کد خبر: 2684
تاریخ انتشار: 18 تیر 1395 - 16:05
دکتر افشین زرگر
از قرن 18 تا کنون، ناسیونالیسم همواره در صحنه حاضر بوده و در برهه‌های مختلف با شدت و ضعف کارکرد خود را در انسجام بخشی به ملت و تقویت هویت ملی ایفا کرده است.

 درس گفتارهای هویت (۲)

فراتاب-گروه بین الملل:در عصر كنوني بسياري از جوامع به اشكال مختلف درگير بحران هويت و چالش‌های پیرامون آن هستند. بحران هویت مسئله‌ای است که نمی‌توان به آسانی از کنار آن عبور کرد و نادیده‌اش گرفت، مخصوصاً در حال حاضر که علت اصلی وقوع بسیاری از تنش‌ها، بی‌ثباتی‌ها، نزاع‌ها، مناقشه‌ها، اختلافات، جنگ‌های داخلی، جنگ‌های قومی و فرقه‌ای و مذهبی و ... ناشی از آن بوده و پیشبرد توسعه و گسترش صلح و امنیت بین‌المللی شدیداً وابسته به حل آن می‌باشد. به‌تعبیری می‌توان گفت که جهان کنونی درگیر هویت‌های متعارض، شکننده، مردد، از خود بیگانه، ناراضی و معترض، سرخورده و در یک کلام تنش آفرین و بحران‌ساز می‌باشد. اگر سوریه، عراق یا افغانستان و یا هر کشور شکست‌خورده و درگیر جنگ داخلی دارای هویت ملی منسجم و یکپارچه بود آیا باز شاهد چنین نمایش خشونت سازمان‌یافته و گسترده بودیم؟ آیا اعضای یک ملت منسجم و واحد می‌پذیرد که چنین ظلمی را در حق یک‌دیگر روا دارد؟ بدون تردید تنها ملت‌های چندپاره و از هم گسیخته و فاقد هویت ملی منسجم و یکپارچه درگیر چنین خشونت‌های قومی، نژادی و مذهبی می‌شوند، مردمانی که هرگز در یک ملت واحد ادغام نشدند و خرده هویت‌های قومی و مذهبی خود را در مقابل دیگر هم‌ وطنان خود قرار دادند و منبع تولید خشونت و نزاع شدند. اما راه خروج از این وضعیت چیست؟ چگونه می‌توان بر این بحران هویت خصوصاً در سطح ملی غلبه پیدا کرد و چالش‌های پیرامون آن‌ را کاهش داد؟ در این زمینه راه‌کارها و راه‌حل‌های مختلفی را می‌توان در نظر گرفت، ولی به‌نظر در یک نگاه جامع می‌توان به دو مکانیسم اشاره کرد: یکی کلاسیک و دیگری نسبتاً مدرن. ناسیونالیسم به‌ویژه در شکل معتدل و مدنی آن از دیرباز چنین کارکردی را داشته است و در کنار آن در قرن بیستم مکانیسم دیگری نیز وارد صحنه شد که حتی موثرتر از اولی عمل کرده است مخصوصاً در جوامع چندقومی و آن چیزی نیست جز شهروندی. در این نوشتار به اختصار به نقش اولی می‌پردازیم و در مجالی دیگر به کارکرد شهروندی در هویت‌سازی ملی پرداخته خواهد شد.

ناسيوناليسم چه ايدئولوژي در نظر گرفته شود يا جنبش و يا مجموعه‌اي از سياست‌ها و خط مشی‌ها، بي‌تردید در روند هويت‌يابي ملي و در کل ملت‌سازي نقشي مهم و اساسي برعهده دارد. اين نقش ناسيوناليسم را هم در مرحله پيش از تاسيس دولت-ملت و چه در مرحله پس از تاسيس و تثبيت و استحکام آن، مي‌توان به روشني مشاهده کرد.ناسيوناليسم چه ايدئولوژي در نظر گرفته شود يا جنبش و يا مجموعه‌اي از سياست‌ها و خط مشی‌ها، بي‌تردید در روند هويت‌يابي ملي و در کل ملت‌سازي نقشي مهم و اساسي برعهده دارد. اين نقش ناسيوناليسم را هم در مرحله پيش از تاسيس دولت-ملت و چه در مرحله پس از تاسيس و تثبيت و استحکام آن، مي‌توان به روشني مشاهده کرد.

ناسيوناليسم در ايفاي کارکرد هم‌بستگي ملي، از دريچه هويت‌سازي "خود" در برابر "ديگري" نقش مهمي ايفا مي‌نمايد و با نيروي قدرت‌مند تهييج‌کننده‌اش مي‌تواند چنان به دشمن‌سازي اهتمام ورزد که مردم به‌راحتي باور نمايند که واقعاً يک کشور خارجي، دشمني تاريخي براي آن‌ها قلمداد مي‌شود و وجود و کيان آن‌ها از سوي آن دشمن در معرض تهديد است. ناسیونالیسم پیوندها و همبستگی میان اعضای یک جامعه را محکم می‌کند و از سوی دیگر مرزهای هویتی آن‌ را با دیگران متمایز می‌سازد تا خود را جدا از دیگری بشناسد.

