تعداد حاشیه نشین های ایران به 10 میلیون نفر رسید! | فراتاب
کد خبر: 117
تاریخ انتشار: 7 بهمن 1394 - 12:39
معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با انتشار تحقیقی وضعیت حاشیه نشینی در ایران و جهان را تشریح و اعلام کرد: یک سوم جمعیت شهری جهان حاشیه نشین هستند به سکونتگاه مناسب و آب سالم دسترسی ندارند و در ایران نیز 10 میلیون نفر حاشین نشین داریم.

فراتاب: به گزارش ایرنا، علی اکبر سیاری، معاون بهداشت وزیر بهداشت،درمان و آموزش پزشکی در تحقیقی به بررسی وضعیت حاشیه نشینی در ایران پرداخته و شاخص های سلامت مردم حاشیه نشین را در ایران سنجیده است. که گزیده نتایج این تحقیق در این نوشتار می آید:
حاشیه نشینی به عنوان پدیده ای که گسترش شهرنشینی را می توان نقطه عزیمت آن دانست، از سوی نهادهای بین المللی و دستگاه های ملی، به طور متفاوت اما نزدیک به هم تعریف شده است و به عنوان یک دغدغه مشترک بشری در نقاط مختلف دنیا مورد بحث دولتمردان و متخصصان قرار دارد.
در بیان مهمترین عوامل موثر در رشد شهرنشینی و مهاجرت پذیری شهرها، از عوامل سیاسی،جنگ و ناامنی، عوامل اقتصادی؛ محیطی و اجتماعی (درآمد پایین کشاورزی، تغییر در الگوی کشاورزی، تغییرات آب و هوایی، تغییر در محیط زیست ) و جذابیت های شهری (درآمد بالا در شهر، فرصت های شغلی بیشتر، شبکه امن اقتصادی، سهولت دسترسی به خدمات اجتماعی، تحصیل و بهداشت و درمان، کشش و جذابیت) یاد شده است.
بدیهی است که این جمعیت گسترده و روبه رشد، به مسکن، شغل، خدمات شهری و ... نیاز دارند و عدم تطابق بین رشد جمعیت؛ شهرنشینی و نیازهای رو به گسترش این جمعیت، باعث بروز مشکلات عدیده ای نظیر حاشیه نشینی خواهد شد.
بروز و گسترش حاشیه نشینی در شهرها، خود به تولد واژگان جدید در ادبیات این حوزه منجر شده است .به طوری که برخی از نقاط حاشیه نشین به عنوان «شهرهای پنهان» نام می برند.
باید توجه داشت که حاشیه نشین ها بی خانمان نیستند، اما خانه دارهای غیر رسمی و غیر قانونی اند. محل سکونت آنها مجوزی از سوی دستگاه های اداره کننده جامعه ندارد؛ از این رو آنها کمتر از خدمات شهروندی بهره می برند و به همان نسبت هم پایبندی آنها به مسئولیت شهروندی نیز محل چالشی جدی است.

**تعاریف حاشیه نشینی
در تعاریف اصلی حاشیه نشینی که از سوی اعلامیه نشست تخصصی نایروبی (2002) و ستاد ملی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی ارائه شده است. فقر و وضع اسف بار بهداشتی مردم، قابل درک است.

*ستاد ملی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی: بافت هایی هستند که عمدتا مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده اند و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه شهری (طرح های جامع و تفصیلی) در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها به وجود آمده اند.
عمدتا فاقد سند مالکیت هستند و از نظر ویژگی های کالبدی و برخورداری از خدمات رفاهی، اجتماعی و فرهنگی و زیرساخت های شهری شدیدا دچار کمبود هستند.

*اعلامیه نشست تخصصی نایروبی (2002): حاشیه نشینی (SLUM) یک مفهوم ذهنی بوده و مصادیق آن از شهری به شهر دیگر و از کشوری تا کشور دیگر متفاوت بوده و در ساده ترین تعریف یک زیست گاه انسانی پر جمعیت (high density) است که مساکن استاندارد نبوده (Low standard) و محلات، کثیف و آلوده (squalor) هستند.
دو ویژگی اول فیزیکی و فضایی(Spatial) و آخری ویژگی رفتاری- اجتماعی است. مسکن در این مناطق از متزلزل تا بسیار مستحکم و مدرن متفاوت است.

