مردم آمریکا بهنظام سیاسی را مخدوش سازد و صحت روند انتخابات را زیر سؤال ببرد.»
بهطور اخص، همه کارشناسان بر قدرت رسانه در آمریکا اتفاقنظر دارند. رسانهها آنقدر در این کشور در تصمیمگیری سیاستمداران و یا تسخیر اذهان عمومی به نفع یک جریان نقش دارند که میتوانند جریان اذهان عمومی را به نفع یک نامزد مشخص هدایت کنند. نمونه واضح آن اینکه در چند مورد در تاریخ انتخاباتی این کشور، پس از اعلام نتیجه اول انتخابات، رسانهها باعث شدند که بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان از رأی دادن منصرف شوند و بخش قابلتوجه دیگری هم به نفع شخصی که میخواستهاند، رأی خود را تغییر دادهاند.
همچنین باید توجه کرد که عدم اعتماد به فرایند انتخابات در آمریکا مسبوق به سابقه نیز هست. پیروزی «جورج دبلیو بوش» در سال 2000 با اتهامات زیادی همراه بود و همچنین پس از انتخابات 2004 نیز اتهامات بیشتری علیه وی طرح شد. وقتی شخصیتهای برجستهای نظیر «رابرت کندی» و نشریات پرنفوذی همچون «وانتی فِر» و «هارپر» درباره تعداد آرای وی در اوهایو تشکیک کردند کار از حد اتهامات ثابت نشده نیز فراتر رفت. گذشته از آن در سال 2008 «جان مککین» در سومین مناظره انتخاباتی اعلام کرد «احتمال بزرگترین تقلب در تاریخ آمریکا امروز بیش از هر زمان دیگری است، این تقلب میتواند اساس دموکراسی را به خطر اندازد.» یک سال پس از ورود «باراک اوباما» به کاخ سفید نیز یک نظرخواهی سراسری در آمریکا نشان داد که 52 درصد از رأیدهندگانی که به کاندیدای جمهوریخواه رأی داده بودند معتقد به تقلب سیستماتیک در انتخابات به نفع وی بودند و 4 سال بعد (یعنی در سال 2013) وقتی این نظرخواهی مجدداً انجام شد، 49 درصد از طرفداران حزب جمهوریخواه همچنان معتقد به تقلب بودند. اگرچه شاید بتوان به این آمارهای بالا شک کرد، اما نمیتوان در مورد اهمیت این موضوع تردید داشت.
کارشناسان بسیاری معتقدند به وقوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند. ازایندست، میتوان به «جیم لوب» تحلیلگر مسائل بینالملل اشاره کرد که معتقد است ازآنجاییکه شکل برگزاری انتخابات در ایالات مختلف آمریکا متفاوت است، مثلاً در برخی ایالات بهصورت رأی الکترونیکی و در برخی ایالات بهصورت رأی دستی است، و ازآنجاییکه طبق رأی اخیر دادگاه عالی آمریکا امکان رأیدهی اقلیتها آسانتر شده است، پس احتمال تقلب میرود. مثلاً در سال 2000 در ایالت فلوریدا که «جب بوش» فرماندار بود، بخش عظیمی از رایهای به نفع الگور رقیب جورج دابلیو بوش شمرده نشد؛ و یا در انتخابات 2004، قوانین انتخاباتی بهعمد به نفع بوش در ایالات کلیدی چون اوهایو و نیومکزیکو نقض شد. «جاشوآ لندیس» مدرس دانشگاه اوکلاهما نیز بر این باور است که همهچیز بهمنظور ترامپ از تقلب بستگی دارد و هیچچیز فعلاً مشخص نیست.
