فراتاب: نوروز در زمره یکی از باشکوه ترین جشن های بهاری ایرانیان به شمار میآید که از عهد باستان به یادگار مانده است. فردوسی چه زیبا سروده است که خلاصه آن را از اوائل نوجوانی به خاطر دارم:
به جمشید بر گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند
به نوروز نو شاه گیتی فروز / بر آن تخت بنشست فیروز روز
چنین جشن فرخ از آن روزگار / بمانده از آن خسروان یادگار
جشن فرخنده نوروز توام با آغاز اعتدال بهاری است که در آن به صورتی نمادین نیروهای ایزدی بر اهریمن که در زمستان تبلور یافته پیروز میشود.
این دگردیسی نمادین و رمانتیک به صورت گسترده ای در آثار ارزشمند شاعران و نویسندگان سنتی و معاصر پرداخته شده که بسیاری از این آثار گرانمایه در سالهای اخیر به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.
اشعار فارسی سپس به به صورت ترانه های روح پرور و دل انگیز توسط ترانه سرایان کلاسیک از باربد افسانه ای گرفته تا شادروان استاد محمد رضا شجریان در دل میلیونها ایرانی جا گرفته است. نوروز با ماهیتی تاریخی، مذهبی و دیگر مظاهر اجتماعی همواره در طول تاریخ خار چشم دشمنان این آب و خاک و نیروهای اهریمنی بوده است. در کتاب از نوروز تا نوروز نوشته کورش نیکنام چنین آمده است:
«ایرانیان باستان، برپایه آموزشهای زرتشت، بر این اندیشه بودند که که شادی از جلوههای نیک اهورایی و همساز با زندگی است؛ با این نگرش، پیوسته بر این باور بودند تا در هر مناسبتی اندوه و سوگواری را از خود دور سازند. مردمانی که سالیان دراز به پیروی از آیین زرتشت به سبزه و گل و گیاه، آبادانی و پیشرفت گرایش یافته و به اندیشه، گفتار و کردار نیک دلبستگی پیدا کرده بودند، زندگی را با زنده دلی و شادکامی و در کمال آسایش و آرامش میگذراندند. آنان از دروغ، خشم، رشک، کینه، جنگ و کژاندیشی به دور مانده و پایبند به راستی، عشق، مهر، همکاری با هم، در جهت زنده نگاه داشتن و تازه گردانیدن جهان هستی بودند. نیاکان ما برای اینکه از زندگی خود بهره بیشتری بگیرند جشنهایی را به انگیزههای گوناگون؛ استوار به به باورهای ارزنده دینی و سازگاز با زندگی طبیعی پیشبینی کرده بودند تا بیشتر گرد هم آیند و روزگار را بهتر به شادی و سرور بگذرانند و نیز همبستگی را که بر گرفته از آیینشان بود، در جامعه توان و پویایی جاودانه ببخشند.»
جشن نوروز از برجستهترین و با شکوهترین یادگارهای ایرانیان است که سالهای زیادی را پشت سر گذاشته و یکی از جشنهای بسیار کهن جهان به شمار میآید. این مراسم به صورت گستردهای در اقلیم کردستان عراق، تاجیکستان، ترکیه، افغانستان، سوریه و جمهوری آذربایجان برگزار میگردد.
مردمان کُرد زبان از دیر باز با جشن و سرور به استقبال این یادگار کهن با تمام زیبائیهایش میروند و نوروز جز تار و پود فرهنگی آنان به شمار میآید. آداب و رسوم و سنن نوروز از روزگار دیرین در فرهنگ و فکر این سرزمین از جایگاه ویژهای برخوردار است که در تمام کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه برگزار میگردد. آهنگ بسیار زیبای استاد حسن زیرک ترانهسرای بزرگ کُرد آنها را با آهنگ «جهژن نهوروز» به وجد و شادی میآورد.
یکی از این آدابی که آن را از ویژگیهایش متمایز میسازد، همانا «رقص کردی» است که روح و روان انسان را از جهات فرهنگی و عرفانی صیقل میدهد. سنت دیرینهای که با تمام وجود میبایست تجربه کرد. پیر و جوان با لباسهای زیبا و همراه با هم و دست در دست یکدیگر گذاشته با رقص، شادی و پایکوبی به استقبال نوروز باستانی میروند.