** حاشیه نشینی در جهان
سازمان های بین المللی در برآوردهای خود اعلام کرده اند حاشیه نشینی گسترده امروزی در جهان از دهه 90 میلادی شروع به رشد کرده است و پیش بینی می شود تا سال 2030 به بیش از دو میلیارد نفر افزایش پیدا کند.
از سوی دیگر، حاشیه نشینی امروزه ریشه در قرن شانزدهم میلادی دارد. هجوم شتاب آلود فقرای جویای شغل مهاجر به لندن و ایجاد نیاز گسترده به سرپناه، ساخت وساز غیرقابل کنترل مساکن محقر و استفاده ملاکین وقت از این فرصت برای اجاره منازل تقسیم شده بین چندین خانوار منجر به تشکیل محلات پرجمعیت فقیرنشین در مرکز شهر شد.
با تداوم مهاجرت ها، فضاهای فیزیکی قبلی، مجدداً بین افراد تقسیم و به شکل گیری محلات شلوغ و کثیف منجر شد.
در این وضعیت نابسامان، حضور متراکم مردم؛ فقر غیرقابل اجتناب و ناامیدی جمعیت هم باعث به هم ریختگی طبقات اجتماعی گردید.
. برآورد های بانک جهانی نشان می دهد که معمولا سطح فقر شهرنشین ها کمتر از سطح روستایی است ولی میزان رشد فقر در جوامع شهری خیلی بالاتر از روستانشینان است.
بر اساس آمار 2003 The challenge of slums، در حالی که 47.7 درصد از جمعیت جهان شهرنشین بوده است، 31.6 درصد از این جمعیت شهرنشین، به شکل حاشیه نشینی زندگی می کرده اند.
در آن زمان وضعیت حاشیه نشینی در کشورهای توسعه یافته و اروپایی، خود را به نوعی مهار شده نشان می داد چرا که تنها شش درصد از جمعیت شهرنشین این کشورها حاشیه نشین بودند.
اما مناطق در حال توسعه و آسیا آمار نگران کننده ای از حاشیه نشینی را داشتند؛ به گونه ای که به طور میانگین حدود 40 درصد جمعیت شهرنشین آنها از مرکز رانده شده بودند که البته این وضعیت در قسمت جنوب- مرکزی آسیا که 60 درصد جمعیت شهری اش حاشیه نشین بودند، اسف بارتر از دیگر نقاط بود.
امروزه برآورد می شود که بیش از یک سوم جمعیت شهرنشین جهان به سکونتگاه مناسب، آب سالم و محیط متناسب دسترسی ندارند. این پدیده قبلا (طی قرون 19-17) در قسمت هایی از کشورهای توسعه یافته امروزی البته با مقیاس کوچکتر و با رشد به مراتب کمتر تجربه شده بود.
مهمترین دلایل بحرانی نشدن حاشیه نشینی و مدیریت مطلوب موضوع در کشورهای توسعه یافته، استفاده مناسب از تکنولوژی، ثروت به مراتب زیاد و بهبود نگرش های اجتماعی بود ولی این موضوع در کشورهای در حال توسعه به دلیل فقدان برنامه ریزی شهری و رشد شتاب آلود نابرابری و فقر بر اثر سیاست های نادرست دولت ها موضوع را به یک چالش جامعه بشری تبدیل کرده است.

** حاشیه نشینی در ایران
سابقه حاشیه نشینی در ایران مدرن به سالهای 1300 باز می گردد، پدیده حاشیه نشینی که از نیمه قرن 19 توسعه یافته بود، در سال های اخیر به بیشترین حد خود رسیده است پایین بودن در آمد در روستاها و نبودن فرصتهای شغلی در جریان حرکت روستاییان به شهرها و کمبود مسکن روز به روز نمایان تر شده و تعداد جمعیت حاشیه نشینان افزایش یافته است.
به دلیل گرانی غیر متعارف زمین شهری در کلانشهرها به خصوص تهران هیچ راهی جز ظهور قارچ گونه و شتابان حاشیه نشینی شهری باقی نمی ماند.
از سویی دیگر، جمعیت کشور ایران به عنوان شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان طی سالهای 1355 تا1390، 23.2 برابر افزایش یافته است.
رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت بیش از پنج برابر بوده است. طی سالهای گذشته به جز شهرهای بزرگ کشور، تنها در استان تهران پدیده جدیدی بروز کرده که تقریبا غیر متعارف است و آن افزایش جمعیت حاشیه نشینی استان تهران است.

