گذری بر تاریخ و فلسفه وجودی آئین چهارشنبه سوری در نزد ایرانیان | فراتاب
کد خبر: 11982
تاریخ انتشار: 24 اسفند 1400 - 15:28
رستم بهرامی - پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست

فراتاب: چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های ایرانی است که در غروب واپسین سه‌شنبه ماه اسفند برگزار می‌شود. این جشن مانند جشن سده، یکی از جشن‌های آتش ایران باستان است که در فضای باز شکل می‌گیرد و برافروختن آتش و پریدن از روی آن، از ویژگی‌های مهم آن می‌باشد. در واقع این جشن، پیش‌درآمد نوروز و نوید‌دهنده بهار است.

در مورد واژه «سور» دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی آن را به معنای جشن و شادمانی دانسته و برخی دیگر آن را به معنای سرخ می‌دانند که برگرفته از واژه پهلوی «سوریک» است. این دیدگاه اخیر بیشتر پذیرفتنی است؛ زیرا در زبان‌های محلی کردی، لری، لکی و ... واژه سرخ را سور(SUR) یا چیزی شبیه به آن تلفظ می‌نمایند. حافظ در جایی این واژه را به کار برده است آنجا که می‌فرماید:

مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد.

 

در اینکه ریشه جشن از کجا سرچشمه گرفته و فلسفه آن چیست، دیدگاه‌های گوناگونی مطرح است. بسیاری خاستگاه این جشن را در ایران باستان جست‌وجو می‌کنند. ابوریحان بیرونی می‌گوید که جشنی ده روزه بوده است که پنج روز آن در پایان اسفند و پنج روز در آغاز فروردین برپا می‌شد. ابراهیم پورداود ریشه این جشن را در گاهنبار «همسپتمدم» و جشن نزول فروهرها یا جشن «فروردگان» می‌داند که روان درگذشتگان از آسمان فرود آمده و به سرکشی بازماندگان می‌پردازند و برای بازماندگان طلب شادی و تندرستی می‌کنند. گروهی دیگر هم این جشن را یادمان گذر سیاوش از آتش برای اثبات بی‌گناهی خود می‌دانند. این‌ دلایل به ایرانی و باستانی بودن جشن اشاره دارند، بویژه اینکه در این ریشه‌یابی، به نشانه‌های جشن توجه می‌کنند که ایرانیان نور و آتش را مظهر ایزد و نشانه پیروزی روشنایی بر تاریکی می‌دانستند. به همین دلیل بوده که 3 کپه آتش( به نشانه سه پند زرتشت پیامبر: گفتار نیک، کردار نیک و اندیشه نیک) یا 7 کپه آتش( به نشانه هفت امشاسپندان) فراهم می‌کردند. گروهی هم این جشن را به پس از ورود اسلام به ایران، نسبت می‌دهند و بر این گمانند که اولاً ایرانیان و زرتشتیان با توجه به مقدس بودن آتش، پریدن از روی آن را بی‌‍‌‌احترامی به آتش می‌دانستند؛ دوماً در فرهنگ آریایی نام هفته به صورت شنبه و ... وجود نداشته و سرانجام اینکه ایرانیان روز نحس را در تقویم و گاهشمار خود نداشته‌اند. این گروه جشن مربوطه را به پس از قیام مختار ثقفی نسبت می‌دهند که به خونخواهی امام حسین(ع) در این روز قیامش را آغاز کرد. البته در این فرض، سند تاریخی ارائه نمی‌شود. در این دیدگاه، برخی هم معتقدند بهزادان(ابومسلم خراسانی) که رهبر جنبش سیاه‌جامگان بود، همزمان با آغاز قیام بر ضد امویان، دستور به برپایی آتش داد.

 

در هر صورت، مشخص است که این جشن ریشه و منشا ایرانی دارد اما پس از ورود اسلام به ایران و طی دوران میانه اسلامی و قیام ابومسلم خراسانی، دگرگونی‌هایی در آن شکل گرفته و این آتش‌افروزی به واپسین چهارشنبه سال افتاده و به این دلیل به این نام، شهرت یافته است. لازم به ذکر است که در کهن‌ترین اشاره به این جشن در کتاب تاریخ بخارا، در سده چهارم هجری، اشاره به روز چهارشنبه نشده و فقط «شب سوری» ذکر گردیده است. همچنین گفته شده که نخستین چهارشنبه این جشن، در زمان منصور بن نوح سامانی در سال 350 هجری برگزار گردید. تاریخ یادآور می‌شود که جشن نامبرده در همه دوره‌ها برگزار می‌گردیده و محدودیت و ممنوعیتی نداشته است و شامل آیین‌هایی خاصی چون گردآوری هیزم، شاخه خشک، بوته و برپایی آتش و پریدن از روی آن بود تا مردم سرخی، نیرو و گرما را از آتش هدیه بگیرند. از آیین‌های دیگر این مراسم این بود که در هنگام شعله‌ور شدن آتش، مردم جملاتی مانند «سرخی تو از من، زردی من از تو» یا «غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا» به زبان می‌آوردند.

اما این جشن فقط برپایی آتش نبود، بلکه بسته به محیط جغرافیایی ایران بزرگ، مراسمات دیگری مانند فال گرفتن، کوزه‌شکنی، شال‌اندازی، قاشق‌زنی، بخت‌گشایی و گره‌گشایی و ... داشت که با دورهمی، شاهنامه‌خوانی و مصرف مواد خوراکی به پایان می‌رسید. چنانچه در خراسان از آجیل بدون نمک، و در کردستان و لرستان از گندم، کنجد و نخود بو داده استفاده می‌شد.

با تمام این اوصاف و فلسفه خاص نهفته در این جشن، شوربختانه نسل کنونی چندان آشنایی با این سنت دیرینه و زیبا ندارند و آن را با استفاده از مواد محترقه و آتش‌زا و آلودگی‌های صوتی ناشی از آن‌ها، نه تنها از اصالت خود دور انداخته‌اند، بلکه باعث آسیب به اموال عموم، زخمی شدن و حتی مرگ هم‌میهنانمان شده‌اند. بنابراین شایسته است تا بکوشیم سنت‌ها و آداب و رسوم خود را براساس اصل بنیادی آن‌ها که همانا شادمانی و سرور بوده است برپا کنیم و شادی مردم را به ماتم نکشانیم.

 

رستم بهرامی پژوهشگر فرهنگ و سیاست

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار