کد خبر: 1867
تاریخ انتشار: 28 اردیبهشت 1395 - 00:56
سرفرازی در برلین

به گزارش فراتاب، گروه سینمای جهان – وصال روحانی: «تبعیض نژادی» فیلم جدید استیفن هاپکینز پیرامون پیروزی بزرگ جسی اوونس دوومیدانی کار سیاهپوست آمریکایی در المپیک ۱۹۳۶ برلین و سرشار از سمبل ها و نشانه ها و اظهاراتی است که در فیلم هایی از این دست مشاهده می شود.
و این طبعاً داستان تقابل معروف و حقیقی اوونس با آدولف هیتلر هدایتگر دیوانه حزب نازی آلمان و برپاکننده جنگ جهانی دوم نیز هست. هیتلر سالها راجع به برتری نژاد آریایی و به واقع نسل ژرمن ها بر سایر تبارها داد سخن داد اما اوونس که یک سیاهپوست و به تبع آن از منظر او یک فرد تسلیم شده و بازنده و از نژاد پایین تر بود، با فتح ۴ مدال طلای المپیک ۱۹۳۶ و غلبه قاطعانه بر افراد مورد حمایت هیتلر و ساقط کردن آنها در میدان مسابقه ثابت کرد که تبلیغات این سیاستمدار مجنون مثل خودش تو خالی و دیوانه وار است.
جبران یک نقیصه
قدر مسلم این که در ساخت فیلم های سینمایی بلند و با ارزش و غنی درباره افسانه اوونس قدری کوتاهی صورت گرفته و هاپکینز در مقام کارگردان این فیلم جدید کوشیده است این نقیصه را جبران کند و نقطه اوج کار او در صحنه هایی است که سفر اوونس را به برلین و دستاوردهای وی در آنجا را به نمایش می گذارد. سناریویی که توسط جو اسکراپنل و آنا واترهاوس نوشته شده، بر روی سه سال منتهی به المپیک برلین متمرکز است. آنها تا توانسته اند مهمترین اتفاقات این عصر را در متن این سناریو ترسیم کرده اند ولی کاراکترهای متعددی را روبروی بینندگان قرار می دهند بدون این که کار خاصی با آنها انجام بدهند و یا به کلی حذف شان می کنند و یکی از آنها دیو البریتون (با بازی الی گوری) است که متخصص ماده پرش ارتفاع بود و اوونس با او دوستی نزدیکی داشت.
موفق و ناموفق
مهمترین ارتباط و همکاری در این فیلم آنی است که بین اوونس و مربی او در ایالت اوهایو یعنی لری اسنایدر (جیس سودی کیس) شکل می گیرد. این اسنایدر است که اوونس را تحریک و تشویق به سوی شرکت موفقیت آمیز در المپیک و انجام کار بزرگی می کند که سالها بعد فقط کارل لوییس دیگر دوومیدانی کار سیاهپوست آمریکایی قادر به تکرار آن در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس شد اما کار اوونس بسیار سخت تر و با ارزش تر بود زیرا در خاک و خانه رقیب بزرگش (آلمان و شخص هیتلر) انجام شد حال آنکه لوییس ۴۸ سال بعد از آن تاریخ از امتیاز برگزاری مسابقات المپیک در خانه خود و خاک کشورش (آمریکا) و حمایت بی قید و شرط مردم از وی بهره می گرفت. سودی کیس در ایفای این رل هم موفق و هم ناموفق است. موفق از آن رو که احساس ها و رفتار یک قهرمان سابق دوومیدانی را از خود ساطع می کند و ناکام بدین خاطر که کاریزما و صورت و رفتار خوش وی در تضاد با سختگیری ها و تندخویی هایی است که معمولا در رفتار مربیان مشاهده می شود.
نگاه های معنادار
در مجموع باید پذیرفت که انتخاب سودی کیس برای این رل کار غلطی نبوده است و ارتباط کاری وی با اوونس با ظرافت و دقت به تصویر کشیده شده است. اوونس عادت کرده بود که از سوی سایر اعضای تیم های دوومیدانی و فوتبال کالج محل تحصیل اش بی اعتنایی و حتی توهین و رفتارهای بیرحمانه ببیند و کار تا آنجا پیش رفته بود که وی علاقه و شهامت نگاه انداختن در چشم سفید پوستان را در خود نمی دید. اوونس با بازی عالی استفان جیمز و با تک نگاههای معنادار خود در این زمینه پیام هایش را به سایرین می رساند. ارتباط اوونس با نامزدش روت (شانیس بانتون) نیز به لطف پردازش خوب ماجرا، با موفقیت به تصویر کشیده شده است.
تحریم یا شکست؟
شکی نیست که رشد اوونس در سلسله مراتب ورزشی در تضاد و تلاقی با برخی سیاست های بین الملل بود و از سوی دیگر کمیته ملی المپیک آمریکا هم مردد بود که با آن شرایط در بازیهای المپیک ۱۹۳۶ برلین شرکت جوید یا خیر و از خود می پرسید آیا حضورش در آنجا به معنای تایید جنایات نازی ها در سطح اروپا نخواهد بود؟ در همین ارتباط ویلیام هارت بازیگر قدیمی سینمای آمریکا در رل قاضی جره میا ماهونی ظاهر می شود و او اعتقاد داشت که بایکوت این رقابتها یک اصل انسانی و الزامی است. اوری براندج رییس وقت کمیته بین المللی المپیک (IOC) با بازی جره می ایرونز بریتانیایی در نقطه مقابل بر حضور آمریکایی ها در المپیک برلین اصرار داشت و خود آمریکایی ها که دچار رکود شدید اقتصادی بودند و در عصر موسوم به Depression قرار داشتند، نیاز به داشتن قهرمانانی تازه را حس می کردند و متوجه بودند که اگر ورزشکاران شان به برلین بروند و افتخاراتی را کسب کنند، برای رهایی آنها از خمودگی رفتاری و کسالت روحی مناسب خواهد بود. در نهایت براندج در این ارتباط با جوزف گوبلز وزیر اطلاعات رژیم آلمان نازی (بارنابی متس کورات) به توافق هایی رسید و حضور تیم های ورزش آمریکا در آن رقابتها تحقق یافت.
در اوج شرایط دراماتیک
در این میان تردیدهای شخصی اوونس پابرجا بود و استفان جیمز در مقام ایفا کننده این رل و استیفن هاپکینز به عنوان کارگردان روی این فاکتور به خوبی تکیه و تاکید می کنند. وقتی هم اتحادیه ورزشکاران سیاهپوست آمریکا از اوونس خواست با نرفتن به برلین سیاست های توام با تبعیض نژادی هیتلر را نفی کند و او در میان اعضای خانواده خود شامل پدرش (اندرو مودی) نیز با چنین خواسته ها و روحیاتی مواجه شد، زندگی اوونس در اوج شرایط دراماتیک خود قرار گرفت. در نهایت اوونس به برلین رفت و مدالهای طلای «دو»های ۱۰۰ و ۲۰۰ متر و ۱۰۰×۴ متر امدادی را ربود و در پرش طول نیز کارل لوتز لانگ (دیوید کراس) آلمانی را که هموطنانش روی او بسیار حساب می کردند، پشت سر گذاشت تا چهار طلایی و ستاره کل بازیهای المپیک ۱۹۳۶ شود.
تاثیرگذارترین عوامل
فیلم تاکید می کند که رابطه بین اوونس و لانگ بر اثر این واقعه قوی تر و دوستی آنها عمیق تر می شود اما «تبعیض نژادی» تاکید بر تقابل های نژادی ای است که از آن عصر به زمانه کنونی انتقال یافته و مختص هیتلر نبوده است. با مدیریت فیلمبرداری پیتر له وی ما صحنه رقابتی را در المپیک برلین بر پرده نقره ای شاهدیم که شکوه و عظمت آن را به درستی می رساند اما تاثیرگذارترین عناصر فیلم، یکی رویدادی حقیقی است که دستمایه ساخت فیلم قرار گرفته است و دیگری حس قوی استفان جیمز و شماری دیگر از بازیگران فیلم در ارائه کاراکترهای مورد نظر که به خوبی در اتمسفر و شرایط محیط قرار گرفته اند و حق مطلب و سرگشتگی منجر به سرفرازی و پیروزی بزرگ اوونس در برلین را ادا می کنند.
مشخصات فیلم
عنوان: «تبعیض نژادی»
محصول: استودیوهای فورکست پیکچرز و فوکاس فیچرز
تهیه کنندگان: ژان شارل لوی، لوک دایان، لوییس فیلیپ روچون و پاتریک تنگ
سناریست ها: جو اسکراپ نل و آنا واتر هاوس
کارگردان: استیفن هاپکینز
مدیر فیلمبرداری: پیتر له وی
تدوینگر: جان اسمیت
موسیقی متن: راشل پورتمن
طول مدت: ۱۳۴ دقیقه
بازیگران: استفان جیمز، جیسن سودی کیس، جره می ایرونز، کاریس ون هوتن، شانیس بانتون، ویلیام هارت الی گوری، تونی کوران، دیوید کراس، بارنابی متس کورات، آماندا کرو، جاناتان هیگینز، شانتل رایلی و شامی یر اندرسون.

منبع: Hollywood Reporter - بانی فیلم

نظرات
آخرین اخبار