پیدایش نوروز بر اساس شاهنامه
به درستی روشن نیست جشن فرخنده نوروز از چه زمانی و چگونه در عهد باستان پا به عرصه وجود نهاد. مورخین عقاید متفاوتی پیرامون سابقه تاریخی نوروز ابراز میدارند که پرشکوهترین جشن ملی ایرانیان به شمار میآید.
دکتر فریدون جنیدی استاد، زبانشناس و باستانشناس که در راستای خدمت به فرهنگ و تمدن این سرزمین؛ سالیان بسیاری است که آستین همت بالا زده و تلاش و زحمات بیدریغ و فراوان کشیده و در سال 1358 «بنیاد نیشابور» بنا نهاده چنین میگوید: «دیدگاه من با دیگران متفاوت است. ما بر اساس رویدادهای بزرگ زمین همچون بروز گرما، پیدایش یک سرمای سخت، فعالیت مجدد آتشفشان دماوند و یا زمین لرزههای مقاطعی را پیدا کردیم که وقتی با رویدادهای یاد شده در شاهنامه اوستا و متون پهلوی انطباق میدهیم سالها و اعداد شگرفی را نشان میدهند چون این جدولها و سالها از طریق دانش زمین شناسی و فیزیک (کربن) به دست آمده است.»
وی میگوید پایان دوره جمشید در شاهنامه همزمان با آغاز یورش بابلیان (بیور اسب یا ضحاک) برابر با هفت هزار سال پیش است. پیش تر از این یورش، شاهنامه از پیدایی سه چیز به طور همزمان سخن به میان می آورد:
1. گاه شماری خورشیدی
2. پیدایی جام می و سفال
3. نوای خوش و موسیقی.
زمان پیدایی گاه شماری را نمیتوان معین کرد. همچنین در مورد پیدایی جام سفالین پخته و تهیه خمره را میتوان مشخص کرد. جامهای سفالین نپخته در کاوشهای گنجدره هرسین در کرمانشاه مربوط به 10400 سال پیش پیدا شده است. پیدایی سفال پخته به پیرامون 7500 تا 8000 سال پیش باز میگردد. معیار و مقیاس ما در پیدایی زمان، گاهشماری خورشیدی و موسیقی است و از آنجا که این سه پدیده در کنار هم و با هم در در شاهنامه ضبط شده است؛ پیدایش گاه شماری و جشن نوروز نیز پیرامون 8000 سال پیش باز میگردد.
استاد جنیدی می گوید: میبینید چنین پیشینه شگرف حقیر در باور اروپائیان نمیگنجد اما مرا نیز پروای داوری آنان نیست. سخنی که گفته شد بر اساس یافتههای باستانشناسی و پیدایی سفال پخته است. گفتار فردوسی چنین است:
سر سال نو هرمز فرودین / بر آسوده از رنج تن دل زکین
بزرگان به به شادی بیاراستند / می و جام و رامشگران خواستند
وی افزود روز آغاز هر ماه به نام اهورا مزدا خوانده میشد که که در زبان پهلوی اورمزد و در زبان فارسی به هرمرز دگرگون شده است؛ و این بنیاد هرمز فروردین روز نخست فروردین ماه سر آغاز جشن بزرگ نوروز جمشیدی است. دکتر جنیدی میگوید: موضوع بسیار مهم در پیدایی جشن نوروز آن است که در چنین زمانی روز و شب برابر میشوند.
و پرسش مهم چنین است: ایرانیان هشت هزار سال پیش چگونه دریافتند که اندازه روز و شب در این هنگام برابر است؟ اگر وسیلهای برای سنجش زمان یا آنچه امروز ساعت مینامند در اختیار داشتند.
دکتر جنیدی سپس افزود: جشن نوروز جشن بزرگ دانش ریاضی و اختر ماری (نجوم) جهان است و اگر پدران و مادران ما با فراهم آوردن سبزه، گل و شیرینی به استقبال نوروز میروند باید بدانیم که چنین کاری ارج نهادن بر کار شگفت نیاکان ما که همانا سنجش زمان و دانش ریاضی و اختر ماری است.
