پشتوانه‌ های ذهنی یک فوبیای غربی | فراتاب
کد خبر: 2994
تاریخ انتشار: 7 مرداد 1395 - 09:55
بهنام وکیلی
یکی از اساسی‌ترین موضوعاتی که اکنون به معضلی سیاسی در جهان تبدیل شده و تاثیر زیادی در گفتمان‌های سیاسی و رویکردهای بین المللی داشته، بحث اسلام هراسی در جهان غرب است.

فراتاب-گروه بین الملل:یکی از اساسی‌ترین موضوعاتی که اکنون به معضلی سیاسی در جهان تبدیل شده و تاثیر زیادی در گفتمان‌های سیاسی و رویکردهای بین المللی داشته، بحث اسلام هراسی در جهان غرب است. اسلام‌ هراسی پدیده‌ای است که امروز در اشکال مختلفی مانند گفتمان، گفتار و عمل در بخش‌های مختلف غرب بروز یافته و برچسب زدن غیرقانونی، کلیشه‌ سازی منفی، خشونت فیزیکی، تفکیک استراتژی دولت‌ها به دو جبهه دوست و دشمن و تقسیم انسان‌ها به مسلمان و غیرمسلمان برآیند آن را تشکیل می‌دهد. با وجود اینکه شکل‌های مختلف اسلام هراسی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است ولی هسته اصلی چنین پدیده‌ای، ترس غیرمنطقی و خصومتی است که از اسلام سرچشمه می‌گیرد. با توجه به اینکه پیشینه تاریخی این موضوع به درگیری‌‌های جهان اسلام و غرب باز می‌گردد، اما باید آن را پدیده‌ای مدرن دانست که در اواخر دهه 1990 تجدید حیات یافت و پس از حادثه 11سپتامبر به اوج خود رسید و روند تکاملی آن تا به امروز ادامه و مبانی آن مستحکم‌تر شد. در ادامه با توجه به اهمیت موضوع و رعایت تقدم تاریخی در دو حوزه اسلام و غرب، به منابعی که امواج اسلام هراسی در غرب از آن تغذیه می‌کند اشاره خواهد شد.

برخی مبلغان مسیحی نخستین نقش را در این مورد ایفا کردند. با توجه به رقابت کلامی که  بین اسلام و مسیحیت وجود داشته، آنها اسلام را به عنوان بزرگترین دشمن خود معرفی و از همان ابتدا آن را انحراف و بدعتی از مسیحیت می‌دانستند و برای اینکه ذهنیت انسان‌ها را از اسلام مخدوش نمایند، مسائلی از قبیل گسترش اسلام از طریق شمشیر را طرح کردند. با کاهش فعالیت مبلغان این وظیفه به شرق‌شناسان محول شد.طیف وسیعی از شرق‌شناسان به مطالعه اسلام پرداختند اما نتوانستند با نگاهی علمی و بی‌طرفانه آن را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهند. یکی از آثار مهم در این زمینه کتاب  «برخورد تمدن‌ها» اثر ساموئل هانتینگتون است که یک نوع از اسلام هراسی را رواج می‌دهد.طیف وسیعی از شرق‌شناسان به مطالعه اسلام پرداختند اما نتوانستند با نگاهی علمی و بی‌طرفانه آن را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهند. یکی از آثار مهم در این زمینه کتاب  «برخورد تمدن‌ها» اثر ساموئل هانتینگتون است که یک نوع از اسلام هراسی را رواج می‌دهد. نهایتا این تحقیقات به نتایجی ختم شد که پیش از آن مبلغان مسیحی به آن دست یافته بودند. یکی دیگر از عواملی که در خدمت تقویت این موج قرار گرفت، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اهمیت یافتن دشمن جدید برای جهان غرب بود. غرب به یک دشمن نیاز دارد تا زمینه را برای توجیه هژمونی جهانی و طرح‌های امپریالیستی فراهم کند. از این رو پس از کاهش تفکرات کمونیستی تنها چالش قوی برای سرمایه‌داری و امپریالیسم غربی اسلام بود. این روند با ظهور و رشد جنبش‌های افراط‌گرا در منطقه خاورمیانه و گسترش دامنه فعالیت آن به جهان غرب به اوج خود رسید و به طور طبیعی دین با تروریسم پیوند یافت.از این پس اسلام با اصطلاحاتی مانند افراط‌گرایی، بنیادگرایی و تعصب مورد تاکید قرار گرفت و تروریسم و مسلمان مترادف یکدیگر قرار گرفتند. در این میان جهان اسلام هم به دلیل رخوت و واگرایی بین‌کشورهای اسلامی، شکل‌گیری فضای بی اعتمادی، پراکندگی در وحدت ایده و رویه و وجود رویکردی بی‌ثبات در سازمان‌های بین‌المللی اسلامی نتوانست مانع تشدید چنین تفکری در غرب شود. افزون بر این‌ها مهم‌ترین نقش را رسانه‌ها ایفا کردند. در عصر ارتباطات رسانه مهم‌ترین منبع دانش عمومی در مورد رویداد‌های جهان است. در جهان مدرن رسانه نقشی مرکزی دارد و می‌تواند حقایق را با کمی دستکاری، متفاوت از آنچه هست جلوه دهد.

متاسفانه بسیاری از مردم این بخش از جهان اطلاعات کاملی از دین اسلام ندارند و با ابعاد و نظریات آن آشنا نیستند و در مقابل رسانه‌ها با استفاده از این جهل بسیاری از حقایق را در مورد اسلام تحریف، اغراق و به زبانی احساسی و جنجال آفرین بیان‌ می‌کنند.امروزه رسانه‌های غربی با منابع مالی قابل توجه و کانال‌های متعدد سعی می‌کنند تصویری خشن از اسلام را در اختیار عموم قرار دهند. به عنوان مثال تصویر اسلام تروریستی بارها و بارها در رسانه قرار می‌گیرد غافل از اینکه شخص تفسیری خود ساخته از اسلام دارد. هدف آنها از اتخاذ چنین سیاستی جلوگیری از نفوذ و رشد اسلام در جهان است.از طرفی آنها از این واقعیت آگاه هستند که اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردا است و غیرمسلمانان زیادی به این دین الهی گرایش پیدا کرده‌اند واز طرف دیگر آنها می‌دانند که همبستگی و یکپارچگی مسلمانان می‌تواند به نظم نوینی تبدیل شود که با ارزش‌ها و هنجارهای آنان قرابتی ندارد. بنابراین یکی  از اقدامات مهم برای جلوگیری از رشد و توانمند سازی اسلام، ایجاد جنگ تبلیغاتی است که می‌تواند مهم‌ترین آبشخور اسلام‌هراسی در غرب تلقی شود.

بدین ترتیب این پدیده یک مسئله جدی اجتماعی است که هویت مسلمانان را خدشه دار می‌کند. در اسلام هراسی آن چیزی که غرب از اسلام تعبیر و اشاعه می‌دهد ملاک عمل قرار گرفته نه آنچه خود اسلام است. می‌توان چنین تعبیر کرد که امروز این پدیده برخورد تمدن‌ها نیست بلکه برخورد برداشت‌ها و باور‌های غلط و ساخته شده است که دستمایه مخالفان این دین الهی قرار گرفته است.

 

دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس

نظرات
آخرین اخبار