** 10 میلیون حاشیه نشین در ایران
در خوش بینانه ترین برآوردها از کل جمعیت حاشیه نشین در جهان، حدود 10 میلیون نفر آن در ایران زندگی می کنند.
این افراد تاکنون در 700 سکونتگاه غیررسمی در کشور شناسایی شده اند. براساس سرشماری صورت گرفته توسط مراکز بهداشت دانشگاه/دانشکده های علوم پزشکی کشور، جمعیت ساکن در سکونتگاه های غیررسمی، کل جمعیت حاشیه نشین ها و ساکنان شهرهای 20 تا 50 هزار نفر در بهمن 1393 برابر با 15 میلیون و 212 هزار و 226 نفر است که چهار میلیون و 931 هزار و 956 نفر آن مربوط به جمعیت شهرهای 20 تا 50 هزار نفر و یک میلیون و 28 هزار و 270 نفر آن نیز ناظر بر جمعیت حاشیه شهر یا سکونتگاه غیر رسمی است.

** ابعاد و آثار حاشیه نشینی
تحقیقات علمی و میدانی جامعه شناسان و دستگاه های مسئول درباره پدیده حاشیه نشینی در ایران، رهیافت هایی را به دست داده اند که سیمایی از ریشه بروز این پدیده تا اشکال شکل گیری و ویژگی های ساکنان این نقاط را پیش روی تصمیم سازان و تصمیم گیران عرصه های مختلف اعم از شهرداری ها، وزارتخانه های مرتبط نظیر راه و شهرسازی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش، و حتی نهادهای قضایی و انتظامی قرار می دهد.

آثار فرهنگی حاشیه نشینی
- گم گشتگی، تعارض فرهنگی و تقابل هنجارها و ارزشها و بروز برخورد های تنش زا در پی شوک زندگی شهری و فقدان حمایت اجتماعی
- شکاف آرمان- دست آورد در نیل به خواسته های شغلی و بروز ناکامی های اقتصادی
-غالبیت حمایت فرقه ای و فامیلی
- رویکرد دولتها در مواجهه با حاشیه نشینی

رویکرد دولت های جهان در دهه های گذشته در مواجهه با حاشیه نشینی با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. سیاست های کاربردی دولتها، طیفی از اقدامات را در بر می گرفته که از مدارا و چشم پوشی منفعلانه تا اقدامات سلبی و اخراج و پاکسازی مناطق حاشیه نشین را شامل می شود.
در این طیف البته، سیاست های ایجابی و حمایت های هدفمند و کمک به بهبود سطح درآمدی خانوارها از طریق توانمند سازی و احیاء آن سکونتگاهها نیز دیده می شود.
در ایران، از زمان استقرار دولت تدبیر و امید، برای مواجهه با پدیده حاشیه نشینی، رویکرد ایجابی و توانمندسازی در پیش گرفته شده است؛ از این رو هیئت وزیران در شهریور 1393 «سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی و نوسازی و توانمندسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری» را به تصویب رسانده است.
در بیشتر کشورهای روبه رشد، بخش دولتی به دلیل فقدان منابع، قادر به عرضه خدمات بهداشت و درمان به همه مردم، و به ویژه شهرنشینان، نیست.
از این رو، مشارکت کامل جامعه به شکل تامین تسهیلات عرضه خدمات، کار داوطلبانه و حضور بخش غیردولتی در فرآیند ارائه خدمت ضرورت دارد. واقعیت این است که بدون مشارکت جامعه بسیاری از برنامه های حوزه سلامت در شهرها محکوم به شکست است و برنامه های آموزشی و تبلیغ بسیج همگانی مردم و سوق دادن آنها به سوی سلامت و بهبود محیط زیست مستلزم مشارکت جدی و کامل همه مردم است.

