امنیت همچنان متاع نایاب کابل! | فراتاب
کد خبر: 3135
تاریخ انتشار: 4 مرداد 1395 - 17:21
گزارشی تحلیلی در خصوص حمله جدید داعش به کابل:
بمبگذاری یک گروه تروریستی در قلب یک کشور که بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر آن است (تنها شهر میلیونی افغانستان) و در میان انبوهی از جمعیت که پیش بینی آن دور از انتظار نبود

 

فراتاب – گروه بین الملل /  بهروز ایاز: حدود چهار دهه ای است که افغانستان با جنگ، ناامنی و بی ثباتی درگیر است و امنیت و ثبات به پاشنه آشیل این کشور تبدیل شده است. امنیت، اولین و اصلی ترین نیاز اساسی هر انسان و جامعه ای است. از قدیم الایام تا امروز اهمیت و نقش مهم امنیت بر کسی پوشیده نبوده و ثبات و پایداری یک نظام، نوسازی، اقتدار، مشروعیت، کارآمدی و پیشرفت یک نظام سیاسی رابطه تنگاتنگی با امنیت آن دارد و وصول به آنها تنها در سایه امنیت و ثبات امکان پذیر است. در مقابل آن ناامنی پایه های نظام سیاسی را متزلزل و از انسجام و اقتدار آن می کاهد و تمام برنامه ها، استراتژی ها، منابع مالی و سرمایه های یک کشور را تحت تاثیر خود قرار می دهد. برای ریشه ها و علل ناامنی و همچنین بی ثباتی در افغانستان دلایل متعددی را بیان کرده اند که تقریبا برای همگان مشهود است، اما آنچه در اینجا مهم به نظر می رسد پیامدها و تاثیراتی است که این ناامنی و بی ثباتی می تواند در جامعه افغانستان و حتی در سطح دیگر مناطق پدید آورد. حوادث کابل (شنبه 2 مرداد) و اعتراضات مردمی هزاره ها نشان داد که ناامنی و بی ثباتی به عنوان عاملی قوی همچنان گریبانگیر این کشور است و مانع قدرتمندی در راه صلح، ثبات و پیشرفت افغانستان است. در این میان دولت نیز  در تامین امنیت و برقراری ثبات در این کشور بسیار ضعیف و ناتوان است. در ذیل به بررسی و تحلیل ناامنی در افغانستان با تاکید بر حادثه دیروز کابل و سپس به پیامدهای آن برای افغانستان می پردازیم.

افغانستان؛ نبرد برای امنیت

افغانستان یکی از کشورهای دارای اهمیت ژئواستراتژیکی است که چهار منطقه جنوب آسیا، آسیای میانه، آسیای شرقی و خاورمیانه را به هم متصل می سازد، لذا ناامنی در این کشور می تواند تاثیر زیادی بر دیگر مناطق بر جای بگذارد. بعد از سرنگونی ظاهرشاه و کودتاهای متعدد برای کسب قدرت، حمله شوروی به افغانستان آینده این کشور را وارد عرصه دیگری کرد. شکست و خروج شوروی از افغانستان و روی کارآمدن مجاهدین، درگیری آنها بر سر قدرت و روی کار آمدن طالبان (با هدف برقرای امنیت)، جنایت های طالبان و سپس حمله آمریکا به افغانستان به بهانه 11 سپتامبر، از مهم ترین وقایعی است که امنیت و ثبات را به رویایی در ذهن مردم افغان تبدیل کرده است. هر چند که در کنار این عوامل نباید نقش مداخله گری برخی از کشورهای منطقه به ویژه پاکستان را در این کشور که در بیشتر وقایع مذکور نقش پررنگی داشتند را  نادیده گرفت.

طی 15 سالی که دولت های روی کار آمده در افغانستان با حملات طالبان و ناامنی های گسترده توسط این گروه معترض (که در جهت منافع پاکستان عمل می کند)، دست و پنجه نرم می کردند، ناگهان گروه تروریستی دیگری به نام داعش از اعلام حضور خود در افغانستان خبر داد (خبرگزاری جمهور: دی ماه 1393). به عبارت دیگر بعد از مدت ها که کابل از مداخله کشورهای همسایه به ویژه پاکستان که با اهرم طالبان فشار می آورد، رنج می برد، اکنون با گروه تروریستی قدرتمند دیگری مواجه شده است. دولت افغانستان که یکی از ضعیف ترین و ناکارآمدترین و ناامن ترین کشورهای جهان است (foreignpolicy:2015) با وقوع وقایع پیش آمده وضعیت بسیار دشواری را در پیش رو خواهد داشت. این گروه با حضور در استان ننگرهار (Indian Strategic Studies:2015) که واقع در مرز بین پاکستان و افغانستان است، توانست با ایجاد انشعاب در بین مردم افغان و طالبان، بسیاری از افراد و حتی رهبران این گروه را به سمت خود جلب کند (theguardian:2015).

