جایگاه دیپلماسی نوین در خاورمیانه | فراتاب
کد خبر: 4013
تاریخ انتشار: 15 شهریور 1395 - 12:43
سیده مسعوده میرمسعودی

فراتاب – گروه بین الملل: در پی تغییر ساختارهای جهانی، دیپلماسی نیز دچار تغییر وتحول شده است. کمرنگ شدن حاکمیت دولتها،فناوری اطلاعات و ارتباطات،رشد بازیگران و آگاهی فزاینده مردم درسطح جهانی از اصلی ترین عواملی است که تبدیل دیپلماسی عمومی را به دیپلماسی نوین ممکن می سازد.در دپیلماسی عمومی دولتها بر ملتها یا هر گروه هدف دیگر تاثیر می گذارند ولی در دیپلماسی نوین تاثیر ملتها بر ملتها است و در هرطرف می تواند گروه هاویا اشخاص وهر عامل تاثیرگذار دیگر قرار گیرد.

 در چند سال اخیر بهار های عربی در خاورمیانه تحول دیپلماسی عمومی به نوین را تسهیل نمود  از سوی دیگر خود دیپلماسی نوین نیز باعث سرعت  گسترش این بهارها در خاورمیانه شد. نگاهی به حوادث دهه اخیر در خاورمیانه ارزش و تاثیرگذاری دیپلماسی نوین را بیشتر آشکار می سازد مثلا شکست کودتای 15 جولای شاید یک پیروزی برای دیپلماسی نوین محسوب  شود. دعوت اردوغان با یک گوشی می تواند نشان دهنده تاثیر پیشرفت تکنولوژی باشد و اینکه در جهان امروز استفاده بهینه از تکنولوژی می تواند خود یک قدرت  باشد و  فرصت مهمی در انتخاب نتیجه عملکردبه شمار می آید .

امروزه کمتر کسی را می توان یافت که با شبکه های اجتماعی آشنایی نداشته باشد و این می تواند هم سودمند باشد و هم خطرناک. سودمند به این خاطر که داده ها و اطلاعات گیرنده در حال افزایش است و این قدرت تصمیم گیری اشخاص در سطح تحیل فردی را افزایش می دهد و اگر قدرت تمییز و تشخیص فرد  همراه با آموزش و آگاهی باشد تصمیم گیری عقلانی را برایش به ارمغان می آورد. ولی خطرناک از این نظر که اگر اطلاعات دریافتی حاوی پیام خاصی و هدایت از طرف گروهی  با  طراحی کاملا سازمان شده ،باشد  و گیرندگان نیز بدون آموزش باشند آثار مخربی خواهد داشت.

در حال حاضر شریان اصلی دیپلماسی نوین، ابزارهاو فناوری ارتباطی نو است که هر لحظه به فناوری فراتر ارتقا پیدا می کند. سوال اصلی تحلیل این است که «دیپلماسی نوین در خاور میانه در چه جایگاهی قراردارد؟»

خاورمیانه از نظر ژئو پلتیکی و فرهنگی یک منطقه ویژه محسوب می شود که هم خاستگاه مذاهب مختلف و تمدنهای باستانی می باشد و شاید بتوان گفت خاستگاه دیپلماسی سنتی نیز بوده است  اما در طول زمان جایگاه خود را به عنوان مجموعه ای از امپراتورها که هنر دیپلماسی سنتی در ان جاری بوده از دست داده است.

 با نگاهی به خاورمیانه نو، می توان گفت خاورمیانه مجموعه ای از کشورها با حاکمیت ملی  آنها  که هنوز دچار تنازعات مذهبی و قومی غالب است. این تنازعات در برخی نقاط تبدیل به بحران عمیق نیز شده و مهم تر ازآن این است که خود تنازعات، میدانی برای رقابت قدرتهای بزرگ با هم دیگر گشته است. فناورهای ارتباطی نو و شبکه های اجتماعی نیز ابزاری مهم در این برهه از زمان در این منطقه محسوب می شود.گروه تروریستی داعش در مسیر تسلط بر منطقه، از طریق یپلماسی نوین سعی در جهت جذب نیرو برای گروه خود دارد و در نقطه مقابل مصومیت عمران ها کودکانی که بار سنگین مخاصمات منطقه بر دوش آنهاست می تواند جنبه مثبت دیپلماسی نوین به شمار آید. این فراخوانش اجتماعی، تلاش برای تجمیع نیروهای جهانی را برای حل این معضل یعنی بحران سوریه را بدنبال داشته است.

با توجه با غنای فرهنگ و تمدن در منطقه، این پتانسیل می تواند یک  قدرت بالقوه برای تصمیم گیران هوشمند خاورمیانه  بوده و استفاده کنندگان از این پتانسیل به عنوان یکی از ابزارهای  فرعی دیپلماسی نوین می توانند جایگاه کشور مجری را در ساختار  بین الملل بالا ببرد.

ترکیه را  شاید بتوان  جزو پیشگامان این دیپلماسی دانست که فرهنگ خاص خود را از طریق رسانه های جمعی به کشورهای منطقه تزریق می کند این کشور با گردشگری و ساخت فیلم حاوی عقایدش سعی در گسترش ارتقای زبان و فرهنگ ترکی و القا حس  قدرت مندی در تفکر مردمان کشورهای هدف را دارد .

از همین منظر است که غرب و بخصوص آمریکا با دیپلماسی عمومی و اخیرا نوین سعی در ارسال سینگنالهای مطابق با سیاست های خود را در منطقه دارد.

در مورد بحران سوریه اگر خوب دقت کنیم  ترکیه با ادعای مقابله با نیروهای کرد و گروه های تروریستی داعش به شهر جرابلس در شمال سوریه وارد شده است واگر آنالیز دقیقی از این حرکت داشته باشیم طبق منشور سازمان ملل متحد این عمل  تجاوز به تمامیت ارضی کشور دیگر خواهد بود ، هرچند این کشور در بحران جنگ داخلی قرار دارد.از سوی دیگر الحاق کریمه به روسیه اگرچه مورد طبع دولت اوکراین و کشورهای غربی نبوده بااین حال در عمل توافق مردم کریمه و پذیرش جامعه روس تبار به همراه داشت که با نشر هویت در بستر دیپلماسی فرهنگی شکل گرفت. با مقایسه واکنش جوامع منطقه به حرکت دولتها در دو موضوع اخیر می توان گفت که  دیپلماسی نوین کمتر از دیپلماسی عمومی در همسویی با نهاد قدرت گام برمی دارد .دیدگاهی که در کریمه تمایل الحاق به روسیه را شکل داد حرکت دولتمردان روس در حمایت از جدایی طلبانه کریمه راثابت نمود .در نقظه مقابل این تاثیر دیپلماسی نوین است که اشغال قسمتی از شمال سوریه  توسط ترکیه راتجاوز به حریم کردها دانسته وعیلرغم حمایت آمریکا از این تصمیم ،جوامع منطقه آن را تاِیید نمی کنند.

از ماحصل این بحث می توان به این نتیجه رسید که هوشمندی حکومتهای منطقه ای را می توان با توجه به میزان شناخت آنها از دیپلماسی نوین طبقه بندی نمود و در این راستا دولتی حرف اول را خواهد زد که اقبال عمومی جامعه را در پاسخ به گزاره های دیپلماسی نوین بخوبی درک نمایید. در خاورمیانه که گسترش امواج مختلف از همه سو در حال وزیدن است و فناوری های  ارتباطی نو هم کاتالیزور این امواج  است و می تواند ابزاری مهم در دست کشورهای هوشمند  باشد تا با هدایت آگاهانه از طریق دیپلماسی نوین  اهداف  خود را پیا ده کنند  . نهایتا :بازنده دولتهای است که این قدرت نرم را نادیده بگیرند و سعی در پافشاری در دیپلماسی عمومی داشته باشد هرچند بنظر نویسنده تحلیل  همه دیپلماسی  ها از درجه اهمیت بالایی برخودار هستند واین هوشمندی در زمان  و مکان است که درجه آن را رده بندی میکند و انواع دیپلماسی ها همه در مجموعه قدرت نرم قرار می گیرند.

نظرات
آخرین اخبار