فراتاب ـ یحیی زرین نرگس:
فراتاب: آقای دکتر! با عنایت به تحولات جدید سالهای اخیر در حوزه تعامل ایران با فضای بینالمللی و قدرتهای فرامنطقهای، زمینههای اصلی یا نقاط کانونی اقتصادی و تجاری ایران برای بهرهبردن از فضای اقتصاد جهانی را چه میدانید و چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر عمادی: بخشهای کلیدی در اقتصاد ایران که بیشترین توانایی را برای بهرهگیری و توانافزایی فنی و تجاری در چارچوب بازسازی روابط با کشورهای پیشرفت صنعتی دارند؛ به ترتیب مهندسی طرح و تولید کالاهای سبک، متکی بر کاربرد طراحی کامپیوتر و در ردهی دوم، انتقال این توان به مهندسی تولید کالاهای نهایی، خودروهای سبک و نیمه سنگین برای حمل و نقل، گسترش فناوری در مهندسی انرژیهای تجدیدپذیر و صدور این تکنولوژی به کشورهای منطقه، سعود از نردبان ارزش افزوده در پترشمی، صنایع داروسازی و مواد غذایی زیستی. تمامی این بخشها امکانات گستردهای برای توسعه صنعتی و جهش و فناوری در ایران را خواهند داشت.
فراتاب: با عنایت به این که سیاست خارجی کشور ایران تا حدود زیادی اهمیت مراودات اقتصادی را درک نموده و نیز لزوم همراهی و ادغام در بازارهای اقتصادی و تجاری جهانی را احساس نموده است، آیا به تحولات آتی اقتصادی کشور ایران و تداوم تعامل در این زمینهها خوشبین هستید و اگر آری یا خیر، چرا؟
دکتر عمادی: ارزیابی کارشناسی سالهای اخیر از ارزش پیوندهای اقتصادی به عنوان کارآمدترین ابزار در سیاست خارجی کشور و تاکید مداوم رهبری سیاسی کشور برای تمرکز بر بازسازی ساختار اقتصاد کشور و رقابتیکردن آن، در راستای افزایش صادرات و صدور تکنولوژی بومی به کشورهای منطقه، هماهنگی کم سابقهای در مدیریت کلان کشور را ایجاد کرده که ورود بخش خصوصی و استفاده از منابع فنی کشورهای پیشرو را تشویق میکند. در این راستا نگاه من به اقتصاد ایران، به عنوان استعداد کمنظیر، کشور را در غرب آسیا و جنوب اروپا نمایان میکند و در این نگاه من نه خوشبین هستم و نه بدبین و تنها بر پایهی شاخصهای توانمندی ایران است که مشاهدات خود را بازگو میکنم.
فراتاب: آقای دکتر! تا حدودی شاهدیم که به دلایل تاریخی و نیز اقتصادی؛ خصوصا در بخش انرژی، اتحادیه اروپا به صورت یه کُل و شرکتها و سرمایهگذارن اروپایی به شکل خاص، بسی خوشبینانهتر و مشتاقتر به تحولات جهتگیری سیاستخارجی ایران و تعامل بینالمللی آن مینگرد و حتا میتوان گفت برای سرمایهگذاری و روابط اقتصادی فیمابین از ترس کمتری نسبت به شرکتها و سرمایهگذاران آمریکایی برخوردار هستند، دلیل این مسالهی را در چه زمینه یا زمینههایی میدانید؟
دکتر عمادی: بخش انرژی ایران اهمیت استراتژیک برای امنیت صنعتی اقتصادی اروپا را دارد. دخالتهای دولتی در عرضه گاز روسیه به چند کشور اروپایی در ۱۰ سال اخیر، اتحادیه اروپا را بسیار نگران و ناراضی کرد. ادامهی اتکا به روسیه، به عنوان بزرگترین منبع تامین عرضهی گاز موازی، با این پیشینه مثبت؛ ایران به عنوان عرضه کننده قابل اتکا و همکار مطمئن در پروژههای انرژی با اروپا جذابیت ایران را به عنوان منبع جدید انرژی برای اتحادیه، در صدر ارزیابیهای بازنگری به روابط با ایران قرار میدهد. همزمان سرمایه انسانی- مهندسی ایران و توان فنی کشور در منطقهای که در فناوری و مهندسی تولید پایینترین امتیاز را در آسیا و اروپا دارا میباشد، استعداد ایران را به عنوان شریکی جذاب برای تولید کالاهای صنعتی در کشور با استفاده از تکنولوژی و سرمایهگذاری اروپایی نمایان میکند. در این لحظه سرمایهگذاران آمریکایی هنوز به این آگاهی و ارزیابی نرسیدهاند، اما انتظار من این است که در سه سال آینده تاثیر سرمایهگذاری مشترک اروپا با ایران در پروژههای صنعتی و بازدهی این پروژهها، سرمایهگذاران آمریکای را هم به همکاری متقاعد کند.
