فراتاب: نگران نباش، توپ تکانش نخواهد داد، بنیادیاش عالی است و ... رضا جوانی سی و چند ساله بود که با این استدلال دوستانش و همچنین موقتی بودن روزهای افت قیمتی سهم وارد سرمایهگذاری در بورس شد و برای این کار در قبال وثیقه قراردادن ملک پدری وامی به میزان یک میلیارد تومان گرفت با این شرایط که در پایان سال بعد اصل و سود وام را یکجا پرداخت کند. زمان میگذشت و در ذهن رضا سودی که با فروش سهام به دست میآورد رژه میرفت تا اینکه یک روز چشم باز کرد و دید سررسید وامش فرارسیده و وقتی به خودش آمد دید که عملاً سیصد میلیون تومان هم بدهکار شده!
در یک سال فعالیت دولت سیزدهم این بازار همچنان با خروج پول حقیقی و انتقال سرمایه به بازارهای موازی مواجه بوده است به طوریکه آمارها حاکی از آن است که از ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ تا ۱۲ مرداد ۱۴۰۱، ۶۳ هزارو ۲۲۸ هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بورس تهران خارج شدهاست.
در پایان مرداد ۱۴۰۰، شاخص بورس نسبت به آخرین روز کاری تیرماه بیش از ۱۴ درصد رشد کرد. در شهریورماه شاخص نزولی بود و ۸٫۵ درصد پایین آمد. در مهرماه شاخص بار دیگر رشد کرد و ۳٫۶ درصد بالا آمد. در آبان ۳٫۴ درصد ریزش کرد.
در آذرماه پس از ارائه لایحهی بودجه ۱۴۰۱ توسط دولت بسیاری از سهامداران تصمیم به خروج از بازار گرفتند و رکورد ۱۵روز پیاپی خروج پول حقیقی ثبت شد و بورس تهران در این ماه ۴٫۹ درصد پایین آمد.
دی، سومین ماه نزولی پیدرپی شاخص بود و ۲٫۹ درصد افت کرد. از بهمن ماه و پس از مصوبهی حمایتی دولت از بورس، روند بورس صعودی شد و شاخص ۰٫۲ درصد رشد کرد. در اسفند ۶٫۶ درصد صعود، ودر فروردین رشد ۱۰٫۶ درصدی را ثبت کرد.
در اردیبهشت نیز ۴٫۴ درصد بالا آمد و در خرداد ماه ۲٫۵ درصد ریزش کرد و روند خروج پول حقیقی از بورس شدت گرفت.
آمارها نشان میدهد شاخص کل در این دورهی یک ساله تنها ۲ درصد رشد کرده و شاخص هموزن ۴٫۷ درصد افت داشتهاست.
در سال گذشته با وجود وعدهها و شعارهای حمایت از بازار سرمایه در زمان انتخابات، عملکرد بورس تهران طوری بوده که در حال حاضر مردم تمایلی به سرمایهگذاری دراین بازار ندارند. به نظر میرسد تا این لحظه علامتی که نشان دهد دولت سیزدهم تصمیم گرفتهاست بورس را به مسیر درست خود، یعنی رسیدن به یک بازار مولد سوق دهد دیده نشدهاست.
و تلخترین قسمت ماجرا ...
بازار سرمایه یک نهاد مالی مؤثر در کلیت اقتصاد کشور است. روند انتقال جریان سرمایهگذاری از بازارهای دیگر به بورس در سال ۱۳۹۹، بهصورت عمومی شکل گرفت اما با مدیریتهای اشتباه و حمایتهای خبری بیشاز اندازه این روند دچار حباب شد و در مرداد ۹۹ با ترکیدن این حباب یک تجربهی تلخ نصیب عموم مردم شد.
پرتفوی سهامداران خبر از ریزشهای بین ۶۰ تا ۸۰ درصدی میداد آن هم سهامی قفل در صف فروش که نه امکان فروش بود ونه امکان فرار. ریزشی که نه ذات بورس بود و نه جزئی از فرآیند واقعی رشد قیمتها!
تجربهی تلخی که رضا راهم به یکی از مالباختگان بورسی تبدیل کردهبود. او به گذشته که نگاه میکرد نمیدانست چه کسی را شماتت کند؟ خودش را؟ دوستان صمیمیاش را؟ بورس را؟ یا روزگار را؟
گزارش از فرنوش رستمی – دانشآموخته اقتصاد
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است