کد خبر: 2992
تاریخ انتشار: 1 مرداد 1395 - 12:36
سمیرا فرخ منش
چرا در چند ساعت اولیه کودتا دولت آمریکا به عنوان متحد استراتژیک ترکیه، موضع روشنی نگرفت؟
 فراتاب - گروه بین الملل: چند ساعت سکوت، بخشی از رسانه ها و ناظران کودتای ترکیه را به این شک انداخته بود که شاید ایالات متحده امریکا، آنچنان که باید و شاید مخالف کودتاگران نیست و با صبوری در انتظار پیش رفتن ماجراست. گرچه اوباما، جان کری، دو کاندیدای ریاست جمهوری آینده و تعدادی از فعالین سیاسی آمریکا، پس از این چند ساعت سکوت، مواضع تقریبا مشابهی را اعلام کردند، اما با همه این احوالات آنچه تردیدی در آن نیست، اهمیت قابل تامل ترکیه و رخدادهای داخلی و مناسبات خارجی آن برای آمریکاست. دلایلی که می تواند اهمیت کودتا و تغییرات سیاسی این کشور را برای امریکا برجسته سازد. دلایل این اهمیت را به شکل کلی میتوان در چند عامل دید:
 
کشوری که مانند پل عمل می کند: ترکیه نقطه اتصال منطقه بالکان و خاورمیانه است. کشوری که مانند یک پل میان شرق و غرب برای امریکا عمل می کند. همانطور که یک مرز طولانی با ایران دارد، با عراق و سوریه، دو کشور پرتنش و مورد توجه امریکا هم همسایه است. از آن طرف هم با بلغارستان و یونان مرز مشترک دارد و همین امر آن را به نقطه کانونی میان آسیا و اروپا بدل کرده. همچنان که با کشورهای زیر ذره بین روسیه مانند جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان هم مرز است. تمامی این ویژگیهای ژئوپلتیک در کنار هم باعث میشود که بحران های سیاسی یا نوسانات اقتصادی یا اختلالات امنیتی در منطقه پرتلاطم خاورمیانه از طریق ترکیه امکان انتقال به اروپا را داشته باشد و همین امر موجب شکل گیری یک وابستگی امنیتی میان ترکیه و غرب میگردد. امریکا هم که به درستی به اهمیت این جریان واقف است، بی تردید بیشتر خواهان برقراری امنیت و همگرایی های سیاسی با ترکیه است تا یک رابطه تنش محور یا تقابل جویانه.
 
ناتو و اتحاد امنیتی: اگر اعتماد نسبی بین المللی میان دو کشور وجود نداشت، نه تعاملات نظامی میان آنها صورت می گرفت و نه عضویت ترکیه در ناتو انجام می پذیرفت. اما این دو به خصوص در گذشته روابط همگرایانه امنیتی برجسته ای داشتند که حتی بالا و پایین شدن این رابطه، از اهمیت ترکیه برای امریکا و برعکس، نکاست. در 50 سال اخیر کمک های نظامی امریکا به ترکیه رقمی نزدیک به 13.5 میلیارد دلار بوده است. همچنان که ترکیه نیز پس از امریکا، دومین ارتش مجهز ناتو را با حدود 550 تا 600 هزار نیرو سازماندهی کرده است. در شرایطی که در همسایگی ترکیه وخامت اوضاع روز به روز درحال بدتر شدن است، قطعا یکی از ابزارهای مهم در عادی سازی یا شدت یافتن بحران سوریه، از نگاه ناتو می تواند نقش کلیدی ترکیه در این جریان باشد. همچنین جلوگیری از ناامن شدن دریای سیاه که موجب به زحمت افتادن ناتو خواهد شد، یکی از انگیزه های ارتباط دو سویه ناتو و ترکیه است. پس قابل پیش بینی است که در صورت موفقیت یک کودتای نظامی در ترکیه، یکی از تغییرات دردسرساز برای ناتو، دولت جدیدی خواهد بود که هنوز در ابتدای راه قرار دارد و ساختار ارتباطی مشخصی با ناتو نخواهد داشت و برای اثبات برادری اش به ناتو زمان زیادی لازم است.
 
ائتلاف در اینجرلیک: دکترین عمق استراتژیکی که اردوغان خواهان پیاده سازی آن بود، از یک طرف با اصلاحات اقتصادی همراه بود و از سوی دیگر بدون یاری رابطه مستقیم با امریکا امری ممکن به نظر نمی رسید. هم امریکا به این واقعیت آگاه بود و هم ترکیه تردیدی نداشت که بی پشتیبانی ایالات متحده، در برابر روسیه، ایران و سوریه یا پ.ک.ک توان قدرتنمایی نخواهد داشت. به همین دلیل بود که علی رغم گلایه های دیپلماتیک میان دو کشور در برهه هایی از زمان، ترکیه هیچگاه خریدهای تسلیحاتی خود را از امریکا متوقف نساخت. همچنین ترکیه دو سال پیش در برنامه جنگنده مشترک F-35  با امریکا مشارکت کرد. برنامه ای که فقط هشت کشور در آن نقش داشتند.
طبیعتا در این میان امریکا هم بیکار نمی نشیند. "اینجرلیک" یکی از استراتژیک ترین پایگاه های نظامی امریکا در منطقه است که به وسیله آن می توان کل همسایگان ترکیه یا حتی فراتر از آن را رصد کرد و حتی به گفته بعضی از کارشناسان، می تواند کارکرد جاسوسی یا "استراق سمع های امنیتی" داشته باشد. تا جایی که امریکا از طریق آن اقدامات خود در افغانستان را هم نظارت می کند. البته امریکا و نیروهای اروپایی که در این پایگاه مشغول به فعالیتند، مقابله با داعش را کار ویژه اصلی اینجرلیک تعریف کرده اند. اما غیرقابل انکار است که پشتیبانی های لجستیکی متنوعی در این پایگاه از سوی آمریکا انجام می پذیرد. از طرف دیگر بنابر گفته ناظران حدود 80 بمب افکن هسته ای در این پایگاه نگهداری می شود که ترکیه معتقد است در صورت نیاز و توافق می تواند از آنها برای اهداف خود هم استفاده کند.
اهمیت این پایگاه به حدی ست که بخشی از تحلیلگران که کودتا را واقعه ای غیرواقعی و طراحی شده توسط اردوغان قلمداد می کنند، بخشی از هدف این سازماندهی را، نگرانی اردوغان از فعالیت های این پایگاه می دانند که از این طریق وی قصد محدودسازی آن و کاهش فعالیت آمریکاییان علیه داعش را داشته است. گرچه این نگاه هنوز قابل اثبات نیست اما شاهد ادعای این طیف قطع یکباره پایگاه در ساعات پایانی کودتا و بستن درها و دستگیری "بکر ارجان وان" فرمانده کل پایگاه هوایی اینجرلیک بود که یک خلبان شکاری بسیار با مهارت و نظامی متبحر و با سابقه به شمار می رفت.
 
مثلت ترکیه، امریکا و روسیه: ترکیه و روسیه بارها تلاش بر بازسازی روابط متزلزل خود داشتند. اما با وجود مشکلات، نیاز به خرید و فروش محصولات نفتی-گازی و مناسبات جدید منطقه ای در دوره هایی از زمان از دهه 90 به بعد باعث شد دو کشور به هم نزدیک شوند. از سوی دیگر از آنجا که هر دو بازیگر، خود را قوی ترین مهره تاثیرگذار در عرصه بازیهای منطقه ای و فرامنطقه ای می دانند، ناخودآگاه  برای یکدیگر مبدل به رقبای جدی نیز می شوند.
در عین حال ترکیه همسایه کشورهایی است که حیات خلوت روسیه به شمار می روند و نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت، با عضویت در ناتو؛ کارآمدترین خطر نظامی برای روسیه در منطقه؛ می تواند یک پایگاه مناسب برای امریکا باشد که دغدغه ای همیشگی برای روسیه به حساب می آید. تا جایی که روسیه بارها در طعنه های دیپلماتیک خود عنوان داشته که ترکیه را کشور مستقلی ندیده و آن را نماینده ای از آمریکا در منطقه به حساب می آورد. از طرفی امریکا نیز در تمامی دوره ها و مناقشات، نگرانی نزدیک شدن دو کشور ترکیه و روسیه را داشته و بر این اساس سعی کرده طی هم این سالها با برگزاری مانورهای مشترک نظامی با ترکیه و معاملات سنگین تسلیحاتی خود را به این کشور نزدیک تر کرده و اینگونه پیام دلهره آوری را به روسیه مخابره کند.
نباید این واقعیت را نادیده گرفت که علی رغم تیره و تار شدن روابط دو کشور و فراز و نشیب این رابطه، ثبات در ترکیه، اولویت نخست آمریکا به حساب می رود، نه بحران های امنیتی و جنجال های سیاسی حاصل از یک دولت نوظهور نظامی
 
رویکرد بینابینی آمریکا: با همه اینها گلایه های آمریکا هم از ترکیه کم نیستند. ترکیه هم تسهیل کننده مقاصد امریکا در منطقه است و هم رفتارهای ضد حقوق بشری دارد. هم از نظر آمریکا الگوی خوبی برای نزدیک سازی اسلام و سکولاریسم برای دیگر کشورهای منطقه به شمار می رود و هم اقدامات تردیدآمیزی در مواجهه با داعش در پیش می گیرد. هم می تواند ایفاکننده نقش مثبتی برای تامین امنیت و منافع اسراییل باشد و هم به محدودسازی های اجتماعی / سیاسی دست می زند.
همه اینها دلیل رویکرد بینابینی امریکا در چندسال اخیر است و می تواند تغییر استراتژی امریکا به ترکیه را تا حد زیادی توجیه کند. در عین حال که اردوغان در ظاهر توانمندتر از گذشته به بی اعتباری هایش ادامه خواهد داد و گلایه آمریکا را بیشتر خواهد کرد، کودتای اخیر می تواند نیاز اردوغان به ساز و کارهای امنیتی وابسته به آمریکا را نیز دو چندان کند. بنابراین این اتفاق بی سرانجام شبانه، برای هیچکدام از طرف های درگیر، پیروزی به دنبال نداشت. علی رغم اینکه بعضی عدالت و توسعه را پیروز این میدان می دانند، تبعات این کودتا را برای اردوغان در آینده بهتر می توان مشاهده کرد
بنابراین بی سبب نیست که همگان در ساعات اولیه کودتای اخیر ترکیه، در انتظار واکنش سران فعلی امریکایی و نامزدهای ریاست جمهوری باشند. واکنش هایی که همه در یک چارچوب کلی "حمایت از دولت قانونی" و جلوگیری از "نزاع داخلی" جمع می شد. اما با همه اینها نباید این واقعیت را نادیده گرفت که علی رغم تیره و تار شدن روابط دو کشور و فراز و نشیب این رابطه، ثبات در ترکیه، اولویت نخست آمریکا به حساب می رود، نه بحران های امنیتی و جنجال های سیاسی حاصل از یک دولت نوظهور نظامی.
 
سمیرا فرخمنش عضو شورای نویسندگان فراتاب و دانشجوی دکترای علوم سیاسی
نظرات
آخرین اخبار