فراتاب: آقای دکتر! یکی از مسائل مهم در هفتههای اخیر، شکلگرفتن یک پرونده حقوقی در آمریکا علیه ایران و وارد نمودن اتهامی به ایران برای حمایت از عاملان حملات 1983 و کشتهشدن نیروهای امریکایی در بیروت است که بر اساس رای دادگاه عالی امریکا، ایران متهم شناخته شده و به پرداخت غرامتی حدودا 2 میلیارد دلاری ملزم شده است، آیا این رای برخلاف حقوق بین الملل نیست؟ و در این زمینه کدام یک از طرفین میتواند با دلایل حقوقی و قانونی بر ادعای خود پافشاری نمایند؟ آیا ادعای آمریکا در این مساله برخلاف واقعیت و تعهدات این کشور در حوزه حقوق بین الملل نیست و به فضای ترس متقابل از سوی شرکتها و سرمایهگذاران آنها برای آیندهی مبهم مالی فیمابین دامن نمیزند؟ با این استناد که این اتفاق اگر نگوییم برای اولین بار از سوی کشوری علیه کشوری دیگر انجام میشود، که حادثهای نادر است و میتواند به ترس متقابل میان روابط دو کشور هم دامن بزند.
دکتر عمادی: خرید قرضهی آمریکا از سوی یک نهاد دولتی ایرانی از نظر کیفی، با خرید این قرضهها از سوی بخش خصوصی یا افراد حقیقی متفاوت است. در این چهارچوب مالکیت چنین قرضهای در عرف روابط بینالملل پوشش حقوقی گستردهتری را نیاز دارد. همزمان تصویب قانونی در کنگره که دست دادگاههای محلی یا ایالتی را برای استفاده در پرداخت غرامت از این سرمایهگذاری باز کند خود انکار پوششهای حقوقی میباشد، و در این حالت چنین سرمایهگذاریهایی را در آمریکا تشویق به ورود و ماندن نمیکند. افزون بر اینکه تصویب چنین قانونی دخالت آشکار و جهتگیریشده به رسیدگی این اتهامات و تشویق قضات به صدور رای منفی بر علیه ایران است. از نگاه من، این رفتار کنگره هماکنون نگرانیها را درباره مورد اطمینان بودن آمریکا و قرضههای فدرال افزایش میدهد. ۵ سال آینده نشان خواهد داد که هزینهی این حرکت برای جذابیت قرضههای فدرال در چشم خریداران خارجی چه خواهد بود.
