فراتاب: کرماشان و یا همان کرمانشاه از یکسو یکی از شهرهای مهم و تاریخی از بدو تشکیل حکومتهای مختلف در ایران بوده و از سوی دیگر بزرگترین شهر کردنشین در خاورمیانه است. شهری که هم به واسطه اهمیت تاریخی و هم موقعیت ژئوپلتیکش کانون حضور مردمان و نخبگان و تلاقی فرهنگها و باورهای مختلفی از دیرباز تاکنون بوده و درکنار تنوع آبوهواییاش به هندوستان کوچک نیز شهیر است.
مردم کوچه و خیابان اعم از مسلمان شیعی و سنی، اهل حق، کلیمی و مسیحی و زرتشتی شهر یک ضرب المثل را بیشتر اوقات ورد زبان دارند، ضرب المثلی که من نیز از کودکی بسیار شنیدهام: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود». پرواضح است که تاکیدی است بر همزیستی مسالمتآمیز انسانها در کنار هم، فارغ از باورها و عقایدشان. علت کاربرد زیادشم در کرمانشاه همین ویژگی چندگانگی فرهنگی (مولتی کالچر) بوده و هست. اینها را نوشتم تا برسم به پرتو:
استاد پرتو کرماشانی (علیاشرف نوبتی) شاعر نامدار و برجسته امروز در نود و یکمین زمستانش عمرش در زادگاهش کرمانشاه بدرود حیات گفت، شاعری که هم اشعار کُردی و هم فارسیاش برجسته بودند. صد البته نه ادیبم که از کیفیت اشعارش سخن برانم و نه افتخار و سعادت همنشینی از نزدیک با او داشتهام تا اینک گوشهای از ویژگیهای اخلاقی و رفتاریاش را یادآوری کنم.
اما من نیز یکی از بسیار دوستدارانش بودم و فکر میکنم جدای از زیبایی، سادگی و دلنشینی اشعارش چه به کُردی و چه به فارسی، امری دیگر که خاص بودن، احترام و عزتش را در میان مردم چه عادی و چه نخبه دوچندان کرده، جدای از آزادگی در منش و رفتارش، به نوع نگاهش به انسانها و به عبارتی دیگر فلسفهی زندگیاش باز میگردد که تاکید کننده بر انسانیت و همزیستی مسالمت آمیز فارغ از تمایزات است؛ قرائتی که بیش از هرزمان دیگری در جهان امروز و بخصوص خاورمیانه بدان نیاز داریم! امری که به خوبی در این بیت از شعر «یار گیانیم هاتیه» او خود را نمایان ساخته است:
هەرگز نە لە کەس رەنجیە نە کەس لە خوەی رەنجانیە
ئەر دەیریە ئەر کافرە مەردم یە دین پەرتەوە
(هرگز نه از کسی رنجیده و نه کسی را رنجانده - اگر دهری است اگر کافر است مردم این دین پرتو است)
یادش مانا و رهش پررهرو باد
نویسنده: اردشیر پشنگ
عکس: پیمان پاکزاد
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است