ایران و مساله ای بنام ثبات افغانستان | فراتاب
کد خبر: 2434
تاریخ انتشار: 2 تیر 1395 - 22:30
زهرا سعیدی
یکی از موانع همکاری ایران با امریکا در افغانستان به نامشخص بودن استراتژی ایران در قبال طالبان باز می گردد اما پیداست ایران در مسیر کمک به افزایش ثبات افغانستان می بایست گام بردارد

 فراتاب - گروه بین الملل: ایران به عنوان همسایه غربی افغانستان و دارا بودن بیشترین مرز مشترک با این کشور بعد از پاکستان، در کنار علایق تاریخی و فرهنگی یکسان ضمن تأثیرپذیری از بحران های داخلی این کشور، می تواند نقش مهمی در امنیت و ثبات سیاسی افغانستان ایفا نماید. در این رابطه جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاست های متفاوت می تواند به تحقق ثبات و امنیت افغانستان کمک کند که به برخی از این گزینه ها  پرداخته می شود:

بی شک امروزه و در عصر جهانی شدن، ثبات و امنیت سیاسی یک کشور به عوامل داخلی آن محدود نبوده و متأثر از عوامل خارجی چون سازمان ها و قدرتهای فراملی نیز می باشد. برخلاف گذشته که امنیت در بعد ملی تعریف می شد، امروزه مفهومی چند وجهی و پیچیده یافته و فراتر از مرزهای داخلی تعریف می گردد. بدین معنا که عوامل خارجی نیز می تواند بر ثبات سیاسی یک کشور تأثیرگذار باشد. البته میزان تأثیرپذیری از عوامل خارجی به میزان قدرت داخلی آن کشور باز می گردد؛ به عبارتی هر چه عوامل و فاکتورهای ثبات داخلی ضعیفتر باشد، نقش عوامل خارجی در ایجاد و سلب امنیت و ثبات سیاسی پررنگ تر می گردد.

از این رو در رابطه با افغانستان به عنوان کشوری ناامن و ضعیف باید گفت، علیرغم تلاشهای گسترده دولت مرکزی، جهت تأمین امنیت، هنوز آرمان مطلوب این کشور یعنی دستیابی به امنیت و ثبات سیاسی، تحقق نیافته است. به نظر می رسد دستیابی به این هدف، علاوه بر عوامل داخلی، نیازمند نقش فعال و مثبت قدرتهای خارجی اعم از همسایه گان و قدرتهای فرامنطقه ای نیز می باشد. در این میان، نقش کشورهایی چون ایران به عنوان کشوری استراتژیک که از ناامنی افغانستان نیز متضرر گردیده، می تواند بسیار تعیین کننده باشد.

امروزه کشورها به خوبی از این موضوع آگاه هستند که ثبات و یا عدم ثبات سیاسی یک کشور وضعیت امنیت و ثبات دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد که البته میزان تأثیرپذیری و یا تأثیرگذاری این پدیده در رابطه با کشورهای همسایه، بسیار جدی تر می باشد. از این حیث ناامنی افغانستان در چند دهه اخیر، گرچه مستقیما بر امنیت سیاسی ایران تأثیر نداشته است، اما ضعف و ناامنی حاکم بر این کشور، با دامن زدن بر بحران هایی چون تروریسم، تولید مواد مخدر، بحران مهاجران و ... تهدیدی بالفعل برای امنیت سیاسی و اقتصادی ایران بوده است. از این رو جمهوری اسلامی ایران به خوبی آگاه است که ثبات و امنیت افغانستان، یکی از راه حل های مناسب جهت غلبه بر این مشکلات است.

بنابراین تلاش در جهت ایجاد ثبات سیاسی افغانستان یکی از چشم اندازهای مطلوب ایران در رابطه با این کشور است. جمهوری اسلامی ایران تاکنون با اتخاذ سیاستهای متفاوت سعی در تحقق این آرمان داشته است، اما وجود برخی از موانع از جمله بی اعتمادی منطقه ای بین دو کشور بر گسترش و تعمیق روابط دو کشور تأثیر گذاشته و این روند را با مشکل مواجه کرده است. دولت افغانستان همواره ایران را به مداخله در امور داخلی، حمایت از طالبان و بدرفتاری با مهاجران افغان متهم می کند.

با توجه به این موانع و نیز بازیگران تأثیرگذار در تحولات افغانستان یعنی طالبان، کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقه ای، به نظر می رسد جایگزین های سیاسی ایران در تأمین ثبات و امنیت در افغانستان عبارتند از: 

-همکاری ایران با آمریکا: گرچه ایران و ایالات متحده در رابطه با عواملی چون تأمین ثبات و مبارزه با تروریسم دارای علایق مشترک هستند و این علایق بعد از توافق هسته ای بیشتر و نزدیکتر گردیده است، اما واقعیت آن است که این همگرایی نیازمند همکاری ایران در مبارزه با طالبان است. اما وجود برخی اختلافات و موانع سیاسی، مانع از این همگرایی می شود. یکی از مشکلات عمده در این مسیر، نامشخص بودن سیاست ایران در قبال طالبان است. حتی در این رابطه دولت افغانستان بارها ایران را به داشتن ارتباط با طالبان جهت تضعیف مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان متهم کرده است اتهامی که البته جمهوری اسلامی ایران آن را رد کرده و از سویی اسناد معتبری هم توسط کابل برای تایید آن تاکنون ارائه نشده است.

 
از سویی طالبان نیز در گستره افکار و اندیشه های ایدئولوژیکی خود آمریکا را  اشغالگری می دانند که باید در برابر آنها جهاد نمود. این در حالیست که دولت جدید افغانستان در حال تلاش جهت دستیابی به مذاکرات صلح با این گروه بوده و به نظر می رسد ایجاد صلح میان دولت و طالبان در حال حاضر بر سایر رویکردها غلبه دارد.  

از سویی علیرغم تحقق توافق هسته ای میان ایران و ایالات متحده، اختلافات سیاسی و ایدئولوژیکی دو کشور فراتر از آن است که بتوان انتظار چشم انداز همکاری های گسترده داشت.

 

بنابراین با توجه به این شرایط بهتر است استراتژی ایران در رابطه با طالبان متأثر از رابطه دولت افغانستان و طالبان باشد، زیرا در صورتی که ایران مواضعی متفاوت از دولت افغانستان نسبت به طالبان اتخاذ نماید، در این صورت ضمن تضعیف جایگاه خود، منجر به تضعیف ثبات و امنیت در افغانستان نیز خواهد شد. بطور مثال اتخاذ راهبرد گفت و گو با طالبان از سوی ایران، زمانی نتیجه بخش خواهد بود که به تعمیق روابط صلح آمیز این گروه با دولت افغانستان منجر گردد. در غیر این صورت گفت و گو می تواند به تحکیم موقعیت طالبان در مقابله با دولت افغانستان می تواند خطر بی ثباتی و حتی تجزیه این کشور را به دنبال داشته باشد که این امر در درازمدت به ضرر منافع ایران خواهد بود. از این رو به نظر می رسد جمهوری اسلامی باید در مسیر دستیابی به این هدف یعنی کمک به ثبات و امنیت افغانستان، سایر گزینه های سیاستی را در رأس اهداف خود قرار دهد. از جمله این سیاست ها می توان به گزینه گسترش همکاری با کشورهای منطقه اشاره نمود:

 امضای قرارداد اقتصادی میان ایران، افغانستان و هند که در جهت توسعه بندرچابهار ایران صورت گرفت، گام مناسبی در جهت افزایش ثبات در کابل باشد

همکاری با کشورهای منطقه:

منظور از کشورهای منطقه کشورهایی می باشد که دارای مرز مشترک با افغانستان بوده و یا افغانستان بخشی از منافع حیاتی آنها محسوب می شود. در این رابطه، کشورهایی چون روسیه، چین و پاکستان بیش از سایر کشورها از اهمیت برخوردارند. روسیه به دلیل همسایگی سه کشور تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان با افغانستان که به نوعی حیات خلوت روسیه محسوب می شوند، همواره نگران گسترش تروریسم و جنبش های افراطی اسلامگرایانه به این کشورها و نیز آسیای مرکزی می باشد. چین همسایه ی شمال غربی افغانستان نیز به دلیل همجواری استان مسلمان نشین خود یعنی سین کیانگ، به مثابه ایران و روسیه دارای دغدغه های امنیتی و سیاسی می باشد. پاکستان دیگر همسایه مرزی افغانستان نیز گرچه دارای اختلافات اساسی با این کشور می باشد اما مسئله امنیت و ثبات سیاسی یکی از خواسته های مشترک دو طرف است. بنابراین وجود این نقاط مشترک می تواند عاملی در جهت تعمیق و گسترش روابط میان این کشورها باشد. یکی از راهکارهای پیشنهادی در این همکاری، گسترش ارتباطات اقتصادی است. به نظر می رسد امضای قرارداد اقتصادی میان ایران، افغانستان و هند که در جهت توسعه بندرچابهار ایران صورت گرفت، گام مناسبی در این جهت باشد. بندرچابهار در جنوب شرق ایران و در شمال دریای عمان و اقیانوس هند قرار گرفته و از این جهت می تواند در توسعه ترانزیت بین کشورهای ایران، هند، افغانستان و حتی کشورهایی چون پاکستان نیز نقش مهمی را ایفا کند.

گرچه امضای این قرارداد کشورهایی چون پاکستان و چین را نگران نمود اما توسعه روابط اقتصادی با سایر کشورهای منطقه و با محوریت افغانستان می تواند راهکار مناسبی جهت تقویت صلح و ثبات در این کشور باشد. این موضوع زمانی اهمیت می یابد که بدانیم ایران بعد از برجام  از نظر قانونی بسیاری از موانع خود در روابط بین الملل را پشت سر گذاشته و این موضوع می تواند بستر مناسبی جهت  تحرک و پویایی دیپلماسی کشور در بعد منطقه ای و یا جهانی ایجاد نماید.

نظرات
آخرین اخبار