امروزه، حتی پس از سپری شدن هزاران سال از آن روزگار، ایرانیان با علاقه فراوان بدون توجه به سن، جنسیت، زبان، نژاد، قومیت و یا هر خاستگاه اجتماعی این رویداد خجسته را جشن میگیرند و به پایکوبی، سرور و شادمانی میپردازند.
در کتاب مرواج الذهب آمده است در زمان پادشاهی جمشید، پادشاه پیشدادی پارسیان باستان، به مدت سه سال طوفانی رخ داد که تمام زمین را در بر گرفت. در آغاز بهار، این طوفان سهمگین رفته رفته فروکش کرد و مردم جشنی با شکوه برگزار کردند که نوروز نامیده شد.
حماسه سرای بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهکارش شاهنامه، ابوریحان بیرونی به همراه تعداد کثیری از ادیبان و شاعران پارسی زبان، به همراه شمار کثیری از ادیبان و شاعران پارسی زبان، جشن نوروز را به جمشید نسبت میدهند.
دهخدا در لغتنامه خود به این امر اشاره میکند که در ایران باستان با فرارسیدن دو جشن بزرگ نوروز و مهرگان مردم شادی و پایکوبی میپرداختند. نوروز، آغاز هفت ماه تابستان و جشن مهرگان که هنوز هم توسط زرتشتیان برگزار میگردد و در اوائل پاییز، شروع پنج ماه زمستان را نوید میداد. بر اساس نوشته های دهخدا، ایرانیان با تمام وجود به استقبال این ایام خجسته می رفتند.
ارمغان نوروز؛ فرهنگ صلح و سعادت برای نوع بشر
در طول تاریخ، قدرت های بیگانه به سرزمین ایران یورش آورده اند و در مدت طولانی یا کوتاه حکومت خود تلاش فراوانی کرده اند تا فرهنگ خود را تحمیل کنند. ملت متمدن ایران اما با صلابت و پرتوان از این دسیسهها جلوگیری کرده است. به هرحال، اندک زمانی پس از شکست دشمنان، فرهنگ آنان نیز رفته رفته از این دیار رخت بربسته و به بوته فراموشی سپرده شده است.
نوروز به عنوان نماد مقاومت فرهنگی در برابر سلطه اجتماعی – سیاسی بیگانگان همواره پیام جاودان صلح و سعادت را برای ایرانیان به ارمغان آورده و در صورت تهاجم فرهنگی، آنان را قدر ساخته تا از هویت و اصالت ملی خود حراست نمایند.
جشن نوروز در مقابل بسیاری از حوادث فاجعه انگیز تاریخی و فرهنگی ایستادگی کرده است. ایرانیان اراده خلل ناپذیر خود را در حفظ این سنتها به وضوح نشان داده و مهاجمان را از خاک خود بیرون راندهاند. پارسیان باستان از عهد کهن مردمانی آزادیخواه هستند که از سنتهای باستانی و کیان خود با چنگ و دندان مراقبت میکنند.
در دهه سوم هزاره سوم میلادی؛ بشریت هنوز نتوانسته خود را از چنگال جنگ، تبعیض نزادی، نقض حقوق بشر، آزادی بیان، نسل کشی، مشکلات اقتصادی – اجتماعی و مسابقه تسلیحاتی نجات دهد.
باید پذیرفت که فرهنک ژرف ایرانی صرفا به مرزهایش محدود نمیگردد. این فرهنگ در ارزش ها و سنتهای ملی و اصیل ایرانی نهفته است که به عنوان سرمایه گرانسنگ مردم سختکوش ایران محسوب میگردد.
ارزشهای فرهنگی تابناک این دیار کهن در تاریخ ملی، ادبیات، شاهکار شاهنامه، اشعار حافظ و سعدی ، موسیقی سنتی ایران، طرحهای زیبا و نیلگون کاشیها، آثار باستانی و جشن نوروز تجلی یافته است. در آستانه سال نو، مردم ایران در قبال درک پیام نوروز به عنوان درک پیام نوروز به عنوان سنتی تاریخی که از نیاکان ما به جای مانده مسئولیت خطیری بر دوش دارند. پیام نوروز، ایجاد روابط اجتماعی، همبستگی ملی، دوستی، خوشبختی، شادی، صلح و سعادت برای بشریت میباشد.
نویسنده: علی اصغر پهلوان
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است