انتخابات سال 2000 یکی از بحثبرانگیزترین انتخابات در طول تاریخ آمریکا بهحساب میآید. انتخابات که با مشارکت 50.4% درصد آمریکاییها برگزار شد. در این انتخابات، جورج دابلیو بوش در مقابل ال گور از حزب دموکرات قرارگرفت. شانس گور زیاد بود چراکه بهعنوان معاون اول رییسجمهور، از محبوبیت بالایی برخوردار بود. روز 7 نوامبر، انتخابات سراسری برگزار شد و درحالیکه نتیجه نهایی، بوش را پیروز انتخابات نشان میداد، پس از تردید اعضای ستاد ال گور و تلاش آنها، کاشف به عمل آمد که در آرای فلوریدا که «جب بوش» برادر بوش فرماندار آن بود، دستکاریهایی صورت گرفته است. لذا، گور که از طریق تلفن، برای رقیب پیام تبریک فرستاده بود، پیام خود را از طریق تلفن بازپس گرفت. در پی شکایت وی، به دستور دادگاه فلوریدا کار شمارش چندینباره آرا آغاز شد اما با هر بار بازشماری، نتیجهای جدید به دست میآمد. این امر، موجب شد تا دادگاه عالی آمریکا برای کشداده نشدن قضیه و بروز یک آبروریزی بینالمللی برای آمریکا، بازشماری آرا را متوقف سازد. بسیاری از مردم آمریکا هنوز این واقعه را در یاد دارند و «جورج دابلیو بوش» را یک متقلب میدانند.
البته نباید تصور کرد که این قضایا همگی دال بر تقلب قطعی بوده است؛ اما نکته مهم در عدم اعتمادی است که هر یک از این دورهها گروه قابلتوجهی از مردم نسبت به فرایند انتخابات حس کرده اند. در هر دوره بخش قابلتوجهی از طرفداران هر حزب، مشروعیت رئیس جمهور را نپذیرفته اند.
البته چندان سابقه نداشته که نامزدهای انتخابات با چنین صراحتی درباره تقلب صحبت کنند؛ اگر اظهارات مککین در سال 2008 و هشدار هیلاری کلینتون درباره احتمال هک شدن فرایند انتخابات الکترونیکی توسط روسها را در نظر نگیریم به جرأت می توان گفت که سخنان ترامپ در تاریخ معاصر آمریکا بیسابقه بوده است. اظهارات عجیب و غریب وی حتی برخی کارشناسان را نسبت به برهم خوردن کلی فرایند سیاسی آمریکا نیز مشکوک ساخته است. اکنون بسیاری از جمهوریخواهان میپندارند که دموکراتها انتخابات را مصادره خواهند کرد. از سوی دیگر وقتی ترامپ در انتخابات درون حزبی ایوا به «تد کروز»، باخت، به شکست خود اقرار نکرد، حالا این اتفاق اگر در سراسر کشور بیوفتد چه خواهد شد؟
هنوز برای این سؤال پاسخ قطعی ارائه نشده است. ترامپ در مورد انتخابات ایوا قصد نداشت تقاضای برگزاری مجدد انتخابات را بدهد زیرا از یکسو در ایالات دیگر بر کروز پیروز شده بود و از سوی دیگر تأثیر منفی بالقوهای می توانست بر افکار عمومی بگذارد. در انتخابات سراسری نیز به نظر نمی رسد ترامپ قصد داشته باشد در صورت مغلوب شدن، وارد فاز حملات پسا انتخاباتی شود؛ بلکه او میخواهد شخصیت افسانهای که در طول این سالها به واسطه ثروت هنگفت و دستگاههای تبلیغاتی عریض و طویلش بر اذهان ساخته را از خطر نجات دهد. در واقع همچون یک مرد پخته و نجیب زاده رفتار نمیکند؛ بلکه نوجوانی خام را تداعی میکند که شلاقش را به صورت هرکس جلویش بایستد می کوبد. در حقیقت دونالد ترامپ که تا پیش از این همواره بهعنوان حامیمالی گروههای سیاسی مطرح بوده و به هیچ عنوان نه اطلاعات کافی برای تبدیل شدن به یک سیاستمدار را ندارد و نه از ویژگیهای رهبری برخوردار است. از سوی دیگر ترامپ به هیچ وجه دستپرورده حزب جمهوریخواه نیست و به مناسبت مشخصی با سنتهای این حزب ندارد! از این رو رأیآوردن و نیاوردن او برای جمهوریخواهان در یک عرض خواهد بود و به یک اندازه آنها دچار بحران خواهد کرد.
منبع: نشریه ریزن
برگردان به فارسی: منصور براتی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع بلامانع است