فراتاب: اخیراً روابط تهران- باکو به بالاترین سطح تنش از زمان استقلال آذربایجان از شوروی سابق رسیده است، به نحوی که طرفین برای نشان دادن توانایی خود به دیگری، دست به قدرتنمایی و رزمایش نظامی در مرزهای یکدیگر زدهاند. اما ریشههای این تنش کجاست؟
ظاهر قضیه این بود که جمهوری آذربایجان به رانندگان ایرانی که از مسیر کاپان- گوریس که بخشی از کریدور ارتباطی شمال- جنوب ایران به منطقه قفقاز بود و از خاک ارمنستان میگذشت، معترض بود. پیروزی سال گذشته آذربایجان در جنگ قره باغ، منجر به کنترل 21 کیلومتر از این مسیر 80 کیلومتری به وسیله آذربایجان شد. باکو خواهان عوارض 130 دلاری از کامیونهای ایرانی بود و دو راننده ایرانی را بازداشت نمود. گرچه پیشتر، قرار بر ساخت یک مسیر جایگزین شد؛ اما به دلیل کوهستانی بودن منطقه و مشکل بودجه، این جاده هنوز ساخته نشده است.
اینگونه خط و نشان کشیدن آذربایجان برای جمهوری اسلامی، به دلیل ارتباطات گسترده و جلب همکاری استراتژیک با دیگر کشورهاست. در واقع تحرکات آذربایجان ناشی از بازیهای پشت پرده ترکیه و اسرائیل است. امروزه ترکیه اتحادی استراتژیک به مفهوم مطلق با آذربایجان برقرار نموده است؛ به گونهای که این دو کشور خود را یک ملت در دو دولت میدانند.
بطور کلی این روابط در دوران رجب طیب اردوغان اوج گرفت. دوران نخستوزیری و ریاستجمهوری اردوغان سه مرحله را طی نموده است. در مرحله نخست، هدف وی تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا بود اما مناقشات ارضی غیرقابل پذیرش در قبرس و یونان برای اروپا و همچنین عدمرعایت استانداردهای اتحادیه اروپا از سوی ترکیه بویژه در رابطه با حقوق کردهای این کشور، اردوغان را در این مهم ناکام گذاشت. در مرحله دوم، با این عنوان که ترکیه جانشین امپراتوری عثمانی است که رهبری جهان اسلام را بر عهده داشته، سعی نمود این رهبری را اکنون نیز القا نماید. ترکیه با حضور گسترده در مناقشات خاورمیانه تلاش کرد این نقش را ایفا کند. این سیاست نیز به دلیل تناقضات گسترده نتیجه نداد. رابطه با اسراییل، حمایت گسترده از سلفیهای تندرو، اقدامات او در لیبی و عراق و ... نارضایتی دیگر کشورها را علنی نمود. در مرحله سوم و با پایان مانور اسلام گرایی، اردوغان هدف اصلی و باطنی خود را آشکار نمود. اکنون برای حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان، گفتمان قومی و نژادی به اولویت نخست ترکیه تبدیل شده است. او خود را منادی جهان ترک میداند و اتحاد ترکها را پیگیری میکند.
با این سیاست، او مساله قره باغ را در اولویت قرار داد. او سالها پیش گفته بود که پس از سوریه، نوبت قره باغ است؛ بنابراین به آن عینیت بخشید. این گفتمان، دو اهمیت سیاسی– فرهنگی و اقتصادی برای ترکیه فراهم میکند که هر دو موضوع به جمهوری اسلامی ایران نیز مربوط میشود.
هدف اردوغان ایجاد ارتباط و پیوند زمینی کشورهای ترک است، از این رو با تحریک احساسات قومی در منطقه، پانترکیسم را گسترش میدهد. ترکیه در نظر دارد که نخجوان را از طریق مسیری زمینی به آذربایجان متصل نماید. او از بازگشت مرزهای تاریخی سخن میگوید و باکو را مجری این سیاست کرده است. سردبیر روزنامه ینیشفق زمانی گفته بود که ایران دیگر مرزی با قره باغ ندارد و نباید اجازه داد با ارمنستان نیز مرزی داشته باشد. باید نخجوان به آذربایجان متصل گردد و به دکترین تغییرناپذیر ایران و روسیه مبنی بر جلوگیری از یکپارچگی دنیای ترک پایان داد.
در این میان به نظر میرسد اردوغان، ایران را رقیب منطقهای خود میداند و با تحریک و حمایت همهجانبه آذربایجان، در صدد تغییر موازنه ژئوپلیتیکی علیه ایران است. فعلاً چشم اسفندیار ترکیه در اجرای این سیاست، ارمنستان است و ایران. ضعف شدید اقتصادی و نظامی ارمنستان و عدم حمایت متحدان سنتی از این کشو، ترکیه را ترغیب میکند تا با دادن امتیازاتی، ارمنستان را وادار به تامین اهداف خود کند. هدف ترکیه ایجاد ارتباط زمینی در سرزمینهای ترکنشین از ترکیه تا آن سوی دریای خزر و آسیای میانه و مرزهای چین است. از این رو باکو را تشویق و تحریک کرده که با اشغال قسمتی از استان سیونیک که هممرز با ایران است، به این هدف دست یابد. آذربایجان ادعا میکند که زنگزور(سیونیک) قبلا متعلق به آذریها بوده و باید آن را پس بگیرد.
