بازیگران پشت پرده افزایش تنش میان تهران و باکو | فراتاب
کد خبر: 11857
تاریخ انتشار: 23 مهر 1400 - 17:58
رستم بهرامی
یادداشت تحلیلی فراتاب - رستم بهرامی

فراتاب: اخیراً روابط تهران- باکو به بالاترین سطح تنش از زمان استقلال آذربایجان از شوروی سابق رسیده است، به نحوی که طرفین برای نشان دادن توانایی خود به دیگری، دست به قدرت­نمایی و رزمایش نظامی در مرزهای یکدیگر زده­اند. اما ریشه‌های این تنش کجاست؟

ظاهر قضیه این بود که جمهوری آذربایجان به رانندگان ایرانی که از مسیر کاپان- گوریس که بخشی از کریدور ارتباطی شمال- جنوب ایران به منطقه قفقاز بود و از خاک ارمنستان می­گذشت، معترض بود. پیروزی سال گذشته آذربایجان در جنگ قره باغ، منجر به کنترل 21 کیلومتر از این مسیر 80 کیلومتری به وسیله آذربایجان شد. باکو خواهان عوارض 130 دلاری از کامیونهای ایرانی بود و دو راننده ایرانی را بازداشت نمود. گرچه پیشتر، قرار بر ساخت یک مسیر جایگزین شد؛ اما به دلیل کوهستانی بودن منطقه و مشکل بودجه، این جاده هنوز ساخته نشده است.

این­گونه خط و نشان کشیدن آذربایجان برای جمهوری اسلامی، به دلیل ارتباطات گسترده و جلب همکاری استراتژیک با دیگر کشورهاست. در واقع تحرکات آذربایجان ناشی از بازی­های پشت پرده ترکیه و اسرائیل است. امروزه ترکیه اتحادی استراتژیک به مفهوم مطلق با آذربایجان برقرار نموده است؛ به­ گونه­ای که این دو کشور خود را یک ملت در دو دولت می­دانند.

بطور کلی این روابط در دوران رجب طیب اردوغان اوج گرفت. دوران نخست­وزیری و ریاست­جمهوری اردوغان سه مرحله را طی نموده است. در مرحله نخست، هدف وی تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا بود اما مناقشات ارضی غیرقابل پذیرش در قبرس و یونان برای اروپا و همچنین عدم‌رعایت استانداردهای اتحادیه اروپا از سوی ترکیه بویژه در رابطه با حقوق کردهای این کشور، اردوغان را در این مهم ناکام گذاشت. در مرحله دوم، با این عنوان که ترکیه جانشین امپراتوری عثمانی است که رهبری جهان اسلام را بر عهده داشته، سعی نمود این رهبری را اکنون نیز القا نماید. ترکیه با حضور گسترده در مناقشات خاورمیانه تلاش کرد این نقش را ایفا کند. این سیاست نیز به دلیل تناقضات گسترده نتیجه نداد. رابطه با اسراییل، حمایت گسترده از سلفی­های تندرو، اقدامات او در لیبی و عراق و ...  نارضایتی دیگر کشورها را علنی نمود. در مرحله سوم و با پایان مانور اسلام گرایی، اردوغان هدف اصلی و باطنی خود را آشکار نمود. اکنون برای حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان، گفتمان قومی و نژادی به اولویت نخست ترکیه تبدیل شده است. او خود را منادی جهان ترک می­داند و اتحاد ترک­ها را پیگیری می­کند.

با این سیاست، او مساله قره باغ را در اولویت قرار داد. او سال­ها پیش گفته بود که پس از سوریه، نوبت قره باغ است؛ بنابراین به آن عینیت بخشید. این گفتمان، دو اهمیت سیاسی– فرهنگی و اقتصادی برای ترکیه فراهم می‌کند که هر دو موضوع به جمهوری اسلامی ایران نیز مربوط می‌­شود.

هدف اردوغان ایجاد ارتباط و پیوند زمینی کشورهای ترک است، از این رو با تحریک احساسات قومی در منطقه، پان­ترکیسم را گسترش می­‌دهد. ترکیه در نظر دارد که نخجوان را از طریق مسیری زمینی به آذربایجان متصل نماید. او از بازگشت مرزهای تاریخی سخن می­گوید و باکو را مجری این سیاست کرده است. سردبیر روزنامه ینی­شفق زمانی گفته بود که ایران دیگر مرزی با قره باغ ندارد و نباید اجازه داد با ارمنستان نیز مرزی داشته باشد. باید نخجوان به آذربایجان متصل گردد و به دکترین تغییرناپذیر ایران و روسیه مبنی بر جلوگیری از یکپارچگی دنیای ترک پایان داد.

در این میان به نظر می‌رسد اردوغان، ایران را رقیب منطقه‌­ای خود می­داند و با تحریک و حمایت همه­جانبه آذربایجان، در صدد تغییر موازنه ژئوپلیتیکی علیه ایران است. فعلاً چشم اسفندیار ترکیه در اجرای این سیاست، ارمنستان است و ایران. ضعف شدید اقتصادی و نظامی ارمنستان و عدم حمایت متحدان سنتی از این کشو، ترکیه را ترغیب می‌کند تا با دادن امتیازاتی، ارمنستان را وادار به تامین اهداف خود کند. هدف ترکیه ایجاد ارتباط زمینی در سرزمین­های ترک­نشین از ترکیه تا آن­ سوی دریای خزر و آسیای میانه و مرزهای چین است. از این رو باکو را تشویق و تحریک کرده که با اشغال قسمتی از استان سیونیک که هم­مرز با ایران است، به این هدف دست یابد. آذربایجان ادعا می­کند که زنگزور(سیونیک) قبلا متعلق به آذری­ها بوده و باید آن­ را پس بگیرد.