این گروه با حضور خود در افغانستان موجب بی ثباتی هر چه بیشتر در میان افغانستان شده است. به طوری که بعضا حملاتی را در درون افغانستان به ویژه استان های تحت نفوذ خود انجام داده است. اما در جدیدترین اتفاق صورت گرفته از سوی این گروه، که در جهت بی ثباتی افغانستان و در نتیجه نفوذ بیشتر خود در این کشور عمل می کند، توانست با حضور در کابل و بمبگذاری در این شهر، بیش از 80 کشته و 230 زخمی بر جای گذارد(thediplomat:2016). با تظاهرات گسترده ای که روز شنبه 2 مرداد از سوی مردم هزاره بامیان در جریان پروژه برق توتاب در کابل صورت گرفت، انفجار عظیمی در میان جمعیت رخ داد که بعد از ساعتی گروه داعش مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت(theguardian:2016).

بمب گذاری داعش در کابل علاوه بر آن که نشان دهنده و تایید کننده برخی از مسائل است، با این حال سوالاتی را نیز به وجود می آورد. این حادثه علاوه بر نشان دادن قدرت رو به تزاید داعش و نفوذ زیاد آن در افغانستان، نشان دهنده ناتوانی بیش از حد دولت افغانستان و نیروهای امنیتی در تامین امنیت و ثبات در این کشور است. بمبگذاری یک گروه تروریستی در قلب یک کشور که بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر آن است (تنها شهر میلیونی افغانستان) و در میان انبوهی از جمعیت که پیش بینی آن دور از انتظار نبود، نشان می دهد که دولت کابل فاصله بسیار زیادی با امنیت و ثبات دارد. مردم افغانستان به این باور رسیده اند که حتی در پایتخت خود نیز نمی توانند ثبات داشته باشند و احساس امنیت کنند.

  

اگر چه برخی از دست داشتن دولت در بمب گذاری کابل سخن به میان می آورند و دلیل آن را ترساندن و یا تنبیه مردم هزاره قلمداد می کنند، اما از نظر نگارنده حدس و گمان مذکور علاوه بر اینکه دور از انتظار و غیر عقلانی به نظر می رسد، در صورت مسئله نیز تغییری ایجاد نمی کند، بدین علت که واقعه مذکور امنیت پایتخت را مخدوش کرده است و احساس ناامنی زیادی را در بین مردم گسترانده است. به عبارت دیگر بمب گذاری کابل نه تنها نمود یک بی ثباتی است بلکه بی ثباتی هرچه بیشتر را هم به وجود می آورد. با این حال اینکه گروهی تروریستی که حدود یک سال است حضور خود را در افغانستان اعلام کرده، بتواند در پایتخت این کشور و در مقابل نیروهای امنیتی به انفجار دست بزند، نه تنها ضعف بیشتر دولت و نیروهای امنیتی را نشان می دهد بلکه فاصله بسیار زیاد این کشور را با ثبات و اقتدار و در نهایت پیشرفت مشخص می سازد. از سوی دیگر این سوال که این اشخاص چگونه توانسته اند از فیلترهای ورودی های پایتخت عبور کنند و در یکی از میدان های آن بمب گذاری کنند و اینکه آیا باز هم سازماندهی چنین حملاتی امکان پذیر و محتمل است یا نه؟ از جمله سوالاتی است که ذهن بسیاری از تحلیل گران و هم چنین مردم افغان را مشغول کرده است.

پیامدها

این حادثه دربردارنده پیامدهای متعددی است که پرداختن به مهم ترین آنها ضروری به نظر می رسد:

اولین و بدیهی ترین پیامد این حادثه می تواند گسترش احساس وحشت، ترس و ناامنی هر چه بیشتر در بین نیروهای امنیتی و نظامی و همچنین مردم باشد، که این خود از خواسته های داعش است. یکی از سیاست هایی که داعش برای حضور و نفوذ بیشتر در مناطق دلخواه خود و برای عدم مقاومت دشمنان خود به کار می گیرد ایجاد ترس و وحشت است. او برای انجام این کار از رسانه استفاده کرده و با فیلم برداری و عکس از جنایات خود درصدد سست کردن روحیه و پایین آوردن مقاومت نیروهای درگیر با خود است. لذا این گروه در راستای این سیاست خود از ایجاد هراس و ناامنی بیشتر در بین مردم و نیروهای امنیتی و به فرسایش کشیدن آنها استفاده می کند.