اما در مورد مشکل ایران، مساله پیچیدگی بیشتری پیدا میکند. گرچه ترکیه وآذربایجان شرایط جهانی و منطقهای ایران را درک نموده و از انزوای ایران آگاهند، اما میپذیرند که ایران تا حدی ازقدرت برخوردار است که در مقابلشان سر تسلیم فرود نیاورد. پس به ناچار برای عملیاتی نمودن اهداف و مقابله با مخالفت ایران، پای دشمنان و رقبای منطقهای ایران یعنی اسرائیل و پاکستان را به آذربایجان کشیدهاند تا ایران را تحت فشار قرار دهند.
پاکستان همواره حامی آذربایجان بوده و در مناقشه قره باغ مواضع تندی ضد ارمنستان داشته است. آذربایجان نیز مشتری تسلیحات پاکستان است. به علت مواضع دوستانه هند نسبت به ارمنستان و دشمنی تاریخی ارمنستان و ترکیه، نوعی اتحاد بین پاکستان، ترکیه و آذربایجان در منطقه شکل گرفته است. مانور «سه برادر» در آذربایجان نمونهای است از همکاریهای این سه کشور.
هدف دیگر ترکیه از همکاری با آذربایجان این است که به شاهرگ تجارت شرق و غرب تبدیل شود. ترکیه در نظر دارد تا با ایجاد جادهای، ترکیه را از طرق نخجوان به آذربایجان و از آنجا به دریای خزر و ترکمنستان و آسیای مرکزی متصل کند. این مسیر که «دالان ترک» نامیده میشود؛ هم جای مسیر جاده ابریشم ایران- عراق- سوریه را خواهد گرفت و هم از این طریق به نحوی امپراتوری عثمانی را احیا خواهد کرد. در واقع هدف ترکیه این است که با ترغیب آذربایجان و فشار به ارمنستان، با تغییر مرزهای ایران و ارمنستان و تغییر ژئوپلتیک منطقه نه تنها ایران را از ارتباط با قفقاز جنوبی و ارمنستان، بلکه برای اتصال به دریای سیاه محروم نماید. به همین دلیل وزیر امورخارجه، حسین امیرعبدالهیان، هشدار داد که تغییر ژئوپلتیک در مرزها را تحمل نخواهیم کرد. فرمانده نیروی زمینی ارتش، امیر حیدری، هم به صراحت اعلام کرد که حتی اگر یکی از کشورهای منطقه دچار ضعف شود، ایران اجازه تغییر مرزهای بینالمللی را نمیدهد. هدف رزمایشهای سپاه پاسداران و ارتش نیز تاکید بر این موضوع بود.
ترکیه و آذربایجان پای اسراییل را هم به منطقه کشیدهاند. گرچه ارتباط آذربایجان و اسرائیل از زمان استقلال آذربایجان برقرار بوده، اما در چند سال گذشته عمیق و استراتژیک شده است. آذربایجان از این رابطه، رهایی از سلطه مسکو و تامین تسلیحات را مد نظر دارد و ترکیه هم برای تغییر توازن منطقهای در رقابت با ایران، از حضور اسرائیل استقبال میکند. در حال حاضر،40 درصد نفت اسرائیل توسط آذربایجان تامین میشود و اسرائیل، مهمترین کشور تامینکننده تسلیحات آذربایجان پس از روسیه بوده است. بعلاوه یکی از عوامل پیروزی در قره باغ کمکهای نظامی اسرائیل بود. حضور اسرائیل در مرزهای ایران به حدی مهم است که زمانی لیبرمن، وزیر خارجه این رژیم، اعلام کرد آذربایجان برای ما از فرانسه مهمتر است. به همین دلیل بود که فرمانده نیروی زمین ارتش هشدار داد که ارتش، حضور رژیم صهیونیستی را در مرز خود بر نمیتابد. با این اوصاف، آنچه آذربایجان را به اعلام موضع تند در برابر ایران کشانده نفوذ، حضور و تحریک ترکیه و اسرائیل است نه اتکا به توانمندی داخلی.
سخن آخر اینکه، جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی و با هیچ وعده و وعیدی نباید اجازه تصرف بخشهای مرزی ارمنستان و تغییر مرزهای بینالمللی را بدهد و در این زمینه باید حامی ارمنستان باشد؛ چرا که این موضوع امنیت ملی ما را خدشهدار نموده و برای دسترسی به قفقاز، روسیه و اروپا برای همیشه متکی به دو متحد استراتژیک یعنی ترکیه و آذربایجان میشویم.
نویسنده: رستم بهرامی کارشناس ارشد روابط بین الملل از دانشگاه خوارزمی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است