از هر جنبه‌ای که به ارتباط ناسيوناليسم و هویت ملی بنگريم، به‌وضوح می‌توان تاثیر بارز اولی را در تقویت و انسجام و پایداری دومی مشاهده کرد. ناسیونالیسم نیروی اصلی سازنده ملت‌هاست، احساس تعلق افراد به یک مجموعه بزرگ‌تر به‌نام ملت را تقویت می‌کند، موجب افزایش علاقه به سمبل‌ها، اسطوره‌ها، ارزش‌ها و عناصر مشترک هم‌چون زبان، سنت‌ها و آداب و رسوم می‌شود، زمینه پشتیبانی مردم را از دولت‌شان در مواقع ضروری فراهم می‌کند و در صورت بروز تهدیدهای بزرگ همه اعضای یک ملت را در راستای دفاع از خود و رفع تهدید به صحنه می‌آورد.

ناسيوناليسم به‌عنوان يک نيروي انگيزشي بسيار چشمگير، در برانگيختن و هدايت احساس وفاداري افراد به يک ملت بسيار موثر عمل کرده است، به‌حدی که افراد به‌خاطر حفظ سرزمین‌شان(که با نیروی ناسیونالیسم به‌عنوان میهن و مام وطن قداست می‌یابد) و برافراشته ماندن پرچم‌شان حاضر به فدای جان‌شان هم باشند. ناسيوناليسم با برانگيختن احساسات ملي، بويژه در مواقع بحراني يا بروز تهديد خارجي، تلاش مي‌کند همبستگي و يکپارچگي را در سطح ملي حفظ و محکم‌تر نمايد. ناسیونالیسم از دل تاریخ اسطوره‌ها را به صحنه می‌آورد، جان‌فشانی‌ها و قهرمانی‌های بزرگ گذشته را زنده می‌کند، جان دادن در راه وطن را تقدس می‌بخشد و رمز و راز ماندگاری یک ملت را مکرراً یادآوری می‌کند، این‌که باید کنار هم باشند و برای ارزش‌های خود با تمام وجود تلاش کنند.

ناسيوناليسم ملي یا مدنی که در مقابل ناسیونالیسم قومی قرار می‌گیرد در واقع همان چيزي است که در بیش‌تر کشورهاي جهان به‌اشکال مختلف به‌عنوان مکانيسم يکپارچگي هویتی و همبستگي ملي در برابر تهديدات خارجي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ناسيوناليسم در اين سطح از استقلال، حاکميت و تماميت ارضي يک دولت دفاع و همواره سعي مي نمايد اجماع ملي در قالب هويت ملي حفظ و تقويت گردد. بدين‌گونه ناسيوناليسم يک عنصر مهم و بنيادي در شکل‌گيري و تداوم هويت مشترک و آگاهي ملي در جوامع مختلف می‌باشد و از اين طريق از شاکله و بقای یک ملت دفاع می‌کند. ناسيوناليسم در سطح هر کشوری می‌تواند عاملي باشد براي انباشت بهتر قدرت و افزايش ظرفيت سياسي، اجتماعي و اقتصادي آن. از نظر بیش‌تر انديشمندان و محققان علوم اجتماعي و تاريخ‌دانان، ناسيوناليسم از طريق تشويق احساس همگوني موجب وحدت داخلي گروه‌هاي اجتماعي مي شود. همچنين ناسيوناليسم اين امکان را به نحو مطلوبي براي دولت مي‌تواند به‌وجود آورد که بر شکاف‌ها و اختلافات داخلي غلبه و خصوصاً در دوره‌هاي بحراني به بسيج عمومي بپردازد.

ناسيوناليسم نقش خود را در تهييج مردم در مواقع بحراني و نيز در زمینه حفظ و بهبود يکپارچگي و همبستگي ملي از طرق و راه‌کارهاي مختلفي ایفا می‌کند. ناسيوناليسم به تاريخ مشترک رجوع مي‌کند و از دل آن افسانه‌ها و اسطوره‌هاي غرور بر انگيز را با زبان تهييج آميز به مردم ارائه مي‌کند. قهرمانان تاريخي يک ملت را تا حد ستايش آن‌ها بزرگ مي‌کند و موجب غرور يک ملت می‌شود. بر برخي از نمادهاي مشخص که نماينده يک ملت هستند، متداوماً در زباني تقدس‌گرايانه تاکيد مي‌کند و در برخي مواقع(بروز تهديد) حتي بر قدسيت آن‌ها مي‌افزايد. نمادي مانند پرچم يا سرود ملي را به‌طور مداوم در زندگي روزانه عرضه مي‌کند و در صورت بروز تهديد بر اين عرضه نمادين تاکيد بيشتري مي‌نمايد. ناسيوناليسم در زمينه نمادها، بنابر شرايط زماني و تحولات اجتماعي، به بازتوليد نمادهاي قديمي و نيز توليد نمادهاي جديد مي‌پردازد تا بدين‌گونه پيوستگي يک ملت در گذشته و حال و آينده را حفظ کند. ناسيوناليسم حتي مي‌تواند فراتر از تاريخ کهن يک ملت، برخي از آموزه‌هاي مذهبي را نيز در قالب اسطوره‌ها و نمادها در آورده و از آن براي همبستگي و يکپارچگي يک ملت استفاده کند. اين ناسيوناليسم است که به‌طور متداوم وفاداري شهروندان به ملت خود را حفظ و موجب فداکاري و ايثار آن‌ها در راه وطن‌شان مي‌شود. ناسيوناليسم در يک معنا به‌عنوان يک ايدئولوژي سياسي در پي آن است که ملت و دولت را هر چه بيش‌تر به هم نزديک سازد. آموزه‌هاي ناسيوناليستي براي حفظ يکپارچگي ملي و تهييج آن‌ها در مواقع بحراني، از طريق نهاد آموزش و پرورش، رسانه‌ها، سينما، و حتي نهادهاي مذهبي رواج پيدا مي‌کند.

کارکرد موثر و مثبت ناسيوناليسم در هویت‌ ملی و یکپارچگی اجتماعی، نيازمند يک برنامه‌ريزي و مهندسي اجتماعي پيچيده و منظم و دور انديشانه است و نمي‌توان صرفاً در مواقع بحراني و بروز تهديد به آن رجوع کرد، زيرا

ناسيوناليسم با هويت‌يابي يک ملت در يک گستره زماني نسبتاً بلند ارتباط دارد و امري است که همواره در زندگي عمومي خود را نمايان مي‌کند. به‌نظر در بيشتر کشورهاي جهان سوم، به نيروي ناسيوناليسم به‌طور موقتي و مقطعي نگاه مي‌شود و عمدتاً دولت‌ها از آن در مواقع بحراني و تهديد خارجي يا داخلي، براي حفظ و بقاي خود استفاده مي‌کنند.

ناسيوناليسم با هويت‌يابي يک ملت در يک گستره زماني نسبتاً بلند ارتباط دارد و امري است که همواره در زندگي عمومي خود را نمايان مي‌کند. به‌نظر در بيشتر کشورهاي جهان سوم، به نيروي ناسيوناليسم به‌طور موقتي و مقطعي نگاه مي‌شود و عمدتاً دولت‌ها از آن در مواقع بحراني و تهديد خارجي يا داخلي، براي حفظ و بقاي خود استفاده مي‌کنند.ناسيوناليسم نيرويي قدرتمند دارد، و اين نيروي قدرتمند بايد در جهت انباشت قدرت ملي و ظرفيت‌سازي ملي با دورانديشي تمام در قالب يک برنامه‌ريزي استراتژيک به کار گرفته شود.نهایتاً تمامی سخنانی که در بالا مطرح شد مربوط به ناسیونالیسم مثبت و یا مدنی است که می‌تواند در جهت تحکیم هویت ملی بسیار اثر گذار باشد. باید بدین نکته نیز اشاره کرد که ناسیونالیسم در شکل افراطی (شوونیسم، جینگوئیسم و رادیکال) و نیز نوع قومی آن می‌تواند خطرات بزرگی داشته باشد. ناسیونالیسم افراطی موجب افزایش خصومت و دشمنی میان ملتی که بدان روی می‌آورد با دیگر ملت‌ها خواهد شد. چنین ناسیونالیسمی اگرچه می‌تواند در داخل موجب همگرایی و یکپارچگی ملی شده و هویت ملی را برانگیزد ولی در مقابل، حس برتری جویی و نژادپرستی را تقویت کرده و مرزهای دشمنی و تقابل را با دیگران افزایش خواهد داد. همچنین ناسیونالیسم قومی نیز چنین نقش مخربی برای ملت‌ها می‌تواند داشته باشد. ناسیونالیسم قومی نه تنها تقویت‌کننده یکپارچگی ملی و هویت ملی نخواهد بود بلکه موجب برانگیخته شدن خرده هویت‌های قومی خواهد شد و شکاف‌های سیاسی و اجتماعی را تقویت خواهد کرد. در کل می‌توان گفت که ناسیونالیسم مثبت، معتدل و مدنی در تقویت هویت ملی و حل بحران‌های مربوط به آن بسیار کارآمد می‌باشد و می‌تواند انگیزه و میل به پیشرفت، سازندگی و حرکت را در بین مردم افزایش دهد، و البته این منوط است به مدیریت عقلانی، دقیق و برنامه‌ریزی شده و جلوگیری از رادیکالیزه شدن و قومیت‌گرایی گرایش‌های ناسیونالیستی. بدین نکته نیز باید اشاره کرد که در کشورهای مدرن و توسعه یافته، مکانیسم نیرومند دیگری وجود دارد که فارغ از حساسیت‌ها و تاثیرات هیجانی منفی ناسیونالیسم می‌تواند در یکپارچگی ملی و تحکیم و انسجام هویت ملی کارایی بالایی داشته باشد و آن حقوق شهروندی است که در فرصتی دیگر بدان پرداخته خواهد شد.

 

عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

نظرات
آخرین اخبار