فراتاب: با عنایت به این که، این پرونده به نوعی نمیتواند ایدهی مورد پذیرش دولت آقای اوباما باشد، بدین معنا که، برخاسته از فضای داخلی کشور و نیروهایی است که خواهان فشار بیشتر بر کشور ایران هستند، آیا به نوعی شاهد یک شکاف در فضای داخلی آمریکا هستیم؟ این وضعیت میتواند آثار فاجعهباری بر روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور داشته باشد، ارزیابی شما چیست؟
دکتر عمادی: نگاه من این است که علیرغم اعلامیه وزارت خارج درباره رای سال ۲۰۱۲ در این پرونده، این رفتار نمیتواند همسو با ارزیابیهای دولت اوباما در رابطه با اهمیت همکاری بین دو کشور در مدیریت بحرانهای منطقه باشد. شاید دولت اوباما هزینههای مخالفت با این رای را برای کاندیداتوری خانم کلینتون و واکنش به چنین مخالفتی در زمان انتخابات را بالا دیده. همراه با این، افزایش کوششهای ۳ کشور منطقه برای فشار بیشتر بر ایران و پاک کردن توافق برجام، از کانال ایجاد بحرانهای گوناگون و استفاده از لابیهای این ۳ کشور در آمریکا مهمترین عامل تشدید دودلی دولت اوباما به این رای باشد.
فراتاب: آقای دکتر! دولت آمریکا میگوید، جلوی شرکتهای آمریکایی برای رابطه و همکاری با بانکها و طرفهای ایرانی را نمیگیرد، این فضای هراس داخلی میان سرمایهگذاران و شرکتها و بانکهای آمریکایی از کجا سرچشمه میگیرد و آینده روابط اقتصادی دو کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر عمادی: این درست است که از سپتامبر ۲۰۱۵، وزارت خزانهداری آمریکا صدور پیامهای هشداردهنده در رابطه با ایران را بسیار کاهش داده است، اما همزمان نمایندگان مجلس و سنا آمریکا بطور مستقیم و مستقل در راستای نمایندگی همان ۳ کشور با شرکتهای آمریکایی تماس میگیرند و مستقیماً پیامهای بسیار نگرانکننده به مدیریان این شرکتها منتقل میکنند. مثال مورد نظر من شرکتهای بوئینگ، کرایسلر و ژنرال الکتریک هستند. در ۱۸ ماه آینده بدون توجه به نتیجه انتخابات، انتظار من این است که این لابیها فعالتر و رساتر به ایران هراسی دامن زنند. اما میافزایم که پروژههای اروپایی ـ ایرانی و سرمایهگذاری کره و ژاپن در ایران اشتیاق شرکتهای آمریکایی را برای کار با ایران به اندازهای بالا خواهد برد که دستاوردهای لابیهای این ۳ کشور را بسیار کوچک خواهد کرد.
فراتاب: یک سوال متفاوت از روال بحث؛ یکی از مسائل اصلی جاری خاورمیانه، بحث اقلیم کردستان عراق است و آینده این منطقه. وضعیت جاری و نیز تحولات آتی این منطقهی محصور را از منظر اقتصاد سیاسی بین الملل، چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اقلیم کردستان عراق میتواند بازیگری مهم در تحولات آتی خاورمیانه و نیز جهان در زمینهی انرژی و پذیرش سرمایهگذاری بین الملل باشد؟
دکتر عمادی: با آگاهی محدود من از روابط بینالملل و اقتصاد سیاسی بینالملل، سرمایهگذاری سیاسی ۵ کشور خارجی در کردستان عراق، این منطقه را حساسترین حوزه جغرفیایی غرب آسیا کرده است. همزمان شاهد کوششهایی برای تجزیه عراق، تبدیل کردستان عراق به پایگاهی برای جداسازی بخشی از ایران، ایجاد پایگاه جدید برای گردآواری اطلاعات نظامی/ امنیتی درباره ایران، کاشتن نطفه جدیدی برای فعالیتهای تنشورزی و استهلاک توان اقتصادی ایران از طریق این تنشها، همگی کردستان عراق را در نگاه من به عنوان یکی از ۳ نطفه جنگهای منطقهای میکند. ارزیابی من این است که استفاده از تواناییهای فنی و سرمایهای ایران برای پروژههای توسعه انرژی و فعالیتهای اقتصادی اشتغالآور، نه تنها بازدهی اقتصادی برای ایران خواهد داشت بلکه با ایجاد امنیت اقتصادی و افزایش رشد کوششهای تنشزا در کردستان عراق را، خنثی خواهد کرد.