اما در مورد مشکل ایران، مساله پیچیدگی بیشتری پیدا می­کند. گرچه ترکیه وآذربایجان شرایط جهانی و منطقه‌ای ایران را درک نموده و از انزوای ایران آگاهند، اما می­پذیرند که ایران تا حدی ازقدرت برخوردار است که در مقابلشان سر تسلیم فرود نیاورد. پس به ناچار برای عملیاتی نمودن اهداف و مقابله با مخالفت ایران، پای دشمنان و رقبای منطقه‌­ای ایران یعنی اسرائیل و پاکستان را به آذربایجان کشیده­اند تا ایران را تحت فشار قرار دهند.

پاکستان همواره حامی آذربایجان بوده و در مناقشه قره باغ مواضع تندی ضد ارمنستان داشته است. آذربایجان نیز مشتری تسلیحات پاکستان است. به علت مواضع دوستانه هند نسبت به ارمنستان و دشمنی تاریخی ارمنستان و ترکیه، نوعی اتحاد بین پاکستان، ترکیه و آذربایجان در منطقه شکل گرفته است. مانور «سه برادر» در آذربایجان نمونه­‌ای است از همکاری‌های این سه کشور.

هدف دیگر ترکیه از همکاری با آذربایجان این است که به شاهرگ تجارت شرق و غرب تبدیل شود. ترکیه در نظر دارد تا با ایجاد جاده­ای، ترکیه را از طرق نخجوان به آذربایجان و از آنجا به دریای خزر و ترکمنستان و آسیای مرکزی متصل کند. این مسیر که «دالان ترک» نامیده می­شود؛ هم جای مسیر جاده ابریشم ایران- عراق- سوریه را خواهد گرفت و هم از این طریق به نحوی امپراتوری عثمانی را احیا خواهد کرد. در واقع هدف ترکیه این است که با ترغیب آذربایجان و فشار به ارمنستان، با تغییر مرزهای ایران و ارمنستان و تغییر ژئوپلتیک منطقه نه تنها ایران را از ارتباط با قفقاز جنوبی و ارمنستان، بلکه برای اتصال به دریای سیاه محروم نماید. به همین دلیل وزیر امورخارجه، حسین امیرعبدالهیان، هشدار داد که تغییر ژئوپلتیک در مرزها را تحمل نخواهیم کرد. فرمانده نیروی زمینی ارتش، امیر حیدری، هم به صراحت اعلام کرد که حتی اگر یکی از کشورهای منطقه دچار ضعف شود، ایران اجازه تغییر مرزهای بین­المللی را نمی­دهد. هدف رزمایش­های سپاه پاسداران و ارتش نیز تاکید بر این موضوع بود.

ترکیه و آذربایجان پای اسراییل را هم به منطقه کشیده­اند. گرچه ارتباط آذربایجان و اسرائیل از زمان استقلال آذربایجان برقرار بوده، اما در چند سال گذشته عمیق و استراتژیک شده است. آذربایجان از این رابطه، رهایی از سلطه مسکو و تامین تسلیحات را مد نظر دارد و ترکیه هم برای تغییر توازن منطقه­ای در رقابت با ایران، از حضور اسرائیل استقبال می­کند. در حال حاضر،40 درصد نفت اسرائیل توسط آذربایجان تامین می­شود و اسرائیل، مهمترین کشور تامین­کننده تسلیحات آذربایجان پس از روسیه بوده است. بعلاوه یکی از عوامل پیروزی در قره باغ کمک‌های نظامی اسرائیل بود. حضور اسرائیل در مرزهای ایران به حدی مهم است که زمانی لیبرمن، وزیر خارجه این رژیم، اعلام کرد آذربایجان برای ما از فرانسه مهمتر است. به همین دلیل بود که فرمانده نیروی زمین ارتش هشدار داد که ارتش، حضور رژیم صهیونیستی را در مرز خود بر نمی­تابد. با این اوصاف، آنچه آذربایجان را به اعلام موضع تند در برابر ایران کشانده نفوذ، حضور و تحریک ترکیه و اسرائیل است نه اتکا به توانمندی داخلی.

سخن آخر اینکه، جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی و با هیچ وعده و وعیدی نباید اجازه تصرف بخش‌های مرزی ارمنستان و تغییر مرزهای بین­المللی را بدهد و در این زمینه باید حامی ارمنستان باشد؛ چرا که این موضوع امنیت ملی ما را خدشه­دار نموده و برای دسترسی به قفقاز، روسیه و اروپا برای همیشه متکی به دو متحد استراتژیک یعنی ترکیه و آذربایجان می­شویم.

 

نویسنده: رستم بهرامی کارشناس ارشد روابط بین الملل از دانشگاه خوارزمی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار