کد خبر: 1706
تاریخ انتشار: 21 اردیبهشت 1395 - 09:55
اردشیر پشنگ در گفتگو با امید ایرانیان:
طرح مساله رفراندوم و استقلال اقلیم کردستان از سوی مسعود بارزانی، را نبایستی صرفاً یک تاکتیک فرار رو به جلو به دلیل بحرانهای موجود در اقلیم کردستان تفسیر کنیم چرا که این مساله، استراتژی کلان کُردها برای آینده شان به شمار می رود.

فراتاب: شهاب شهسواری‌علویجه| روز جمعه مسرور بارزانی، رییس شورای امنیت اقلیم کردستان عراق، در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست گفت: «شهروندان اقلیم دیگر خود را شهروند عراق نمی‌دانند.» این مصاحبه مسرور بارزانی در پی بارها تاکید مسعود بارزانی، رییس منطقه خودمختار اقلیم کردستان عراق منتشر می‌شود که گفته ‌بود سال ۲۰۱۶ سال برگزاری همه‌پرسی استقلال در منطقه کردستان عراق است. افزایش زمزمه‌های اقدام برای استقلال کردستان عراق باعث شد تا از اردشیر پشنگ، از پژوهشگران مسایل خاورمیانه و کردها، در مورد جدیت اقلیم کردستان برای استقلال از عراق سوال کنیم. 

پشنگ معتقد است که حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی برای گرفتن حق تعیین سرنوشت و استقلال اقلیم کردستان بسیار جدی است، اما برگزاری همه‌پرسی به خودی خود به معنای استقلال قطعی از عراق نیست. با این حال این کارشناس امور کردها معتقد است که مساله استقلال مستلزم مجموعه‌ای از عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است، در این بین احتمالاً مخالفت امریکایی‌ها تاثیر چندانی بر تصمیم کردها نخواهد داشت و ترکیه نیز در راستای تداوم سیاست‌های منطقه‌ای خود علیه رقبایش، با نوعی چراغ خاموش حاکی از رضایت به این مساله می‌نگرد! دکتر پشنگ در این مصاحبه تاکید می‌کند که در حال حاضر هر چند در زمینه ادامه رهبری مسعود بارزانی بر اقلیم کردستان میان احزاب مختلف کرد اختلاف‌نظر وجود دارد، اما هیچ فرد و حزب دیگری هم در حال حاضر نمی‌خواهد در این برهه حساس جایگزین بارزانی شود. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

عملکرد امریکایی‌ها هم روی اعتماد به‌نفس کردها برای در پیش گرفتن خواست استقلال‌طلبانه موثر است، کمک‌های سیاسی و تقویت نیروهای پیشمرگه  در فردای پس از داعش، باعث تقویت حرکت گریز از مرکز کردها شده و خواهد شد.

باتوجه به این نکته که مسعود بارزانی بارها تاکید کرده که سال ۲۰۱۶ همه‌پرسی استقلال کردستان عراق برگزار می‌شود و به‌ویژه باتوجه به مصاحبه اخیر پسر ایشان با روزنامه واشنگتن‌پست که گفته است شهروندان کرد اقلیم دیگر خود را شهروند عراقی نمی‌دانند، تصور می‌کنید که اراده جدی در میان همه رهبران اقلیم کردستان عراق برای استقلال به‌وجود آمده است یا این گفته‌ها تنها تهدیدهایی لفظی و برای مصرف داخلی است؟
به گمان من اراده‌ای کاملاً جدی در حزب دموکرات عراق وجود دارد تا همه‌پرسی استقلال برگزار شود. چه از سوی مسعود بارزانی، رهبر حزب و رییس اقلیم کردستان و چه پسر ایشان آقای مسرور بارزانی رییس شورای امنیت اقلیم کردستان، این اراده به‌صورت جدی وجود دارد که حق تعیین سرنوشت و استقلال برای منطقه کردستان عراق ایجاد شود و آنها مدیریت این مساله را برعهده بگیرند، البته طبیعی است که این موضوع می‌تواند مسایلی در داخل اقلیم را هم تحت‌الشعاع خود قرار دهد، اما به باور من طرح مساله رفراندوم نوعی فرار رو به جلو در کردستان نیست!
در کل گروه‌های کرد عراق انگیزه بسیار بالایی برای عملی کردن آرزوی دیرین‌شان دارند. اما مساله اینجاست باوجود اینکه همه این گروه‌ها و احزاب اعم از سکولار و اسلام‌گرا خواستار ورود به چنین روندی هستند، آنها بر سر دو فاکتور که نخست رهبری و دوم زمان است، با هم اختلاف‌نظر جدی دارند. به عبارت دیگر حق تعیین سرنوشت و استقلال محتمل از عراق، اصلی است در اقلیم کردستان.
در واقع صحبت‌هایی که مسرور بارزانی روز جمعه در مصاحبه با واشنگتن پست کرده یا اظهارات اخیر مسعود بارزانی که بر استقلال منطقه کردستان یا دست‌کم برگزاری همه‌پرسی استقلال در سال ۲۰۱۶ تاکید دارد، خیلی بیشتر از تعارفات رایج سیاسی یا اظهاراتی برای جهت‌دهی به افکار عمومی یا اثرگذاری بر مسایل داخلی اقلیم کردستان عراق است. با این حال همان‌طورکه گفتم این گفته‌ها پیام‌های داخلی هم دارد.
هدف اصلی مسعود بارزانی این است که تحت رهبری خودش و البته با نام خودش رویای استقلال کردستان را به واقعیت تبدیل کند، هدفی که بسیاری از اعضای خاندانش همچون پدر و برادر بزرگ‌ترش سال‌ها برای آن جنگ کرده بودند. لذا این مواضع که به‌صورت منظم و متداوم از سوی وی و دیگر مقامات این منطقه تکرار می‌شود نیز در همین راستاست، یعنی رساندن مساله و وضعیت حق تعیین سرنوشت به یک نقطه بی‌بازگشت!

