نسل آینده ادبیات؛ نویسندگانی در سایه | فراتاب
کد خبر: 11841
تاریخ انتشار: 10 مهر 1400 - 20:25
بیژن کیا
گفت‌وگو با بیژن کیا

فراتاب: در تعریف ادبیات آن هم در باور همگان آمده است که ادبیاتِ یک ملت، مجموعه متن‌هایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن ملت را تشکیل می‌دهد. بر این اساس نقش ادبیات بر پیکره یک مرز و بوم از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع ادبیات یک پدیده محسوب می‌شود که با دگرگونی اجتماعی در بستر زمان ارتباط مستقیمی دارد و باعث رشد فرهنگ و ایجاد تفکر می‌شود. جامعه‌ای که در آن متون ادبی از غنای کمتری برخوردار است بی‌شک از اصالت و فرهنگ عمومی محروم می‌ماند. در سال‌های اخیر ادبیات و داستان‌نویسی در ایران دچار تزلزل و سردرگمی شده است. حضور جسته گریخته نویسندگان جوان، کاهش انگیزه و عدم‌حمایت کافی باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری به فرهنگ و بخصوص ادبیات داستانی شده است. به همین بهانه گفتگویی داریم با آقای بیژن کیا، نویسنده، منتقد و کارشناس فرهنگی دانشگاه شیراز که در ادامه می‌خوانید:

دهه هشتاد اوج رخوت و سکون ادبی

بیژن کیا، نویسنده، منتقد و کارشناس فرهنگی دانشگاه شیراز در خصوص تاثیر ظهور نویسندگان جوان بر حوزه ادبی داستان کوتاه و رمان در دهه اخیر می گوید:

داستان کوتاه از بدو ورود به ایران در یک تنش سیاسی و اجتماعی متولد شد بر این اساس در دهه شصت به داستان کوتاه به صورت پراکنده پرداخته شد اما دردهه هفتاد شاهد ثبات بیشتری در این زمینه بودیم و نویسندگان بزرگی در این دهه پا به عرصه گذاشتند. این در حالی است که ما در دهه هشتاد با سکون عجیبی در عرصه داستان نویسی و رمان مواجه شدیم. علی رغم کلاس های آموزشی و انجمن ها دیگر شاهد آثار پربار و معرفی نویسندگان جوان به صورت جدی نبودیم.کیا معتقد است:یکی از دلایل اصلی این مسئله عدم توجه نهادها و مراکز آموزش عالی به ادبیات داستانی و عدم وجود رشته داستان نویسی به صورت رسمی و مستقل در دانشگاه ها بوده است.

گفتمان پنهان هنرمندان و تاثیر آن بر فرهنگ

این نویسنده شیرازی با بیان اینکه دلیل اصلی این بحران ریشه درکشمکش های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد، می گوید: به عقیده من این سکون به دلیل از بین رفتن گفتمان فرهنگی است که باعث کناره گیری و گوشه گیری نویسندگان و هنرمندان شده است. کیا اضافه می کند: همیشه در جامعه،گفتمان پنهانی میان هنرمندان و جامعه وجود دارد که اگرچه به صورت شفاف قابل رویت نیست اما تاثیر آن را می توانیم در فرهنگ عمومی شاهد باشیم. زمانی که نویسندگان فعال و دلسوز فرهنگ کشور انتقاداتی دارند و به سکوت دعوت می شوند در نتیجه آثار ادبی از مسیر اصلی و جدی خود خارج می شود. همین امر منجر به کاهش سطح سلیقه فردی نویسنده، مخاطبان و ابتذال فرهنگی در حیطه های مختلف می شود.

وی می افزاید: در اوج ابتذال فرهنگی شکستن تابوها در ادبیات تنها به تغییر قواعدی نه چندان مهم تبدیل و عملاً پیشرفتی حاصل نمی شود. علاوه بر این عدم همکاری گروهی میان هنرمندان و تعاملات فرهنگی، خود باعث افزایش تمایل هنرمندان به عملکردهای فردی و زمان بر شده است.

ادبیات ابزاری قدرتمند در جهت انتقال ایدئولوژی‌ها

بیژن کیا با بیان اینکه ادبیات به خصوص داستان کوتاه و رمان هیچگاه از بند دیدگاه های سیاسی و اجتماعی آزاد نبوده و همیشه از آن به عنوان ابزاری جهت رساندن مقاصدی از این دست استفاده شده، می گوید: از آنجا که ادبیات ابزاری قدرتمند در جهت انتقال ایدئولوژی هاست بنابراین وجود دیدگاه های مختلف میان احزاب سیاسی به شدت بر پیکره ادبیات تاثیرگذار بوده چرا که هر جامعه نیاز به رسانه ای برای بیان خود دارد در نتیجه ادبیات و سینما دو گزینه موجود هستند. کیا اضافه می کند: در حوزه ادبیات با دو مشکل اساسی مواجه هستیم که شامل فرهنگ و دیگری نبود زیرساخت های اقتصادی است. وی معتقد است: عدم حمایت مراحل پیش تولید،تولید و حمایت از پخش و تحلیل اثرگذاری آثار ادبی بر مخاطبین از مهم ترین دلایل سکون فرهنگی و اجتماعی امروز شده است.

انتشارات؛ نهادهایی با عملکرد یکبار مصرف

این کارشناس فرهنگی دانشگاه شیراز با بیان اینکه در کشور ما هیچ نهادی به نویسندگان به چشم سرمایه ملی نگاه نمی کند، می گوید: انتشارات یکی از نهادهایی است که همواره در مسیر تولید آثار ادبی تا به امروز کارکرد ضعیفی داشته و اغلب آنها دچار عملکرد یکبار مصرف شده اند. به این معنی که بعد از تحمیل شرایط خود به نویسندگان تنها قادر به چاپ کتاب در یک نوبت هستند. درواقع خبری از انتشار کتاب به صورت تخصصی نیست و نویسنده به تنهایی بار تمام مسیر را به دوش می کشد که این خود باعث کاهش توان،انرژی و انگیزه می شود .

نسل آینده ادبیات؛ نویسندگانی در سایه

بیژن کیا که برای آینده ادبیات ایران آرزوی نویسندگانی را دارد که با زبان شیرین فارسی در سطح بین المللی افتخار می آفرینند، می گوید: در ایران نسلی به وجود آمده که اغلب به یکی از زبان های زنده دنیا مسلط هستند و به دلیل محدودیت ها و عدم استقبال، با ناشران بین المللی همکاری می کنند که من به آنها لقب نویسنده در سایه را می دهم.کیا می افزاید: در سال های اخیر ادبیات مهاجرت دو پاره شده است و در ایران علاوه بر نویسندگانی که عملاً از کشور خارج می شوند ما شاهد نویسندگانی هستیم که اگر چه در کشور زندگی می کنند اما با آثارشان به صورت مجازی مهاجرت کرده اند و در کشورهای دیگر مخاطبان خود را دارند. نویسندگانی که به هر دلیل امکان چاپ آثارشان را درکشور ندارند. وی با انتقاد از شرایط موجود می افزاید: امیدوارم که مدیران ما با نگاه استراتژیک و راهبردی به فرهنگ و هنر ، مهمترین خطای خود را که عدم توجه به ادبیات است کنار بگذارند چرا که فرهنگ هر کشوری بر ادبیات آن بنا شده است.

 

گزارش از فیروزه زارع

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار