کد خبر: 4046
تاریخ انتشار: 19 شهریور 1395 - 23:37
ربکا باریگوس در تحلیلی انتقادی، نتایج جنگ 15 ساله آمریکا علیه تروریسم را گسترش بی ثباتی در خاورمیانه، کشته شدن بیش از 1 میلیون 300 هزار نفر در کشورهای اسلامی و گسترش اسلام‌هراسی در غرب ارزیابی می‌کند.

فراتاب- گروه بین‌الملل: در حالی که 15 سال از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 می‌گذرد، ماشین جنگی که آمریکا به واسطه این حملات به راه انداخت هم‌چنان در حرکت است و در این مدت مناطق مختلفی از جهان را درنوردیده است. «ربکا باریگوس»، تحلیل‌گر، پایگاه اینترنتی چپ‌گرای «پرچم سرخ» در مقاله ای انتقادی به بررسی کارنامه 15 ساله جنگ آمریکا علیه تروریسم پرداخته است. گسترش بی ثباتی در خاورمیانه، کشته شدن بیش از 1 میلیون 300 هزار نفر در کشورهای اسلامی و اسلام هراسی از انتقادات عمده ای است که نویسنده نسبت به آمریکا مطرح می‌کند و با ارائه فکت‌هایی از اقدامات آمریکا ماهیت سیاست‌های آمریکا را امپریالیستی توصیف می‌کند. البته به نظر می‌رسد نویسنده در برخی موارد از جمله کنترل منابع نفتی خاورمیانه به واسطه مشی ضد آمریکایی به راه افراط رفته است.
از 15 سال پیش که دولت آمریکا از تراژدی حمله به سازمان تجارت جهانی به دستاویزی برای توجیه سال‌ها خشونت و وحشی‌گری در خاورمیانه تبدیل کرد، ماه سپتامبر برای همیشه در اذهان ماندگار شده است. «جنگ با تروریسم» پس از حملات 11 سپتامبر توسط کابینه «جورج بوش»، در دستور کار قرار گرفت و وحشی‌گری امپریالیسم آمریکا را آشکار ساخت. ظرف چند سال تجاوز آمریکایی‌ها از مرزهای افغانستان فراتر رفت و چوب خشونت یانکی‌ها بر تن عراق، یمن و پاکستان نیز نشست.
این جنگ هرگز برای گسترش دادن دموکراسی یا حراست از حقوق بشر نبود؛ بلکه همواره افزایش قدرت آمریکا را دنبال می‌کرد. دولت آمریکا فرصت را برای اشغال و تغییر شکل دادن خاورمیانه برای تسلط بر منابع نفتی و استفاده از آن جهت مقابله با رقبای اقتصادی و نیز تداوم بخشیدن به برتری اقتصادی و منافع خود، مغتنم یافته بود.
یکی از مهم‌ترین فجایع انسانی در شهر فلوجه رقم خورد. این شهر از زمان حمله آمریکا در سال 2003 سه بار با خاک یکسان شد. از کانونی که 300 هزار نفر از مردم عراق را در خود جای داده بود در سال 2004 جز تلی از خاکستر برجا نمانده بود. وقتی شهر به محاصره نیروهای آمریکایی در آمد، موج اعتراضی شهروندان سرکوب شد و متعاقب کشته شدن چند معترض، بمباران هوایی آغاز شد و شهر زیر ستون‌های دود فسفری سفیدپوش شد.
براساس تحقیقات «کریس باسبی»، درباره سرطان، مرگ و میر نوزادان و نسبت جنسیتی در فلوجه، به واسطه قرار گرفتن در معرض اورانیوم و تسلیحات آمریکایی، نرخ شیوع سرطان در بین سالهای 2004 تا 2010، چهار برابر بیشتر و میزان شیوع سرطان در بین کودکان 12 بار بیش از قبل شد. تحقیقات گسترده باسبی نشان می‌داد که عواقب تهاجم آمریکا به فلوجه حتی از رنجی که بازماندگان بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی کشیدند (که آنهم جرمی دیگری در رسوانامه امپریالیستی آمریکاست) نیز بدتر بوده است.
در سال 2013 پزشکان اطفال در بیمارستان عمومی فلوجه به خرنگار الجزیره گفته بودند که موارد پر تعدادی از تولد کودکانی ثبت شده که در هنگام تولد دچار نقص‌های مادرزادی نادر و شدیدی بوده‌اند؛ به طوری که پزشکان هم نمی‌دانسته‌اند در مواجه با آن موقعیت‌ها چه دارویی باید استفاده شود.
پنج سال پس از آنکه اوباما از پایان اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی خبر داد، گزارش دیدبان حقوق بشر هم‌چنان حاکی از آن است که مردم فلوجه از شدت قحطی مجبور به خوردن نان مغز خرما و نیز سوپ چمن شده‌اند. بیشتر ساکنان این شهر مجبور به فرار شده‌اند و در حال حاضر در اردوگاه‌های پناهجویان به سختی گذارن اوقات می‌کنند. در مراسمی که برای قربانیان حادثه 11 سپتامبر برگزار می‌شود اما، هیچ کس صحبتی از کشته‌های فلوجه نمی‌کند. صباح حسن، یک پناه‌جوی سال‌خورده اهل فلوجه که در اردوگاهی بیرون از بغداد ساکن است اخیراً به الجزیره گفت: «شهروندان تنها کسانی بودند که بهای جنگ را پرداختند. ما گناهی نکرده بودیم که مستحق آن‌چه برایمان اتفاق افتاد باشیم».
کشتار و ضرب و جرح انسان‌ها پس از آن نیز برای آمریکا کافی نبود، به طوری که نیروهای آن با روش‌های خشونت‌آمیز برای متفرق ساختن مردم فلوجه استفاده می‌کردند. هزاران نفر از افرادی که در برابر نیروهای اشغال‌گر مقاومت کرده بودند در زندان ابوغریب زیر شکنجه قرار گرفتند. اکنون نیز رژیمی که تحت حاکمیت اشغال‌گرانه آمریکا در عراق به قدرت رسید به بهانه جنگ با داعش همان جنایات را مرتکب می‌شود.