** بررسی های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
بررسی های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نشان می دهد که سلامتی مردم ساکن در این مناطق، در کنار درآمد پایین، سرمایه انسانی پایین، سواد پایین و سرمایه اجتماعی پایین، از جمله مصادیق فقر شهری هستند که در حاشیه نشینی بروز پیدا می کنند، در معر تهدید جدی است.
با توجه به وضعیت اسف بار بهداشت و سلامت در نقاط حاشیه نشین، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که مأموریت تامین سلامت همه جانبه جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی آحاد جمعیت ساکن در پهنه جغرافیایی جمهوری اسلامی را با اولویت مناطق کم برخوردار بر عهده دارد، مداخلاتی به منظور ارتقاء وضعیت سلامت مناطق مختلف کشور با توجه به اسناد بالادستی انجام داد در طرح تحول سلامت مورد توجه قرار دارد.
قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور هم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را موظف کرده بود که «سامانه خدمات جامع و همگانی سلامت» را مبتنی بر خدمات اولیه سلامت، محوریت پزشک خانواده و نظام ارجاع، خرید راهبردی خدمات، واگذاری امور تصدی گری با رعایت ماده 13 قانون مدیریت خدمات کشوری و با تاکید بر پرداخت مبتنی بر عملکرد، در طرح تحول سلامت حوزه بهداشت با اولویت بهره مندی مناطق کمتر توسعه یافته به ویژه روستاها، جمعیت عشایر و شهرهای زیر 20 هزار نفر و جمعیت های ساکن در حاشیه شهرها در اولویت قرار گرفت.
در صحنه عمل و اجرا نیز با توجه به وضعیت بار بیماری های کشور و توسعه شهرنشینی و حاشیه شهرها در دهه های گذشته لازم است الگوی ارائه خدمات سلامت در شبکه های بهداشتی درمانی تغییر یابد.
با این ضرورت در طرح تحول سلامت در حوزه بهداشت، الگویی به منظور پوشش جامع و همگانی سلامت در مناطق حاشیه نشین شهرها و با هدف افزایش دسترسی تمام ساکنین حاشیه شهرها و سکونتگاه های غیررسمی به خدمات بهداشتی درمانی ضروری، برقراری عدالت در سلامت و ارتقاء وضعیت سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آنان طراحی شده است.

نقاط تمرکزی که الگوی بازطراحی شده پاسخ در خور برای آن ارایه می دهد به شرح زیر است:
-حقوق و تکالیف سلامت شهروندان (خودمراقبتی در جهت توانمند سازی و مشارکت) با هم ملحوظ شود .
-پاسخگوی باربیماری ها، به ویژه بیماری های غیرواگیرباشد.
-هدف، ارتقای عادلانه کیفیت زندگی شهروندان باشد.
-خدمات، کارا، هزینه- اثربخش و مبتنی بر شواهد باشد.
-از امکانات موجود استفاده شده و مشارکت بخش خصوصی و غیردولتی فراهم شود .
-خدمات از نیروهای با تحصیلات دانشگاهی و دارای توانایی روزآمد شده خرید راهبردی شود.
-ارائه خدمات فعال به صورت باشد.
-سطح بندی خدمات و نظام ارجاع ملحوظ شود.
-خدمات جامع (همه ابعاد سلامت) برای همه گروه های سنی متناسب با اولویت بار بیماری ارائه شود.
-غربالگری بیماری ها و مراقبت فعال از بیماری های مزمن به طور تیمی انجام شود .
-خدمات قبلی در زمینه بیماری های واگیر و گروه سنی مادر و کودک تقویت و یکپارچه شود .
-خدمات مبتنی بر نوآوری و فن آوری روز باشد .
-اطمینان سیاست گذار و اعتماد مردم را به همراه داشته باشد .
-عدالت جغرافیایی در ارائه خدمات برای شهر و حاشیه شهر، روستا و عشایر ملحوظ شود .
-قیمت خدمات سطح یک برای مردم حداقل ممکن باشد.
-از همه ظرفیت های منطقه مرتبط به جمعیت تحت پوشش استفاده شود (سطح یک ، دو و سه )
-عدالت در سلامت از نظر دسترسی، بهره مندی و حفاظت مالی از مردم انجام شود.
-همکاری بین بخشی و توانمندسازی مردم صورت گیرد.
-از فناوری مناسب و ارزان استفاده شود.

نظرات
آخرین اخبار