دوم، این بمب گذاری نشان دهنده ناامنی و بی ثباتی گسترده در افغانستان است؛ یعنی بهانه مورد نظر ناتو برای ورود دوباره به افغانستان. به عبارت دیگر ناتو و در راس آن ایالات متحده با این بهانه که دولت افغانستان از توانایی برقراری امنیت عاجز است، بهانه حضور دوباره خود را در این کشور را به دست می آورد. افغانستان برای ایلات متحده منافع زیادی در بر دارد و حضور آن در این کشور می تواند برآورنده اهدافش باشد. تشکیل اجلاس ناتو در ورشو با محوریت افغانستان را می توان در این راستا ارزیابی کرد. اهمیت افغانستان برای ناتو و در راس آن ایالات متحده تا حدی است که برخی از تحلیل گران واقعه قندوز را عوامل دست آمریکا می دانند که با همکاری پاکستان انجام شده بود. این مورد خود به وجود آورنده پیامد دیگری است که در جریان آن تحرکات بیشتر طالبان برای خروج ناتو و ایالات متحده از افغانستان به همراه خواهد داشت که نتیجه آن درگیری و بی ثباتی هرچه بیشتر در این کشور است.

سوم، کاهش سرمایه گذاری دیگر کشورها و سرمایه گذاران خارجی و حتی داخلی در افغانستان است.  فرار سرمایه گذاران بین المللی و شرکت های چندملیتی می تواند فاصله افغانستان را از مسیر توسعه بیش از گذشته دور کند و این در حالی است که افغانستان چهارمین کشور فقر دنیا است.

چهارم، حادثه بمب گذاری کابل و حوادث مشابه که ناتوانی دولت در تامین ثبات و امنیت را نشان می دهد، به معنای فرصتی برای نفوذ و حضور هرچه بیشتر طالبان نیز به شمار می رود. این خود به دو دلیل صورت می گیرد، از یک سو طالبان افغانستان را حوزه نفوذ خود می داند و قبلا نیز از داعش خواسته است که از افغانستان دست بکشد. حضور و نفوذ بیشتر داعش به ویژه در پایتخت تحرکات طالبان را برای مبارزه با آن بیشتر می کند. چون طالبان حضور داعش در افغانستان را به معنای ضعف قدرت و نفوذ خود تعبیر می کند. از سوی دیگر ضعف دولت نه تنها موجب حضور بیشتر طالبان در افغانستان می شود بلکه حضور داعش را بیشتر از قبل می کند. با بمب گذاری صورت گرفته در کابل این امکان وجود دارد که طالبان با این توجیه که دولت ناتوان از تامین امنیت است، مقبولیت خود را در نزد مردم افغان بیشتر کرده و خود را به عنوان تنها نیرویی که توان مقابله با داعش در افغانستان را دارد معرفی کند. طی این ناامنی ممکن است درگیری این دو گروه را بیشتر و شدیدتر کند، که خود نیز در جهت ناامن کردن هرچه بیشتر افغانستان و حتی مناطق مرتبط با افغانستان تاثیر گذار است.

 

بهروز ایاز، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس.

 

   

-خبرگزاری جمهور(1393). "داعش در افغانستان"، دسترس در سایت: http://jomhornews.com/doc/note/fa/61149/

-Foreignpolicy(2015). “Fragile States Index”, Avalible in: http://foreignpolicy.com / 2015/06/17/ fragile-states-2015-islamic-state-ebola-ukraine-russia-ferguson/. 

- Indian Strategic Studies(2015). “Islamic State in Afghanistan: A Growing Threat to Pakistan?”, Avalible in: http://strategicstudyindia.blogspot.co.uk /2015/10/ islamic-state-in-afghanistan-growing.html.

-Thediplomat(2016). “ISIS Kills at Least 80 in Deadly Suicide Attack in Kabul”, Avalible in: http://thediplomat.com/2016/07/isis-kills-at-least-80-in-deadly-suicide-attack-in-kabul/.

 

- Theguardian(2015). “Isis actively recruiting in Afghanistan, says US general”, Avalible in: https://www.theguardian.com/world/2015/may/23 /isis-actively-recruiting-afghanistan-us-general.

 

- Theguardian(2016). “Isis claims responsibility for Kabul bomb attack on Hazara protesters”, Avalible in: https://www.theguardian.com/world/2016 /jul /23 /hazara -minority-targeted-by-suicide-bombs-at-kabul-protest.

نظرات
آخرین اخبار