 

 

شمار کشته‌شدگان
در مارس 2015، سازمان مسئولیت اجتماعی پزشکان تعداد افرادی که (به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم) قربانی جنگ با تروریسم شده‌اند را حدود 1 میلیون نفر در عراق، 220 هزار نفر در افغانستان و 80 هزار نفر در پاکستان اعلام کرد که روی هم رفته به حدود 1 میلیون 300 هزار نفر بالغ می‌شود. البته این رقمی تخمینی حداقلی است؛ چه این‌که بسیاری از پژوهش‌گران این میزان را نزدیک دو میلیون نفر برآورد کرده‌اند. انتخاب اوباما در سال 2008 اما، بسیاری را نسبت به پایان یافتن جنگ‌های آمریکا در خاورمیانه امیدوار ساخت. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد بسیار متفاوت بود، رئیس جمهوری که جایزه صلح نوبل را برده بود، دستور هجوم نیروهای نظامی به افغانستان، عملیات نظامی بیشتر در پاکستان و نیز یمن و سومالی و سوریه و لیبی را صادر کرد و جنگ و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین را افزایش داد. براساس آمار اداره روزنامه نگاری تحقیقی، از سال 2002 تا کنون بیش از 7 هزار انسان در حملات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده‌اند. تازه این آمار حملاتی که در سوریه و عراق انجام شده را نیز در بر نمی‌گیرد، زیرا آمار دقیقی از آن در دست نیست و با تلاشی که آمریکایی‌ها برای وارد نشدن به منطقه بصورت مستقیم می‌کنند، حملات هوپیماهای بدون سرنشین در حال افزایش بی‌سابقه ای است. با وجود این‌که ماشین جنگی آمریکا در 15 سال گذشته به مناطق بسیاری از جهان رسیده است، اما این کشور قادر به برآورده کردن اهدافش نبوده و در واقع پس از این سال‌ها جایگاه جهانی‌اش تضعیف نیز شده.

 

تهاجم جهانی علیه آزادی‌های مدنی
توجیه کردن این جنایات در اذهان عمومی، نیازمند ایجاد فضایی ترس آلود و هراس‌آمیز است. اسلام هراسی و نیز ترساندن جهانیان از مسلمانان، به ابزار کلیدی آمریکا و متحدان غربی‌اش برای توجیه مداخلات امپریالیستی و نیز اقدامات انجام شده علیه آزادی‌های مدنی، تبدیل شده است. بُعد دیگری از این مدعا را زندان گوانتانامو به خوبی نشان می‌دهد. در این زندان افراد زیادی را متهم به ترور کرده و زیر انواع شکنجه گرفته است. از 800 نفر زندانی آنجا، 674 نفر هرگز تفهیم اتهام نشده‌اند. آن‌ها قربانیان جنگ با تروریسم هستند. طمع ورزی‌های امپریالیستی آمریکا، عمر آنان را تباه ساخته است.

 

زیر پوست خرس
جنگ‌هایی که سرمایه داری در مرزهای دشمنان‌اش به راه می‌اندازد، عمدتاً به جنگ طبقاتی با کارگران مبدل می‌شود. جنگ با تروریسم تنها یکی از نمودهای این وضعیت است. «نتا کراوفورد»، استاد علوم سیاسی دانشگاه بوستون و مدیر پروژه تحقیقاتی هزینه‌های جنگ معتقد است که جنگ با تروریسم تا امروز به 1800 میلیارد دلار بالغ شده است. از سوی دیگر با فرا رسیدن بحران اقتصادی سال‌های 2007-2008، معیشت کارگران آمریکایی سخت به مضیقه افتاد و بانکداران وال استریت در معرض ورشکستیگی قرار گرفتند. اما همزمان با تنگناهای شدید مردم در دیترویت، نرخ بیکاری بالا و تنزل بودجه مدارس دولتی و زیرساخت‌های عمومی کشور، بودجه نظامی آمریکا افزایش نیز یافته است.
در همین سال‌ها، حدود یک سوم از خانوارها فاقد امنیت غذایی بودند. به عبارتی 7/6 میلیون خانوار یا 4/5 درصد از همه خانوارهای آمریکا به لحاظ امنیت غذایی از پایین‌ترین سطح ممکن برخوردار بودند. این در حالی است که این میزان در سال 2007 7/4 میلیون خانوار یا 1/4 درصد خانوارهای آمریکایی بودند. برای این تعداد از خانوارهای آمریکا، منابع غذایی آن‌ها کاهش پیدا کرد و الگوی غذایی معمولی آن‌ها دچار اختلال شد. اما در همان سال نیز این کشور 607 میلیارد دلار را صرف امور نظامی خود کرده و در جهان رتبه نخست را از این حیث به دست آورده است. این شرایط متناقض به خوبی نشان دهنده ماهیت امپریالیستی سیاست‌های آمریکاست.

 

برگردان به فارسی: منصور براتی

منبع: redflag.org.au

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

 

 

نظرات
آخرین اخبار