فراتاب – گروه ترجمه / محمدحسن گودرزی: در طول تاریخ همواره کشور هایی بوده اند که توانسته اند که از لحاظ نظامی، اقتصادی و سیاسی برتری و فاصله قابل توجهی با سایر کشورهای جهان داشته باشند و تبدیل به ابرقدرت شوند. بعد از سقوط و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به نظر می رسد که ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابر قدرت در عصر حاضر به شمار می آید. اما کشورهایی هستند که با توجه به شرایط خاص اقتصادی و سیاسی خود می توانند رقیبی برای آمریکا باشند و به نوعی ابر قدرت آینده شوند. کانال  LearnTheFact در یوتیوب  تلاش کرده است که ده کشوری که می توانند ابرقدرت های آینده جهان ما شوند را معرفی کند.

10. برزیل

این کشور در کنار کشورهای چین و روسیه می تواند به عنوان یکی از کشورهای تعیین کننده در آینده جهان بوده و تاثیر گذار باشد و ابرقدرت شدن پاداش استفاده از موقعیت خود است. انتظار می رود اقتصاد این کشور در چهار دهه آینده بتواند اقتصادهایی مانند ژاپن و آلمان را با رشد 10 تریلیون دلاری خود پشت سر بگذارد. در این بین منابع و جمعیت این کشور به تنهایی با تمامی کشورهای آمریکای جنوبی برابری می کند و برزیل می تواند به عنوان رهبر منطقه آمریکای جنوبی بر همسایگان کوچکتر خود تاثیر بگذارد.

9. چین

ناپلئون گفته معروفی درباره این کشور دارد: "چین غول خفته است. بگذارید بخوابد زیرا اگر بیدار شود دنیا را تکان خواهد داد." به نظر می آید وضعیت امروز چین نمایانگر بیدار شدن این کشور باشد و کالاهای چینی به راحتی بازار های کشورهای غربی را تسخیر کرده اند. وضعیت چین می تواند این کشور را به سوی ابرقدرت شدن در آینده هدایت کند. موقعیت جغرافیایی این کشور می تواند به راحتی منابع و جمعیت کشورهای جنوب شرق آسیا و آسیای میانه را تحت تاثیر خود قرار دهد. از سوی دیگر قدرت تجاری این کشور در دریا را می توان به عنوان نقطه قوت این کشور دانست که اقتصاد جهان را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

براساس برخی از تحقیقات در حدود 2 درصد از جمعیت هر جامعه نابغه به شمار می آیند و بر این اساس جمعیت 1.3 میلیاردی چین در حدود 26 میلیون نابغه را در خود جای داده در حالیکه آمریکا تنها 6 میلیون نابغه می تواند داشته باشد. در زمینه نظامی چین به تازگی از ناو هواپیمابر خود رونمایی کرده است و این به آن معنا است که این کشور می تواند مانند آمریکا، در برابر هر نوع خطر نظامی در هر کجای جهان که باشد واکنش نشان دهد. این کشور تلاش کرده است که با ایجاد جزایر مصنوعی در دریای چین نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد و به نظر می رسد این کشور پیشاپیش تبدیل به ابرقدرت منطقه ای شده است.

8.روسیه 

هر کسی که رسانه ها را در طول دهه گذشته دنبال کرده باشد به راحتی متوجه خواهد شد که روسیه اراده خود را برای تبدیل شدن به ابرقدرت نشان داده است. روسیه با وابسته کردن اروپا به منابع گازی خود و الحاق شبه جزیره کریمه به خود، به جهانیان نشان داده است که دیگر یک قدرت درجه دوم در عرصه سیاست و اقتصاد نیست. از نظر اقتصادی این کشور با تکیه به منابع زیرزمینی خود مانند نفت پایه های اقتصاد خود را مستحکم کرده است و در عرصه سیاسی همکاری این کشور با چین بسیار حائز اهمیت بوده است. روسیه به عنوان یکی از اعضای بریکس در کنار آفریقای جنوبی، چین، برزیل و هند بانک NDP (New development bank را تشکیل داده است تا رقیبی برای بانک جهانی و اقتصادهای آمریکا و اتحادیه اروپا باشد. جمعیت روسیه و سایر اعضای بریکس شامل 3 میلیارد نفر است که شامل 41 درصد جمعیت جهان می شود و در این میان یک چهارم سرزمین های مسکونی زمین و 25 درصد از تولید ناخاص داخلی جهان را تشکیل می هند.

7. اتحادیه اروپا

اگر اتحادیه اروپا بتواند از تحرکات جدایی طلبانه در میان اعضای خود به سلامت عبور کند (که در مورد انگلستان این امر با شکست روبرو شد) این منطقه می تواند به عنوان یک ابر قدرت در آینده نزدیک نمایان شود. جمعیت، اقتصاد و مساحت این منطقه که با آمریکا برابری می کند و به نظر می رسد که این منطقه تلاش دارد که قدرت آمریکا را به عنوان یک ابر قدرت به چالش بکشد. از اوایل دهه نود اتحادیه اروپا با شکل دادن سیاست های دفاعی خود معروف به CSDP تلاش دارد که خود را از سلطه ناتو خارج کند.

6. اندونزی

اندونزی به عنوان یکی از کشور های مهم جنوب شرق آسیا نقشی کلیدی در مقابل توسعه طلبی چین داشته است. از نظر جغرافیایی این کشور در بین دو منطقه مهم جهان یعنی  اقیانوس آرام و هند قرار گرفته است. آمریکا همواره از نقش و موقعیت استراتژیک اندونزی نگران بوده است و به همین دلیل این کشور را همواره به عنوان یکی از متحدان خود در جنوب شرق آسیا نگه داشته است. اقتصاد اندونزی هر سال با رشد 5 تا 7 درصدی رو به رو است و بانک جهانی از اندونزی به عنوان یکی چهار اقتصاد قدرتمند جهان در دهه آینده نام برده است. از نظر نظامی اندونزی یکی از قدرتمندترین نیروهای ویژه را در جهان دارد و داشتن بیش از 200 کشتی جنگی و جنگده های مدرن از دیگر مواردی است که این کشور را از نظر نظامی حائز اهمیت می کند. 

5. آلمان

لقب این کشور موتور اروپا است زیرا این کشور صاحب بزرگترین اقتصاد اروپا است و محصولات تولیدی این کشور شهرت جهانی از نظر کیفیت دارند. آلمان بعد از جنگ جهانی دوم به طرز شگفت آوری اقتصاد خود را بازسازی کرد و در حال حاضر طرح های خود را برای توسعه همه جانبه اتحادیه اروپا به کار گرفته است. در صورتی که طرح های آلمان به واقعیت بپیوندد اتحادیه اروپا تبدیل به ابر قدرتی با محوریت آلمان خواهد شد. (آلمان ها همچنین یکی از کاندیداهای جدی برای عضویت دائم در شورای امنیت در صورت انجام اصلاحات در این شورا است)

4. فرانسه

در صورت شکست ملی گرایان فرانسوی در این کشور، این کشور به تنهایی و بدون کمک اتحادیه اروپا قابلیت تبدیل شدن به ابرقدرت را دارد. فرانسه که زمانی بر بخش های بسیاری از جهان حکومت می کرد همچنان پایگاه های نظامی خود را در مناطقی مانند شاخ آفریقا، خلیج فارس دارد. فرانسه دارای بیشترین جنگ افزارهای اتمی بعد از آمریکا و روسیه است و علاوه بر اینها، این کشور همچنان تاثیر خود را بر کشورهایی که زمانی مستعمره فرانسه بودند از طریق زبان فرانسه و نظام آموزشی خود می گذارد. 

3.ترکیه

در حال حاضر ترکیه یکی از بزرگترین موانع برای جلوگیری از تاثیرگذاری بیشتر ایران در منطقه خاورمیانه است. ترکیه با قرار گرفتن در میان غرب و شرق، بیش از 20 سال است که تاثیرات خود را بر کشورهای اطراف خود مانند سوریه، اسرائیل و حتی روسیه در زمینه سیاست خارجی گذاشته است. یکی دیگر از مسائلی که باعث تاثیر گذاری این کشور در خاورمیانه می شود کنترل سرچشمه های رودهای دجله و فرات است که منطقه خاورمیانه به آنها وابسته است. ترکها در این باره مثلی دارند که می گوید: ما آب داریم و اعراب نفت. بگذارید اعراب نفت خود را بنوشند! اقتصاد ترکیه با رهبری رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه بعد از سال 2000 رشد و رونقی خیره کننده داشته است و در حقیقت ترکها رویای  تبدیل شدن دوباره به امپراتوری و حتی پیوستن به اتحادیه اروپا را دارند. (اما این کشور همچنان مشکلات عدیده منطقه ای و داخلی –کُردها و رقابت اسلامگرایی و سکولاریسم را دارد)

2. ایران

ایران همواره توانسته است در منطقه خاورمیانه از نظر سیاسی و اقتصادی نقش تعیین کننده ای را بازی کند. به تازگی این کشور توانسته است وابستگی خود را به دلار کم کند و به نظر می رسد این کشور در مقابل تحریم می تواند مقاومت کند. این بدان معنی است که اقتصاد ایران علیرغم تحریم ها مقاوم تر شده است در این میان رئیس جمهور آمریکا نیز همواره اعلام کرده است که علاقه دارد روابط بین دو کشور را احیا کند. (توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 تا حد زیادی کفه توازن منطقه ای را به نفع ایران سنگین تر کرده است) از نظر سیاسی ایران با توجه به تاثیری که بر اقوام هزاره در افغانستان، شیعیان در عراق و عربستان سعودی، حوثی ها در یمن و حزب الله در لبنان دارد به راحتی می تواند تسلط خود را بر منطقه خاورمیانه حفط کند. از نظر اقتصادی با توجه به منابع سرشار نفتی این کشور، ایران می تواند مناطق نفتی جنوب عراق و افغانستان را تحت تاثیر خود قرار دهد و نقش عربستان سعودی را در منطقه کمرنگ کند. از نظر نظامی این کشور مجهز به شناورهای دریایی نسل جدید و برنامه های نوین در زمینه های فضایی است و به نظر می رسد که ایران در حال رشد سریع و تبدیل شدن به چین خاورمیانه است.

1. هند

هند به عنوان بزرگترین نظام مردم سالار جهان با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت است. به نظر می رسد که این کشور در آینده نزدیک بر منطقه اقیانوس هند نفوذ خود را افزایش دهد. هند دارای سومین ارتش جهان از نظر بزرگی شناخته می شود و تعداد ناوهای هواپیمابر آن از بریتانیا نیز بیشتر است. تمام اینها به لطف داشتن اقتصادی قدرتمند و نیروی کار جوان این کشور به وجود آمده است تا جایی که حتی چین را تحت تاثیر قرار داده است. در کنار وجود مشکلاتی مانند فقر، بی سوادی گسترده و فساد اداری در این کشور، موقعیت جغرافیایی هند باعث شده که هند همواره با مشکل حضور پاکستان به عنوان یک کشور مسلح به سلاح اتمی در مرزهای غربی  خود و نفوذ چین در شرق رو به رو باشد. با این حال در صورت وجود یک رهبری قدرتمند که بتواند مشکلات داخلی این کشور را حل کند.

 بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

منبع: https://www.youtube.com/watch?v=5c6jZwYokIc