فراتاب ـ سرویس بین الملل:
جنگ میان نیروهای جمهوری آذربایجان و جمهوری خودگماردۀ قره باغ علیا در نیمه شب جمعۀ گذشته از سر گرفته شد و پس از به جا گذاشتن تلفاتی چند، یکشنبه با اعلام یکجانبۀ آتشبس از سوی آذربایجان پایان یافت. نخستین جنگ خونین بر سر این منطقه که در خاک جمهوری آذربایجان قرار دارد، درست سه ماه پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و نزدیک به چهار سال طول کشید.
جمهوری قره باغ علیا در 2 سپتامبر 1991 اعلام موجودیت کرد. جنگی که بیدرنگ میان ارمنیها و جمهوری آذربایجان درگرفت تا 12 ماه مه 1994 ادامه یافت. در آن جنگ بیش از 35 هزار نفر کشته و نزدیک به یک میلیون نفر آواره شدند. با میانجیگری سازمانها و بسیاری از دولتهای جهان به ویژه روسیه، طرفین جنگ به منظور یافتن راهحلی سیاسی به درگیریهای خونین پایان دادند. تاکنون جز ابخازی، اوستی جنوبی و ترانس نیستریا هیچ کشوری این جمهوری خودگمارده را به رسمیت نشناخته است. حتی ارمنستان نیز آن را تام و تمام به رسمیت نمیشناسد.
نخستین کوچ تدریجی ارمنیها به آن منطقه چند سال پس از سومین سلسله جنگهای ایران و روس و امضای عهدنامۀ گلستان در سال 1813 آغاز شد. در آن جنگها که از سال 1804 تا 1813 طول کشید، ایران بخش مهمی از سرزمینهای خود را در ماورای قفقاز یا قفقاز جنوبی از دست داد.نخستین کوچ تدریجی ارمنیها به آن منطقه چند سال پس از سومین سلسله جنگهای ایران و روس و امضای عهدنامۀ گلستان در سال 1813 آغاز شد. در آن جنگها که از سال 1804 تا 1813 طول کشید، ایران بخش مهمی از سرزمینهای خود را در ماورای قفقاز یا قفقاز جنوبی از دست داد. در چهارمین سلسله جنگهای ایران و روس که از 1826 تا 1828 طول کشید و به امضای عهدنامۀ ترکمنچای انجامید، تمامی سرزمینهای ایران در قفقاز جنوبی به تصرف امپراتوری روسیه درآمد. لنین، امپراتوری روسیه را «زندان ملتها» مینامید، اما تا زمان فروپاشی آن امپراتوری در اکتبر 1917 و به رغم همبستگی دینی میان روسها و ارمنیها، مردمان قفقاز از هر قوم و دین و آیینی آرام و آسوده در سرزمینهای خود میزیستند.
هنگامی که عمر آن امپراتوری با انقلاب اکتبر 1917 به پایان رسید، رهبران سیاسی مردمان قفقاز جنوبی در تفلیس گردهم آمدند و با استفاده از خلأ قدرت، در نوامبر 1917«جمهوری فدرال دموکراتیک قفقاز جنوبی» را تشکیل دادند. عمر آن جمهوری بسیار کوتاه بود. زیرا پس از 8 ماه بر اثر اختلافات درونی به سه واحد سیاسی جمهوری آذربایجان، جمهوری ارمنستان و جمهوری گرجستان تجزیه شد. این سه جمهوری نیز عمر درازی نداشتند. زیرا با استوار شدن پایههای قدرت بلشویکها، ارتش سرخ به قفقاز جنوبی تاخت و به حیات سیاسی مستقل آنها پایان داد. با امضای پیمان مسکو در 16 مارس 1921 مرزهای شوروی و ترکیه تثبیت شد و جمهوریهای قفقاز جنوبی به واحدهای سیاسی خودمختار در دل اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شدند.
با تغییراتی که رهبران شوروی هرچندگاه در قانون اساسی آن کشور به وجود آوردند، مرزهای جمهوریهای خودمختار قفقاز جنوبی را بارها پس و پیش کردند. زیرا میخواستند هرگونه احساس ملی را در آن منطقه، چنان که در میان مردمان مناطق دیگر شوروی از میان ببرند. بلشویکها خیلی زود اصل «حق تعیین سرنوشت» را که دربارۀ ملتهای امپراتوری روسیه مطرح میکردند، کنار گذاشتند و کوشیدند همگونی قومی را در سرزمینهای معین به ویژه در میان اقوام مسلمان قفقاز و آسیای میانه از میان ببرند. این کار را در زمان استالین نخست با ایجاد اقلیتهای روسی در دل جامعههای مسلمان انجام دادند و سپس با کوچاندن گروههایی از اقوام شرقی به جامعههای شرقی دیگر. هدف استالین جلوگیری از همگونی قومی در یک واحد سیاسی بود. بدینسان، چندین واحد خودمختار در دل واحدهای سیاسی بزرگتر یعنی جمهوریهای شوروی قفقاز شمالی و جنوبی ایجاد کردند.
چنین بود که استانی خودمختار به نام قرهباغ کوهستانی در خاک جمهوری آذربایجان پدید آمد. شورویها این سیاست را در گرجستان نیز به کار بستند. جنگ داخلی گرجستان و جدا شدن ابخازی و اوستی جنوبی از آن کشور از پیامدهای پسین آن سیاست بود. درواقع، ایجاد ناهمگونی قومی در جمهوریهای شوروی سابق گامی در جهت همگونسازی قومی در مقیاسی بزرگتر و وسیعتر بود. هدف استالین در نهایت روسی کردن همۀ جمهوریهای شوروی بود. اما احساس ملی و عصبیت قومی در میان مردمان گوناگون آن کشور نیرومندتر از آن بود که با مهندسی سیاسی از میان برود.
ارمنیها معتقدند که در جهان باستان «قره باغ علیا» پیش از آنکه به این نام خوانده شود، آرت۫ساخ نام داشت که معنای آن «سرزمین خدای آر» است. آرتساخ دهمین استان ارمنستان بزرگ بوده که جغرافیدانان و مورخان یونانی از آن یاد کردهاند. اما نام قره باغ در منابع تاریخی نخستین بار در قرن هفتم میلادی به کار رفته و معنای آن باغ سیاه است.
ارمنیها معتقدند که در جهان باستان «قره باغ علیا» پیش از آنکه به این نام خوانده شود، آرت۫ساخ نام داشت که معنای آن «سرزمین خدای آر» است. آرتساخ دهمین استان ارمنستان بزرگ بوده که جغرافیدانان و مورخان یونانی از آن یاد کردهاند. اما نام قره باغ در منابع تاریخی نخستین بار در قرن هفتم میلادی به کار رفته و معنای آن باغ سیاه است.
به گفتۀ ارمنیها، این منطقه پیش از به قدرت رسیدن بلشویکها ارمنینشین بود. اعلام استقلال آن نیز بر پایۀ حقوق تعریف شده در قوانین شوروی سابق یعنی اصل «حق تعیین سرنوشت ملتها» انجام گرفته است. در سال 1988 در زمان گورباچف و در سایۀ سیاست پِرِس۫ترویکای او بود که ارمنیهای قرهباغ علیا فرصت تاریخی یافتند تا رسماً خواهان پیوستن آن منطقه به جمهوری ارمنستان بشوند.