آیا باتوجه به شرایطی سیاسی مسعود بارزانی و انتقادهایی که از او می‌شود و اختلاف‌نظری که در مورد استمرار ریاست او بر منطقه اقلیم کردستان وجود دارد، حزب دموکرات توانایی رسیدن به چنین هدفی را در حال حاضر دارد؟
کردها دارای مشکلات بسیار متعددی هستند؛ از یک‌سو اقلیم کردستان با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر مساله مبارزه با گروه‌های تروریستی ازجمله داعش وجود دارد و در عین حال اختلافات سیاسی دامنه‌داری هم در مورد ادامه ریاست بارزانی وجود دارد که این عوامل ازجمله فاکتورهای موثر بر تاخیر برگزاری همه‌پرسی تعیین سرنوشت بوده‌اند!
اما در عین حال این اختلافات به اندازه‌ای نیست که باعث برکناری بارزانی شود. در حال حاضر هیچ‌یک از گروه‌های رقیب در اقلیم کردستان عراق به این اندازه قدرت ندارند که بتوانند حزب دموکرات را کنار زده و شخص بارزانی را نیز از قدرت خارج کنند. حتی در مذاکرات صلح هم احزاب منتقد مخالف ابقای بارزانی نبوده و نیستند بلکه بر سر چگونگی این ابقا اختلاف‌نظر دارند.
بی‌شک مطرح شدن مساله همه‌پرسی استقلال و عملیاتی شدن آن می‌تواند جایگاه مسعود بارزانی در قدرت را تحکیم کند، ولی در عین حال برگزاری رفراندوم عملی نیست که بدون توافق با گروه‌های سیاسی دیگر کردستان عراق قابل برگزاری باشد. در حال حاضر هیچ یک از گروه‌های سیاسی در کردستان عراق، اکثریت پارلمان کردستان را در اختیار ندارند و ائتلاف مخالفین هم همان‌طور که شاهد بودیم نتوانست به نصف بعلاوه یک اعضا دست پیدا کند.
همان‌گونه که گفتم اینکه چه کسی و چه زمانی همه‌پرسی را برگزار کند برای گروه‌های سیاسی اهمیت بسیار زیادی دارد، اگرنه نتیجه رفراندوم را از نظرسنجی‌ها می‌توان پیش‌بینی کرد و اکثریت قاطع شهروندان اقلیم کردستان به چنین همه‌پرسی‌ای رای مثبت خواهند داد، اما توافق برای برگزاری آن مساله‌ای است که باید احزاب کردستان عراق در مورد آن به اجماع برسند.

 

موضع ایالات متحده امریکا در مورد استقلال کردستان عراق چیست؟ از یک‌سو رابطه بسیار نزدیکی به لحاظ نظامی و امنیتی میان امریکا و دولت اقلیم کردستان عراق وجود دارد و از سوی دیگر مقامات رسمی امریکایی همیشه بر یکپارچگی عراق و حمایت از دولت حیدرالعبادی تاکید می‌کنند.
موضع امریکا در مقابل استقلال اقلیم کردستان عراق یک وضعیت دوگانه است. یک روی موضع امریکا مواضع رسمی دولت این کشور است که باراک اوباما، جو بایدن و جان کری همیشه بر آن تاکید می‌کنند که از یکپارچگی عراق حمایت می‌کنند و دولت آقای حیدرالعبادی را به‌عنوان نماد این یکپارچگی می‌شناسند و از کردها می‌خواهند تا به حفظ آن کمک کنند. اما روی دیگر موضع امریکا را می‌توان شنیدن صداهای متفاوت در امریکا قلمداد کرد که بعضاً تحلیل‌شان این است که عراق عملاً دچار فروپاشی و تجزیه شده است. خود عملکرد امریکایی‌ها هم به‌طور مستقیم و غیرمستقیم روی اعتماد به‌نفس کردها برای در پیش گرفتن خواست استقلال‌طلبانه موثر بوده است، کمک‌های نظامی و مشاوره‌ای و تقویت نیروهای پیشمرگه به‌عنوان یکی از اهرم‌ها و کارت‌های جدی کردها برای موازنه‌ با بغداد در فردای پس از داعش، باعث تقویت حرکت گریز از مرکز کردها شده و خواهد شد.
همچنین لازم به تاکید می‌دانم که بگویم هرچند امریکایی‌ها مهم‌ترین و موثرترین قدرت فرامنطقه‌ای در خاورمیانه و عراق هستند، اما توان ایجابی آنها در شرایط فعلی از توان سلبی‌شان قوی‌تر است، به این معنی که امریکایی‌ها همچنان به مخالفت با خواست جدا شدن کردها از عراق ادامه خواهند داد، اما این مخالفت عمدتا جنبه‌ای دیپلماتیک خواهد داشت و اگر کردها در این مسیر قدمی جدی بردارند من بعید می‌دانم آنها دخالتی همراه با هزینه زیاد جهت جلوگیری از این موضوع بکنند. سابقه رفتار آنها برای کردها در خصوص مخالفت با خط لوله نفتی اربیل -آنکارا باعث می‌شود که کردها مخالفت‌های امریکایی‌ها را چندان جدی نگیرند.

 بی شک مطرح شدن مساله همه‌پرسی استقلال و عملیاتی شدن آن می‌تواند جایگاه مسعود بارزانی در قدرت را تحکیم کند، ولی در عین حال برگزاری رفراندوم عملی نیست که بدون توافق با گروه‌های سیاسی دیگر کردستان عراق قابل برگزاری باشد.

ترکیه به‌عنوان همسایه شمالی عراق و یک قدرت منطقه‌ای که خود نیز با مساله استقلال کردها مواجه است، موضع دوگانه‌ای در مقابل اقلیم کردستان عراق دارد. آنها روابط خوبی با اقلیم کردستان عراق دارند، اما در عین حال کردهای ترکیه را به‌شدت سرکوب می‌کنند..
به نظر من روابط ترکیه و اقلیم کردستان تحت‌تاثیر رقابت‌های منطقه‌ای خواهد بود و رقابت با ایران تعیین‌کننده اصلی تعامل ترکیه با کردستان عراق خواهد بود. اگر خروج آقای احمد داوداوغلو، نخست‌وزیر ترکیه باعث تغییر بنیادین در سیاست خارجی ترکیه نشود پیش‌بینی می‌کنم که ترکیه با موضعی چراغ خاموش عملا از استقلال اقلیم کردستان عراق حمایت کند. آقای داوداوغلو معمار اصلی سیاست خارجی جاری ترکیه است و از سال 2009 به بعد یکی از معارضان اصلی ارتقای روابط آنکارا و اربیل به سطح یک رابطه استراتژیک بود. ترکیه انگیزه‌های مختلفی برای در پیش گرفتن چین سیاستی دارد که مهم‌ترین آنها به استراتزی منطقه‌ای و تلاش برای محدود کردن و در فشار قرار دادن رقبایش باز می‌گردد، یک عراق چند تکه شده که در عمل متحدی طبیعی و استراتژیک برای ایران به شمار می‌رود بهتر از عراقی یکپارچه است. به عبارتی دیگر تحلیل راهبردی سیاست خارجی جاری ترکیه این است که تضعیف دولت عراق باعث تضعیف جایگاه ایران در منطقه می‌شود و ایجاد یک دولت متحد در شمال عراق و هم مرز با ترکیه به نفع سیاست خارجی ترکیه ارزیابی می‌شود که در این راستا ترکیه از پتانسیل کردهای عراق و حمایت از آنها برای ایجاد مهار و کنترل گروه‌های کرد داخلی نظیر پ.ک.ک می‌تواند استفاده کند.
با این حال در ادامه این مسیر به لحاظ استراتژیک سیاست کنونی دولت ترکیه ممکن است به ضرر این کشور باشد. استقلال کردستان عراق در درازمدت می‌تواند بر مبارزات گروه‌های کرد در ترکیه اثر بگذارد. در حال حاضر نگاهی در سیاست خارجی ترکیه وجود دارد که کردها را به دو گروه کردهای خوب و کردهای بد تقسیم می‌کند. کردهای کردستان عراق و دولتمردان اقلیم کردستان، کردهای خوب محسوب می‌شوند و کردهای جنوب ترکیه کردهای بد. این نگاه باعث شده است که در صورتی که تغییری بنیادین در سیاست خارجی جاری ترکیه رخ ندهد، ترکیه عملا مخالفتی با تشکیل یک دولت کردستان مستقل در خاک عراق نکند و عملا تجزیه عراق را تشویق کند.

منبع: روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان

نظرات
آخرین اخبار