نقش متوازنگر روسیه در مذاکرات هسته‌ای وین | فراتاب
کد خبر: 11962
تاریخ انتشار: 29 دی 1400 - 22:12
آرزو زارع عسکری - پژوهشگر روابط بین الملل

 فراتاب: انتشار یک توئیت از سوی میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات هسته ای وین با رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، خبرساز و موجی از انتقادات را به دنبال داشت. اینکه روسیه با کارت ایران برای منافع خود بازی خواهد کرد و در نهایت اعتماد به روسیه به ضرر ایران خواهد بود یا اینکه این جو سازی ها و به نوعی روس ستیزی نوعی تحت تاثیر قرار دادن ایران و وادار کردن این کشور به مذاکره مستقیم با آمریکاست، سوالاتی است که ما را به نوشتن چند خط از مواضع روس واداشت.

مهمترین چالش جهانی پیرامون ایران در سال‌های اخیر بحران هسته‌ای بوده است و به یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه سیاست خارجی قدرت های بزرگ تبدیل شده است. لذا شناخت و درک سیاست خارجی این قدرتها اهمیت قابل توجهی در بررسی روند پرونده هسته ای ایران دارد. روسیه یکی از مهمترین بازیگران در این رابطه محسوب می‌شود که با واسطه عضویت در شورای امنیت و حضور در مذاکرات هسته‌ای تاثیراتی در روند برنامه هسته‌ای کشورمان داشته است به خصوص مذاکرات حال حاضر در وین که روسیه مهمترین میانجیگر ایران و غرب محسوب می شود . از یک سو واسطه نصب دوربین‌ها در سایت تسا واقع در کرج شد از سوی دیگر ایران را قانع کرد تا مذاکرات بر اساس پیش نویس ۶ دور اول پیش از دولت فعلی، پیش برود همچنین با تعیین ضرب‌العجل آمریکا و کشورهای اروپایی برای مذاکرات احیای توقف توافق هسته ای مخالفت کرد.

 با توجه به نقش جدیدی که روسیه در این دور از مذاکرات برای خود تعریف کرده است برانیم به بررسی منافع و نگاه روسیه به مذاکرات در حال انجام وین بپردازیم.

بعد از گذراندن سال‌های اولیه و پر التهاب انقلاب، دولت ایران از سال ۱۳۶۴ تصمیم گرفت نیروگاه بوشهر که نیمه‌تمام توسط آلمان‌ها رها شده بود را احیا کند و کمتر کشوری پیدا می شد که در این میدان پا بگذارد. پس از کش و قوس های فراوان  در نهایت روس ها همکاری هسته‌ای با ایران را پذیرفتند. قرارداد ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر همچنین فروش نخستین زیردریایی ها به ایران که تهران را وارد جرگه کشورهای دارنده این سلاح کرد و نهایتاً انعقاد قرارداد فروش سامانه دفاع موشکی اس ۳۰۰ به ایران روس ها را وارد صنعت هسته‌ای ایران کرد. با روی کار آمدن احمدی نژاد غرب به دیپلماسی تهدید آمیز «چماق و هویج» روی آورد و با ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی در قبال صلح و امنیت جهانی عنوان کرد و در قالب چندین قطعنامه از جمله چهار قطعنامه در طول سال2006 -2010 صورت گرفت. لذا روسیه در این برهه در بُعد فنی طرح های پیشنهادی برای تداوم همکاری‌ها و یافتن راه حل برای پایان دادن به اختلافات در مورد برنامه هسته‌ای ایران ارائه داد. این پیشنهاد شامل غنی‌سازی اورانیوم ایران در خاک روسیه می شد که با موافقت ایران روبرو نگردید. از سوی دیگر در جولای ۲۰۱۱ طرح پیشنهادی "گام به گام" وزیر خارجه روسیه که به نام وی، سرگئی لاوروف خوانده شد به طور کلی بررسی گام های "اعتمادساز" متقابل بود که کمک مهمی به شمار می آمد. هدف نهایی رویکرد "گام به گام" ، ایجاد برنامه غنی سازی محدود تحت بازرسی شدید آژانس در ازای لغو تمام تحریم ها و تحقق تمام همکاری های اقتصادی و غیراقتصادی و همین طور تضمین های امنیتی به ایران بود. که در نهایت هیچ یک از طرفین طرح های یکدیگر را قبول نکردند. اما سرانجام در سال ۲۰۱۳ توافق ژنو و در سال ۲۰۱۵ توافق وین(برجام) را موجب شد.

اگرچه شکل گیری برجام در سال ۲۰۱۵ دست ایران را در رابطه با روسیه بالاتر برد اما با ورود ترامپ به کاخ سفید و پاره کردن برجام و در نهایت خروج از آن موجب احیای موقعیت فرازدستانه مسکو نسبت به تهران نیز شد. در حال حاضر آغاز روند مذاکرات وین و تصمیم ایران برای عدم مذاکره مستقیم با آمریکا روسیه را به بازیگری اصلی در روند مذاکرات وین تبدیل کرده است.

برای درک و فهم رویکرد مسکو در قبال موضوع هسته‌ای ایران این موضوع را باید در قالب چارچوب کلان سیاست خارجی روسیه و نقش های مد نظر رهبران این کشور و جایگاه ایران در رابطه با این نقشه ها ارزیابی کرد. با گسترش نفوذ اوراسیاگرایی از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ و همراهی عملگرایی با آن، نقش هایی مانند قدرت بزرگ جهانی در کنار سایر قدرت ها، ابرقدرت منطقه‌ای و حفظ هژمونی در خارج نزدیک و ابرقدرت هسته ای برای سیاست خارجی روسیه تعریف شده اند. با توجه به چنین نقشها و در نظر داشتن انگیزه ها و منافع روسیه می توان بیان داشت که عوامل اقتصادی، کوشش برای ایفای نقش قدرت بزرگ جهانی در موضوع هسته‌ای ایران به عنوان یک اختلاف بین المللی، کنترل افزایش احتمالی یا کاهش شدید قدرت و ثبات ایران در چارچوب رویکرد منطقه‌ای، کنترل و نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران در قالب دکترین منع اشاعه هسته ای روسیه و فشارهای دیگر بازیگران و کوشش مسکو برای مدیریت روابط با غرب در کنار هم و در برهه های زمانی مختلف روند برنامه هسته ای ایران تعدیل و فشارهایی نظیر احتمال حمله نظامی علیه ایران و بی‌ثباتی احتمالی در مرزهای جنوبی روسیه اشاره داشت.

از دیدگاه النا سوپنینا، تا زمانی که روسیه خود در ساخت نیروگاه های هسته ای مشارکت دارد نباید از توسعه تکنولوژی هسته ای در سایر کشورها از جمله ایران بیم داشته باشد و با توجه به برنامه جامع ایران برای توسعه صنعت هسته‌ای فرصت مناسبی برای صنعت اتمی روسیه فراهم شده است.

در سند جدید سیاست خارجی روسیه، برای نخستین بار، ایران به صورت منحصر به فرد به عنوان کشوری که روسیه خواهان برقراری روابط با آن است ذکر می شود. در بند 94 این سند« روسیه متعهد به توسعه فراگیر همکاری ها با جمهوری اسلامی ایران بوده و به دنبال تضمین اجرای پیوسته توافق برنامه جامع اقدام مشترک جهت حل مسأله برنامه هسته ای ایران براساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل در 20 جولای 2015 و تصمیمات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد و از این فرآیند تحت هر شرایطی حمایت می کند. بنظر می رسد این تصمیم روسیه در ارتقاء روابط خود با ایران در قالب راهبرد سیاست نگاه به شرق روسیه با توسعه مشارکت های شرقی با هندوستان، مغولستان، ژاپن و ایران و البته اعضای سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اوراسیا و کشورهای مستقل مشترک المنافع در پاسخ به گسترش ناتوست. ایران و روسیه دارای منافع مشترکی هستند که درگسترش همکاری های این دو کشور مؤثر بوده که می توان به تلاش آن ها جهت مقابله با نفوذ قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیاسی مرکزی و قفقاز، مخالفت با گسترش ناتو، جلوگیری از تسلط شرکت های بزرگ فراملیتی بر انرژی منطقه اسیای مرکزی و قفقاز اشاره کرد.

سخن آخر اینکه روسیه به دلیل وجود نظام سیاسی متمرکز و عمل گرا، همواره به کشوری فرصت طلب که به دنبال منافع خوداست به جهان نگاه می کند. و در مورد نوع تعامل با ایران، برخلاف همتایان آمریکایی خود ، رویکردی خصمانه در قبال ایران ندارد اما آشکارا درصدد شناسایی چالش های پیش رو حکومت ایران و بهره بردن از نقاط آسیب و قوت آن برای فزونی بخشی منافع دولت متبوع خود می باشد.روسیه به دنبال احیای توافق هسته ای است چرا که گزینه های جایگزین چندان جذابیتی برای روسیه ندارند. اگر ایران به سمت سلاح هسته ای برود این امکان وجود دارد که برخی از بازیگران دیگر و همسایگان روسیه نظیر ترکیه و حتی آذربایجان نیز بخواهند به این سمت بروند و یا کشورهای عربی خلیج فارس، و این برای روسیه واقعا یک دردسر بزرگ خواهد بود؛ و یا اینکه یکبار دیگر شاهد درگیری و حضور نظامی آمریکا در حیات خلوت خودش خواهد بود که آن هم برای روسیه تبعات منفی دارد، بنابراین روسیه واقعا به دنبال احیای برجام هست. از سویی دیگر هدف روسیه از صادرات نفت و گاز فقط جنبه اقتصادی آن نیست بلکه جنبه سیاسی- امنیتی نیز دارد و کریدور شمال – جنوب ( اوراسیا) که برای اقتصاد روسیه از اهمیت زیادی برخوردار است معطل تحریم های ایران به عنوان مرکز این کریدور است. و روسیه و چین بهتر از غرب در این شطرنج بازی می کنند. و به طور کلی روسیه با عدم دستیابی ایران به بمب هسته ای با غرب هدف مشترک دارد و از سوی دیگر ، با رفع تحریم ها با ایران هم نظر است.

از این نکته نیز غافل نیستیم، اگر روسیه بتواند ایران را بدوشد، می دوشد. لذا از چنان قدرتی برخوردار نیست که بتواند اینگونه عمل کند. و تفاوت روسیه با آمریکا در اینست که آمریکا به دنبال دوشیدن ایران نیست به دنبال ویران کردن ایران و تحت سیطره قراردادن و سلطه بر منطقه است. لذا فرقی ندارد نماینده ایران ظریف باشد یا باقری کنی. بلکه هردوی آنها نماینده نظام حاکم بر ایران هستند که تصمیمات نهایی را می گیرند.

 

نویسنده: آرزو زارع عسکری – دانشجوی دکترای روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

 

نظرات
آخرین اخبار